چرایی عزاداری (استاد: حجت الاسلام و المسلمین اردشیر)
پاسخ به شبهات (استاد: حجج الاسلام و المسلمین کرامتی و اردشیر)
روش شناسی پاسخ به شبهات (استاد: حجت الاسلام و المسلمین غفوری نژاد)
ارتباط موثر با پرسشگران (استاد: حجت الاسلام و المسلمین حسینی زهان)
1 از 2

جلسه ششم

آیا واقعه عاشورا بخاطر ازدواج امام حسین (علیه السلام) با خانم به نام ارینب بوده است؟

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام و احترام خدمت شما بزرگواران و ایام عزاداری و شهادت حضرت اباعبدالله الحسین (علیه‌السلام) تسلیت می‌گویم.

در این جلسه می‌خواهیم به یک افسانه عجیب بپردازیم، افسانه‌ای که می‌خواهد به مردم القاء کند جنگ امام حسین و یزید در  عاشورا سر یک داستان عشقی بوده است، خانم ارینب نامی هست که دوتا خواستگار دارد که امام حسین (علیه‌السلام) و یزید بن معاویه هستند و او همسر امام حسین (علیه‌السلام) می‌شود و یزید کینه امام حسین (علیه‌السلام) را به دل می‌گیرد و نهایتاً عاشورا اتفاق می‌افتد.

با یک نظر اجمالی به این افسانه معلوم می‌شود که دروغ است؛ اما ما می‌خواهیم همین افسانه را نقل کنیم تا ثابت کنیم که انقدر دشمن خبیث است که همان افسانه جعلی که می‌خواهد برعلیه امام حسین (علیه‌السلام) استفاده کند، را هم کامل نقل نمی‌کند؛ چون اگر همین داستان را شما کامل نقل کند، باز مسلمان دنیا و غیرمسلمان دنیا و افراد آزاده جهان عاشق امام حسین (علیه‌السلام) می‌شوند.

اولین کسی که این افسانه را در کتاب خودش نقل کرده ابن قتیبه است در کتاب الامامه و السیاسه، داستان از این قرار است که یزید افرادی را داشت که برایش آمار می‌آوردند از زن های دارای جمال و زیبایی؛ یک روز خبر آمد که یک ارینب نامی است که در زیبایی و جمال همانی است که تو می‌خواهی، یزید هم به معاویه گفت من این زن را می‌خواهم، بررسی کردند دیدند عبدالله بن سلام شوهر او است، معاویه با نیرنگ عبدالله بن سلام را به شام دعوت کرد و با او جلسه گذاشت.

معاویه به عبدالله بن سلام گفت :من می‌خواهم دخترم را به عقد تو دربیاورم، ولی دخترم یک شرط دارد، ظاهراً تو همسر داری، اول باید همسرت را طلاق بدهی، او هم به طمع افتاد و  همسرش را در حضور شاهدین طلاق داد. معاویه برای اینکه اتفاق بعدی (ازدواج یزید با ارینب ) رقم بخورد عبدالله بن سلام را معطل کرد.

معاویه ابودرداء را فرستاد که سند طلاق ارینب را نشانش دهد و خواستگاری یزید را مطرح کند و  او را به ازدواج یزید دربیاورد، ابودرداء با امام حسین (علیه‌السلام) ملاقات می‌کند و جریان را به امام حسین (علیه‌السلام) می‌گوید. امام حسین (علیه‌السلام) هم می گوید که یک خواستگار هم هست به نام حسین به علی (علیه‌السلام)؛ هردو پیام را به ارینب می‌رساند ، ارینب هم امام حسین (علیه‌السلام) را انتخاب می‌کند و با ایشان ازدواج می‌کند و قضیه تمام می‌شود.

عبدالله را هم از آنجا بیرونش می‌کنند و برمی‌گردد، وقتی‌که عبدالله برمی‌گردد، امام حسین (علیه‌السلام) عبدالله بن سلام را دعوت می‌کنند و می‌فرمایند من برای جمال یا ثروت ارینب با او ازدواج نکردم، می‌خواستم زندگی شما را نجات بدهم، در همان مجلس امام حسین (علیه‌السلام) ارینب را سه طلاقه کردند و گفتند برگرد به خانه خودت پیش عبدالله بن سلام و قضیه به خیروخوشی تمام شد.

این داستان و افسانه سند درستی ندارد، در منابع شیعه هم نیامده، در منابع اهل تسنن هم سند این داستان خیلی ضعیف است، اما همین داستان را اگر کامل نگاه کنید، واقعاً یک انسان آزاده این را بشنود، بیشتر عاشق امام حسین (علیه‌السلام) نمی‌شود؟ که چطور خودش را به خطر می‌اندازد تا زندگی افراد را نجات دهند، به فرض اینکه این داستان درست باشد دشمن  همین را کامل نقل نمی‌کند.

اما دلایل اینکه این داستان از ریشه دروغ است، آقای جعفر مرتضی عاملی متخصص تاریخ اسلام می‌گوید این داستان از ریشه دروغ است، شواهدی وجود دارد که ایشان نقل می‌کنند که برخی‌ از آن شواهد را  ما اینجا نقل می‌کنیم.

نکته اول این است که ابودرداء در زمان عثمان از دنیا رفته است، سال‌ها قبل، بعد صحنه‌گردان اصلی قضیه ابودرداء است و در ثانی ابودرداء اصلاً رابطه خوبی با اهل‌بیت (علیهم‌السلام) نداشته است، رابطه اصلی او با بنی‌امیه است، درحالی که در این داستان چنین القاء می شود که او با امام حسین (علیه‌السلام) دیدار می کند و بعد قضیه را به امام حسین (علیه‌السلام) می گوید! لذا این مطلب شاهدی بر دروغ بودن این داستان است.

از دیگر شواهدی که نشان می‌دهد این داستان دروغ است این است که می گوید امام حسین (علیه‌السلام) ارینب را سه طلاقه در یک مجلس کرد و به عبدالله  برگرداند ، اصلاً در فقه شیعه چیزی به نام سه طلاقه  در یک مجلس نداریم، این سه طلاقه در نزد اهل تسنن است و خلیفه دوم این را باب کرد.

حالا می‌خواهیم پاسخ اصلی را به این افسانه بدهیم، شما در تاریخ عاشورا از آن ابتدایی که معاویه یزید را به‌عنوان جانشین خود تعیین کرد تا روز عاشورا مطالبه بیعت داشت ،  در انواع و اقسام اسناد شیعه و سنی،یزید تنها مطالبه‌ای که از امام داشتند این بود که با من بیعت کن.

 یزید برای جنگیدن با امام حسین (علیه السلام) ریسک کرد،اصلاً دوست نداشت این کار را انجام دهد، چون می‌دانست کشتن امام حسین (علیه‌السلام) برای او خیلی خطرناک خواهد بود ، لذا به حاکم مدینه نامه می نویسد که بیعت بگیر، در مسیر به والیان مختلف پیام می‌دهد که بیعت بگیرید، حتی در خود سرزمین کربلا میگوید بیعت بگیرید یا بکشید. درخواستی که یزید از امام حسین (علیه‌السلام) داشت بیعت گرفتن بود و او اتفاقاً نمی‌خواست امام حسین (علیه‌السلام) را بکشد چون خیلی برایش خطرناک بود، دقیقاً طومار بنی‌امیه را همین شهادت امام حسین (علیه‌السلام) در هم پیچید؛ قیام‌های بعدی از توابین تا مختار و… این‌ها باعث شد که بنی‌امیه ضعیف شوند.

لذا در حقیقت یزید بن معاویه چاره‌ای ندید جز اینکه با امام حسین (علیه‌السلام) بجنگد، چون امام حسین (علیه‌السلام) به‌هیچ‌وجه با او بیعت نمی‌کردند، حالا در همه اسناد درخواست یزید از امام حسین (علیه‌السلام) بیعت است، اما دشمنان امام حسین (علیه‌السلام) و دشمنان مکتب اهل‌بیت (علیهم‌السلام) یک افسانه جعلی را مبنا قرار می دهند که بگویند جریان عاشورا به خاطر یک مسئله عشقی بوده است.

دیدگاه خود را بنویسید

دیدگاه خود را منتشر کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *