حکمت جهان برزخی

فلسفه حیات برزخی

چرا پس از مرگ قیامت انسان بر پا نمی­شود تا مستقیم به بهشت یا جهنم برود. این فاصله برای چیست؟ در این باره سه نکته وجود دارد.

تکامل برزخی: انسان در یک مسیر طولانی از منزل عدم تا منزل ابدیت ره­سپار است. مرحله به مرحله کمالی را به دست می­آورد تا لایق آخرین کمال گردد. همانند یک نوزاد که تا مرحله تولد مراحل گوناگونی می­پیماید. قران می­فرماید: ما شما را در چند مرحله آفریدیم. چرا بزرگی و حکمت خدا را نمی پذیرید؟ ما لَكُمْ لا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقاراً وَ قَدْ خَلَقَكُمْ أَطْواراً. نوح، ۱۴[۱]

در اینجا می­توان به دو نکته توجه کرد:

یک. بخشی از ضعف­ها جبران می­شود. تکامل و پاکسازی در برزخ رخ می­دهد. انسان­ها در این جهان به سه گروه تقسیم می­شوند. مؤمن، کافر و مستضعف، یا ظالمان، سابقان و مقتصدان (متوسطان). ولی در قیامت دو گروه بیشتر نخواهند بود. سعید و شقیّ. افراد متوسط که خوب و بد را به هم آمیخته­اند، در این دنیا زیادند. دنیا ظرفیت ندارد که همگان به مرحله پایانی صعود کنند و سعید یا شقی گردند. بیشتر مردم قاصر یا مستضعف‌اند و برزخ مرحله­ای است که این تقسیم سه­گانه به آن تقسیم دوگانه برسد. البته چنین نیست که رفوضۀ در دنیا در آنجا قبول گردد، ولی نواقص زیادی نیز جبران می­شوند. گناهانی با فشار قبر و سختی برزخ پاک می­شوند. بعضی قران می­آموزند. از صدقات زندگان بهره می­برند. فرزندان نماز و روزه را قضا کرده و بدهی پدر را می­پردازند. سابقه زندگی و شفاعت امامان معصوم ع تأثیر گذاشته و انسان پاک­تر می­شود.

د. قیامت جهان متفاوتی است. قوانینش شبیه این جهان نیست. آسمان و زمین و آنچه با آن مأنوس بوده و به آن دلبسته بودیم به هم می­خورند. انسان با صحنه­های وحشتناکی روبرو خواهد شد. کسی که به ناز و نعمت این جهان خو گرفته، توان ورود به آنجا را ندارد. برزخ که نصفش شبیه این جهان و نصفش شبیه آنجا است مرحله‌ای است تا انسان را آماده کند. از علاقه­ها و وابستگی­ها دور و آماده آن روز می­شویم. عبور از صراط، حضور در محکمه الهی و در برابر خدا، پیامبر و شاهدان صحنه­های دشوار و نامأنوسی هستند. عارفان تکامل برزخی را در معرفت، برطرف شدن حجاب­ها و ارتقای درجات محبت ممکن می­دانند. البته بذر آن‌ها در دنیا کاشته شده است.[۲]

آثار عمل: پرونده عمل انسان با مرگ پایان نمی­پذیرد. یک رفتار گاهی تا هزار سال اثر دارد. آسیب­های فرهنگی، اجتماعی و زیستی تا قرن­ها می­مانند. هابیل کشتار را یاد داد و تا دنیا باقی است سهمی از هر قتل در پرونده او نوشته می­شود. اهل ثقیفه و معاویه بانی همه مشکلات مسلمانان تا به امروز هستند. گاهی یک سخن در تاریخ می­ماند و هرروز فتنه­ای بر پا می­کند. پس تا دنیا باقی است هیچ پرونده­ای بسته نیست و هیچ محاکمه­ای کامل نخواهد بود.

سنت­های حسنه نیز چنین‌اند. مسجد یا بیمارستان قرن­ها می­مانند و سازنده آن هرروز بهره می­برد. پیامبر اکرم فرمود: «مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً فَلَهُ أَجْرُهَا وَ أَجْر مَنْ عَمِلَ بِهَا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مِنْ غَيْرِ أَنْ يُنْقَصَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَيْ‏ء»[۳]

حق‌ها. انسان­ها حقوق گوناگونی بر یکدیگر دارند. حق پدر، مادر، بستگان، همسایه، نیازمندان، مریضان، گرفتاران، نادانان و ده­ها حق دیگر. در روز قیامت تنها به حساب خدا با خلق رسیدگی نمی­شود، بلکه حساب انسان­ها نیز صاف می­شود. بدهکار یا باید بپردازد و یا رضایت بگیرد. راه سومی در کار نیست. پس تا همه انسان­ها نمیرند قیامت بر پا نخواهد شد. اجرای عدالت نیازمند حضور همگانی است. علی ع فرمود: مواظب بندگان خدا باشید. شما حتی از حیوانات، کوه­ها و دریاها بازخواست خواهید شد. رفتگان منتظرند تا همه بیایند.

«فَإِنَّمَا يُنْتَظَرُ بِأَوَّلِكُمْ آخِرُكُم، اتَّقُوا اللَّهَ فِي عِبَادِهِ وَ بِلادِهِ، فَإِنَّكُمْ مَسْئُولُونَ حَتَّى عَنِ البِقَاعِ و البَهَائِم»[۴]


[۱] قيل اي تارات تراباً ثم نطفة ثم علقة ثمّ مضغة ثمّ عظاماً و لحوماً ثمّ انشأه خلقاً آخر فانّه يدلّ على عظم قدرته و كمال حكمته. طور حدّ یک چیز هست. صافی، ج ۵، ص ۲۳۱

[۲] تعلیقات بر شرح فصوص، ص ۱۷۰ و در محضر علامه طباطبایی، ص ۱۶۰، چ اول آل علی قم.

[۳] كافي، ج‏۵، ص ۱۰

[۴] نهج البلاغة، ص ۲۴۲

question