از معارف دین یاد گرفتهایم که اساس همه ارزشهایی که انسان میتواند در دنیا کسب کند ارتباط با خدا است. ارزش هر چیزی به آن اندازهای است که انسان را با خدا مربوط کند. اینکه این ارتباط چه اندازه در سعادت انسان موثر است ما درک نمیکنیم اما بدانید که حتی لحظهای توجه به خدای متعال آن قدر در سعادت انسان اثر دارد که ساختن هزار ساختمان عامالمنفعه، آن اثر را ندارد. خدا مبدأ بینهایتِ همهی ارزشها است.
در بین همهی ائمه (علیهم السلام)، امام رضا با مهربانی بیشتر شناخته شدهاست. همهی امامان نور واحد هستند اما شرایط به شکلی بوده که در هر یک از ائمه، یک صفت بیشتر ظهور پیدا کرده و در امام رضا (علیه السلام) مهربانی بیشتر. شنیده نشده کسی در خانهی امام رضا (علیه السلام) از ایشان خواهشی داشته باشد و ایشان رد کرده باشند؛ ممکن است زمان اقتضا داشته و تأخیر پیدا کرده اما حاجتهای بزرگی که نشدنی فرض میشد، با زیارت امام رضا برآورده شد. آنقدر اینها زیاد است که قابل شمارش نیست.
امام رضا (علیه السلام) آمده دست ما را بگیرد و پهلوی خدا ببرد. دیدند زور ما کم است، آمدند تا به ما کمک کنند. خدا میداند ما ضعیف و بیعرضه و کم همتیم؛ از باب رحمت واسعهاش، کسی را میفرستد که دست ما را بگیرد و کمکمان کند.
معنای صحیح تقوا این است كه انسان به واجبات و وظایفش عمل كند و گناه هم نكند. نه تنها گناه نكند؛ بلکه چیزهایی را هم كه احتمال خطر آن را میدهد، مرتكب نشود. بنابراین انسان باتقوا کسی است که وظیفهاش را درست عمل كند، آنجا كه در میدان جنگ است، مثل شیر به میدان برود و آنجا كه باید داد بزند فریاد بكشد، آنجایی هم كه باید سكوت كند، سكوت كند، طوری که هر چه به او میگویند، گویی نمی شنود.
شاید دیگر حیاتی نباشد که در این جمع حاضر شوم اما همین را میگویم «هرگز فراموش نکنید که عزت دنیا و آخرت ما در سایهی اسلام و حکومت اسلامی است که عمودش ولایت فقیه است.»
ما اگر بخواهیم به عنوان یک گروه سیاسی واقعاً وظیفه خودمان را در این نظام بشناسیم و به آن عمل کنیم، و در دامی که بعضی از دیگران افتادند، نیفتیم، باید تمایلات و خواستههای درونی خودمان را بکاویم و ببینیم علاقه به دنیا چه اندازه در دل ما ریشه دارد و سعی کنیم حب دنیا را با همه شعبهها و شاخههایش از دل ریشهكن کنیم.
ما اگر بخواهیم در مقابل فتنههای آینده مجهز باشیم باید افکار و عقایدمان را تقویت کنیم. گفتیم که محور مشترک تهاجم آنها ولایت فقیه است. آن را ساده نگیرید. هر چه در این زمینه کار کنیم و اعتقادمان محکمتر، ابعاد آن روشنتر و دلایلش بیشتر باشد، بهتر میتوانیم دفاع کنیم و کمتر شکست میخوریم. این یک وظیفه مهم است.
این انقلاب به برکت وجود یک عبد صالح الهی که بعد از پیامبران و حضرات معصومین(سلاماللهعلیهماجمعین) که کمتر نظیر آن را میتوان در میان انسانها یافت و نیز، به برکت یاران پاکباخته و مخلص و کسانی که جان خود و عزیزان و مایملک خود را برای پیروزی این انقلاب صرف کردند، به ثمر رسید.
اگر یک تمدن از نظر شکلی فوق العاده پیشرفته باشد، اما بر فرهنگ شکمبارگی و شهوترانی تکیه کند، این تمدن هیچ ارزشی ندارد و از نظر اسلام عقب افتاده است. هر چند از نظر اسلام، پیشرفت در امور شکلی تمدن نیز لازم است تا مبادا دست مسلمانان به سوی کفار دراز شود. مطلوبِ اسلام آن است که روح تقوا بر جامعه حاکم باشد؛ بنابراین، زمانی یک تمدن، تمدن اسلامی است که زمینه تقوا در جامعه را بهتر و بیشتر فراهم کند.
خداوند کسی را که به دشمن دل ببندد، ذلیل می کند و کسی را که به فاجری دل ببندد، قطعاً محروم میکند؛ چه رسد که انسان به کسی دل ببندد که علیه اسلام اقدام میکند و اذیت و آزار میکند و تحریم میکند و دانشمندان را ترور میکند و در زندگی مسلمانان مانع ایجاد میکند. طبیعی است که خداوند کسانی را که توکل به خدا را رها کنند و به چنین افرادی دل ببندند، بدبخت و بیچاره و ذلیل میکند.
بنابر فرمایشهای حضرت امام و مقام معظم رهبری -که امروز برای ما اینها حجت هستند- دخالت در امور سیاسی و اجتماعی کشور از واجبترین واجبات است. این یکی از محکمات است. بنابراین، این تفکر که «نه آقا! ما چند بار تجربه کردیم و فایده نداشت؛ ولش کن دیگر!» این دام شیطان است!
نکند ما طوری رفتار کنیم که کمکم ارزشهای انقلاب کمرنگ شود و آرامآرام آثارش از بین برود؛ هم عقلاً و هم نقلاً وظیفه داریم نگذاریم ارزشهای انقلاب سبک شود.
ترجمه فارسی بصیرت، همان «بینش»؛ است؛ یعنی به مسائل سطحی نگاه نکنیم. خوب دقیق شویم. اشخاص را، گروه;ها را، شرایط اجتماعی داخل و خارج را، درست بشناسیم و درک کنیم تا در دام نیفتیم و بعد از کسب شناخت و آگاهی لازم مواظب باشیم که هوای نفس ما را فریب ندهد و موجب کوردلی;مان نشود. در حقیقت قوام بصیرت، اولاً به شناخت شرایط رفتار است؛ یعنی بفهمیم در چه شرایطی مشغول به انجام کاری هستیم؟ در این کار با چه کسانی مواجه هستیم؟ ما در چه شرایط زمانی و مکانی قرار گرفته;ایم؟ و ثانیاً مواظب باشیم که حب و بغض;ها و هوس;ها و تعلّقات، باعث نشود به دام شیطان بیفتیم.
مسئله ولایتفقیه، مسئلهای بسیار عمیق و تثبیتشده و از واضحات مذهب شیعه است؛ نه تنها در زمان غیبت، بلکه در زمان حضور هم هست: انظروا الی رجل منکم. منظور اینکه داشتن تشکیلات، نظم و ضابطه، هم از نظر شرعی و هم از نظر عقلی مطلوب است و نداشتن آنها باعث تفویت مصالح و بروز مفاسد خواهد شد.