نمایش مهر و رحمت

نمایش مهر و رحمت

خشم خدا در محدوده عدالت اوست و از آن تجاوز نمی‌کند. بااین‌حال انسان توان آن عدالت را ندارد زیرا کوتاهی او زیاد است. چهار آیه قران رحمت الهی را به‌عنوان یک فضل می‌شمارد تا هم نشانی از لطف خدا باشد و هم انسان را دستگیری کند.

*فَلَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَكُنْتُمْ مِنَ الْخاسِرِينَ (بقره، ۶۴) این آیه توبه‌شکنی‌های متعدد بنی‌اسرائیل را یاد کرده و فضل خدا را دستگیر آنان می‌شمارد.

*وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ‏ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطانَ إِلَّا قَلِيلا (نساء، ۸۳)

* وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ‏ ما زَكى‏ مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَدا (نور، ۲۱) این آیه پس از نهی از فحشا و منکر فضل خدا را یاد می­کند.

* وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ رَحْمَتُهُ لَهَمَّتْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ أَنْ يُضِلُّوك‏ (نساء، ۱۱۳) این آیه به شیاطین انسی پرداخته و دفع خطر آنان را نیز با فضل و یاری خدا می­داند.

نمونه­های رحمت

یک. انسان برای خود او آفریده شد و خدا از آن نفعی ندارد، همه تکالیف و تقدیرات خدا در راستای کمال اوست و خداوند بی­نیاز از بشر است. باید نعمت وجود را قدر دانست. إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها (اسراء، ۷)

دو. ضریب ده برای نیکی­ها و جزای برابر در بدی­ها قرار داد. مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها، وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزى‏ إِلَّا مِثْلَها (انعام، ۱۶۰). این پاداش در قرض‌الحسنه ۱۸ برابر و در زکات و خمس و صدقات تا ۷۰۰ و بیشتر نیز دانسته شد. مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ، وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ (بقره، ۲۶۱) مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثِيرَةً (بقره، ۲۴۵)

سه. به نیت خوب که به عمل منجر نشد پاداش داد و از نیت بد در همان صورت گذشت کرد. إِنَّ الْعَبْدَ الْمُؤْمِنَ الْفَقِيرَ لَيَقُولُ يَا رَبِّ ارْزُقْنِي حَتَّى أَفْعَلَ كَذَا وَ كَذَا مِنَ الْبِرِّ وَ وُجُوهِ الْخَيْرِ فَإِذَا عَلِمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِكَ مِنْهُ بِصِدْقِ نِيَّةٍ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلَ مَا يَكْتُبُ لَهُ لَوْ عَمِلَهُ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ كَرِيمٌ.[۱] جابر انصاری بر مزار امام حسین ع به عطیه کوفی گفت: ما در پاداش این گروه شریکیم. علی ع نیز در جنگ جمل فرمود: آیندگانی که هنوز به دنیا نیامده‌اند با ما در این عمل شریک‌اند.

چهار. از گناهان صغیره در گذشته است. الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ إِلَّا اللَّمَم‏ إِنَّ رَبَّكَ واسِعُ الْمَغْفِرَة (نجم، ۳۲).

پنج. توبه و استغفار. يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ، إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعا (زمر، ۵۳)

شش. محو سیئات به حسنات. أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئات (هود، ۱۱۴) ‏رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادِي لِلْإِيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ كَفِّرْ عَنَّا سَيِّئاتِنا وَ تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ (آل عمران، ۱۹۳) نماز و ایمان دراین‌باره ویژگی دارند.

هفت. استجابت دعا. خداوند برای خود تقاضا نیز حرمت گذاشته است. وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعان‏ (بقره، ۱۸۶)

هشت. دعای خیر دیگران به‌ویژه پدر و مادر را پذیرفت. رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونا بِالْإِيمانِ وَ لا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنا غِلًّا لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنا إِنَّكَ رَؤُفٌ رَحِيم‏ (حشر، ۱۰)

نه. عمل انسان را خود ادامه داد. عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَا مِنْ مُؤْمِنٍ سَنَّ عَلَى نَفْسِهِ سُنَّةً حَسَنَةً أَوْ شَيْئاً مِنَ الْخَيْرِ ثُمَّ حَالَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ ذَلِكَ حَائِلٌ إِلَّا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ مَا أَجْرَى عَلَى نَفْسِهِ أَيَّامَ الدُّنْيَا.[۲] اگر انسان نماز شب، صدقه، سه روز روزه ماه، نماز جماعت، زیارت، عیادت مریض، صله‌رحم و دعای کمیل را سنت خود قرار داد و روزی به آن موفق نشد آن عمل را به نیابت از او انجام می­دهند.

ده. بلایا را سبب کاهش یا آمرزش قرار داد و بر آن‌ها پاداش تعیین کرد.

یازده. شفاعت اولیا و مؤمنین را پذیرفت. لا يَمْلِكُونَ الشَّفاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْدا (مریم، ۸۷) وَ لا يَمْلِكُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفاعَةَ إِلَّا مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ وَ هُمْ يَعْلَمُون‏. این آیه برای هر نیکوکار اهل معرفت حق شفاعت دانسته است.

دوازده. هر دلالتی را پاداش عمل داد. مَنْ يَشْفَعْ شَفاعَةً حَسَنَةً يَكُنْ لَهُ نَصِيبٌ مِنْها (نساء، ۸۵) قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص كُلُّ مَعْرُوفٍ صَدَقَةٌ وَ الدَّالُّ عَلَى الْخَيْرِ كَفَاعِلِهِ وَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُّ إِغَاثَةَ اللَّهْفَانِ.[۳] این سخن را حضرت در جنگ خیبر وقتی سراغ علی علیه‌السلام را گرفت فرمود.

سیزده. خوبی‌ها را بلافاصله در دیوان ما نوشت ولی برای نوشتن بدی­ها زمان گذاشت تا اگر از آن برگردیم در سابقه ما نگاشته نشود. وَ إِنْ هُوَ عَمِلَهَا أُجِّلَ سَبْعَ سَاعَاتٍ وَ قَالَ صَاحِبُ الْحَسَنَاتِ لِصَاحِبِ السَّيِّئَاتِ وَ هُوَ صَاحِبُ الشِّمَالِ لَا تَعْجَلْ عَسَى أَنْ يُتْبِعَهَا بِحَسَنَةٍ تَمْحُوهَا فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ- إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ أَوِ الِاسْتِغْفَارِ فَإِنْ هُوَ قَالَ- أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمَ الْغَيْبِ وَ الشَّهَادَةِ الْعَزِيزَ الْحَكِيمَ الْغَفُورَ الرَّحِيمَ ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ لَمْ يُكْتَبْ عَلَيْهِ شَيْ‏ءٌ وَ إِنْ مَضَتْ سَبْعُ سَاعَاتٍ وَ لَمْ يُتْبِعْهَا بِحَسَنَةٍ وَ اسْتِغْفَارٍ قَالَ صَاحِبُ الْحَسَنَاتِ لِصَاحِبِ السَّيِّئَاتِ اكْتُبْ عَلَى الشَّقِيِّ الْمَحْرُومِ.[۴] يا مَنْ أَرْجُوهُ لِكُلِّ خَيْرٍ، وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ كُلِّ شَرٍّ.[۵]

چهارده. با ما معامله محاباتی انجام داد. يا مَنْ يُعْطِي الْكَثِيرَ بِالْقَلِيلِ. إِنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ إِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا يُؤْتِكُمْ أُجُورَكُمْ‏ وَ لا يَسْئَلْكُمْ أَمْوالَكُمْ إِنْ يَسْئَلْكُمُوها فَيُحْفِكُمْ تَبْخَلُوا وَ يُخْرِجْ أَضْغانَكُم‏ (محمد، ۳۶ و ۳۷)

پانزده. بهشت بالاترین فضل و رحمت اوست. اطاعت مقتضای بندگی است. عبد در برابر اعمالش پاداشی را طلبکار نیست. پس بهشت تماماً فضل اوست.


[۱] كافي، ج‏۲، ص ۸۵

[۲] محاسن، ج ۱، ص ۲۸

[۳] كافي، ج‏۴، ص ۲۷

[۴] کافی، ج ۲، ص ۴۳۰

[۵] الإقبال بالأعمال الحسنة، ج‏۳، ص ۲۱۱