هفت آیه قران درباره کرامت انسان
1. کرامت انسان با دنیای پر تزاحم سازگار نیست. اینهمه درد و رنج شایسته او نیست، دنیا تنها آزمونی است تا نیکان و بدان از هم جدا شوند. جایگاه انسان در کنار فرشتگان است. «وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِیلا» اسراء،[۱]۰۷
2. آرامش و استغنای او با توحید ممکن است. پاکیزگی، لذّت و خوشعاقبتی اثر ایمان هست.
زیرا تقسیم روزی در دست خداست. دنیا سهم اندک و آخرت سهم اصیل انسانهاست. «اللَّهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ وَ یَقْدِرُ و فَرِحُوا بِالْحَیاةِ الدُّنْیا وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا فِی الْآخِرَةِ إِلَّا مَتاع» الَّذِینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ، أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ، الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ طُوبى لهُمْ وَ حُسْنُ مَآب.۲
۳. ناباوران بیپناه و سرگردانند، همچون گنجشکی در آسمانِ عقابها، یا برگی خزان در پاییز بادها. لحظهای کافی است تا عقاب گنجشک را برباید یا باد برگ را تباه سازد. کسی سراغ آن گنجشک و این برگ را نمیگیرد و برایشان پروندهای تشکیل نمیشود. «وَ مَن یُشرِک بِاللَّهِ فَکَأَنَّما خَرَّ مِنَ السَّماءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّیْرُ أَوْ تَهْوِی بِهِ الرِّیحُ فِی مَکانٍ سَحِیق» حج،۳۱
۴. در مسیر توحید همگان پرونده دارند، نگهبانی میشوند و لحظهلحظه خطر را دور میکنند.
«لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ»[۲] ابراهیم از دل آتش، یونس از شکم ماهی و مریم از چشم نامحرمان نجات یافت. «إنَّ اللَّهَ یُدافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ کُلَّ خَوَّانٍ کَفُور»
۵. دنیا گرچه گذرگاهی بیش نیست، ولی جاذبههای گوناگونی دارد. همچون کودکی که مغازه اسبابفروشی در مسیر مدرسه او را از درس خواندن بازمیدارد. اگر کودک از نتیجه درس خواندن آگاه نباشد، یا به آن ایمان نیاورد، چرا باید از کنار آن مغازه رد شود؟ امام رضا ع در سخنی طولانی فرمود: آنکه خدا را نشناسد از گناهان دوری نمیکند و تنها هوس او حکم می-راند، در این صورت دنیا پر از فساد، دزدی و کشتار میشود و یک نسل تباه میشوند. آنکه خدا را بشناسد صلاح و فساد را میشناسد و میداند که از کارهای او خبر دارند. ازاینرو ایمان نمیتواند از معرفت جدا باشد. «أَفْضَلُکُمْ إِیمَاناً أَفْضَلُکُمْ مَعْرِفَةً.» «فَلَوْ تُرِکَ النَّاسُ بِغَیْرِ إِقْراَرٍ بِاللَّهِ وَ لَا مَعْرِفَتِهِ لَمْ یَثْبُتْ أَمْرٌ بِصَلَاحٍ وَ لَا نَهْیٌ عَنْ فَسَادٍ… لَوْ لَمْ یَجِبْ عَلَیْهِمُ الْإِقْراَرُ وَ الْمَعْرِفَةُ لَجَازَ أَنْ یَتَوَهَّمُوا مُدَبِّریْنِ…»[۳]
۲. خداوند در مسیر کمال انسان یک جذبه و یک قطبنما قرار داده است. جذبه همان مبدأ اعلی است. خداوند خود را با اسمای زیبایش به انسان شناسانده و صیرورت انسان را به سوی اسمای الهی ممکن ساخته است. عشق و حبّ کشش قدرتمندی است که باید مهمترین نعمت
خدایی شمرده شوند. «وَ لکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإیِمانَ وَ زَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ وَ کَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیان» حجرات، ۷
قطبنما همان وجدان اخلاقی است که مدام مسیر رشد را روشن میسازد. اخلاق با حکم به بایستگیها، بایستگیها، پسندیدگیها و سرزنشهای خود انسان را از تنبلی میرهاند. وَ
نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها «لا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیامَةِ وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ»
[۱] امام صادق فرمود: إنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَىَ ضمِنَ لِلمُؤْمِنِ ضمَاناً. قَال قُلتُ: وَ مَا هُوَ؟ قَال: ضمِنَ لَهُ إِنْ هُوَ أَقَرَّ لَهُ بِالرُّبُوبِیَّةِ وَ لِمُحَمَّدٍ ص بِالنُّبُوَّةِ وَ لِعَلِیٍّ ع بِالإِمَامَةِ وَ أَدَّى مَا افْتَرَضَهُ عَلَیْهِ أَنْ یُسْکِنَهُ فِی جِوَارِهِ. قَالَ قُلْتُ:
فَهَذِهِ وَ اللَّهِ هِیَ الْکَرَامَةُ الَّتِی لا یُشْبِهُهَا کَرَامَةُ الآدَمِیِّینَ. قَالَ ثُمَّ قَالَ أَبُوُ عَبْدِ اللَّهِ ع: اعْمَلُوا قَلِیلًا تَتَنَعَّمُوا کَثِیراً. بحار الأنوار، ج ۳، ص ۴ ۲ رعد، ۲۲، ۲۲ و ۲۲
[۲] الرَّعْدُ،۱۷
[۳] بحار الأنوار، ج ۳، ص ۱۱