سوال چند بخش دارد
الف) فساد در جامعه اسلامی سيستماتيک است؟
به صورت خلاصه: فساد سیستماتیک (عامیانه یعنی همه می خورند) فسادی است که از سیاست به اقتصاد میانجامد و در مقابل فساد رشوه پذیر است که از اقتصاد به سیاست میرسد.
در فساد سیستماتیک قوانین و سیاسیون، سیاست را طوری قرار می دهند که تمام اقتصاد به سمت فساد برود، اما در رشوه پذیر یک شخصیتِ اقتصادی به یک مسئول رشوه میدهد تا قانون را دور بزند.
در کشور ما فساد رشوه پذیر به صورت گسترده هست اما سیستماتیک نیست.
ب) حتی اگرفساد سیستماتیک هم جاری باشد، باز هم شرکت در انتخابات فایده دارد و رأی مردم اثر دارد، ملاحظه بفرمایید مثلا حل مسائل اقتصادی کشور دو راه حل دارد؛ یکی نگاه به داخل، دیگری مذاکره با قدرت ها.
اتخاذ موضع کشور بستگی به سیاست رییس جمهور دارد.
افزایش دانشگاه و تقویت شرکت های دانش بنیان و کیفیت سیاست خارجی و فرهنگ و فیلتریگ و اخذ مالیات از کارخانه یا مصرف کننده و تحویل یارانه و تمام مواردی که بر زندگی مردم تاثیر میگذارد مستقیما به رییس جمهور برمی گردد و اوست که مدل سیاست را تعیین می کند.
حتی برای امریکا هم همینطور است، اوباما یک نوع سیاست داشت، ترامپ یک نوع دیگر.
کتابی به عنوان «کرونا چالش نظام سلامت» ابتدای شیوع کرونا نوشته شد؛ در بخش پایانی فصل «اقدامات جمهوری اسلامی در مهار کرونا» از این کتاب، دقیقا همین سوال مطرح شده که نظام جمهوری اسلامی برای جان مردم ارزش قائل هست یا نه؟
از مهمترین محورهای حملههای تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی که بهویژه در دهه اخیر دشمنان بسیار بر آن سرمایهگذاری کردهاند این گزاره بود که جان انسانها برای این حکومت ایدئولوژیک اهمیتی ندارد.
گویا تقدیر این بود که در بحرانی مانند کرونا حقیقت بهوضوح بر همه آشکار شود، جمهوری اسلامی در اقدامی بیسابقه تمام اجتماعات دینی و مناسک عمومی از نماز جماعت و جمعه تا مراسم دعا و نیایش، هیئتها، زیارت، حرمها و اماکن متبرکه را که از مهمترین ارکان حفظ و تقویت هویت جمعی دینی در این حکومت بودند بهخاطر حفظ جان انسانها تعطیل کرد. این حکومت ایدئولوژیک، مساجد، حسینیههای خود را در مقطعی از شیوع بیماری کرونا تعطیل کرد درحالیکه در برخی از کشورهای به اصطلاح مدرن و پیشرفته مسابقههای فوتبال و اسبدوانی با دهها هزار تماشاگر هنوز برپا بود و کازینوها مالامال جمعیت و حتی هنوز هم از سواحل سیدنی تا فلوریدا شاهد حضور جمعیت هستیم.
این همان حکومتی است که متهم بود به فربهی مناسک، حکومتی آلوده به تعصب و تحجر، که دعوت به عقلانیت میشد، حکومتی که از دخالت در دین مردم منع میشد و این همان حکومتی است که متهم بود مداحان و روحانیون میداندار تصمیمهای آن هستند.
حقیقتی که بسیاری از روشنفکران جامعهشناسان فعالان سیاسی و رسانهای داخل و خارج سالها کتمان کردند و این روزها از پس ابرهای سیاه دروغ و غبارهای تیره وهم، بیرون آمده این است که جمهوری اسلامی ایران یکی از عقلانیترین و اخلاقیترین حکومتهای جهان است.
سال ۸۸ مردم به خیابان ها آمدند و تا زمانیکه اغتشاش نکرده بودند نیروی انتظامی از آنان حمایت کرد وکاملاً راههای خیابان ها را بسته بود و مردم میآمدند، اما شما خودتان را جای نظام بگذارید، وقتی گروهی اغتشاشگر شورش میکنند و بانک ها را آتش میزنند، در هشت ماه بسیاری از افراد را میکشند، (این را خود آمریکاییها اعلام کردهاند که بعضی از افرادی که در اغتشاش ۹۸ کشته شدند، در کشتن آن ها از سلاحهای استفادهشده بود که اصلا نیروهای نظامی اطلاعاتی و امنیتی ایران از این نوع سلاح نداشتند و در کلیپ ها از خشونت مجاهدین خلق نشان داده شد.
در سال ۸۸ اغتشاشگران وارد خیابان جمهوری که بیت رهبری در آنجاست شده بودند نظام چه کار کند ؟؟
همه کشور های دنیا اصولی دارند، که اگر کسی بخواهد اغتشاش کند، مردم را بکشد، به امنیت ملی خدشه وارد کند، جلو او گرفته میشود.
مقایسه کنید اتفاق بک روزه کنگره امریکا را با ۸ ماه فتنه ۸۸ یا با اقدام ترکیه در شلوغی سال ۲۰۱۶ که در یک روز ۵۰ هزار نفر اعمال ممنوعیت شدند.
اغتشاشگران در ایران به یک حوزه مقاومت بسیج حمله کردند که چند صد قبضه اسلحه داشت، اگر دستشان میافتاد، تهران را به رگبار میبستند، نظام چکار کند؟ معلوم و واضح است که مانع میشود. اتفاقاً مهربانی جمهوری اسلامی با منتقدینش آن قدر زیاد است که گاهی اوقات حزباللهی ها اعتراض میکنند. ( نمونه اش برخورد با رؤسای فتنه ۸۸ که چهار سال بعد مسئولین عالی کشور شدند و بازیگران سینما و بازیکنان فوتبال که در دوران فتنه با نماد فتنه بازی میکردند، نظام با آنها چه کرد؟)
البته ممکن است یک نیرو در نیروی نظامی اشتباه کند، مثل قضیه ی کهریزک که به محض اطلاع، نظام با خاطیان آن برخورد کرد،درحالی که کوییت کلر با پنج مدال شنا المپیک برای آمریکا چون در شب کنگره حضور داشت برکنار شد.
اولین نکته این است که با رای ندادن، هیچ حکومتی ساقط نشده و اگر قرار بود با رای ندادن ساقط شود، سوئیس که نظامش پارلمانی است و نظام پارلمانی بسیار مهمتر از نظام ریاست جمهوری در رای مردم است باید از بین می رفت چرا که اخیرا مردم سوئیس ۴۵% رای دادند و اصلا رای بالای ۵۰% ندارند!
آیا در صورت مشارکت پایین،کسی رئیس جمهور نمی شود؟
در آمریکا در ۵۰ سال اخیر که نگاه می کنید غالب آراء مردم زیر ۵۰% یا نهایت ۶۰% است. پایین ترین آمار مشارکت مردم در آمریکا در سالهای اخیر سال ۱۹۹۶ است که ۴۹% مردم شرکت کردند و از این تعداد ۵۰% به کلینتون رای دادند یعنی ۷۶% مردم به کلینتون رای نداده بودند . آیا کلینتون کمتر از بایدن رئیس جمهور بود؟
صدای معترضین خاموش در هیچ کشوری شنیده نشده. این طور نیست که اگر رای ندهند نظام عوض شود!
دوم اینکه گفته اند یک نظام بهتر بیاید. خب اسم آن نظام بهتر چیست؟ روح الله زم که دیگه دشمن تر از او با جمهوری اسلامی کم پیدا میکنیم، در مصاحبه اش میگوید: «من دوره ای ناامید شدم، گفتم جمهوری اسلامی برود چه نظامی بیاید؟ دیدم که بهتر از جمهوری اسلامی نمی تواند بیاید!»
چند تا سوال میپرسیم، عزیزان به جوابش فکر کنند.
یارانه بنزین به خودروها داده شود یا به مردم؟ خدمات درمانی به چه صورت تقویت شود؟ با خصوصی شدن یا با دولتی بودن؟ دولت به بازار مسکن وارد شود یا بازار را رها کند؟ شرکتهای دولتی به طلبکارانش واگذار شود یا افرادی که اهلیت دارند؟ دولت به دنبال ورود به بازار کشورهای دیگر باشد یا با رها کردن بازار، بازارش را در اختیار کشورهای دیگر قرار دهد؟ دولت به دنبال تامین بودجه از طریق نفت باشد یا صادرات را رونق دهد؟ دولت با اعطای حقوق نجومی به مدیرانش انگیزه دهد یا کار کردن مدیران را برایشان وظیفه بداند؟
پاسخ تمام این سوالات به صورت مستقیم به رای ما بستگی دارد. آن رئیس جمهوری که ما انتخاب می کنیم پاسخ تمام این سوالات را مشخص میکند و دیدیم که در سالهای مختلف همین اتفاق افتاد. رای ندادن یعنی رها کردن سلامت، رها کردن پول، رها کردن آموزش، رها کردن امنیت و به دست نیاوردن ذره ای فایده!
آیا آزادی با شایسته سالاری در تضاد است؟ اگر کسی شایسته نبود باید او را بیاورند؟ شما اگر بخواهید در یک اداره قرار بگیرید، باید گزینش شوید، ممکن است تمام افراد اداره فلانی را دوست داشته باشند و بین آنها محبوب باشد ولی ممکن است مفسد باشد. پس اینطور قطعا نمیشود.
شورای نگهبان در تمام دنیا به ۵ صورت وجود دارد:
۱- دادگاه قانون اساسی که یک نهاد قضایی است.
۲-شورای قانون اساسی که یک نهاد اجرایی است.
۳-نظارت خود مجلس که یک نهاد تقنینی است.
۴- وزارت کشور
۵- شورای عالی انتخابات
یعنی تمام کشور هایی که انتخابات دارند شورای نگهبان هم دارند.
آن چیزهایی را که باید شورای نگهبان داشته باشند تجربه، دانش و قدرت تشخیص است. معمولا انسان وقتی سنش بیشتر میشود، تجربه و دانش و قدرت تشخیصش بیشتر میشود.
شورای نگهبان یک نهاد اجرایی نیست که بخواهند جوان باشند. اگر سن بالا بد است، پس چرا در شورای قانون اساسی فرانسه در سال ۲۰۱۷ میانگین سن این افراد ۷۲ سال بوده؟ در صورتی که شورای نگهبان ما میانگین سنی شان کمتر از ۷۰ سال است.
۳۶ اصل از قانون اساسی در رابطه با حدود اختیارات رئیس جمهور است. فقط ۲۸ شورای عالی زیر نظر رئیس جمهور است! مثلا شورای عالی آب، یعنی آب خوردن ما به رئیس جمهور مربوط میشود! شورای عالی بیمه، شورای عالی اقتصاد، شورای عالی اشتغال، شورای عالی فضایی، شورای عالی آموزش و پرورش و … تمام اینها به رئیس جمهور مربوط است. ۱۳شورای عالی، غیر مستقیم زیر نظر رئیس جمهور است. ۹۵%استخدام کشور با دولت است. ۹۳%بودجه کشور دست دولت است. تمام وزرا و تمام معاونینشان و غالب مدیر کل ها به دولت برمیگردد. اصل ۱۴۷ قانون اساسی میگوید تمام امکانات نظامی کشور در دوران صلح برای آبادانی کشور در خدمت دولت و مردم است و از همه مهمتر مسئول قانون اساسی کشور، رئیس جمهور است. مگر میشود که رئیس جمهور اختیار نداشته باشد؟ در برخی زمینه ها اختیارات رئیس جمهور بسیار بالاتر از رهبری است.
رهبری در نوشتن برنامه ها و بودجه نه نقشی دارد نه نماینده ای. زمانی که در مجلس تصویب میشود رهبری نماینده ندارد و موقعی که اجرا هم میشود رهبری نماینده ندارد و همه اینها به دولت برمیگردد.
در خبرگان یک کمیسیون است به نام کمییسیون تحقیق که کارشان تحقیق و تفحص از رهبری است. آیت الله مجتهد شبستری که عضو این کمیسیون هستند میفرمایند: «بارها شد که ما برایمان سوالظ پیش آمده بود و رفتیم پیش رهبری و پرسیدیم و جواب گرفتیم. آیت الله اراکی میفرمایند: ما هر شکایتی که از رهبری میشود را جمع میکنیم و تحقیق و تفحص میکنیم و نهادهای زیر نظر رهبری را بررسی میکنیم و اگر پاسخ داده نشود از خود بیت سوال میکنیم و اگر پاسخ داده نشود نزد خود رهبری میرویم و از خود ایشان سوال میکنیم . ایت الله یزدی میفرمودند که کمیسیون تحقیق هر سال یا هر چند سال در اجلاس ، گزارش سوالهایی که از رهبری داشتند را میگوید و گزارش عملکرد رهبری را میگوید
نباید توقع نداشته باشیم که جلو دوربین بگویند ما این سوالها را از رهبری پرسیده ایم. پس کمیسیون ها کار خودشان را انجام میدهند
حضرت آقا در بیانیهی گام دوم میفرمایند: فاصله میان باید ها و واقعیت ها، وجدانهای آرمان خواه را عذاب داده و میدهد اما این فاصله طی شدنی است و در طول این ۴۰ سال در مواردی بارها طی شده است. یک جایی قرار بوده باشیم و یک جا هستیم، این دو با هم فاصله دارد.
در طول این ۴۰ سال در خیلی موارد این فاصله ها را طی کردیم. ۴۰ سال پیش نا امن ترین کشور دنیا بودیم. در سال ۶۰ تا ۶۳ هفده هزار شهید ترور داشتیم، الان امن ترین کشور دنیا در ناامن ترین نقطه دنیا هستیم. ما ۴۰ سال پیش سیم خاردار نمیتوانستیم بگیریم. ۳ کامیون برای ما از يوبوسلاوي سیم خار دار آوردند که از شوروی رد بشنوند پشت اذربایجان،شوروی آن را گرفت. الان موشک های نقطه زن ما چکار میکند؟ فلسطینی ها با سنگ در حال جنگیدن بودند الان میبینید که موشک ها چکار میکند . در علم جزء ۵۰ کشور تولید علم دنیا نبودیم، الان رتبه ۱۵ دنیا در تولید علم هستیم. ما اصلا جزء کشورهایی نبودیم که ۱% مقالات پر استناد دارند. الان ۳.۱% مقالات پر استناد از ایران است. ۵% مقالات دسته اول متعلق ما است. جزء۳۰ کشور درثبت اختراع نبودیم الان رتبه ۷ دنیا در اختراع هستیم. بیست سال پیش ۲۰ گروه جهادی در بم حضور پیدا کردند، در زلزله ی اخیر ۲۵۲۰ گروه جهادی در صف اعزام بودند که نوبت انها نشد!
۴۰ سال پیش فقر ما ۴۶% بود. ۸ سال پیش به ۸.۱ % رسید که متاسفانه در این ۸ سال افزایش پیدا کرد. امید به زندگی یعنی میانگین عمر افراد طبق گزارش دبلیو ای اچ ۴۰ سال قبل از تمام کشورهای همسایه پایین تر بودیم از شوروری و تمام اقمارش، از تمام کشور های امریکای جنوبی، پایین تر بودیم الان از تمام این کشورها بالاتر هستیم.
در شاخصهی توسعه انسانی یعنی اچ دی ای بالاترین رشد شاخص توسعه انسانی را در این ۴۰ سال داشتیم. «دبلیو ای اف» یعنی انجمن جهانی اقتصاد میگوید: ما رتبه یک دنیا در برابری حق تحصیل دختر و پسر هستیم. در دوران شاه، استالین چرچیل و روزورت می آیند به ایران، بدون اینکه به شاه خبر بدهند. نماینده ویژه ترامپ شینزو آبه میآید ایران، رهبری حتی نامه ی اورا نمیگیرد.
کجا بودیم؟کجا هستیم؟ فاصلهی بین باید ها و واقعیت ها خیلی طی شده است.اگر تفکری بیاید که قائل بر تولید داخل باشد، مشکلات اقتصادی هم حل خواهد شد .