جلسه هفتم

وَاجْعَلُوا بُيُوتَكُمْ قِبْلَةً[۱]

[۱] یونس / ۸۷

در این آیه ی شریفه خداوند جل جلاله می فرماید خانه هایتان را قبله قرار دهید. حالا در این مورد تفسیر های گوناگونی وجود دارد، ولی شاید یک تفسیرش این باشد که خانه هایتان را مقابل هم قرار بدهید یا  قبله و مطابق با مسجد قرار بدهید، یعنی خانه ها با مسجد مهندسی بشوند، معماری بشوند، شهر سازی بشوند و تمدن درست بشود.

در جلسات گذشته در مسجدنا هم به آیاتی اشاره شد از جمله اقیموا وجوهکم عند کل مسجد، انما یعمر مساجد الله من آمن بالله و الیوم الآخر؛ اگر همه ی این آیات را با هم ضمیمه کنیم، از همه شان مرکزیت و محوریت مسجد استخراج و استنباط می شود.

از بین انواع سه گانه مدیریت مسجد، درباره ی «مدیریت از مسجد» مطالبی گفته شد. گفتیم یک محله مثل یک جمهوری اسلامی است، بدون هیچ کم و کاست،  با همان مدل غدیر خم، امام رهبر محله است و  محله یار رئیس جمهور محله است و نیازی نیست معمم باشد.

محله یار باید یک فرد متخصص باشد و … وظیفه امام هم امامت راهبری است و اولین توقعی که از او می رود امامت است و امام لازم نیست وارد کار های اجرایی بشود.

محله یار نباید معمم باشد و تاکید می کنیم باید یک فرد مدبر دارای قوت، امانت، مدیریت، دانایی ، توانایی وچنین صفاتی باشد تا بتواند یک محله را اداره و مدیریت کند.

جمهور یک کلمه ی عربی است یعنی اغلب مردم. اینجا جمهور ۷ هزار نفر یا ۸ هزار نفر است و رئیس این جمهور کیست؟ محله یار است. پس کلمه ی جمهور یعنی همین اکثریت مردم یا کل مردم. حالا بچه ها که نمی توانند رای بدهند ممکن است بگوییم  آنها جزو جمهور نیستند. ولی مسامحتا  می توانیم به شکل خانواده محور آنها را هم جمهور حساب بکنیم.

محله یار رئیس شورای محلی هم هست. یکی ازکارهای مهم این محله یار آمار گیری است. ما باید آمار دقیقی داشته باشیم. به این معنا که هیچ چیز از عدد و رقم نزد محله یار نباید مخفی باشد. مثلا چند تا خانه داریم؟ چند تا مسجد داریم؟ چند تا مدرسه داریم؟ چند تا مرکز  داریم؟ چند تا پارک داریم؟ چند تا محل ورزش و محل تفریح داریم؟ همه ی این ها را باید بداند و این کار سختی هم نیست. فقط کافیست هیات امنا که قوه ی مفکره هست، بیاید و  بگوید ما به این آمار نیاز داریم. این دستورکار را به قوه مجریه یعنی محله یار بدهد و او این آمار را احصا کند.

آمار خوراک برنامه ریزی است. شما اگر ندانید چند تا معلول دارید، چند تا سالمند دارید، چند تا بازنشسته دارید، چند تا پیرزن دارید، چند تا پیر مرد دارید، چند تا کودک به دنیا آمده اند، چند تا نخبه دارید، چند تا  کارگر دارید و چند تا کارمند دارید، اگر این ها را ندانید که نمی توانید محله تان را اداره کنید.

حتی محله یار باید بداند که در این محل چند تا صندلی در پارکها هست!!! سرانه ی فضای سبز چقدر است، اگر کمتر از استاندارد است به دنبالش برود. سرانه ی  مسجد را بداند و همینطور سایر موارد را.

لذا این دانشجویانی که گاهی می آیند و آمار می گیرند، این غلط است. چرا که از شهر های دیگر می آیند و وظیفه شان را انجام می هند و می روند. کسی هم درست نمی گوید و معمولا هم می ترسند بگویند. ولی در یک محل همه چیز روشن است، مثل یک حوضی که عمقش معلوم است. آمار محله محدود است و شما راحت می توانید احصا کنید. بنابراین  محله یار باید آمار دقیقی از همه چیز داشته باشد که بتواند شهر را اداره کند.

بحث محله یار(له علت محدود بودن زمان جلسات) اینجا تمام می شود، البته اگر سوالی نسبت به محله یار که اصلی ترین بحث ماست، وجود داشته باشد در خدمت هستیم(می توانید از پشیخوان حساب کاربری مسجدنا قسمت پرسش و پاسخ ارسال نمایید).

“شورای امر به معروف”

شورای سومی داریم بنام قوه ی قضاییه و شورای حسبیه مسجد، این همان شورای امر به معروف و نهی از منکر است که در جلسات اولیه اشاره ای به آن داشتیم.

شورای امر به معروف و نهی از منکر، سعی می کند پرونده های قضایی کمتری تشکیل بشود (اصلا اساس امر به معروف و نهی از منکر این است که  پرونده تشکیل نشود. الآن میلیون ها پرونده در دادگستری هست که  تا زمانی که زمان رسیدگی به آنها برسد مدت زیادی خواهد گذشت و مردم ناراضی هستند، جامعه ناراضی می شود و عقب می ماند).

امر به معروف و نهی از منکر پیشگیر است. یعنی بهداشت قضایی است نه درمان قضایی!

شورای امر به معروف سعی می کند سر قضات خلوت شود. در اینجا شما گروهی دارید که رئیس این گروه امر به معروف خود امام جماعت است، می تواند یکی از روحانیون محل را به عنوان جانشین خودش بگذارد که اولویت با یک  قاضی و حقوقدان است که بتواند به عنوان دستیار امام جماعت و جانشین او انجام وظیفه نماید.

دبیر این گروه و شورا فرمانده ی بسیج است و باید اعضایش از خواهران و برادران تاثیر گذار و توانا در پیشگیری باشند؛ مثلا اگر حوزه علمیه ای در محل وجود دارد خوب است رئیسش در این شورا باشد. اگر طلبه و استاد حوزه ای در محل ساکن است خوب است عضو این شورا شود. مدیر ارشد بین مدیران مدارس محل هم خوب است که عضو شورای امر به معروف باشد.

ممکن است سوال شود که برخی از این اعضا در شورای محله یاری هم  بوده اند و اینجا هم عضو هستند؟ بله و می توانند نماینده ی شان را بفرستند، چرا که در آنجا مجری بوده اند و  اینجا مشاورند. یعنی این ها دیگر مجری نیستند و فکر می دهند. مثلا مدیر مدرسه می آید و می گوید  مدرسه ها دارای این آفات هستند. این وضعیت حجابشان است و این دنیای مجازیشان است، درس کم می خوانند، اخلاقشان اینطور هست، اخلاق پدر و مادر ها دارد روی فرزندانشان تاثیر می گذارد ، یا مثلا می گویند خانواده ها با یکدیگر اختلاف دارند، مشاورینی که در این شورای امر به معروف و نهی از منکر هستند، این اختلافات را برطرف می کنند. این شورای امر به معروف، باید یک مشاور باشد. این مشاور، هم مشاور خانواده است، هم مشاور شخصیتی است و هم مشاور اجتماعی است.  یعنی بتواند با مشاوره دادن اختلافات را حل کنند و  گره ها را باز کند.

سه نفر از معتمدین محل و آنهایی که تجربه دارند، در صورت امکان یک نماینده از نیروی انتظامی، یک نماینده از سازمان تبلیغات، نماینده ای از اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی (که بتواند از شیوه های هنری بهره ببرد و با  بنر و بیلبورد و ساخت کلیپ هنری و … فرهنگ سازی کنند و روایات امر  به معروف و نهی از منکر و مصوبات هشدار دهنده که این شورا تصویب می کنند را منعکس نماید.)

نماینده اداره فرهنگ و ارشاد می تواند از فیلم ها و کلیپ های خوبی که می تواند مانع گناه شود یا می تواند نیروهای انقلابی تربیت کند بهره ببرد و کارش این است که تبلیغ بکند که معروف خوب است و منکر بد است و جلو جرائم را بگیرد .

باید این شورا دائما تلاش کند، فضا را تلطیف کند، تا گناه کمتر اتفاق بیفتد.

در این شورا هم عناصر تبلیغی و هم عناصر هنری عضو هستند. پلیس و یک حقوقدان یا قاضی هم در این شورا عضو هستند.

این شورا مطابق قانون است.  قانونی داریم به نام قانون امر به معروف و نهی از منکر که در آن آمران به معروف و ناهیان از منکر یک محل، شهرستان و استان مشخص شده اند(اعضای شوراهای امر به معروف).

لذا این شورای امر به معروف همان قوه ی سوم است. منتها فرقش با قوه ی قضاییه ی بزرگ این است که اینجا دادگاهی نیست که بیاید محاکمه کند. بلکه یک سیستم و شیوه هایی حاکم می شود که مردم اخلافاتشان را کدخدا منشی و ریش سفیدی و مشاوره ای و موعظه ای از طریق تبلیغات شهری حل  می کنند. البته شهر اگر خوب باشد گناه هم در آن کم خواهد شد.

مثلا مردم چرا بوق می زنند؟ بعد با هم دعوا می کنند و فحش می دهند؟ چون خیابان ها شلوغ است و ترافیک سنگین وچراغ قرمزطولانی است! خب اگر محله یار توانست به کمک هیات امنا (با فرهنگ سازی و هماهنگی های لازم) این شهر را  روان کند، دیگر همه با اعصاب بهتری می روند و زود هم می آیند و دیگر این اختلافات و این مسائل وجود ندارد!

بنابراین این شورای امر به معروف، با یک ترکیب کامل و خوبی تشکیل می شود و وظیفه ی این شورا این است که محله را  از منکرات عاری کند.

باید افرادی به نام طلایه دار هم آموزش ببینند.  افرادی هم به عنوان یاور امر به معروف و ضابطین قضایی باید تربیت شوند. اگر این افراد یک لباس مشترک یا یک کاور مشخص هم داشته باشند، خوب است.

بعد هم باید بدانند که تا ممکن است فقط باید تذکر بدهند و اصرار نکنند. چون ممکن است ماهر نباشند و درگیر شوند و دادگاه هم مجبور شود به ضرر این ها حکم بدهد.

ما باید قانونی داشته باشیم و آموزش بدهیم. مثلا یاوران مخصوص مدرسه ها و طلایه داران مخصوص خیابان ها و پارک ها هستند.

بسیج اصناف هم داریم. باید یک عده به مغازه دارها آموزش بدهند. چرا که با مغازه دار ها باید به طریقی سخن گفت و با جوانها در خیابان ها به طریقی دیگر و همینطور در مورد دیگر اقشار جامعه.

ما باید قانونی داشته باشیم و آموزش بدهیم. مثلا یاوران مخصوص مدرسه ها و طلایه داران مخصوص خیابان ها و پارک ها هستند.

بسیج اصناف هم داریم. باید یک عده به مغازه دارها آموزش بدهند. چرا که با مغازه دار ها باید به طریقی سخن گفت و با جوانها در خیابان ها به طریقی دیگر و همینطور در مورد دیگر اقشار جامعه.

مثلا فرض  کنید اکنون که جنگ اقتصادی داریم؛ بحث احتکار، گران فروشی، کم فروشی و… منکر است، اینکه کالای تقلبی را بدهیم و بگوییم مردم نیاز دارند و می خرند یا اینکه قیمت کالاها را  بالا و پایین کنیم، این ها همه جرم اقتصادی و منکر اقتصادی است.

باید تیمی در محله آموزش دیده باشد که برود با اصناف برخورد درست قانونی کند تا منکرات اقتصادی محله کمتر و کمتر بشود.

یا مثلا در این شورا باید کسی عضو باشد که با ادرات و مراکز محلی ارتباط برقرار کند و با برخوردی خوب بگوید کار مردم را به فردا نیندازید، با ارباب رجوع خوب برخورد کنید و… خب این ها یک نوع امر به معروف است.

فقط بحث حجاب منکر نیست، ما منکرات اقتصادی، سیاسی، اداری و صنفی هم داریم.

شورای امر به معروف با ریاست امام جماعت و دبیری فرمانده بسیج و اعضای پخته و نخبه ای که دارد، می تواند این اختلافات را پیشگیری کند و  اصلا منکر اتفاق نیفتد و  با آموزش و فرهنگ سازی می توان معروف را هم ترویج داد.

شورای امر به معروف می تواند هفت یا هشت عضو اصلی داشته باشد. هم چنین می شود در محله ۳۰، ۴۰ یا ۵۰ نفر طلایه دار هم تربیت کرد. ذخیره داشته باشید! روی نیمکت بنشانید! و بعد این ها را طبق برنامه «مثل عملیات» بفرستید؛ بگویید شما بروید داخل پارک، شما بروید سراغ اصناف، شما بروید در مدرسه ها و… .

به همراه این تیم ها باید یک سرگروه هم باشد که او همان ضابط قضایی است. کسی که پس از طی مراحل قانونی می تواند رهبر یک دسته یا گروه باشد.  مثلا هر ۱۰ طلایه دار یک ضابط داشته باشند.  درباره مسائل دیگر از جمله جلسات شورای امر به معروف هم ان شاءالله در جلسات آینده توضیحاتی ارائه خواهد شد.