منبر ششم: تواضع و فریادرسی

یکی از دستورات مهم دینی، «فریادرسی نیازمندان» و تکریم آنان است. قرآن مجید، بی توجهی به این موضوع را توبیخ نموده، متخلفان را عناصر دنیاگرا و ستمگر معرفی می‌نماید. [۷۱] [۷۲]

پیامبر اسلام، نیز می‌فرماید: «نیازمندان را دوست داشته، با آنان همنشینی کنید».

(«احبوا الفقراء وجالسوهم») [۷۳]

آن حضرت هشدار می‌دهد: گرایش به دنیاگرایی و مجالست با توانگران طغیانگر، شما را به فرهنگ مادی و غیر دینی می‌کشاند

(«ایاکم ومجالسة الموتی! قیل: یا رسول الله : من الموتی؟ قال: کل غنی اطغاه غناه»). [۷۴] [۷۵]

حسین بن علی علیه‌السّلام با الهام از این آیات و احادیث، با تمام تواضع و ادب در خدمت فقرا و دردمندان بود. او به خانه و زندگی دردمندان سرکشی می‌کرد، مشکل آنان را برطرف می‌نمود، در کنارشان می‌نشست و با آنان غذا می‌خورد و صفا می‌کرد. آن امام کریم، فلسفه روزه داری و چشیدن گرسنگی و تشنگی در فریضه ماه مبارک رمضان را در ارتباط با آنان می‌دانست که توانگران به فکر مستمندان بیفتند

(«سئل الحسین: لم افترض الله عزوجل علی عبده الصوم؟ فقال علیه‌السّلام : لیجد الغنی مس الجوع، فیعود بالفضل علی المساکین»). [۷۶]

نمونه هایی از تواضع و فریادرسی امام

اینک نمونه‌ای از موارد تاریخی در این زمینه را به خدمت شما خوانندگان عزیز تقدیم می‌نمایم:

مورد اول

روزی امام حسین علیه‌السّلام گروهی از نیازمندان مدینه را دید که دور هم جمع شده، به خوردن نان خشک و بی خورشت مشغول‌اند. بعد از سلام و احوال پرسی، فقرا از آن سرور خواستند به جمع آنان بپیوندد. حسین بن علی با گفتن: «خدا متکبرین را دوست ندارد»،

(«انه لا یحب المستکبرین») [۷۷]

در جمع آنان نشست و مشغول خوردن و صحبت شد و سپس همه را به منزلش دعوت نموده، با تمام تواضع و صفا و صمیمیت از آنان پذیرایی نمود و از خانواده اش خواست هر چه در توان دارند، مضایقه ننمایند. [۷۸] [۷۹]

این گروه نیازمندان مدینه، معروف به اصحاب «صفه» می‌باشند که قرآن مجید به مدح آنان پرداخته، [۸۰] امام حسین علیه‌السّلام نیز متواضعانه به ایشان خدمت کرده است. [۸۱]

مورد دوم

اباذر، غلامی داشت به نام «جون» که از نظر نژادی از سیاه پوستان آفریقا به شمار می‌آمد. وی مانند اربابش عاشق امام حسین، و در صفا و وفا کم نظیر بود. بالاخره در کربلا حاضر شد و آماده جانبازی و فداکاری گردید!

امام حسین علیه‌السّلام از او خواست خودش را به کشتن ندهد؛ ولی او گفت: ‌ای پسر پیامبر! من در ایام خوشی با شما بودم. آیا سزاوار است در لحظات گرفتاری شما را تنها گذارم؟ هرگز! اگرچه رنگ صورتم سیاه است، بوی بدنم نامطلوب، حسب و نسب من نامناسب، ولی هرگز از یاری ات دست بر ندارم. سرانجام «جون» به شهادت رسید. امام حسین علیه‌السّلام با تمام وفا و صفا به بالینش آمد، خون از رخسارش پاک کرد و مانند فرزندش «علی اکبر» سر او را به دامن گرفت و نشان داد برای یک غلام مرده، همچون یک انسان با شخصیت زنده احترام قائل است. آن گاه دست به دعا برداشت و گفت:

خداوندا! چهره «جون» را زیبا، بوی بدنش را معطر دار، او را با نیکان محشور نموده و پیوندش را با اهل بیت پیامبر مستحکم فرما

(«اللهم بیض وجهه، وطیب ریحه، واحشره مع الابرار، وعرف بینه وبین محمد وآله الاطهار»). [۸۲]

مورد سوم

یکی از عاشقان اهل بیت (مسروق خادم) می‌گوید: روز «عرفه» نزدیک غروب آفتاب، گردش کنان در محضر امام حسین علیه‌السّلام حاضر شدم. جمعی از یاران و دوستان را دیدم که دور حضرت را گرفته، مشغول خواندن قرآن و دعا می‌باشند. سفره افطار باز بود و چیزی از غذاهای امروز در آن دیده نمی‌شد؛ خیلی ساده و بی آلایش بود. اشک‌های چشم از دیدگان حسین و یارانش جاری بود! چند مساله شرعی از آن حضرت پرسیدم و بیرون آمدم و… [۸۳]

نتیجه بحث

از این بحث نتیجه می‌گیریم که امام حسین علیه‌السّلام بسیار متواضع بود، خدمات مردمی و اجتماعی اش را محترمانه انجام می‌داد، فقرا و نیازمندان را دوست داشت و این سیره را به پیروانش به عنوان درس اجتماعی به یادگار گذاشت و….

اگر به این سیره عمل شود، پیوند مستحکم بین اقشار مختلف مردم فراهم می‌گردد، فاصله طبقاتی ناموجه در اجتماع برچیده می‌شود، روابط دولت و ملت، ارباب و رعیت، امام و ماموم، رهبر و راهرو، کارگر و کارفرما، صفا و صمیمیت بیشتری پیدا می‌کند و در آن صورت، نفوذ بیگانه، تهاجم دشمنان و مسمومیت‌های مختلف به خودی خود بی اثر می‌شود.

از این رو، پیامبر اسلام، می‌فرماید: هر کس فقیری را بی احترامی کند، به خدا بی احترامی نموده و کسی که فقیری را محترم بدارد، روز قیامت مورد رضایت خداوندی قرار می‌گیرد

(«من استخف بفقیر مسلم، فقد استخف بحق الله، ومن اکرم فقیرا مسلما لقی الله یوم القیامة وهو عنه راض»). [۸۴]

مولا امیرمؤمنان علیه‌السّلام نیز برای آرامش درونی می‌فرماید: با طبقات کم درآمد و نیازمند، بیشتر معاشرت نمایید تا روح سپاسگزاری و آرامشتان افزون تر گردد

(«جالس الفقراء تزدد شکرا»). [۸۵]

پی نوشت ها:

۱- انعام/سوره۶، آیه۵۲.

۲- کهف/سوره۱۸، آیه۲۸.

۳- کنزالعمال، ج۶، ص۴۶۹.

۴- تنبیه الخواطر، ج۲، ص۳۲.

۵- ری شهری، میزان الحکمة، ج۱، ص۴۰۴، ح۲۴۲۹.

۶- بحارالانوار، ج۹۳، ص۳۷۵، ح۶۲.

۷- نحل/سوره۱۶، آیه۲۳.

۸- اعیان الشیعة، ج۱، ص۵۸۰.

۹- مجلسی، بحارالانوار، ج۴۴، ص۱۸۹.

۱۰- بقره/سوره۲، آیه۲۷۳.

۱۱- اعلام الهدایة، ج۵، ص۳۸.

۱۲- مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۲۲.

۱۳- سفینةالبحار (دو جلدی)، ج۱، ص۲۵۸.

۱۴- مجلسی، بحارالانوار، ج۷۲، ص۳۳۳.

۱۵- غررالحکم، ص۳۶۸.

question