بسم الله الرحمن الرحیم
نشست دوم: «بررسی شرایط اقتصاد جهانی»
استاد: حجت الاسلام حسین افشار
تصمیم دولت تحت تأثیر شرایط جهانی!
نکته اول: در مورد فهم چرایی کار این دولت است.
کار دولت، دو جنبه میتواند داشته باشد.
۱. یکی بحث عدالت محوری است. نا عدالتیهایی در بحث ارز ترجیحی با اختصاص آن به کالاهای اساسی اتفاق افتاد. این یک جنبه بود که دولت در حقیقت عدالت محور بوده و این تصمیم را گرفته است.
۲. دوم بحث شرایطی است که اکنون اقتصاد جهانی با آن مواجه بوده و در وضعیت اقتصادی ایران نیز تأثیر گذاشته است.
اقتصاد در حقیقت نقش گلوگاه حیات عزت یک ملت را دارد. وقتیکه یک ملتی غذا نداشته و به بیگانه وابسته باشد، خطرات مختلفی ممکن است برای آن به وجود بیاید. بسیاری از اوقات مجبور است حتی عزت خودش را به فروش بگذارد تا به حداقل نیازهای اساسی برسد.
تبعات وابستگی اقتصاد
۱. یکی از آن تبعات، پذیرش تحمیلاتی است که مستکبرین انجام میدهند و صندوق بینالمللی پول برای اینکه یک وامی را در اختیار کشوری قرار دهد، شرایطی برای آن قرار میدهد. برای مثال میگوید شما باید وارد این پیمان شوی و این قول را بدهی و این دستورات را در پنج گام اجرایی کنی تا ما پنج قسط از وام را به تو بدهیم. وقتی یک کشور مجبور باشد از صندوق بینالمللی پول وام بگیرد، مجبور است خواستههای آنها را نیز انجام دهد. این یک جنبه وابسته بودن اقتصاد کشور به بیرون است.
۲. جنبه دیگر که وابستگی دارد، بحرانها و شوکهای اقتصادی است که در اقتصاد جهان اتفاق میافتد. در حالت طبیعی، واردات و صادراتی بین کشورها اتفاق میافتد و شرایطی میگذارند. تراز تجاری دارند و مسائلی را در نظر گرفته و تبادلات انجام میشود اما اینها زمانی است که شرایط حالت طبیعی داشته باشد. اگر کشور دائماً در یک کالایی مثل بنزین خیالش راحت باشد که همیشه میتواند وارد کند؛ در این صورت هیچوقت در پی تأمین مقدمات تولید بنزین مثل ساخت پالایشگاه نخواهد رفت. اگر بداند همیشه کالاهای اساسیاش را میتواند تأمین کند، هیچوقت به دنبال تأمین مقدمات تولید کالاهای اساسی مثل زیر کشت بردن زمینهای زراعی، تولید ماشینآلات، مستقل شدن در این قضیه هیچوقت نخواهد رفت و این وابستگی روزبهروز عمیقتر خواهد شد اما این، در بحرانهای اقتصادی، مثل اتفاقی که در جهان افتاده است (مثل قضیه جنگ بین اوکراین و روسیه) چند اتفاق باهم رقم میخورد:
۱. یکی کمبودهای مواد غذایی است و کمبود تولید کالاهای اساسی. گندم بهعنوان یک کالای اساسی و یک کالایی که نیاز حیاتی کشور است، گندم یک کالای استراتژیک و مهم است و اوکراین یکی از مهمترین کشورهای صادرکننده گندم است که توضیحات آن در ادامه بیان خواهد شد.
پس اولین اتفاقی که با شروع یک بحران اقتصادی اتفاق میافتد، کمبود مواد غذایی، به خاطر یک جنگ در خود کشورهای تولیدکننده و صادرکننده مواد غذایی است.
۲. دومین اتفاقی که میافتد، شما اگر وابسته باشید، نمیتوانید بیطرف باشید ولی اگر جزو کشورهایی باشید که مثلاً طرفدار آمریکا است؛ باید مثلاً روسیه را تحریم کنند، خرید نکنند، ورزشگاههایش را تحریم کنند و… اما قضیه به اینجا ختم نمیشود. از آنطرف روسیه آنها را تحریم میکند و مثلاً میگوید به کشورهای غیر دوست گاز نمیفروشیم یا مثلاً به دلار نمیفروشیم و باید چوب تهیه کنند یعنی کاملاً کشورهایی وابسته هستند. در این صورت چوب دو سر طلا هستند یعنی به سمت آمریکا بخواهند بروند روسیه ناراحت میشود. به سمت روسیه بخواهند بروند آمریکا ناراحت میشود لذا از هر دو طرف ضرر میکند. این دومین خطر وابسته بودن است. اولین خطر، کمبود مواد غذایی است و دومین خطر اینکه کشور وابسته بین دو کشور بزرگ حتماً متضرر خواهد شد.
وقتی چنین بحرانی اتفاق بیافتد، آسیب وابستگیها آشکار میشود. دقیقاً مثل کفر ابلیس که میگویند. شیطان تا زمانی که بهصورت تنهایی عبادت میکرد، ۶۰۰۰ سال عبادت کرد اما زمانی که چالش اتفاق افتاد، آن تکبرش باعث شد که رانده و رجیم شود. تا زمانی که چالش اتفاق نیفتد، خطرات وابسته بودن و اینکه گلوی اقتصاد را وابستگی گرفته است ولی شاید هنوز فشار نداده است، متوجه نخواهیم شد. نکته مهم این است که کشورها هرکدام بهاندازه وابستگی که به کشورهای ابرقدرت دارند، به همان اندازه متضرر میشوند. دقیقاً مثل کشور ایران قبل از انقلاب، در آن زمان کشاورزی ما دورههای مختلفی داشت. نقطه عطف آن بحث اصلاحات ارضی بود که اتفاق افتاد. ماقبل از اصلاحات ارضی، به فرمایش حضرت امام که فرمودند: ما در قبل از اصلاحات ارضی، یک استان ما مثل استان خراسان تمام گندم سراسر ایران را تأمین میکرد؛ اما اصلاحات ارضی چه بود؟ کشورهایی مثل کشورهای مستکبر آمریکا، گندم را داخل دریا میریختند. به خاطر اینکه اگر به بازار تزریق میکردند عرضه افزایش پیدا میکرد و قیمت پایین میآمد لذا به خاطر اینکه قیمت پایین نیاید، در دریا میریختند. اینها گفتند چه کاری است که در دریا بریزیم! بیاییم و برایش بازار ایجاد کنیم، تقاضا ایجاد کنیم. آن تقاضا چه بود؟ گفتند بیاییم کشوری مثل ایران که صد در صد از همه جهت وابسته به ما است و حتی مسئولش را ما تعیین میکنیم و تابع و رام ما است، بهصورت نرم فریب دهیم، یک ظاهر و یک پوسته زیباروی آن بکشیم و کشاورزیاش را نابود کنیم و برای خودمان بازار ایجاد کنیم.
بنابراین گفتند در طرح اصلاحات ارضی، زمینهای بزرگ را قطعهقطعه کردند و از دست اربابها گرفتند و به افراد دادند و اسم آن را هم «دهقانها» گذاشتند ولی مشکل این بود که اولاً این دهقانهای خردهپا و کمدرآمد زمینهای کوچک را که گرفتند، ماشینآلات و سیستم آبیاری نداشتند و از طرفی دیگر در مباحث اقتصادی میخوانیم اگر بخواهیم یک زمینی صرفه اقتصادی داشته باشد، بهتر است مساحت آن بزرگ باشد که صرفه داشته باشد. زمین کوچک بهصرفه اقتصادی نمیرسد. نتیجهاش این شد که این کشاورزها، بیچاره و فقیر شدند و همه در حاشیه شهرها ساکن و حلبی نشین شدند و حلبیآبادها اتفاق افتاد و کشاورزی ایران کلاً نابود شد. طوری شد که به فرمایش حضرت امام در صحیفه که میفرمایند: استان خراسانی که یک استان کل ایران را جواب میداد، رسید بهجایی که مجموع تولیدی که در کل ایران اتفاق میافتاد فقط ۳۳ روز گندم ایران را تأمین میکرد یعنی فقط یک ماه! ۱۱ ماه دیگر را باید وارد میکرد و بعد اقتصاد ایران کاملاً وابسته شد و هنوز تبعات آن را داریم میبینیم که چه اتفاقی افتاد؟ تخممرغ از خارج، گندم از خارج، مواد غذایی همه وابسته به خارج. ما الآن وابستگیمان در کشاورزی کم نیست.
حضرت آقا در سخنرانی نوروزی ابتدای سال اشاره داشتند که کشاورزی ما یکی از وابستهترین بخشها به بیگانه در بخشهای مختلف اقتصادی است و این یک خطر خیلی بزرگی است و عرض خواهیم کرد که وابستگیهای ما تا چه حد و چگونه است.
خودکفایی
خودکفایی یا همان استقلال در اقتصاد یک مبحث بسیار مهمی است. در بنزین خودکفا نبودیم. هرزمانی که پیشنهاد تأسیس پالایشگاه دادند، گفتند صرفه اقتصادی ندارد و وقتیکه میتوانی بنزین را با قیمت پایینتری وارد کنی چه دلیلی دارد که با قیمت خیلی بالاتری پالایشگاه بزنی! مسئولین ما در یک دورهای این تدبیر را نداشتند که اگر یک روزی دشمن ما را تحتفشار قرار داد و بنزین را تحریم کرد، چه اتفاقی ممکن است بیفتد. در یک مدت بسیار کوتاه، پمپبنزینها دچار اختلال شد، کشور دچار بحران شد. کشوری که تماماً ترانزیت و حملونقلش با بنزین است. در آن زمان با ایجاد پالایشگاه مخالفت میکردند تا اینکه خطر اعمال تحریم بنزین احساس شد و به سمت ایجاد پالایشگاه رفتند و اتفاقاً با راهاندازی پالایشگاه، تحریم اثر نکرد. دشمن در دورهای به سمت تحریم رفت که ما خودکفا شده بودیم.
مواضع تهدید
نکته مهم وابستگی به خارج در کالاهای کشاورزی است. حضرت آقا فرمودند: «بخش کشاورزی ما یکی از وابستهترین بخشها است.» این جریان را هم فرمودند که یکی از مسئولین به ایشان گفته است که من رفتم به یکی از کشورها و مسئول آن کشور به ما گفت: شما هراندازه هندوانه تولید کنید ما میخریم. ما هم گفتیم شما که در کشور خودتان با این وسعت، آب، کشاورزی، ماشینآلات و بسیار پیشرفته، نیاز به هندوانه ما دارید؟! مسئول آن کشور در جواب گفته بود «به تعبیری» ما آنقدر سادهاندیش نیستیم که کالای استراتژیکی مثل گندم را رها کنیم و هندوانهای که آب زیادی مصرف میکند در این بحران جهانی آب و بههیچعنوان کالای استراتژیک و اساسی نیست آن را تولید کنیم بلکه این کالاها را که اساسی نیست را از خارج وارد میکنیم و کالای استراتژیک مثل گندم، ذرت و… را تولید میکنیم.
آمار واردات سالهای اخیر
آماری که شاید بسیار تعجببرانگیز باشد و در کشور ما دارد اتفاق میافتد. در بحث واردات کشور ما از اوکراین، طبق آمار سال ۱۴۰۰، ۹/۲۶ میلیون تن ذرت، ۷ میلیون تن گندم، ۳/۳ میلیون تن جو و ۳/۲ میلیون تن دانههای روغنی که تبدیل به روغن میشود وارد کردیم. جالب است که در این دانههای روغنی، سال ۱۴۰۰ میزان واردات ما نسبت به ۱۳۹۹، ۵۵ درصد افزایش پیدا کرده است و یعنی وابستگی ما ۵۵ درصد افزایش پیدا کرده است. در کنجاله ۳/۲ میلیون تن واردات داشتیم که ۲۸ درصد افزایش داشته است. در دارو و تجهیزات درمانی ۲/۲۲ میلیون تن واردات داشتیم که ۲۵ درصد افزایش داشتیم اما این یک جنبه است. متأسفانه کشورمان دچار این وابستگی کشاورزی است. در بحث جنگی که بین اوکراین و روسیه اتفاق افتاد، منجر به چند چیز شده و خواهد شد. برای اینکه بهتر شرایط را درک کنیم، آمارهایی از میزان تولید و صادرات کالاهای اساسی در اوکراین و روسیه بیان میکنیم که ببینیم چه تحولاتی و چه تغییراتی و چه تأثیراتی بر روی وضعیت گندم جهان خواهد داشت. بیشتر گندمهای تولیدشده در اوکراین توسط کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا وارد میشود. یعنی کوچکترین تغییری که اتفاق میافتد، اثر مستقیم آن ابتدا روی این کشورها خواهد بود؛ مثل لبنان و تونس که آسیبپذیر هستند. چند وقت پیش در اخبار دیدید که گفت: «قیمت نان در لبنان ۷۰ درصد افزایش پیدا کرد»
روسیه و اوکراین بازیگران کلیدی در صنایع بزرگ مثل تراشههای کامپیوتری، روغن آفتابگردان، غلات، نفت و چوب هستند. روسیه و اکران با همدیگر یکچهارم از صادرات گندم جهان را تولید میکنند. در سال ۲۰۲۱، اوکراین بیشتر از ۲۷ میلیارد دلار محصولات کشاورزی به جهان صادر کرده است و هدف آن ۲۷ کشور است؛ ازجمله: مصر، ترکیه و همچنین کشورهای همسایه ما نیز هستند.
جالب این است که اصلیترین محصولات کشاورزی اوکراین کالاهای اساسی است. یعنی ذرت، تخمه آفتابگردان، گندم، جو، کلزا و کنجاله آفتابگردان. این موارد اصلیترین محصولات این کشور است که در حقیقت کوچکترین بحران و شوکی اثر مستقیم بر بازار این کالاها خواهد گذاشت.
بخش قابلتوجهی از پربارترین زمینهای کشاورزی اوکراین، یعنی مکانهایی که از همه کشاورزی بیشتری دارد، در سمت شرق اوکراین است؛ یعنی جایی که در حال حاضر مرز آن با روسیه است و درگیری او با روسیه دقیقاً در شرق اوکراین بیشتر اتفاق میافتد و بیشتر کشاورزی در همانجا است.
در وضعیت جنگ، صادرات کشورها بهشدت کاهش مییابد
از طرفی جنگ در اوکراین، ترکیب کالاهای کشاورزی را تغییر میدهد. کشوری مثل اوکراین، تمام ذرت و تخمه آفتابگردان را که برای خودش تولید نمیکند، بلکه نگاه صادراتی دارد. اما تا چه زمانی نگاه و هدف صادراتی دارد؟ تا زمانی که برای خودش امر واجبتری وجود نداشته باشد. وقتی خودش دچار جنگ شود، اولین کاری که میکند، به اصلاح فرنگی «شیفت» میکند به تولید گندم و برای خودش.
نکته جالب این است که نهتنها اوکراین چنین کاری را میکند، کشورهای دیگری که تولیدکننده گندم هستند، مثل هند، اینها نیز گندم خودشان را دیگر صادر نمیکنند.
خبری رسیده است که اوکراین برای اینکه بتواند محصولات را برداشت کند، ماشینآلات آنها سوخت ندارد! یعنی تا به این حد ضربه خوردند. در قضیه ذرت، اوکراین هفتمین تولیدکننده بزرگ و چهارمین صادرکننده بزرگ ذرت در جهان است.
۴۰ درصد از ذرت ایران به اوکراین وابسته است
کسانی که اوکراین برای آنها واردات انجام میدهد، چین، اتحادیه اروپا و ایران هستند. ایران ۴۰ درصد از ذرت خودش را از اوکراین وارد میکند؛ ذرت ایران که چنین کالای اساسی است تا این حد بهطور مستقیم وابسته به اوکراین است.
در گندم، اوکراین هشتمین تولیدکننده بزرگ دنیا و ششمین صادرکننده بزرگ دنیا است. کشورهای اصلی که مقصد اوکراین در گندم هستند، عبارتاند از: مصر، ترکیه، پاکستان، مراکش، اندونزی. ولی ترکیه و پاکستان که بهشدت وابسته به گندم اوکراین هستند، مسلم است که وقتی بحرانی در گندم اوکراین رخ دهد، مستقیماً بر آنها اثر خواهد گذاشت.
این پنج بازاری که بیان شد، یعنی ترکیه، پاکستان، مصر، اندونزی و مراکش؛ ۵۰ درصد از صادرات اوکراین را شامل میشوند.
وابستگی آسیبزا است
بازرس اتحادیه واردکنندگان نهادههای دام و طیورِ ایران گفتند: «ذرت، دانههای روغنی، کنجاله سویا، دانه، گندم سویا و جو از اوکراین وارد ایران میشود.» یعنی بخش بزرگی از اینها واردات اوکراین است. یعنی ما به همین نسبتی که به یک کشوری خارجی وابستگی داریم ـ جدای از اینکه این کشور دچار جنگ هست یا نیست ـ آسیبپذیر هستیم. در ادامه بیان میشود که خیلی ارتباطی ندارد که ما به کدام کشور وابسته باشیم؛ چه به کشوری وابسته باشیم که درگیر جنگ است و یا به کشوری وابسته باشیم که درگیر جنگ نیست. جالب است که الآن ما به کشوری وابسته هستیم که مستقیم درگیر جنگ است.
اوکراین ۴۷ درصد از حجم صادرات روغنهای گیاهی را در اختیار دارد که در بحث روغن خیلی مؤثر است و روسیه نیز ۲۳ درصد را در اختیار دارد. اصلیترین متقاضیان آن هند و چین هستند.
نکته دیگر در مورد اوکراین این است که حتی بعضی از راههایی که راههای صادراتی و ترانزیت بودند، این راهها مسدود شدند. یعنی اگر محصول باشد و حتی نخواهد نگه دارد و بخواهد صادر کند، راهها مسدود شده است و انتقال آن به خارج از کشور امکان ندارد.
این موارد یکسری آماری از اوکراین و روسیه بود که چند چیز را نشان داد.
۱. اول اینکه ایران چقدر به این بازارهای خارجی خصوصاً اوکراین وابسته است.
۲. دوم اینکه چقدر حجم صادرات گندم و کالاهای اساسی مثل ذرت و دانههای روغنی در جهان وابسته به این دو کشور است؛ و نکتهای که بیان شد، این است که خیلی مهم نیست کدام کشورها درگیر جنگ هستند، مهم این است که کوچکترین بحران اقتصادی که در جهان اتفاق بیفتد، تمام کشورها به سمت کمترین آسیبپذیری از این بحران میروند. یعنی اگر گندمی داشته باشند، برای خودشان ذخیره میکنند و یا اگر برای خودشان ذخیره نکنند، بهعنوان یک فرصت در جیب خودشان نگه دارند تا در زمان ضرورت پرداخت کند و اگر بخواهند امتیازی را بگیرند، به قیمتی سرسامآور میفروشند.
معما!
معمایی هست به این شرح که روی یک درخت ده کبوتر نشسته بودند و یک شکارچی یکی از کبوترها را زد، چند کبوتر دیگر روی درخت باقی ماند؟ اگر به بچه بگویید، میگوید: «نُه کبوتر دیگر باقی مانده است» اما جواب معما این است که هیچ کبوتری باقی نمیماند. چون وقتی شکارچی یکی را بزند، سایر کبوترها از درخت فرار میکنند.
این معما با بحث ما دارای ارتباط است. وقتی یک بحران اقتصادی در جهان اتفاق میافتد، در سایر نقاط اثرگذار است. کشور هند که دومین صادرکننده گندم در جهان است ـ این خیلی زیاد است؛ در ۲۰۵ کشوری که ما در جهان داریم که چند مورد صادرکننده هستند، هند دومین است ـ قضیه جالبی که در مورد هند اتفاق افتاد این است که قبل از اینکه جنگ بین اوکراین و روسیه صورت گیرد، هند گفت: «من جبران میکنم و خلأ حاصل از جنگ را من جبران میکنم» دو هفته بعد رسماً گفت: «من جبران نمیکنم» و صادرات خودش را تعلیق کرد و اتفاقاً گروه ۷ که در آلمان تشکیل شده بود، به هند اعتراض کرد و گفت: «به چه دلیل صادرات انجام نمیدهی؟» حق دارد که صادرات انجام ندهد. گندم از کالاهای استراتژیک او است و در شرایطی نا اطمینانی که معلوم نیست در آینده چه اتفاقی قرار است برای اقتصاد جهان بیفتد و تکلیف گندم جهان معلوم نیست، کسی که تولید میکند، از این به بعد گندم حکم طلا را دارد. معلوم است که صادر نمیکند، معلوم است که حفظ میکند.
وقتی هند اصلاً با جنگ درگیر نیست و دومین صادرکننده جهان بوده و میگوید: «من دیگر صادر نمیکنم، مگر به کشورهای خاص نیازمند»، آنهم معلوم نیست که چه سیاستهای پشتش هست که وارد بحث آن نمیشویم. وقتی دیگر صادر نمیکند و اصلاً هم در حال جنگ نیست، پس ما نباید انتظار داشته باشیم که فقط اوکراین و روسیه تحت تأثیر قرار گیرند. خیر، مثل همان کبوترها است که اگر یکی زده بشود، همه میپرند. وقتی یک کشور صادرکنندۀ کالای اساسی درگیر جنگ بشود، تمام کشورهای صادرکنندۀ کالای اساسی رویکردشان به سمت ذخیره برای خود میرود و یا گرفتن امتیاز در مقابل پرداختهای کلان میرود.
آیا این اثر فقط بر ایران است؟ تا مقداری که ایران وابسته به کشورهایی مثل اوکراین، هند و … باشد، بله میزانی از اثرپذیری را از کشورهای درگیر جنگ و کشورهای صادرکننده کالاهای اساسی دارد.
آیا فقط به ایران ختم میشود؟ خیر، تمام کشورها را تحت تأثیر قرار میدهد؛ ازجمله کشورهای همسایه ما را، کشورهای همسایۀ همسایه ما را تحت تأثیر قرار میدهد.
فرض کنید در یک محلهای وقتی نانوایی بسته باشد و چند روز نان تولید نشده باشد و مردم محله نان نداشته باشند، در این شرایط اگر شما تعدادی نان داشته باشید، همه دنبال این هستند که چطور یک مقداری نان از شما بکنند.
تأثیر بحران جهانی بر کشورها
جنبه دوم و مهمی که جنگ بین روسیه و اوکراین بر روی اقتصاد ما دارد این است که بر فرضی که ما هیچ وابستگی به خارج نداشته باشیم، یعنی کاملاً کالای خودمان را در داخل تولید کنیم، دانههای روغنی، گندم، ذرت، جو، کلزا و کنجاله همگی در داخل تولید شود و هیچ وابستگی به خارج نداشته باشیم، اتفاق که میافتد این است که چشم کشورهای دیگر به کشور ما است؛ چون همگی دچار بحران میشوند. اما کشوری مثل ما که تا حدی دارای استقلال اقتصادی است، چه اتفاق برای آن میافتد؟ بهصورت طبیعی جذب و خروج کالاهای اساسی از کشور صورت میگیرد. یعنی بهصورت طبیعی اگر ما به دلایلی سالهای گذشته تصمیم گرفتیم ارز ترجیحی بدهیم و تمام اشکالاتی که دارد و آسیبهای فراوانی که به اقتصاد کشور زد و حذف آن حتماً باید صورت میگرفت، در کنار اینها قیمتها از قیمتهای سطح جهانی پایینتر بود؛ اثر طبیعی آن خروج این کالاها از کشور بود.
آب بهصورت طبیعی از بالا به پایین میآید، هیچوقت بهصورت طبیعی از پایین به بالا نمیرود؛ اگر مانعی در خروج آب از بالا به پایین آمدن نشود، تمام آبی که در ظرف بالا هست به پایین سرازیر میشود.
اگر باران به نخلستان نبارد به سالی دجله گردد خشکرودی
در اینجا وابستگی نیز وجود دارد؛ اما اگر کاملاً تولید داخلی نیز باشد، وقتی یک اختلاف قیمت فاحش بین کالاهای اساسی در خارج و داخل کشور صورت میگیرد، خیلی سریع ما خروج کالاهای اساسی را به دنبال داریم. فرض کنید که ما یک الی دو سال دیگر قیمتها را در سطح پایین نگه داریم، دو راه وجود دارد:
راه اول
یک راه این است که تمام مرزها را بهصورت متری نیرو قرار دهیم تا کالایی از کشور خارج نشود! بااینوجود بازهم خارج میشود. زیرا انگیزه خروج کالای اساسی از داخل به خارج از ایران به خاطر تفاوت در قیمت وجود دارد.
راه دوم
راه دوم و تنهاترین راه، از بین بردن انگیزه خروج کالا است. باید کاری شود که انگیزهای برای خارج کردن کالا نباشد. اما چه راهی وجود دارد که انگیزه از بین برود؟ این شیوهای که تابهحال بوده، انگیزه را بهشدت افزایش میدهد. یعنی ارزی که تابهحال تخصیص پیدا میکرد، بهصورت مساوی به همه تخصیص پیدا میکرد و درنهایت کالایی که در قفسه فروشگاه قرار میگرفت، با قیمت پایین بود. اینکه گفته میشود: «قیمت پایین» نه اینکه مطلقاً پایین است و قیمتش خیلی پایین است؛ خیر، یعنی به نسبت کالای مشابه آن در کشورهای خارجی، یکچندم عرضه میشد. نتیجه چه میشود؟ نتیجه این است که کالا قاچاق میشود. اما اگر انگیزه از بین برود، این اتفاق نمیافتد.
روش از بردن انگیزه قاچاق
برای اینکه انگیزه از بین برود، باید سازوکاری تعبیه شود تا این انگیزه را از بین ببرد. سازوکار چیست؟ سازوکاری که دولت در پیش گرفته است، این است که بهجای اینکه یارانه را در مرحله واردات به واردکننده بدهد، در مرحله مصرف به مصرفکننده نهایی میدهد.
اما اینکه الآن ابتدا بهصورت پول داده است و یا در آینده بهصورت کالابرگ درمیآید، بالاخره هدف این بوده که شکاف از بین برود؛ یعنی کالای اساسی در کشور از خارج آنقدر ارزانتر نباشد که ظرف چند سال کشور از کالای اساسی خالی شود. زیرا وقتی یک کانال خروج پیدا شود، شما اگر دریایی از کالا داشته باشید، وقتی کانال خروج پیدا شود، تمام دارای شما را خارج میکنند.
علاوه بر اینکه در حال حاضر ما دچار بحرانهای آب در کل جهان نیز هستیم و این انگیزه را افزایش میدهد برای اینکه تمایل پیدا شود برای خارج کردن کالاهای اساسی از داخل ایران به خاطر بحران آبی که وجود دارد. همچنین بحران آبی که در خودِ ایران وجود دارد که میزان کشت را حتماً تحت تأثیر قرار خواهد داد، بهخصوص در میانمدت. اگر این کالاهای اساسی مدیریت نشود، نتیجه آن تهی شدن کشور بعد از چند سال خواهد بود.
بله ما یک مدتی کالای ارزان داریم و میتوانیم چشم خودمان را ببندیم و بگوییم: «در حال حاضر که داریم، خارج هم که میشود، بشود»؛ اما بعدازاین مدت دیگر هیچچیزی در داخل کشور باقی نخواهد ماند.
جمعبندی
بنابراین خلاصۀ سخن این است که وابستگی که یک کشور مثل ما، به کشورهای دیگر میتواند داشته باشد و دارد، این وابستگی آسیبزا است. جنبه آسیبزایی این وابستگی نیز از چند جهت است.
یکی اینکه خواستههای خودشان را بر ما تحمیل میکنند و ما چون گلوگاهمان به اسم کالاهای اساسی، وابستۀ آنجا است، مجبوریم زیر بار هر ذلتی برویم و از طرف دیگر بهوسیلۀ یک بحرانی که در جهان اتفاق بیفتد، تولید و صادرات کشورها کاهش پیدا کند، اولاً مستقیم روی ایران تأثیر بگذارد، چون وابستگی ایران به خارج از کشور وابسته است. ثانیاً بر روی کشورهای همسایۀ ما و سایر کشورهای دنیا تأثیر بگذارد و این باعث بشود که در نهایت خروج کالاهای اساسی از داخل کشور به سمت بیرون کشور اتفاق بیفتد و راهحلی که میتواند وجود داشته باشد، چیزی جز از بین بردن انگیزه خروج این کالای اساسی از کشور وجود ندارد.
إن شاء الله که بحث موردتوجه شما عزیزان قرار گرفته باشد و خداوند کمک کند این طرح با همراهی مردم و با تبیینی که صورت میگیرد و با فهم درستی که از شرایط جهانی و اقتصاد جهانی درک میشود بهواسطه مردم و بهواسطه تبیینگران، بهخصوص کارشناسان اقتصادی در این زمینه، به یاری خداوند این طرح نیز بهخوبی انجام شود و کشور ما سرافراز و پیروز باقی بماند.
والسلام علیکم و رحمتالله و برکاته