تتمه‌ی فهرست جلد اول غدیر را بحث می‌کردیم. سه تا آیا را علامه امینی هر آیه با مدارک. آیه‌ی یاایها الرسول ۳۰ تا مدرک، آیه‌ی الیوم اکملتُ لکم، ۱۶ تا مدرک، آیه‌ی سَاَلَ سائِل ۳۰ تا مدرک و قدیمی‌ترینش اوایل قرن ۳ بود. هروی قریب القرآن؛ و دیگران هم البته نقل کردند تا می‌رسد به آقای ثعلبی. تفسیرش الکَشفُ و البَیان است. معروف است به ثعلبی متوفی ۴۲۷ اهل سنت است و از مفسرینی است که ید طولایی دارد. چرا محصور می‌کنید دایره‌ی علم را به ابن تیمیه؟ در جزوه‌ی تقریر الشهری مقاله‌ای که راجع به غدیر دارد، علیه شیعه و علیه غدیر، همه‌اش می‌گوید ابن تیمیه این کثیر! مثل‌اینکه عالم دیگری ندارند. ده ها تفسیر دارید، ده ها مفسر دارید، سیوطی یک جزوه ای دارد راجع به مفسرین که صدها مفسر را آنجا اسم برده است. این‌ها همه هیچ‌اند فقط حرف مال ابن تیمیه است؟ شما اولاً ثابت کن که ابن تیمیه جزء مسلمین است، خودتان تکفیرش کردید!! علمای شام ۴ مذهب گفتند ایشان کافر است و زندان انداختنش و در زندان هم مُرد! این وقت اینی که خودتان می‌گویید کافر است، می‌شود منبع استدلال! اما قبل از ابن تیمیه هر کس هر حرفی زده است، یا می‌گویید شیعه است و یا می‌گویید سندش ضعیف است و بالاخره یک اَنگی می‌زنید. این‌جور که نمی‌شود!
بعدازاین که علامه امینی ذیل آیه‌ی سوم ۸ اشکال را از ابن تیمیه مطرح می‌کند، مرحوم علامه جواب می‌دهد. از شما خواهش می‌کنم این اشکالات را مراجعه کنید. چون نزدیک غدیر که می‌شود دوباره این شبکه‌های معاند یهودی سعودی وهابی، شروع می‌کنند اشکالات را، همین اشکالات است و چیز جدیدی نیست. جواب‌هایش را هم ببینید که علامه خیلی قشنگ جواب داده‌اند. بعضی‌ها هم از فضای مجازی استفاده می‌کنند شَکَر الله سعیهُم! ورود پیدا کنید و محکم جواب بدهید، قوی جواب بدهید و اگر فحش دادند بدانید که جواب مؤثر بوده و دیگر جواب ندارد بدهد.
۸ تا جواب محکم و علمی و منطقی علامه به ابن تیمیه می‌دهند و بعد هم در جلد سوم یا پنجم حسابی با ابن تیمیه تصفیه‌حساب می‌کند. دیگر چیزی برایش نمی‌گذارد و حسابش را کف دستش می‌گذارد. غدیر واقعاً موسوعه است. واقعاً موسوعه ی کم‌نظیری است که مثل دریا می‌ماند و هرچه از آن آب‌برداری اصلاً هیچ تأثیری در ژرفای نمی‌گذارد. وصل کنید خودتان را به این غدیر و آشنا شوید با مباحث غدیر.
بعدازاین که ایشان اشکالات را مطرح می‌کند، عید الغدیر فی الاسلام، ستبقه ی عید غدیر را نقل می‌کند. نگویید بُوِیهیین و آل‌بویه و فاطمیین و فلان، بله!! زمینه فراهم شد مطرح کردند. ولی مؤسس این عید بُوِیهیین نیستند که! آل‌بویه و صفوییین نیستند! مؤسس این عید خود پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و سلم است. می‌آید این بزرگوار استنادات را نقل می‌فرماید که پیامبر اکرم دستور دادند. من یک عبارتی را از کتاب ابن طاووس که البته مستندات ایشان از عامه است. ابن طاووس آن سخنرانی پیامبر اکرم را نقل می‌کند و به اینجا منتهی می‌شود که پیامبر اکرم فرمودند مَعاشِرَ الناس، انتم اکثر مِن اَن تُصافِحونی بِکَفٍّ واحِدَه جمعیت خیلی است. خواسته باشید بیایید صف ببندید با من مصافحه کنید، عددتان از این بیشتر است؛ و قَد اَمَرَنی الله خدا به من دستور داد برای این جریان از زبان هایتان اقرار بگیرم. دیگر بیعت با دست تمام‌شده است. بیعت زبانی است. اَخَذَ مِن اَلسِنَتِکُم الاِقرار بِما عَقَدتُمُ الاِمرَه لِعَلی! اقرار کنید. اعلام کنید. و من جاءَ مِن بَعدِهِ مِنَ الاِئِمَّهِ مِنّی مِنه از نسل من‌اند! و از نسل علی هستند. بعد می‌فرماید که فَالیُبَلِّغ الحاضِر الغائِب حاضرین به غائبین برسانند و قولوا صِرف دست دادن کفایت نمی‌کند. از شما شعار می‌خواهم، فریاد می‌خواهم، به گوش همه برسانید، در خیابان‌ها بریزید! قولوا سامِعین، مُطیعین، راوین لِما بَلَّغتَ عَن رَبِّکَ ما راضی هستیم، گوش‌به‌فرمانیم! ما مطیعیم آنچه را که از خدا برای ما رساندی! این‌جوری بگویید مردم! بگویید نُبایِعُکَ علی ذلکَ بِقُوبِنا و اَلسِنَتِنا و اَیدینا!!!
این‌جوری به من بگویید. بگویید یا رسول‌الله، با تو بیعت می‌کنیم اولاً با قلبمان، بعد هم با زبانمان، فریاد می‌زنیم، بعد هم با دستمان و تا کی خواهیم بود؟ علی ذلک نَحیَی و نَموت! می‌میریم بر ولایت! و زنده می‌شویم بر ولایت. این را به من بگویید. لا مُغَیِّر لا نُبَدِّل لا نَشُک لا نَرتاب! این‌ها را در جلسه بلند بگویید و اعلام کنید من گوش کنم! فَبادَرَ النّاس مردم همگی بلند گفتند صحیح است صحیح است آره درسته درسته بادَرَ النّاس فریاد زدند نَعَم نَعَم نَعَم! سَمِعنا اَطَعنا اَمرَالله وَرَسولَه آمَنّا بِهِ بِقُلوبِنا زبانی گفتیم، به قلبمان هم گفتیم، می‌خواهیم با دستمان، تَداکوا یعنی اِزدَهَموا! جمعیت ریخت طرف پیامبر اکرم و علی بن ابیطالب اِزدَهَموا عَلی رسول‌الله و عَلِی حالا نوبت چیست؟ دست بِاَیدیهِم و کُلَّما اَتی قوم گروه گروه می‌آمدند که بیعت کنند، کانَ رسولُ الله یَقول الحمدلله الَّذی فَضَّلَنا علی العالَمین الحَمدُ لِلّه الذی فَضَّلَنا علی العالَمین! مگر عید چیست؟ عید همین است. انوقت این آقا برمی‌گردد شبهاتی مطرح می‌کند که روز غصب خلافت که عید نیست چرا عید می‌گیرید؟ مگر روز عید غدیر روز غصب خلافت است؟ چرا متوجه نمی‌شوی چه داری می‌گویی؟ ما به‌عنوان روز ولایت امیرالمؤمنین، روز تعیین امیرالمؤمنین به‌عنوان وصی و ولی، این روزی است که خود پیامبر اکرم هم تبریک گفته‌اند. روایاتی نقل می‌کنند، مطالبی اینجا نقل می‌کنند، بعدازآن مرحوم علامه امینی تَهنِئه ی شیخین را می‌آورد از کتاب سِرُّ العالِمَین و کَشفُ الدّارِین غَزّالی ابوحامد. ۵۰۵ هم‌سال مرگش است. کتابی که برای من فرستادند چاپ مصر است و دارم. ۲۷ رساله است یکی‌اش همین رساله است. آنجا عبارت غزالی را می‌آورد و می‌گوید اولین کسی که رفت جلو و تهنیت گفت، این دو نفر بودند بَخٍّ بَخٍّ بِکَ یا عَلی لَقَد اَصبَحتَ مَولای و مَولا کُلِّ مومن جالب این است. بعدازآن می‌گوید که نَبَذوهُ وَراءَ ظُهورِهِم می‌گوید بعدازاین متأسفانه دنیاطلبی، جاه‌طلبی، حُبِّ ریاست، پشت میز نشستن، این‌ها را گول زد فَنَبَذوهُ وَراءَ ظَهورِهِم و شَرَوهُ بِثَمَنٍ بَخس!! غدیر را به یک قیمت و مبلغ ناچیزی فروختند. بعد می‌گوید بِئسَما فَعَلوا چه‌کار غلطی کردند. غدیر که فروختنی نیست که!! چرا فروختید ض غدیر را؟ به چه فروختید؟ در برابر غدیر چه دریافت کردید؟ چه گرفتید؟ این‌ها را خود آقای غزالی می‌گوید. اگر به این کتاب استناد کنید ممکن است بگویند نه! مال خودش نیست. چاپ نجف است. نه!! این چاپ مِصر است. باشد! خود ذَهَبی در سِیَرُ اَعلامِ النُّبَلاء در شرح‌حال ابوحامد غزالی همین عبارت را می‌آورد و بعد می‌گوید این حرف‌های مفتی است که شیعه‌ها می‌زنند! متأسفانه غزالی هم زده است، نمی‌دانم چه می‌خواهد جواب خدا را بدهد؟ ذهبی به غزالی می‌گوید نمی‌دانم!! ما عُذرُهُ عِندَ الله؟ چطور می‌خواهد جواب خدا را بدهد؟ حرف‌های شیعه‌ها را تکرار می‌کند! دیگر ذهبی نمی‌گوید این حرف‌های ایشان نیست. می‌گوید حرف‌های ایشان است و تعجب می‌کند. بعد می‌گوید شنیده‌ام گفته‌اند برگشته است. بمان به همین خیال! فَاِنَّهُ مِن بُحورِ العِلم. خوب این قضیه‌ی تبریک شیخین.
بعد آقای امینی فصلی باز می‌کند با عنوان غدیر نزد آل محمد(اللهم صل علی‌محمد و آل محمد)
من خدمت استادم آیت الله العظمی وحید بودم، خداوند سایه‌ی مراجع را مستدام بدارد آقایان برای حوزه‌ها خیلی دعا کنید، برای علما و فقها خیلی دعا کنید، برای بزرگان دعا کنید خداوند سایه‌ی شان را مستدام بدارد بر سر ماها!
خدمت آیت الله وحید بودم ایشان فرمودند که ما دو روز داریم. یک روز عزاست و حُزن است و یک روز فرَح و شادی است. غدیر روز فرح و شادی ماست. عاشورا روز حُزن ماست و باید غدیر همسنگ عاشورا باشد. یعنی همان شوری که در عاشورا هست و در خیابان‌ها می‌ریزیم،( البته باشرائطش )، و اظهار حُزن می‌کنیم،به همان وزن و در همان حد باید عید غدیر را بپا کنیم. فرمایش ایشان بر گفته از ائمه است. ببینید آقا امیرالمؤمنین روز جمعه‌ای که مصادف با غدیر بود چه کردند؟!
در بحار هست که مصادف شد روز جمعه با غدیر، روایت می‌فرماید اربع ساعات خطبه‌ی جمعه کی است؟ بعد از اذان است. حالا بعضی از فقهای بزرگوار ما می‌فرمایند قبل از نماز به نیم ساعت یمک ربع ساعت. اما نه ۴ ساعت. حضرت آن روز ۴ ساعت، چندین ساعت قبل از اذان خطبه را شروع کردند و ببینید چه کرد در این خطبه!
ای کسی که می‌گویی اگر غدیری بود چرا امیرالمؤمنین استدلال نکردند؟ استدلال کرد در نماز جمعه هم آورد و خطبه‌ی جمعه را تبدیل به خطبه‌ی غدیر کرد. و ببینید ائمه‌ی دیگر!!!
آقا امام رضا چه کردند؟ افطاری، بسته‌های هدیه، برای خانواده‌ها، لباس‌هایشان را عوض کرده بودند، وضعِ دکور اتاق رفت‌وآمد را هم تغییر داده بودند، پرده‌ها همه را عوض کرده بودند. حتی آن لیوان‌ها و ابزار را همه را نو قرار داده بودند. چه خبر است؟ امروز روز غدیر است! و جریان را بازگو کردند. ائمه‌ی طاهر سنگ تمام گذاشتند و نگذاشتند که این روز فراموش شود. و ای‌کاش الحمد لله راه‌پیمایی‌ها راه افتاده است، توجه به غدیر راه افتاده است، باید هم راه بیفتد. ایران، ایران علی بن ابیطالب است. ایران کشور آل محمد است. نکند کم‌کاری کنیم، قم راه افتاد آیت‌الله مکارم حفظه الله هم وارد شد. ایشان صف جلو راهپیمایان بودند. با این سنشان با این گرما! اهواز راه افتاد، شهرهای دیگر راه افتاد، البته ضمن شرایط، هماهنگی با مسئولین هیچ ایرادی هم ندارد. همه یک ساعت بیایید بیرون شعار یا علی یا علی بدهید. شعارتان علی علی باشد. و این جدید نیست، دستور ائمه‌ی ماست. یک فصلی را مرحوم امینی بازکرده‌اند عید الغدیر عند العتره الطاهره، بعد می‌آید حرف نویری نقزیضی این را می آورد که غدیر، ابتَدَئهُ المٌعِزُّ الدّولَه! بنده‌ی خدا معز الدوله کیست؟ یک فرصتی برای شیعه پیشامد کرد او مطرحش کرد. والا پیامبر و ائمه عید غدیر را احیاء کردند. بعد به شیعیان نسبت می‌دهند که شیعیان می‌گویند علی در ابر هاست عَلِیّ فی السحاب. آقای امینی قصه را مطرح می‌کند و می‌گوید آن روز پیامبر اکرم عمامه‌ی خودشان را روی سر علی گذاشتند و نام عمامه‌شان سحاب بود!! و فرمودند جاء علی فی السحاب!! یعنی علی می‌آید درحالی‌که با این عمامه می‌آید. این خیلی معنا دارد. خب چرا شما این را چپه می‌کنید؟ برای این‌که عده‌ای را غلیه ما تحریک کنید. ما که می‌دانیم این تحریکاتتان ریشه دارد. از مدینه، آن‌ها هم علیه مولا تحریک می‌کردند. انصابُ القَرَشییّین نقل می‌کند یک روزی امیرالمؤمنین نشسته بودند در جلسه‌ای که دومی هم بود، بعد یکی از این افراد وارد شد شاید عمرو بن سعید بود، دومی بدون مقدمه گفت چرا به من با تندی نگاه می‌کنی؟ مگر من بابایت را کشتم؟ این بابایت را در جنگ بدر یا احد بود پدرت وارد شد، مثل گاومیش بود. اَزبَدَ کَفّاه دو طرف لب‌هایش کف کرده بود. آمد جلو رو کرد به من گفت یالله بیا، من که ترسیدم رفتم کنار. از عهده‌اش برنمی‌آمدم ترسیدم!! این رفت جلو! صَمَدَ لَهُ عَلِی!! گردوغبار که بلند شد، بعد که نشست دیدیم آقا روی سینه‌اش نشسته و کارش را تمام کرده است! از من عصبانی هستس؟ این پدرت را کشته است. امیرالمؤمنین سرشان را زیر انداخته بودند. سر برداشتند الحمدلله الذی اَذهَبَ الشَّک خدایا شکر ابرهای سیاه رفت. و اسلام حاکم است. اما به تو می‌گویم فلانی! ما لَک تُهَیِّجُ النّاسِ عَلَیَّ؟ چرا مردم را علیه من تحریک می‌کنی؟؟ ارزش شد ضد ارزش. ضد ارزش شد ارزش. فرار تو از جبهه شد ارزش و رفتن جبهه‌ی من و ایستادگی و مقاومت و کشتن دشمنان شد ضد ارزش؟!! ما که می‌دانیم، حرف‌ها ریشه‌ای است. ازآنجاست! اما حالا نوبت به شماها رسیده است. هی به ما دروغ بچسبانید. ولی بدانید هر کس از شماها حقیقت را دریافت کرد از منِ شیعه تعصبش بیشتر می‌شود. وقتی‌که حقائق برای هرکدام از این‌ها روشن می‌شود، یَنقَلِبوا عَلَیکُم علیه شماها دست به شورش خواهند زد. واقعیت‌ها را بازگو کنید، هرکس دلش می‌خواهد بپذیرد هر کس نخواست نپذیرد. جریان علیٌّ فی السَّحاب را سندش را نقل می‌کند، بعد می‌آیند صحبت سند غدیر را مطرح می‌کنند، ابن حَزم اندلوسی چه انسانی است!! اشکالات ایشان را نقل می‌کنند. ابن حزم اندلوسی گفت توجه کنید برنمی‌تابد غدیر را، و می‌آید قاتل علی را تَبریر و توجیه می‌کند. قاتل علی؟ ابن ملجم؟ می‌گوید که ایشان مجتهد بود. تَاَوَّلَ، اَخطَاَ!!!! یعنی چه؟ آخر این‌ها قاعده دارند که مجتهد اگر اشتباه کرد، یک ثواب می‌برد و اگر درست رفتار کرد!! چنین چیزی را ما نداریم.
بعد می‌گوید خب ایشان مجتهد بود و اشتباه کرد! یعنی در قتل علی هم یک ثواب برد. ما با بعضی‌ها بحثمان شد و گفتیم که خب این‌که صحابی نبود! چرا این لوح تقدیر می‌گیرد و ثواب می‌برد و کسانی که قاتل عثمان بودند و صحابی بودند، چرا آن‌ها ثواب نمی‌برند؟؟ چرا وقتی به آن‌ها می‌رسید می‌گویید فُسّاق، مَلعونون، سَفّاکُ الدِّماء، هر فحشی دارید نثارشان می‌کنید، بااینکه همه‌شان صحابی هستند!! چرا قاتل دومی ثواب نمی‌برد؟ ای ثواب را فقط قاتل علی بن ابیطالب؟ مالَکُم کیف تحکمون!!!!
تمام این‌ها بازخوردهای غدیر است. برنمی‌تابند، تحمل نمی‌کنند.
بعد ایشان وارد مباحث مهمی می‌شوند. معنای غدیر چیست؟ شبهه‌ی فخر رازی را نقل می‌کند، بعد قرائن را می‌آورد. تقریباً اشتباه نکنم، ۲۰ تا قرینه می‌آورد که مَن کُنتُ مولاه، مولا در اینجا به معنای ولی است. همه‌ی آن معانی‌ای که می‌گویید، تمام ریشه‌اش به سرپرستی می‌خورد. هر معنایی که باشد، ریشه‌اش همه‌اش به سرپرستی می‌خورد. ۲۰ تا قرینه می‌آورد بر این‌که مراد از من کنت مولاه علی مولا ه، مولا به معنای دوست نیست! به معنای ولی است.
و بعد در آخر الاَحادیثُ المُفَسِّرَه لِمَعنی المَولی!! این‌ها را نقل می‌کند، بعد روز غدیر چه مستجب است؟ القُرُبات یومَ الغَدیر! روز غدیر روزه گرفتن، رجالِ سندش را بحث می‌کند، نقد بر ابن کثیر را مطرح می‌کند، این‌ها همه را که مطرح می‌کند، آن‌وقت می‌رسیم به شبهات آبکی این انسان‌هایی که من نمی‌دانم واقعاً احتمال نمی‌دهم که کسانی هستند که این حرف‌هایشان را مطالعه کنند؟ احتمال نمی‌دهید هرچه از دستتان برمی‌آید می‌نویسید؟
این آقا می‌آید غدیر را زیر سؤال می‌برد. حرف ابن تیمیه را نقل می‌کند: قالَ شیخ‌الاسلام!! ابن تیمیه. عَلیهِ ما یَستَحِقّ!!!!
می‌گوید اَجمَعَ اَهلُ العِلم بِالنَّقل! هرکجا به مزاجش بخورد، می‌شود اجماع. هرکجا که به مزاجش مطابقت نداشته باشد، می‌شود بَعضُ ال… سندش هم ضعیف است. آنجایی که استغفرالله می‌گوید علی و فاطمه نماز نخواندند، می‌گوید صَحَّ حدیث صحیح! که امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا نماز نخواندند! آنجایی که نمی‌خورد، آیه‌ی ولایت اِنَّما وَلِیُّکُمُ الله می‌گوید این اجماعی است که راجع به عباده بن صامت است. اصلاً اجماعی ما نداریم که راجع به امیرالمؤمنین است! خب قبل از تو صاحب تاریخ بغداد المُتَّفَق دارد و نقل کرده است این را. و می‌گوید کتفق است که راجع به امیرالمؤمنین است! خب طبق مزاجش نیست. اینجا هم می‌گوید اجماعی است که آیه‌ی غدیر لَم تَنزِل فی عَلی بخصوصِه! قضیه‌ی ولایت اجماعی است. و اَنَّ عَلِیّا لَم یَتَصَدَّق بِخاتَمِهِ فِی الصَّلوه!! اصلاً در نماز صدقه نداده است (باز خوب شد نگفتی نماز نمی‌خوانده. چون از شما برمی‌آید. می‌گویید!! ) بعد می‌گوید مِنَ المَوضوعُ الکَذِب بعد همین آقا شبهات را مطرح می‌کند. دقت کنید!
۱-صحابه ۱۲۰ هزار بودند و هیچ‌وقت امر پیامبر را مخالفت نمی‌کردند و نمی‌آیند آخرتشان را به دنیایشان بفروشند. کسانی که خودشان را فدای دین می‌کردند. این‌ها چطور می‌شود اگر قضیه‌ی غدیر بوده بیایند و مُنکِر شوند؟
اولاً همان صحابه‌ای که می‌فرمایید، خیلی جاها آخرتشان را به دنیایشان فروختند و خیلی جاها پیامبر را رها کردند. در قضیه‌ی اُحُد نگاه کنید! علی بن ابیطالب ماند و ابودُجانه ماند؟؟؟ اشتباه است. فقط وجود اقدس علی بن ابیطالب بود!! اولی می‌گوید من اولین کسی بودم که برگشتم (ماشاءالله چه شجاعتی!!) کُنتُ اِوَّلُ مَن فاء یعنی من هم فرار کردم ولی زودتر از همه برگشتم. ولی همین‌جایش را هم اشتباه می‌کند! سه چهار نفر بودند و بعداً تو بودی!
شما می‌گویید این‌ها دینشان را؟ نه! این‌ها دینشان را هم رها کردند. در اُحُد رها کردند، می‌توانید منکِر شوید؟ یکی از این‌ها را تا سه روز همین‌طور! خودش می‌گوید مثل بُز از تپه‌ها می‌رفتم بالا!! بعد می‌گفتند چطور می‌دوی؟ چه خبر است؟ بابا جنگ سه روز است تمام‌شده است! بعد برگشت!
پیامبر هم به او تیکه انداخت. (اگر تعبیر من درست باشد وگرنه استغفار می‌کنم ) فرمود اوووه، چقدر دور دورا رفتی!!
در قضیه‌ی هوازن سَقیف! دررفتند، فرار کردند!! هرچه پیامبر فرمود من پیامبر هستم، به حرف نکردند! پس تو می‌گویی چطور می‌شود؟ شده است!! غدیر را؟ نه! پیامبر را رها کردند! رها کردن علی مسئله‌ی شماست؟ پیامبر را ها کردند! چطور می‌شود؟ شده است.
مخالفت با پیامبر! من اشاره کردم. با پیامبر خیلی مخالفت شده است. در صلح حدیبیه هرچه پیامبر فرمود از اِحرام بیرون بیایید، نیامدند. مخالفت شده است. در قضیه‌ی تبدیل حجِّ اِفراد به حجِّ تمتُّع باز مخالفت کردند! در قضیه‌ی قِرطاس (این را که همه‌تان نقل می‌کنید) وقتی پیامبر درخواست قلم کرد جوابش چه بود؟ اِنَّ الرَّجُلَ لَیَحجُر!! حالا یک خورده محترمانه عوض می‌کنید، می‌گویید غَلَبَ عَلَیهِ الوَجَع! یعنی استغفرالله تبش رفته است بالا، هزیان می‌گوید. این‌ها را شما گفته‌اید! یعنی نیاید بگویید ۱۲۰ هزار صحابی! تازه مگر همان وقت رحلت پیامبر اکرم ۱۲۰ هزار صحابی بودند؟ هرکس رفت دنبال کار خودش. یک عده‌ای بودند. همه‌شان اگر باشند، می‌شوند ۳ هزار نفر. تمام مدینه زن و بچه اگر باشند ۳ هزار نفر هستند. همه‌ی صحابه که نبودند! گنده‌گویی می‌کنی و یدک می‌کشی؟ بله! همه‌ی آن‌ها که بودند مخالفت کردند و سقیفه را درست کردند.
می‌گوید اگر علی بن ابیطالب از جانب خدا خلیفه بود، چرا با ابوبکر بیعت کرد؟ جواب؟ اصلاً بیعت نکرد! اصلاً بیعت نکرد! هم اهل سنت دارند و هم شیعه دارد! او دست دراز کرد و او دستش را گذاشت در دست مولا! ایشان با او بیعت نکرد! همه‌تان نقل می‌کنید. بعد می‌گوید که ما هیچ آیه‌ای محکم و صریح نداریم که امامت را برایمان بیان کند. فرض کن نداریم. آیه‌ی محکم و صریح در امامت اولی و دومی داری؟؟ فرض کن آن‌طرف نداریم این‌طرف داری؟؟
اصلاً این‌طرف نداریم. آن‌طرف دارید؟؟؟ وقتی‌که آن‌طرف ندارید، یک‌به‌یک! چرا اینجا را سفت می‌ایستید و هرکس خلافتشان را قبول ندارد، دین ندارد، اگر مُرد غسلش ندهید کفنش نکنید، زنده است سلام به او نکنید، تعارفش نکنید،هم‌غذا نشوید! خب یک‌دفعه بگو یهودی است! و گفته‌اند. خب وقتی‌که یک‌چیزی به قول شما آیه ندارد، خب این به آن در! چرا اینجا را محکم می‌گویید اینجا را می‌گویید نه؟؟ بعد می‌گوید پیامبر اکرم با فلانی رفتند غار و علی بن ابیطالب را نبرد! خب این معلوم می‌شود که علی وصی نبوده است. لذا اگر کشته می‌شد خسارتی هم برایش نبود! خب ببینید چه می‌گوید؟ ما قبلاً گفتیم که اصلاً همراه پیامبر اکرم بودن ثابت نیست. دلیلش این است که یکجا برایم بیاورید که جناب فلانی گفته است من غدیر بودم! یا نبوده است و یا آن‌قدر افتضاحات از او سر زده است که دیگر به‌عنوان فضیلت نیست! این‌قدر ترسیده و این‌قدر گریه کرده است و این‌قدر پیامبر دلداریش داده است! یعنی مصیبت پیغمبر دو تا شد! دیگر رویش نمی‌شود بگوید این جزو فضائل است. هیچ جا گفته نشده است.
خب شما خودتان می‌گویید پیامبر فرمود خلافت ۳۰ سال است. ۳۰ سال با این چهار نفر! فلانی فلانی فلانی و امیرالمؤمنین! یعنی خود پیامبر فرموده است این چهار نفر هستند. خب اگر بنا بود که وصی و خلیفه را ببرَد، باید هر چهارتا را می‌برد! چرا دومی و سومی را نبرد؟ اشکال فقط به نبردن مولا نیست! پس به نبردن آن‌ها هم اشکال وارد است. پس وصی نبودند پس امام نبودند، پس خلیفه نبودند، حالا که شما می‌گویید خلفا بعد از پیامبر این‌ها هستند و چون پیامبر فرموده الخِلافَهُ بعدی ثلاثون سنه!
اگر امامت نص بود، چرا امام حسن از خلافت تنزل کرد و داد به معاویه؟ این اصلاً بین خلافت ظاهری و بین امامت فرق نگذاشته است. امام حسن مجتبی امامت داشت و حق تنازل از امامت نیست. امامت منصبی است که خدا به او داده است. تنازل از امور اداری یک مطلب است و دست کشیدن از امامت الهی یک مطلب دیگر است. یعنی امام حسن فرمودند که من دیگر امامت الهی ندارم؟؟ امامت الهی مال توی معاویه است؟ این‌جوری فرمودند؟ این‌طور نیست که!
امور اداری دست‌تو باشد.
باز اشکال می‌کنند که این طعن به خلفای راشدین است و طعن به صحابه است، چون معنایش این است که این‌ها منافق هستند، این‌ها مخالفت کردند. خب اگر واقعاً غدیر ثابت شود، ما به کسی تعارف نداریم. مگر این‌که بگویید غدیری نیست ولی جُرات نمی‌کنید! این‌که این‌همه توجیه می‌کنید، دلیل بر این است که نتوانسته‌اید اصلش را انکار کنید. خب اگر اصلش ثابت شود، مخالفت قول پیامبر که فرقی نمی‌کند که در یک مسئله‌ی جزئی باشد یا یک مسئله‌ی کلی! مخالفت مخالفت است! مخالفت با خدا هم همین‌طور است.
می‌گوید آیا معقول است که شیعه عقیده‌اش را بر یک داستان تاریخی بنا کند؟ عجبا!! علامه‌ی امین از صحابه آورد بعد از تابعین بعد طبقه به طبقه از علماء! این تاریخ است؟ برو درس بخوان!! تا فرق بگذاری بین تاریخ و بین حدیث. من واقعاً با بعضی‌هایشان (بعضی‌هایشان خب باسوادند) با بعضی‌هایشان بحث کردم و بعد توبه کردم. استغفار کردم. گفتم بیخود! مگر این هم‌سطح من است؟ خیلی وقت قبل به یکی از این‌ها گفتم که در بخاری آمده است گفت یعنی علاءالدین؟؟ (منظورش والُر است ) گفتم نه مهیا گاز!! دیگر هم بحث نکردم. حالا بنده‌ی خدا تو آمده‌ای به شیعه اشکال می‌کنی، این هم اشکال شد؟ شیعه‌ها چرا اعتقاداتتان را بر یک امر تاریخی بنانهاده‌اید؟ خب این تاریخ نیست و روایت است! بعد هم مگر خودتان اعتقاداتتان بر چیست؟ بر امور تاریخی نیست؟ بعد می‌گویید بیعت زنان از بیعت علی بالاتر است؟ چرا در قرآن از بیعت زنان بحث شده است از بیعت علی بحث نشده است؟ چرا ذکر نشده؟ آیات را ما برایتان آوردیم! سه تا آیه برایتان آوردیم، ۹۰ تا مدرک برایتان آوردیم، این‌ها هیچ کدام برایتان دلیل نیست؟ پس شاید منتظر یک دلیل دیگر هستید! منتظر سنگ از آسمان هستید!! منتظر باشید. بازمی‌گوید در قرآن اسم مورچه آمده است اسم زنبور آمده اسم فیل آمده، خب چطور خداوند عزوجل امامت را نیاورده است؟ معلوم می‌شود امامت مهم نیست. آفرین خوب اشکال کردی! اگر به قول شما امامت از زنبور و مورچه و از پشه و این‌ها کمتر است، چرا شما این‌قدر به امامت فلانی اصرار دارید؟ خب چرا امامت ایشان در قرآن نیامده است؟ یک امامتی که به قول خودتان از مورچه کمتر است و خدا در قرآن مطرحش نکرده است، مورچه را مطرح کرده است و پشه را مطرح کرده است اما امامت را مطرح نکرده است. خب وقتی‌که این است، پس چرا شما بر امامت فلانی اصرار دارید؟ و کسی که امامتش را قبول ندارد را می‌گویید خونش هدر است؟ خب آقا در قرآن مورچه را ذکر کرده است، امامت فلانی را ذکر نکرده است، خب چرا شما این‌قدر مُصِرّ هستید؟ و چرا این‌قدر بر مخالفین فشار می‌آورید؟ خب امامت ایشان از مورچه کمتر است. اصلاً قرآن اشاره هم نکرده است. از پشه کمتر است. خب این‌قدر اصرار این‌قدر خونریزی برای چه؟ این به خودتان برمی‌گردد! اما در قرآن اگر اسم مورچه و این‌ها آمده است، نسبت به خلافت امیرالمؤمنین هم آیه را نقل کردیم!
بازمی‌گوید که روز غدیر که روز غصب خلافت است، چرا شما شادید؟ (به تو چه )!! از این‌که ما شادیم ناراحتید؟ بنده‌ی خدا باز برو تاریخ بخوان. همان تاریخی را هم که می‌گویی نخواندی! روز غدیر روز غصب خلافت نیست. روز تعیین خایفه است. ما برای این شادیم.
بعد می‌گوید پیامبر اکرم از غصب یک چوب از کسی اشاره کردند ولی از غصب خلافت اشاره نکرده‌اند که بعدها خلافت غصب می‌شود! تو نخواندی! ده ها روایت راجع به غصب خلافت آمده است. در کتاب‌های خودتان هم هست. یا می‌گویید شیعیٌّ یا می گویید مُتَّهَم بِالتَّشَیُّع، یا می گویید رافِضیٌّ، یک اَنگی به آن می‌زنید و روایتش را از کار می‌اندازید. کتاب‌هایتان پر است از این مطالب!
بعد در آخر دیگر حمله می‌کند. به حوثی‌ها حمله می‌کند ، خدا پیروزشان کند . کسی نبود در این مدت که به سعودی‌ها سیلی بزند و این‌ها زدند و آل یهود را بیچاره کردند . حوثی‌ها کسانی بودند غدیر را در یمن مطرح کردند . من سابقه‌اش را یادم است و الآنش را هم یادم است . هرچه نهج‌البلاغه بود ، هرچه کتاب صحیفه‌ی سجادیه بود ، زمانی که یمن در دست آل یهود آل سعود بود ، بردند سر چهارراه و همه را آتش زدند . خبر این‌ها را داشتید؟ می‌رفت که یمن همه‌اش بشود وهابی! خداوند عزوجل این‌ها را فرستاد و دمار از روزگار آل سعود در آوردند و این‌ها در صنعا اصلاً غدیر را علنی روز غدیر چند روز قبلش ، پلاکارد ها را و کذا را ، بعد هم می‌آیند در خیابان‌ها با چه شعاری! ما باز نکند که از حوثی‌ها هم عقب بمانیم! عاشورا چه می‌کنند این‌ها! برای این‌ها دعا کنید که خدا پیروزشان کند! خدا آل سعود را به‌وسیله‌ی این‌ها ذلیلشان کند . اینجا باز به قضیه‌ی حوثی‌ها اشاره می‌کند . می‌گوید فی خِطابِ الحوثی الاَخیر در یکی از سخنرانی‌هایش الذی اَلقاهُ اَمام اَنصارِهِ المُحتَفِلینَ بِما یُسَمّی یَومَ الغَدیر! می‌گوید در جمع حاضرینی که در روز غدیر جمع شده بودند ، گفته است مردم! ما دو ولایت بیشتر نداریم . اِمّا اَن یَکونَ الوِلاء لِله ، او یَکونَ الوِلاء للشّیطان . ما سه تا ولایت نداریم . یا ولایت خدا والولاءُ لله لَیسَ اِلّا طَریقٌ واحِد وَ هُوَ الوِلاء لِعَلیِّ بنِ ابیطالِبٍ!! والسلام . می گوید ولایت خدا یعنی ولایت علی! تشیُّع غیرازاین است؟؟؟ این‌ها سوخته‌اند!! می‌گویند ببین حوثی چه می گوید؟ می گوید ولایت خدا ولایت علی است ، اقرار به ولایت فرزندان علی است . و ما عَدی ذلِکَ فَاِنَّهُ ولاء لِلشَّیطان و وِلاءٌ لِاِمریکا!! می گوید کسانی که عید را ندارند ، تابع شیطان‌اند ، تابع شیطان بزرگ هستند ، این‌ها را نقل می‌کند و این هم اشکالاتش ، و بعد هم شروع می‌کند به فحش دادن به تشیع! پیداست که از غدیر ناراحت‌اند . هرچه این‌ها بیشتر ناراحت باشند، دلیل بر اهمیت و حقانیت این موضوع است . نسبت به این جریان کوتاهی نکنید . دیدید ایشان چه می گوید؟! غدیر یعنی ولایت خدا!
امیدوارم که در احیاء و ترویج این برنامه که نتیجه‌اش حفظ کشورمان باشد! عزیزان ، برای کشورمان دعا کنید . برای این مملکت دعا کنید! دشمن‌ها متحد شده‌اند و دست‌به‌دست هم داده‌اند ، صحبت مرجع و صحبت حوزه نیست ، اساس تشیع را هدف گرفته‌اند. خدایا آرزوهایشان را به گور ببر! خدایا کسی را بر این‌ها مسلط کن که بهشان رحم نکند . خدایا به کوری چشم این‌ها پرچم علی بن ابیطالب لااله الا الله محمد رسول الله علی ولی‌الله تا ظهور آقا بر سر این مملکت و این مردم برافراشته باشد!