جلسه پنجم

وَأَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ[۱]

[۱]  اعراف / ۲۹

بخشی از آیه ی ۲۹ سوره ی مبارکه ی اعراف است که می فرماید وجوه و جهت گیری تان را به سمت مساجد قرار بدهید، اقامه کنید؛ این یعنی مرکزیت با مسجد است. وجوه یعنی جهات، سمت ها.

مباحثی که در این دوره از دوره های مسجدنا ارائه می شود بر اساس این راهبرد است که طبق فرموده آیه شریفه به سوی مسجد روی بیاوریم.

همچنان که گفته شد ما در این دوره بحث «مدیریت از مسجد» را دنبال می کنیم. گفته شد در محله  قوه ی مقننه یا اندیشه ورز داریم که همان هیات امنای نخبه هستند، قوه ی اجرایی داریم که شورای اجرایی و رئیسش محله یار است و اعضای این شورا، همه ی اصناف محل هستند که در نوبت قبل به این نکات اشاره شد.

درباره نحوه ی گزینش هم اشاره شد که محله یار به چه شکل انتخاب می شود. محله یار باید توان اداره ی این محل را از لحاظ اجرایی داشته باشد فلذا هر فردی نمی تواند محله یار باشد. شورای امنا می تواند برای محله یار شرایط گزینشی تعیین نماید. هرچند در کل اگر یک طرح قانون مند باشد، یک بحث مدیریت منابع انسانی دارد که تمام کارگزاران محلی معیاری برای گزینش دارند و هرکسی  نمی تواند بیاید و سمتی را بگیرد؛ لذا محله یار برای خودش مدرک تحصیلی دارد، شرایط اخلاقی دارد، شرایط اجتماعی دارد، توان مدیریتی دارد، بحث  معرفت و تجربه اش هست، همه ی این ها در جای خودش آمده و این  محله یار طبق این سیستم باید تعیین شود و شایسته سالاری هم حاکم است. یعنی در این محله نباید از ایشان قوی تری باشد و اگر هست، حق با اوست و این ظلم است که اگر یک فرد قوی تر مثلا بین این ۸ هزار نفر هست (و امکان به کارگیری دارد) اما فرد ضعیف تر محله یار شود، در این صورت در این محله ظلم شده است.

ما باید همیشه اقوی و اصلح را به کارگیری کنیم و این وظیفه ی هیات امناست که جستجوی دقیق کند. باید کسی را بیابد که او بتواند مدیریت جلسه داشته باشد، بتواند ۲۰ نفر را اداره کند تا جلسه تبدیل به دورهمی نشود؛ این ها نظر بدهند، نظرات را جمع بندی کند، دبیر داشته باشد، و در کل یکی از مهارت ها، مهارت های مدیریت جلسه است. گاهی یک فرد قوی و امین هست و امام جماعت و شهردار همه قبولش دارند، اما نمی تواند ۲۰ نفر را اداره کند. کم کم آن جمع بی انگیزه می شوند و می گویند این جلسات خروجی و ثمره ندارد. لذا باید فردی باشد که مدیر و مدبر باشد. یعنی بتواند یک جلسه را با قاطعیت اداره کند. وقت بدهد، تنظیم کند و… .

ثانیا این محله یار باید روابط عمومی اش قوی باشد. باید در طول هفته به داروخانه، مرکز بهداشت، دبیرستان، دبستان و …. سربزند و از مشکلاتشان بپرسد. نباید بنشیند و باید در محله حرکت کند.

از طرفی دیگر نباید در محله فردی بیاید که جلسه را اداره بکند ولی بعد نتواند مصوبات جلسه را اجرا کند.

ما باید همیشه اقوی و اصلح را به کارگیری کنیم و این وظیفه ی هیات امناست که جستجوی دقیق کند. باید کسی را بیابد که او بتواند مدیریت جلسه داشته باشد، بتواند ۲۰ نفر را اداره کند تا جلسه تبدیل به دورهمی نشود؛ این ها نظر بدهند، نظرات را جمع بندی کند، دبیر داشته باشد، و در کل یکی از مهارت ها، مهارت های مدیریت جلسه است. گاهی یک فرد قوی و امین هست و امام جماعت و شهردار همه قبولش دارند، اما نمی تواند ۲۰ نفر را اداره کند. کم کم آن جمع بی انگیزه می شوند و می گویند این جلسات خروجی و ثمره ندارد. لذا باید فردی باشد که مدیر و مدبر باشد. یعنی بتواند یک جلسه را با قاطعیت اداره کند. وقت بدهد، تنظیم کند و… .

ثانیا این محله یار باید روابط عمومی اش قوی باشد. باید در طول هفته به داروخانه، مرکز بهداشت، دبیرستان، دبستان و …. سربزند و از مشکلاتشان بپرسد. نباید بنشیند و باید در محله حرکت کند.

از طرفی دیگر نباید در محله فردی بیاید که جلسه را اداره بکند ولی بعد نتواند مصوبات جلسه را اجرا کند.

به هر حال او ]به مثال[ رئیس جمهور محله است! که کوچکی و بزرگی محله تفاوتی در وظائف و اختیاراتش  ندارد. امام خمینی رحمت الله علیه می فرمودند که اختیارات پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به ولی فقیه می رسد.

بله بین ولی فقیه و پیغمبر خیلی فاصله هست؛ اما چرا امام این را می فرماید؟ می فرماید این ها در مدیریت مساوی هستند. ولی فقیه می خواهد کل کشور را اداره کند و پیامبر بناست کل هستی را  اداره کند.

مدیریت یک اصول ثابتی دارد: نظم دارد، رشد دارد، انگیزش دارد، معنویت دارد و سایر موارد.

 محله یار چون مجری است، یک نیروی سخت افزار می خواهد. حضرت سلیمان گفت من می خواهم تخت بلغیس را برایم بیاورید. فراخوان داد که کی می تواند این را بیاورد؟

« يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَيُّكُمْ يَأْتِينِي بِعَرْشِهَا قَبْلَ أَنْ يَأْتُونِي مُسْلِمِينَ[۱]»

قبل از این که آنها بیایند اینجا، من دوست دارم عرششان یعنی تختشان اینجا بیاید.

 « قَالَ عِفْرِيتٌ مِنَ الْجِنِّ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقَامِكَ وَ إِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٌ[۲]»

یک نیروی قوی ای از اجنه گفت من آنرا برایتان می آورم. انا آتیک. گفت چرا؟ خودش گفت من قوی و امینم. یعنی داوطلب بود و گفت من قوی و امینم. مثل یک نیروی هوایی برون مرزی  هست که برود و تخت را بیاورد. مثل این خلبان های ما، کشوری و بابایی! هر کسی نمی تواند؛ باید توانمند بود، ما هم باید محله یاری اینچنینی داشته باشیم، ما هم باید بگوییم چه کسی این کار را می کند؟

] نمل / ۳۹

[۲] نمل / ۳۸

در مورد نظام شایسته سالاری نکته ای عرض کنیم: ما خودمان ثابت کردیم وقتی اصلح هست، صالح حق ندارد بیاید و این سِمَت را بگیرد.

ممکن است بگویید در کشور سخت است، بله؛ اما در محله می شود! این می شود نگین این خاتم. چون می دانید که شورا، رئیسی می خواهد و رئیسش عبارت است از محله یار. این محله یار مثل نگین انگشتر است. خاتم هم مثل این شوراست که دور هم حلقه می زنند. این است که ختم می کند و فصل الخطاب است.

لذا ما روی محله یار تاکید و تکرار می کنیم، چرا که این فرد حساس ترین فرد ما در طرح اتحاد امامت و امارت هست. آن اصل کار است و باید خیلی روی او حساس باشیم و نباید آسان گرفت و مسامحه کرد. ما در طرح آزمایشی دیدیم که خیلی ها داوطلب بودند، ولی نتوانستند. از همان اول باید فکر بشود.

جامعیتی که در شورای اجرایی هست جامعیت خوبی است.

نکته ی حائز اهمیت در اینجا این است که علم و اقتصاد و فرهنگ و امنیت و … پایه های تمدن هستند. در یک محله هم ما باید پایه های تمدن را بریزیم. لذا می بینید که در این کابینه باید به مسئله امنیت محله توجه شود و نماینده ای هم داشته باشد.

قرآن می فرماید: «وَ هَذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ[۱]» مدینه یا مکه، امین لازم دارد. یعنی باید امن باشد. همچنین است اقتصاد محله؛ اقتصاد محله باید مرفه و با رونق باشد. پس در این کابینه باید نماینده های اقتصادی هم وجود داشته باشند. اگر مثلا ما بانکی در این محله نداریم، می توانیم صندوقی داشته باشیم و مالیات های مردم و بودجه های مردم و وجوهاتشان را جمع بکند (و با رعایت قوانین و اخذ اجازه های لازم در صورت امکان) خرج محله بکند.

] تین / ۳

در شورا حداقل باید به مسئله امنیت، اقتصاد، علم، سلامت و … توجه ویژه شود. باید به مسئله امنیت توجه ویژه شود و نمایندگانی از دست اندرکاران این مسئله در شورای محله حضور داشته باشند.

این یک کابینه جامع وکامل می شود. حالا ما چون می خواهیم مقایسه کنیم، عرض می کنیم در دولت بزرگ  چه چیزهایی وجود دارد؟ در شورای اداری استان چطور؟ در شورای  اداری یک شهرستان چگونه؟ شورای اداری به نوعی کابینه ی یک  شهرستان است و هیأت دولت کابینه ی یک  کشور است. هر چه در کابینه ی  کشور هست، باید نمودی در شورای اداری شهرستان هم داشته باشد. مثلا می گویند تیم اقتصادی دولت، تیم سیاسی دولت، تیم امنیتی دولت، تیم فرهنگی دولت و… خب !! این تیم ها باید در شورای اداری شهرستان (و شورای محله) هم باشد .

نیاز های تمدنی یک محله، تفاوتی با نیاز های  تمدنی یک کشور ندارد. جامعیت این کابینه برای ما خیلی مهم است . مبادا  یک کابینه ی کاریکاتوری تشکیل شود. کاریکاتوری  یعنی یک بخشش بیش از حد بزرگ باشد و بخش دیگرش کوچک باشد . نباید غیر متعادل باشد.

ما باید قوی ترین افراد محل را دعوت کنیم. چه بسا فردا دولت بالا گفت ما یک وزیر خوب می خواهیم. اینجا می گوییم ما داریم. مثل فوتبال؛ کسی که در  تیم دسته یک می درخشد، می رود به لیگ برتر و بعد می رود در تیم ملی.  تازه در لیگ برتر هم اول می رود در تیم برتر قرمز یا آبی و …، این یک کانال رشد است. شما می توانید بگویید این مقام امنیتی ما خیلی قوی است. این می رود بالا و  می شود وزیر!!

ما عملا داریم کادر سازی هم می کنیم؛ چون افراد وقتی در محل درخشیدند، مثل کسی می شوند که در لیگ دو درخشیده است. لیگ می تواند در همه چیز باشد. پس بنابراین ما باید  بتوانیم قوی ترین افراد را بیاوریم !!

مثلا در محله، صنوف زیادند. به هر صنفی می گوییم قوی ترینشان را به عنوان نماینده معرفی کنند.این فرد باید اولا بتواند نیازها و مشکلات را درست منعکس کند و در انجام امور اجرایی هم قدرتمند باشد.

در نوبت قبل گفتیم که اگر در محله آپارتمان هست، مدیر آپارتمان می آید و اگر  کوچه و خیابان هست، همسایه یار! ما می توانیم در هر کوچه ای یک نفر را به عنوان همسایه یار داشته باشیم.

تازه در برخی مجتمع ها بلوک های متعددی وجود دارد، هر بلوک مدیر دارد و این مدیر می آید و عضو کابیه می شود . حالا ما ممکن است ۱۰ تا  مدیر مجتمع داشته باشیم. که لازم نیست همه ی اینها بیایند. برگزیدگانشان باید بیایند. همسایه یار هم همینطور است. مثلا شما در محله تان ۱۰ خیابان دارید و۳۰ کوچه، می توانید نماینده های آنها را انتخاب کنید.  مثلا در این کوچه مدیر کوچه باید فردی باشد که مردم مشکلاتشان را به ایشان بگویند و او  بیاید مطرح کند.

این برنامه ها را هیات امنا که متفکر هست می تواند بنویسد. نقشه ی محله در اختیار هیات امنا هست. ما حتی باید بدانیم در این محله  چند تا درخت هست، در این محله چند تا  پل هست، چند تا دانش آموز هست، چند تا نخبه هست، چند تا ورزشکار هست، این ها آمارهایی است که ما باید داشته باشیم. چه کسی این ها را  می دهد؟ هیات اندیشه ورز.