ما از کربلا یاد میگیریم که هر جا دین خدا به جانفشانی نیاز داشته باشد، باید جانفشانی کرد و درخت اسلام را با خون خود آبیاری کرد؛ ما یاد میگیریم در راه خدا جوان ۱۸ ساله قربانی کنیم، نوجوان ۱۳ ساله قربانی کنیم، نوجوان ۱۱ ساله قربانی کنیم، پیرمرد ۸۰ ساله قربانی کنیم، حتی در راه خدا گاهی باید از شش ماهه هم گذشت و این زیبایی کربلا است.
کربلا در واقع دو چهره دارد، چهره اندوه و ماتم و کشته شدن پسر فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) و اسارت دخترش که تا روز قیامت هم اگر گریه کنیم و سینه چاک کنیم باز کم است و جبران آن مصیبت نشده است. اما چهره دوم از کربلا، چهره شادی و خوشحالی و الگو دادن به جامعه است، چهره زیبای عشق بازی با محبوب است، جان دادن برای معشوق است.
امام حسین و یاران با وفایش ثابت کردند که انسان میتواند تا عرش اعلی پرواز کند و تمام هستی خود را برای خداوند متعال قربانی کند و مصداق این آیه نوارنی گردد: «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ [توبه/۱۱۱] خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خریداری کرده، که (در برابرش) بهشت برای آنان باشد.»