ماه خودسازی

Contents

ماه خودسازی.. ۱

روزه داری.. ۳

یک. تمرین تقوی و شکوه ایمان.. ۴

دو. تمرین شکیبایی.. ۶

سه. یاد گرسنگان.. ۸

چهار. صفای قلب.. ۸

پنج. مبارزه با شیطان.. ۱۰

شش. سلامتی.. ۱۰

ماه خودسازی

«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيام‏كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُم ‏لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ،‏ أَيَّاماً مَعْدُودات»‏[۱]

ماه رمضان ماه خداست. در این ماه باید خدا را از نو شناخت، در حکمت، دانش و قدرت او اندیشه کرد، ایمان به او را جان دیگر بخشید و به آنچه او می­خواهد عمل کرد. واژه رمضان، با سکون میم، باران پائیزی است که گردوغبار پائیز را می­شوید و با فتحه میم گرمای پدیده آمده از تابش خورشید است. پس این ماه، ماه انسان نیز هست. از غبار پاکیزه شدن و با گرمای الهی جان را گرم کردن. درست از این سبب، ماه قران نیز هست. قران در این ماه نازل شد تا یخ زندگی مادی را با گرمای معنویت آب کند. در دعای هر نمازی می­خوانیم: ای خدائی که به همه توجّه و مهر داری، بخشش تو خنک می­کند و رحمت تو شیرین است. خطایم را ببخش و مهر خود را بر من ارزانی بدار. «يَا مَنْ لا يَشْغَلُهُ سَمْعٌ عَنْ سَمْعٍ يَا مَنْ لَا يُغَلِّطُهُ السَّائِلُونَ يَا مَنْ لَا يُبْرِمُهُ إِلْحَاحُ الْمُلِحِّينَ أَذِقْنِي بَرْدَ عَفْوِكَ وَ حَلَاوَةَ رَحْمَتِك‏»

 رمضان نام خداست و ازاین‌رو فرمودند: نگویید رمضان آمد. بگویید ماه رمضان آمد. در این ماه دعا مستجاب، گناهان آمرزیده، روزی افزون گشته و رفتار نیک مضاعف می­شود. هر کار نیکی، بسته به انگیزه و شرایط آن تا هفت­صد برابر رشد می­کند، ولی ثواب روزه را جز خدا نمی­داند. خداوند می­فرماید: روزه مال من است و پاداش آن را جز خودم نمی­داند.‏[۲]

رمضان ماه سرنوشت است. امام صادق به فرزندانش سفارش می­نمود: در این ماه تلاش کنید؛ زیرا روزی و أجل شما در این ماه نوشته می­شود. با مردم همدردی کنید که خدا در این ماه میهمانی می­دهد.[۳] پیامبر اکرم ص فرمود: اگر بدانید ماه رمضان چه برکتی دارد دوست داشتید همۀ سال رمضان باشد. در این ماه بهشت را آزین می‌بندد، بادهای بهشتی می­وزد و حوران بهشتی می­گویند: خدایا، شوهر ما را از مردان این ماه برگزین.[۴]

رمضان ماه قران است. امام صادق ع فرمود: ماه رمضان پیشانی سال و شب قدر قلب این ماه است. قران در این ماه نازل شد. همه کتاب­های آسمانی در این ماه نازل شدند. تورات در ششم، انجیل در دوازدهم، زبور در هجدهم و قران در بیست سوم این ماه.[۵]

رمضان اول سال است. اول سال را به اعتبارات مختلفی تعیین می­کنند. شب قدر اول سال سرنوشت است. ماه رمضان اول سال عبادت و معنویت است. محرم اول سال زندگی و معاملات است. عید نوروز اول سال طبیعت است. اولین روز کاری انسان اول سال خمسی است.

رمضان ماه خودسازی و تقوی است. خودسازی و کنترل خودخواهی­ها مسیر خوشبختی در هر دو جهان است. قلب­های پاک راضی و مطمئن زیسته و برای دیگران نیز مبارکند. خدا اهل ایمان را با مهر و لطف مخاطب کرده و می­فرماید: روزه را بر شما واجب کردیم، بر گذشتگان نیز واجب کرده بودیم؛ زیرا ما تقوی را از شما می­خواهیم. بوی دهان روزه­دار نزد خدا از بوی مشک خوش­بوتر است. او با خوشحالی نزد خدا خواهد رفت.[۶]

رمضان ماه روزه است؛ یعنی پیروزی بر دیو درون، شکست غرور و خودخواهی، تمرین صبر و شکیبایی، تعدیل عادات روز مرّه، فرصتی برای اندیشیدن و همدردی با نیازمندان. روزه بندگی و پرواز از چاه طبیعت و متمایز شدن از شکم­پرستان و سست عنصران است. خواب روزه­دار عبادت، سکوت او تسبیح، دعایش مستجاب و پاداش عملش مضاعف است. دعای او به هنگام افطار مستجاب است.[۷] روزه در روزهای گرم برترین جهاد است و خدا هزار فرشته می­فرستد تا بشارت دهد روزه­دار را آمرزیده است.[۸]

روزه‌داری

امام سجاد می­فرمود: خدایا، تو را سپاس می­گوییم که ما را برگزیدی و ماه رمضان را ویژه قرار دادی. با قران نورانی‌اش کردی و ایمانمان را با نماز و روزه افزون نمودی. زهی سعادت که این ماه ویژه آخرالزمانی‌هاست.[۹] پیامبر خدا ص می­فرمود: اگر در حال روزه ناسزا شنیدید، در پاسخ سلام دهید و بگویید: من روزه­ام. خدا به شما نگاه کرده و می­فرماید: او از شر بنده­ام به روزه پناه آورد، بدانید که او را پناه دادم.[۱۰]

روزه حکمت­های زیادی در خود جمع کرده است.

یک. تمرین تقوی و شکوه ایمان

روزه ترک و مقاومت است. روزه­دار از هفت حلال دوری می­کند تا بر ترک حرام­ها نیرو بگیرد. او چند روز از زندگی حیوانی دور می­شود تا فرشته­خویی را بیازماید. روزه­دار می­داند که نمی­شود از حلال پرهیز نمود و با حرام افطار کرد. ازاین‌رو، روزه خاص که جان روزه است پرهیز از خودخواهی و هر چیز ممنوعی است. پیامبر به زنی که دشنام داده بود فرمود: تو افطار کردی و روزه نیستی. روزه­دار چشم، گوش و زبانش را به کنترل می­گیرد. روزه­دار از دروغ، غیبت، سخن­چینی، قسم دروغ و نگاه حرام پرهیز دارد.[۱۱]

روزه اخلاص[۱۲] را افزون و وسوسه و خیال را دور می­کند. روزه خودخواهی و لذت پرستی را می­شکند که وزنه­ای سنگین به پای انسان­هاست. از همین رو، تقوی برترین عمل در این ماه است.[۱۳] هر کس در این ماه از شش عادت بد دوری کند، از همه خطاها پاک می­گردد: گناه نکند، خود را بپاید، صله‌رحم کرده و از آزار همسایه بپرهیزد، مواظب حق دیگران بوده و زبانش را کنترل نماید.[۱۴]

علی ع می‌فرمود: خدا با نماز، زکات و روزه از بندگان خود حراست نمود تا بدن­ها آرام، چشم­ها به زیر، نفس­ها ذلیل و قلب­ها فروتن گردند.[۱۵]

امام سجاد فرمود: روزه حجابی میان انسان با زبان، گوش، چشم، شرمگاه و شکم اوست تا او را از تباهی رها سازد. آری، روزه سپری در برابر آتش خشم خداست.[۱۶]

دو. تمرین شکیبایی

صبر و بردباری پله ایمان و راه موفقیت است. صبر را تمامی ایمان و این ماه را ماه صبر نامیدند. اولین میلی که در کودک پدید می­آید میل به غذاست. غذا از قوی­ترین خواهش­های نفسانی نیز هست. غلبه بر این نیرو صبر بالایی می­خواهد.

باید مواظب شکم بود. پدربزرگ ما، آدم ع، به سبب خوردن یک غذا از بهشت رانده شد. ازاین‌رو، پیامبران با گرسنگی صبر خود را تقویت می­نمودند. علی ع می­فرماید: پیامبران دنیا را کوچک می­شمردند. موسی از سبزی بیانان می­خورد. لاغر بود و سبزی گیاه از پرده شکمش دیده می­شد. او که از تنگدستی در مدین ناله می­کرد تنها یک قرص نان از خدا می­خواست.[۱۷]

یکی از زنان پیامبر می­گوید: پیامبر گاهی چنان گرسنه می­شد که من بر حالشان گریه می­کردم. به من دلداری می­داد و می­گفت: پیامبران الولوا العزم بیش از این تاب‌وتوان داشتند. آنان به سلامت نزد خدا رفتند. حیا دارم که در رفاه باشم و نزد خداوند در کنار آنان نباشم. اندکی صبر نمودن بهتر از محروم شدن است. چه اندازه برادرانم را دوست دارم.[۱۸]

روزی علی ع چاه می­کند و به سنگ بزرگی رسید، خسته شد، بیرون چاه آمد، سه لقمه غذای ساده خورد و گفت: آنکه به خاطر شکم از قافله باز ماند خدا به او توجّه نمی­کند.[۱۹]

پیامبر ص مدام می­فرمود: از سه چیز بر امت خود می­ترسم: اینکه پس ایمان گمراه شوند. با فتنه­ها گمراه گردند و شهوت شکم و شرمگاهشان را نپایند.[۲۰]

امام صادق ع می­فرمود: هرگاه پیش آمد سختی یافتید روزه بگیرید. خدا می­فرماید: از صبر یاری بگیرید. صبر همانا روزه می­باشد.[۲۱] پیش از نماز جعفر طیار که اکسیر دعاهاست سه روز روزه می­گیرند.

منصور عباسی از شریک بن عبدالله، دانشمند بزرگ، خواست تا قضاوت یا معلمی فرزندان او را بپذیرد. شریک نپذیرفت. منصور گفت: پس یک وعده غذا با او بخورد. شریک غذا را که خورد هم قاضی منصور شد و هم معلم فرزندان او. منصور روزی سر سفره­ نشسته بود، به غذاها نگاه کرد و گفت: من برای همین با رقیبانم جنگیدم.

انسان شکم­پرست دنبال جاه و مال است. یا قرض می­کند، یا به دام حرام می­افتد، حقوق برادرانش را نمی­پردازد. این‌ها نیز کینه و حسد می­آورند. امروزه در این مهمانی­ها چه خبر است؟ چقدر اسراف و تبذیر رخ می­دهد؟ کمترین آسیب شکم­­پرستی رنج فراوان است. رنجِ پهن کردن این سفره­ها چقدر است؟ «شَرُّ الإِخْوَانِ مَنْ تُكُلِّفَ لَه‏»

امام سجاد می­فرمود: با روزه شهوت خود را بشکنید. روزه ازاین‌رو واجب شد تا گرسنگی و تشنگی بکشید و بر سختی­ها توان یابید. باید دانست که گرسنگی و فقر چه دردی است تا به یاد پس از مرگ بود. آن روز از همه خواسته‌هایتان دور شده و فقیر خواهیم بود.[۲۲]

البته چیزهای پاکیزه حلالند. روزی پیامبر پرنده کباب شده خورد و امام کاظم در عروسی فرزندش حوا داد، ولی آنان خود را پرورش داده بودند و در برابر غذا نه حرامی را مرتکب می­شدند، نه دیگران را آزار می­دادند و نه عمرشان را تباه می­ساختند. روزی فاطمه ع نصف نانی نزد پدرش آورد و گفت: یک قرص نان برای حسن و حسین پختم و بخشی از آن را برای شما آوردم. پیامبر فرمود: سه روز هست که چیزی نخورده­ام.

سه. یاد گرسنگان

همدردی خصلت برتر انسانی است. یادِ همنوع نشانه شخصیت و کمال است. چیزی به اندازه ترحم خزینه رحم خدا را به جوش نمی­آورد. روزه­دار که طعم گرسنگی و تشنگی را کشید بهتر به یاد گرسنگان می­افتد. امام جواد ع فرمود: روزه واجب شد تا به یاد نیازمندانتان باشید. اطعام، احسان و صدقه از بهترین آداب این ماه است.[۲۳]

چهار. صفای قلب

صفای قلب، رهایی اندیشه و جذبۀ حکمت در گرسنگی است. شکم­پرستی، خواهش­های شکمی و پرخوری، چون زنجیر، قلب و اندیشه را می­فشارند. اعتکاف که زمانی برای اندیشیدن و تصفیه باطن است تنها با روزه اثربخش است.

 پیامبر خدا می­فرمود: شکم را تا نصفِ آن پر کنید. کم­خوری بخشی از الهام پیامبری است. اگر از سه چیز برهید در امان خواهید بود. از شرّ شکم، زبان و شرمگاه.[۲۴]

پیامبر خدا در داستان معراج از خداوند پرسید: خدای من، روزه چرا واجب شد؟ و شنید: روزه حکمت می­آورد، حکمت معرفت و معرفت یقین می­سازد. تنها یقین است که سختی راه را آسان می­کند.[۲۵]

پرخوری خواب را پریشان کرده و انسان را از الهام دور می­کند. پیامبر ص می­فرمود: شکم خود را پر نکنید، قلب چون مزرعه­ای است که آب زیاد فاسدش می­کند. پرخواب، پر غذا و پرآب از خدا دور است.[۲۶] پر­خوری قساوت آورده و شهوت را می­انگیزد. گرسنگی غذای روح، طعام قلب و صحت بدن است.[۲۷]

لقمان می­گفت: هرگاه معده پر شود فکر می­خوابد، حکمت کم‌رنگ شده و بدن از عبادت بازمی‌ماند.[۲۸]

شیخ مفید از استاد خود نقل می­نماید: به خواب­های چند گروه اهمیت ندهید: آنکه حدیث نفس زیادی دارد، آنکه مزاجش تعادل ندارد، آدم مست و آنکه با شکم پر می­خوابد. ازاین‌رو در شب‌های ماه رمضان خواب صادق کم رخ می­دهد.[۲۹]

پنج. مبارزه با شیطان

روزه، به‌ویژه در ماه رمضان، راه آسانِ دوری از شیطان است. او در این ماه در غل و زنجیر است؛ زیرا در این ماه گناه رخ نمی­دهد، فرشتگان پیرامون روزه­دار را پر کرده، یاد خدا شبانه‌روز را احاطه کرده و انسان در حال بندگی است. قدرت شیطان تنها زمانی است که انسان از خدا دور شود. «وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ‏ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِين»‏

شش. سلامتی

بدن مرکب انسان بوده و سلامتی توشه اوست. با بدن سالم می­توان به مقصد رسید. روزه تمرین کنترل غذا، نوشیدنی و اضطراب است. پیامبر خدا فرمود: روزه بگیرید تا بدنتان سالم بماند. «صُومُوا تَصِحُّوا»[۳۰]

دانشمند روسی، الکسی سوفورین، می­نویسد: روزه برای درمان بسیاری از بیماری­ها مفید است. کم‌خونی، ضعف روده­ها، التهاب مزمن، بیماری‌های جلدی و کلیوی.[۳۱]


[۱] بقره، ۱۸۳. فان الصيام يكسرالشهوة التي هي معظم أسباب المعاصي و في الحديث من لم يستطع الباه فليصم فان الصوم له وجاء. تفسير صافي، ج‏۱، ص ۲۱۹

[۲] كلّ حسنة بعشر أمثالها إلى سبعمائة ضعف إلّا الصيام فإنّه لي و أنا أجزي به. سنن نسائي، ج ۴، ص ۱۶۲

[۳] قال رسول الله ص: مَنْ أَدَّى فِيهِ فَرِيضَةً مِنْ فَرَائِضِ اللَّهِ كَانَ كَمَنْ أَدَّى سَبْعِينَ فَرِيضَةً مِنْ فَرَائِضِ اللَّهِ فِيمَا سِوَاهُ مِنَ الشُّهُورِ وَ هُوَ شَهْرُ الصَّبْرِ وَ إِنَّ الصَّبْرَ ثَوَابُهُ الْجَنَّةُ وَ شَهْرُ الْمُوَاسَاةِ وَ هُوَ شَهْرٌ يَزِيدُ اللَّهُ فِي رِزْقِ الْمُؤْمِنِ فِيه‏. قال أَبوعَبْدِ اللَّهِ ع يُوصِي وُلْدَهُ: إِذَا دَخَلَ شَهْرُ رَمَضَانَ فَأَجْهِدُوا أَنْفُسَكُمْ فَإِنَّ فِيهِ تُقَسَّمُ الأَرْزَاقُ وَ تُكْتَبُ الآجَالُ وَ فِيهِ يُكْتَبُ وَفْدُ اللَّهِ الَّذِينَ يَفِدُونَ إِلَيْهِ وَ فِيهِ لَيْلَةٌ الْعَمَلُ فِيهَا خَيْرٌ مِنَ الْعَمَلِ فِي أَلْفِ شَهْرٍ. كافي، ج‏۴، ص ۶۶

[۴] قَدْ دَنَا رَمَضَانُ لَوْ يَعْلَمُ الْعَبْدُ مَا فِي رَمَضَانَ لَوَدَّ أَنْ يَكُونَ رَمَضَانُ السَّنَةَ… إِنَّ الْجَنَّةَ لَتُزَيَّنُ لِرَمَضَانَ مِنَ الْحَوْلِ إِلَى الْحَوْلِ فَإِذَا كَانَ أَوَّلُ لَيْلَةٍ مِنْ رَمَضَانَ هَبَّتِ الرِّيحُ مِنْ تَحْتِ الْعَرْشِ فَصَفَقَتْ وَرَقَ الْجَنَّةِ فَتَنْظُرُ حُورُ الْعِينِ إِلَى ذَلِكَ فَيَقُلْنَ يَا رَبِّ اجْعَلْ لَنَا مِنْ عِبَادِكَ فِي هَذَا الشَّهْرِ أَزْوَاجاً تَقَرُّ بِهِمْ أَعْيُنُنَا. بحار الأنوار، ج‏۹۳، ص ۳۴۷

[۵] بحار الانوار، ج ۵۵، ص ۳۷۶ و وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۳۱۱

[۶] کُلُّ عَمَلِ ابْنِ آدَمَ هُوَ لَهُ غَيْرَ الصِّيَامِ هُوَ لِي وَ أَنَا أَجْزِي بِهِ وَ الصِّيَامُ جُنَّةُ الْعَبْدِ الْمُؤْمِنِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَمَا يَقِي أَحَدَكُمْ سِلَاحُهُ فِي الدُّنْيَا وَ لَخُلُوفُ فَمِ الصَّائِمِ أَطْيَبُ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ رِيحِ الْمِسْكِ وَ الصَّائِمُ يَفْرَحُ بِفَرْحَتَيْنِ حِينَ يُفْطِرُ فَيَطْعَمُ وَ يَشْرَبُ وَ حِينَ يَلْقَانِي فَأُدْخِلُهُ الْجَنَّةَ. خصال، ج‏۱، ص ۴۵

[۷] نَوْمُ الصَّائِمِ عِبَادَةٌ وَ صَمْتُهُ تَسْبِيحٌ وَ دُعَاؤُهُ مُسْتَجَابٌ وَ عَمَلُهُ مُضَاعَفٌ وَ قَالَ إِنَّ لِلصَّائِمِ عِنْدَ إِفْطَارِهِ دَعْوَةً لَا تُرَدُّ. بحار الأنوار، ج‏۹۰، ص ۳۶۰

[۸] قَالَ الصَّادِقُ ع أَفْضَلُ الْجِهَادِ الصَّوْمُ فِي الْحَرِّ. مَنْ صَامَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ يَوْماً فِي شِدَّةِ الْحَرِّ فَأَصَابَهُ ظَمَأٌ وَكَّلَ اللَّهُ بِهِ أَلْفَ مَلَكٍ يَمْسَحُونَ وَجْهَهُ وَ يُبَشِّرُونَهُ حَتَّى إِذَا أَفْطَرَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ مَا أَطْيَبَ رِيحَكَ وَ رَوْحَكَ مَلَائِكَتِي اشْهَدُوا أَنِّي قَدْ غَفَرْتُ لَه‏. بحار الأنوار، ج‏۹۳، ص ۲۵۶ و كافي، ج‏۴، ص ۶۴

[۹] شَهْرَ رَمَضَانَ الَّذِي اخْتَصَصْتَهُ مِنْ سَائِرِ الشُّهُورِ، وَ تَخَيَّرْتَهُ مِنْ جَمِيعِ الْأَزْمِنَةِ وَ الدُّهُورِ، وَ آثَرْتَهُ عَلَى كُلِّ أَوْقَاتِ السَّنَةِ بِمَا أَنْزَلْتَ فِيهِ مِنَ الْقُرْآنِ وَ النُّورِ، وَ ضَاعَفْتَ فِيهِ مِنَ الْإِيمَانِ، وَ فَرَضْتَ فِيهِ مِنَ الصِّيَامِ، وَ رَغَّبْتَ فِيهِ مِنَ الْقِيَامِ، وَ أَجْلَلْتَ فِيهِ مِنْ لَيْلَةِ الْقَدْرِ الَّتِي هِيَ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ. ثُمَّ آثَرْتَنَا بِهِ عَلَى سَائِرِ الْأُمَمِ، وَ اصْطَفَيْتَنَا بِفَضْلِهِ دُونَ أَهْلِ الْمِلَلِ، فَصُمْنَا بِأَمْرِكَ نَهَارَهُ، وَ قُمْنَا بِعَوْنِكَ لَيْلَهُ. صحيفة سجادية، ص ۱۹۸

[۱۰] مَا مِنْ عَبْدٍ صَالِحٍ يُشْتَمُ فَيَقُولُ إِنِّي صَائِمٌ سَلَامٌ عَلَيْكَ لَا أَشْتِمُكَ كَمَا شَتَمْتَنِي إِلَّا قَالَ الرَّبُّ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى اسْتَجَارَ عَبْدِي بِالصَّوْمِ مِنْ شَرِّ عَبْدِي فَقَدْ أَجَرْتُهُ مِنَ النَّارِ. كافي، ج‏۴، ص ۸۸

[۱۱] إذا صمت فليصم سمعك و بصرك و شعرك و جلدك و عدد أشياء أخرى و لا يكون صومك كيوم فطرك. كافي، ج ۱، ص ۱۸۶

[۱۲] فَرَضَ اللَّهُ الْإِيمَانَ تَطْهِيراً مِنَ الشِّرْكِ وَ الصَّلَاةَ تَنْزِيهاً عَنِ الْكِبْرِ وَ الزَّكَاةَ تَسْبِيباً لِلرِّزْقِ وَ الصِّيَامَ ابْتِلَاءً لِإِخْلَاصِ الْخَلْقِ. نهج البلاغة، ص ۵۱۲

[۱۳] قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فَقُمْتُ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِي هَذَا الشَّهْرِ فَقَالَ يَا أَبَا الْحَسَنِ أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِي هَذَا الشَّهْرِ الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ. عيون أخبار الرضا ع، ج‏۱، ص ۲۹۷

[۱۴] إِنَّ مَنْ تَمَسَّكَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ بِسِتِّ خِصَالٍ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ أَنْ يَحْفَظَ دِينَهُ وَ يَصُونَ نَفْسَهُ وَ يَصِلَ رَحِمَهُ وَ لَا يُؤْذِيَ جَارَهُ وَ يَرْعَى إِخْوَانَهُ وَ يَخْزُنَ لِسَانَهُ أَمَّا الصِّيَامُ فَلَا يَعْلَمُ ثَوَابَ عَامِلِهِ إِلَّا اللَّهُ. مستدرك الوسائل، ج‏۷، ص ۳۷۰

[۱۵] وَ عَنْ ذَلِكَ مَا حَرَسَ اللَّهُ عِبَادَهُ الْمُؤْمِنِينَ بِالصَّلَوَاتِ وَ الزَّكَوَاتِ وَ مُجَاهَدَةِ الصِّيَامِ فِي الْأَيَّامِ الْمَفْرُوضَاتِ تَسْكِيناً لِأَطْرَافِهِمْ وَ تَخْشِيعاً لِأَبْصَارِهِمْ وَ تَذْلِيلًا لِنُفُوسِهِمْ وَ تَخْفِيضاً لِقُلُوبِهِمْ وَ إِذْهَاباً لِلْخُيَلَاءِ عَنْهُم‏. نهج البلاغة، ص ۲۹۴

[۱۶] حَقُّ الصَّوْمِ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّهُ حِجَابٌ ضَرَبَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى لِسَانِكَ وَ سَمْعِكَ وَ بَصَرِكَ وَ بَطْنِكَ وَ فَرْجِكَ لِيَسْتُرَكَ بِهِ مِنَ النَّار. الفقيه، ج‏۲، ص: ۶۲۰

[۱۷] وَ إِنْ شِئْتَ ثَنَّيْتُ بِمُوسَى كَلِيمِ اللَّهِ ص حَيْثُ يَقُولُ رَبِّ إِنِّي لِما أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ. وَ اللَّهِ مَا سَأَلَهُ إِلَّا خُبْزاً يَأْكُلُهُ لِأَنَّهُ كَانَ يَأْكُلُ بَقْلَةَ الْأَرْضِ وَ لَقَدْ كَانَتْ خُضْرَةُ الْبَقْلِ تُرَى مِنْ شَفِيفِ صِفَاقِ بَطْنِهِ لِهُزَالِهِ وَ تَشَذُّبِ لَحْمِه‏. نهج البلاغة، ص ۲۲۷

[۱۸] أستحي إن ترفّهت في معيشتي أن يقصر بي غدا دونهم، فالصّبر أيّاما يسيرة أحبّ إلىّ من أن ينقص حظّى غدا في الآخرة و ما من شي‏ء أحبّ إلىّ من اللّحوق بأصحابي و إخواني. منهاج البراعة، ج‏۹، ص ۳۷۴

[۱۹] مَنْ أَدْخَلَ بَطْنَهُ النَّارَ فَأَبْعَدَهُ اللَّه‏. بحار الأنوار، ج‏۶۳، ص ۴۱۲

[۲۰] ثَلَاثٌ أَخَافُهُنَّ عَلَى أُمَّتِي مِنْ بَعْدِي الضَّلَالَةُ بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ وَ مَضَلَّاتُ الْفِتَنِ «۳» وَ شَهْوَةُ الْبَطْنِ وَ الْفَرْجِ. كافي، ج‏۲، ص ۷۹

[۲۱] إذا نزلت بالرجل النازلة الشديدة فليصم فإن اللَّه تعالى يقول وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ يعني الصيام. وافي، ج‏۱۱، ص ۱۳

[۲۲] عِلَّةُ الصَّوْمِ لِعِرْفَانِ مَسِّ الْجُوعِ وَ الْعَطَشِ لِيَكُونَ ذَلِيلًا مُسْتَكِيناً مَأْجُوراً مُحْتَسِباً صَابِراً وَ يَكُونَ ذَلِكَ دَلِيلًا لَهُ عَلَى شَدَائِدِ الْآخِرَةِ مَعَ مَا فِيهِ مِنَ الِانْكِسَارِ لَهُ عَنِ الشَّهَوَاتِ وَاعِظاً لَهُ فِي الْعَاجِلِ دَلِيلًا عَلَى الْآجِلِ لِيَعْلَمَ شِدَّةَ مَبْلَغِ ذَلِكَ مِنْ أَهْلِ الْفَقْرِ وَ الْمَسْكَنَةِ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ. الفقيه، ج‏۲، ص ۷۳

[۲۳] كَتَبْتُ إِلَى أَبِي مُحَمَّدٍ ع لِمَ فَرَضَ اللَّهُ الصَّوْمَ فَوَرَدَ الْجَوَابُ لِيَجِدَ الْغَنِيُّ مَضَضَ الْجُوعِ فَيَحِنَّ عَلَى الْفَقِيرِ. كافي، ج‏۴، ص ۱۸۱

[۲۴] قَالَ ص الْبَسُوا وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا فِي أَنْصَافِ الْبُطُونِ فَإِنَّهُ جُزْءٌ مِنَ النُّبُوَّة؛ و قال ص: مَنْ وُقِيَ شَرَّ قَبْقَبِهِ وَ ذَبْذَبِهِ وَ لَقْلَقِهِ فَقَدْ وُقِي‏. مجموعة ورام، ج‏۱، ص ۱۰۰ و ۱۰۵

[۲۵] الصَّوْمُ يُورِثُ الحِكْمَةَ وَ الحِكْمَةُ تُورِثُ الْمَعْرِفَةَ وَ الْمَعْرِفَةُ تُورِثُ الْيَقِينَ فَإِذَا اسْتَيْقَنَ الْعَبْدُ لَا يُبَالِي كَيْفَ أَصْبَحَ بِعُسْرٍ أَمْ بِيُسْرٍ. إرشاد القلوب، ج‏۱، ص ۲۰۳

[۲۶] لَا تُمِيتُوا الْقُلُوبَ بِكَثْرَةِ الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ فَإِنَّ الْقَلْبَ يَمُوتُ كَالزَّرْعِ إِذَا كَثُرَ عَلَيْهِ الْمَاء. مجموعة ورام، ج‏۱، ص ۴۶

[۲۷] لَيْسَ شَيْ‏ءٌ أَضَرَّ لِقَلْبِ الْمُؤْمِنِ مِنْ كَثْرَةِ الْأَكْلِ وَ هِيَ مُورِثَةٌ شَيْئَيْنِ قَسْوَةَ الْقَلْبِ وَ هَيَجَانَ الشَّهْوَةِ وَ الْجُوعُ إِدَامٌ لِلْمُؤْمِنِ وَ غِذَاءُ الرُّوحِ وَ طَعَامُ الْقَلْبِ وَ صِحَّةُ الْبَدَن‏. بحار الأنوار، ج‏۶۳، ص ۳۳۷

[۲۸] قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ يَا بُنَيَّ إِذَا امْتَلَأَتِ الْمَعِدَةُ نَامَتِ الْفِكْرَةُ وَ خَرَسَتِ الْحِكْمَةُ وَ قَعَدَتِ الْأَعْضَاءُ عَنِ الْعِبَادَة. مجموعة ورام، ج‏۱، ص ۱۰۲

[۲۹] کنز الفوائد، ج ۲، ص ۶۰

[۳۰] بحار الأنوار، ج‏۵۹، ص ۲۶۷

[۳۱] تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۴۵۸