استاد: حجت الاسلام محمدرضا اعوانی
اعوذبالله سمیع علیم من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین حمداً لامنتهی لحده و لا حساب لعدد و لا مبلغ لغایته و لا انقطاع لأمده، الصلاة و السلام علی امین وحیه و خاتم رسله و بشیر رحمته و نذیر نقمته سیدنا و نبینا محمد و آله و العن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین.
در ادامه دعای هشتم صحیفه شریف به این مطلب رسیدیم که امام به خداوند پناه میبردند از یک سری مسائل که ما به این مسائلی که امام توجه میدادند توجه میدادیم و دلیل پناه دادن امام به خداوند رو بحث میکردیم که رسیدیم به این عبارت وَ نَعُوذُ بِكَ مِنْ شَمَاتَةِ الْأَعْدَاءِ و به تو پناه میآوریم از سرزنش دشمنان، ببینید شماتت یعنی خشنودى از اتفاق ناخوشايند رخداده براى ديگرى، یعنی برای همسایه من یک اتفاقی که میافتد و من از آن اتفاق خوشنود میشوم، این را میگویند فرد دارد شماتت میکند، این اولاً حرام است چون ایضاح مؤمن است و ثانیاً کاری زشت و غیراخلاقی است، در نقل است که حضرت ایوب، میدانید که حضرت ایوب بسیار به بلا گرفتار گردید، البته وضعیت مالی حضرت ایوب بسیار خوب بود و فرزندان بسیار زیادی هم داشتند، زمین و باغ فراوان داشت، لذا خیلیها سر سفره او میخوردند، بعدازاینکه از امتحان خداوند سربلند بیرون آمد، از او پرسیدند بین اینهمه بلا و گرفتاری که برای تو حاصل شد کدام از همه بدتر بود و به تو سخت گذشت؟ فرمودند شَمَاتَةِ الْأَعْدَاءِ، از سرزنش دشمنان، میگفتن چه شد؟ این هم خدایت، انقدر خدا خدا میکردی ببین چه بلایی به سرت آورد، شماتت، یعنی اینهمه بلا به سر او آمد، فرزندانش مردند، دام و باغ و همه دارایش رفت، اما اینهمه را در مقابل شماتت کوچک میبیند، لذا به امام رین العابدین وقتی گفتند بعد ماجرای عظیم کربلا سختترین جا برای شما کجا بود، فرمودند الشام، الشام، الشام، مگر در شام چه میکردند؟ شماتت میکردند، حالا امام ذین العابدینی که اینهمه مصیبتدیده است، امام شماتت اعداء برایشان سختتر بوده، لذا امام در صحیفه سجادیه میفرمایند وَ نَعُوذُ بِكَ مِنْ شَمَاتَةِ الْأَعْدَاءِ و به تو پناه میآوریم از سرزنش دشمنان، خیلی چیز سختی است، یک نکتهای در ذیل این مطلب خدمتتان عرض کنم اینکه امام از شماتت اعداء به خدا پناه میبرید یک زاویه دیگر هم دارد و آن اینکه ما هم کسی را مورد شماتت قرار ندهیم تا دیگران از شرر شما به خدا پناه نبرند، نکته بعد کلمه اعدا است، یک موقع کسی شماتت میکند نه از سر دشمنی، بلکه از روی جهل است البته نه از آن نوع جهلی که امام حسین را کشتند، بنده خدا نمیداند مه اوضاع اینگونه نیست، به او گفته بودند این حزب بد است این گروه بد است، اینم آدمی نبوده که برود تحقق کند، فریبخورده است، اما زمانی که دشمن شماتت کرد این دردآور است و بد است چون دشمن میخواهد سر به تن من نباشد، این یعنی انسان کاری نکند که مقام تشریع مورد شماتت قرار بگیرد چون در مقام تکوین دست خداوند است امام سیدالشهدا در مقام تکوین مورد شماتت قرار میگیرد ولی امام کوتاهی که نکردهاند، امام سجاد کمکاری که نکردند که مورد شماتت قرار میگیرد و میفرمایید الشام، اما نکته اینجاست که امام توجه میدهند که در مقام تشریع کاری نکنید که مورد شماتت دشمنتان قرار گیرید، چون شماتت دشمن خردکننده است و باید به خداوند پناه ببریم، این در حوزه فردی، در حوزه اجتماعی هم مصداق دارد، یعنی من بهعنوان یک فرد از جامعه کاری نکنم که مورد شماتت واقع بشوم و شخصی که مسئولیت اجتماع را بر عهده دارد هم کاری نکند که موزد شماتت اعدا قرار بگیریم مثل رئیسجمهور و …، اینها خرد کنند است، برای یک ملت خردکننده است، امام یک کسی که از زمره اعداء است و خداوند از او بهعنوان دشمن یادکرده است و امام سجاد هم از او بهتبع خداوند مه او را دشمن ما یادکرده، دشمن خدا یاد میکند در دعای بیست بند یازده، بحث شیطان را مطرح میکند که هم دشمن ماست و هم دشمن خداست، ما ازاینجهت که مؤمن خدا هستیم و دشمن خدا دشمن ما هم هست، امام سجاد در آخر دعای ده صحیفه، همین بحث را مطرح میکنند که این عدو ما چه زمانی ما را شماتت میکند؟ امام میفرمایند اللَّهُمَّ إِنَّ الشَّيْطَانَ قَدْ شَمِتَ بِنَا إِذْ شَايَعْنَاهُ عَلَى مَعْصِيَتِكَ، خدایا! شیطان ما را سرزنش کرد؛ چون او را در نافرمانیات همراهی کردیم، یعنی خوشحالی میکند در این ما معصیت خداوند را کردیم، مثلاً زمانی مکه ما از سر ناراحتی به همسرمان بیاحترامی میکنیم شیطان خوشحال میشود، یا زنانی که فرزندمان را از روی غضب میزنیم خوشحال میشود و تا آلان هم بسیار ما را مورد شماتت قرار داده است و امام این را رسوا میکند وگرنه ما بلد نبودیم، اللَّهُمَّ إِنَّ الشَّيْطَانَ قَدْ شَمِتَ بِنَا إِذْ شَايَعْنَاهُ عَلَى مَعْصِيَتِكَ، چون او را در نافرمانیات همراهی کردیم و او را اطاعت کردیم ما را شماتت میکند، لذا در حوزه فردی خودمان را دشمنشاد نکنیم، چه زمان دشمنشاد میشویم؟ زمانی که گناه کنیم، در حوزه اجتماعی دشمنشاد نشویم، چه زمان دشمنشاد میشویم؟ زمانی که کاری که او میخواهد را انجام دهیم، این یعنی مسئولین نباید کاری کنند که شیطان بزرگ شاد بشود، حضرت آقا آنقدر تأکید کردند، تذکر دادند، بعد که کار از کار گذشت بیان بگویند بله نمیشود به آمریکا اعتماد کرد، این از بحث شماتت اعدا که بحث بسیار مهمی است که من به همین مقدار بسنده میکنم.
عبارت بعدی وَ مِنَ الْفَقْرِ إِلَى الْأَكْفَاءِ، اینها خیلی عبارات مهمی است، اکفا جمع کف است، یعنی: مثل مانند و به تو پناه میآوریم از نیاز به هم نوعان، امام از اینکه نیازش را ببرد پیش یکی مثل خودش به خدا پناه میبرند، مشکل این قضیه چیست؟ شما دعای بیست دو صحیفه را نگاه کنید که از مهمترین دعاهای صحیفه است، امام میفرماید: اللَّهُمَّ لَا طَاقَةَ لِي بِالْجَهْدِ، وَ لَا صَبْرَ لِي عَلَى الْبَلَاءِ، وَ لَا قُوَّةَ لِي عَلَى الْفَقْرِ، فَلَا تَحْظُرْ عَلَيَّ رِزْقِي، وَ لَا تَكِلْنِي إِلَى خَلْقِكَ، بَلْ تَفَرَّدْ بِحَاجَتِي، وَ تَوَلَّ كِفَايَتِي، کار که سخت میشد امام اینطوری با خداوند صحبت میکردند، ازجمله آن زمانهایی که کار بر انسان سخت میشود فقر است، این در این زمان باید با خداوند صحبت کرد که امام اینگونه صحبت میکنند، اللَّهُمَّ لَا طَاقَةَ لِي بِالْجَهْدِ، خدای دیگر من طاقت ندارم لَا صَبْرَ لِي عَلَى الْبَلَاءِ، حالا چرا امام این حرف رو زدند و با این ادبیات سخن میگویند نکته دارد،
خانمی نزد امام صادق (ع) رسید، گفت: «آقاجان من یک پسری دارم سفر رفته است و از او خبری نیست و غیبتش طولانی شده است، چه کنم؟
«وَ قَد اِشتَدَّ شَوقی اِلَیه؛ خیلی دلم براش تنگشده و بیتاب شدم». «فَدعوُالله لی؛ برای من دعا کنید.» «َفقالَ لَها عَلَیکَ بالصَبر؛ حضرت فرمودند: صبر کن.
آن زن رفت و شروع کرد تحمل و بنا کرد که تحمل کند.
بعد از چند وقت آمد مجدداً به آقا شکایت کرد که آقا من نمیتوانم تحملکنم.
حضرت دوباره چه فرمودند؟ برو صبر کن.
آن زن رفت و دوباره صبر کرد. «ثُمَ جاءَت بَعدَ ذلک؛ بعد از چند وقت برگشت». «فَشَکَت عِلیهِ طولَ غَیبَتِ اِبنِها؛ زن گفت: آقا خیلی غیبت و رفتن پسر من خیلی طولانی شد.
حضرت فرمودند: «اَلَم اَقُل لَکَ عَلَیکِ بِالصَبر؛ مگر نگفتم صبر کن.» «فَقالَ یَابنَ رَسولِ لله کَمِ الصَبر؟
قاعده را داشته باشید. خیلی این قاعده به درد میخورد، هم در زندگی و هم در فضای سیاسی، فضای اجتماعی، فضای اقتصادی همهجا به درد میخورد.
زن گفت: «یابن رسولالله چه قدر صبر کنم؟ َوَلله لَقَد فَنِیَ الصَبر؛ به خدا دیگر صبری نمانده است؛ دیگر نمیتوانم، ندارم چیزی که با آن صبر کنم.
حضرت فرمودند: «اِرجِعی اِلی مَنزِلِک تَجِدی وَلَدَک؛ برو به خانه پسرت در خانه نشسته است.» «فَمَزَد فَوَجَدَتهُ قَد قَدِمَ مِن سَفَرِ؛ برگشت خانه دید، پسرش از سفر برگشته است.» «فَاَتَت عِلَیه؛ آمد خدمت حضرت» گفت: «آقا به شما وحی میشود؟ از کجا فهمیدید پسر من در خانه نشسته است؟
حضرت فرمودند: «لا وَلکِنَهُ قَد قانه؛ بعد از پیغمبر وحی نمیشود»؛ ولی پیغمبر یک قاعدهای به ما داده است که با آن قاعده میفهمیم چه زمانی فرج میشود، چه زمانی گشایش میشود. قاعده چیست؟
فرمودند: «عِندَ فَناءِ الصَبر یَاتِ الفَرج؛ وقتی صبر تمام شد، فرح میآید.» قاعده این است
انسان اگر به اضطرار برسد خداوند حتماً او را یاری خواهد کرد، مگر اینکه حکمت بالاتری از آن وجود داشته باشد،
اما این عبارت، عبارت بسیار مهمی است که امام میفرماید لَا صَبْرَ لِي عَلَى الْبَلَاءِ، لذا در ادامه دعای بیست دو میفرمایند وَ اجْعَلْنِي مِمَّنْ يَدْعُوكَ مُخْلِصاً فِي الرَّخَاءِ دُعَاءَ الْمخْلِصِينَ الْمُضْطَرِّينَ لَكَ فِي الدُّعَاءِ و مرا از آنان قرار ده که تو را خالص و بیآلایش، در حال آسایش میخوانند، مانند خواندن خالصانِ بیآلایشِ درمانده.
آلان نکته را متوجه شدید؟
خوب داشتیم در مورد اینکه چرا امام از الْفَقْرِ إِلَى الْأَكْفَاءِ به خدا پناه میبرد؟ در ادامه در دعا بیست دو میفرماید وَ لَا قُوَّةَ لِي عَلَى الْفَقْرِ، دیگر توانی برای صبر بر فقر برایم نمانده است، امام دارد به ما آموزش میدهد، فَلَا تَحْظُرْ عَلَيَّ رِزْقِي، پس روزیم را دریغ مکن، حالا اینکه فرد چه کرده که روزی او دریغ شده یا مصلحتی بوده است بماند، حالا ادامه دعای بیست دو، امام جواب اینکه چرا باید الْفَقْرِ إِلَى الْأَكْفَاءِ به خدا پناه ببرد را میفرماید، اینرو عرض کردیم که اگر بخواهد کسی صحیفه را بفهمد باید مراجعه کند به فرازهای دیگر خود صحیفه، امام میفرمایند وَ لَا تَكِلْنِي إِلَى خَلْقِكَ مرا به بندگانت وامگذار، خلق با توجه به عبارت دعای هشت یعنی چه کسی؟ الْأَكْفَاءِ، ما رو به مثل خودمان وامگذار، در ادامه میفرمایند بَلْ تَفَرَّدْ بِحَاجَتِي، بلکه خود بهتنهایی حاجتم را برآور، حالا چرا فقط خدا، مگر شخص دیگر چه مشکلی دارد؟ دو خط می آید پایین وَ انْظُرْ إِلَيَّ وَ انْظُرْ لِي فِي جَمِيعِ أُمُورِي و به من با نظر رحمت بنگر در تمام امورم، حالا اینجا رو توجه فرمایید، سؤال را امام جواب میدهد فَإِنَّكَ إِنْ وَكَلْتَنِي إِلَى نَفْسِي عَجَزْتُ عَنْهَا وَ لَمْ أُقِمْ مَا فِيهِ مَصْلَحَتُهَا، اگر خداوند مرا رها کند از دو حال خارج نیست، یا به خودم واگذار میکند یا مرا به دیگری واگذار میکند، امام میفرماید به خودم هم واگذار نکن، چرا؟ زیرا اگر مرا به خود واگذاری، از تحقّق دادن کارهایم عاجز شوم؛ و به کاری که مصلحت من در آن است، برنخیزم، چون ناتوانم این از خودم اما وَ إِنْ وَكَلْتَنِي إِلَى خَلْقِكَ تَجَهَّمُونِي و اگر مرا به بندگانت واگذاری، با ترشرویی به من بنگرند، یکی از یک بنده خدایی پول خواست، من هم اونجا بودم، بنده خدا گفت تو چهکار میکنی انقدر پول کم میآوری، نشت حساب کرد که نباید پول کم بیارید، بابا تو چهکار داری می خواهد چه کند، این میشود َتجَهَّمُونِي، مثلاً هی میگویید چقدر گفتی؟ بزار ببینم؟ هی معطل میکند، دیگران اینگونه هستند، اینها قریبه بودن تکلیفشان مشخص است وَ إِنْ أَلْجَأْتَنِي إِلَى قَرَابَتِي حَرَمُونِ، اگر به پناه خویشانم فرستی، محرومم سازند؛ تازه اگر هم بدهند چطوری میدهند؟ وَ إِنْ أَعْطَوْا أَعْطَوْا قَلِيلًا نَكِداً، وَ مَنُّوا عَلَيَّ طَويِلاً، وَ ذَمُّوا كَثيِراً و اگر عطا کنند، عطایی اندک و پردردسر دهند؛ و بر من منّت بسیار گذارند و بیشازاندازه نکوهش کنند. بعد میگوید این را بخر این را نخر، این را برای بچهات نخر، اینها بسیار سخت است برای انسان، مقداری این مطلب روش شد که چرا امام میفرمایند وَ نَعُوذُ بِكَ مِنْ الْفَقْرِ إِلَى الْأَكْفَاءِ و به خدا پناه میبرند از الْفَقْرِ إِلَى الْأَكْفَاء، امیرالمؤمنین یکجملهای دارند در نبین این چرایی که عرض میکنم، قبلاً هم گفتم که خیلی جاها برای فهمیدن صحیفه باید مراجعه کنیم به نهجالبلاغه و برای فهمیدن نهجالبلاغه باید به صحیفه مراجعه کرد و برای فهم قرآن به هر دو، یعنی عترت، در خطبه دویست بیست پنج نهجالبلاغه که بسیار مختصر هم هست که اینجا سیدطاوس بخشی از دعای حضرت رو نقل کرده است، خطبه، خطبه طولانیای بوده است، حضرت میانه خطبه شروع میکنند به دعا کردن که سید آن دعا رو اینجا میآورند، اللَّهُمَّ صُنْ وَجْهِي بِالْيَسَارِ وَ لَا تَبْذُلْ جَاهِيَ بِالْإِقْتَارِ، خدايا آبرويم را با بینیازی نگهدار و با تنگدستى شخصیت مرا لكّه دار مفرما، حالا از امیرالمؤمنین میپرسند چرا؟ چرا از خدا اینرو میخواهی، حضرت فرمودند در ادامه فَأَسْتَرْزِقَ طَالِبِي رِزْقِكَ، این میشود یکوَ أَسْتَعْطِفَ شِرَارَ خَلْقِكَ، این میشود دو، وَ أُبْتَلَى بِحَمْدِ مَنْ أَعْطَانِ این میشود سه، وَ أُفْتَتَنَ بِذَمِّ مَنْ مَنَعَنِ، این چهار، میفرماید اگر تو مرا به دیگران حواله دهی من مجبور میشود به آنکسی رو بزنم که خود او روزیخور تو است، خداوند غیور است، غیرتمنداست و از آنطرف هم در قرآن میگوید إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ، روزی دهنده فقط خداوند است و از آنطرف هم در آیه شش سوره هود گفته است وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَاو هیچ جنبنده در زمین نیست جز آنکه روزیاش بر خداست، حالا یکی برود خیلی عامیانه به خداوند بگوید تو در قرآن گفتی روزیه هر جنبندهای رو تو میدهی، بعد من بروم پیش کس دیگر؟ میگوید رزق دستتوست، اگر آبروی من رو حفظ نکنی و برم پیش دیگری فَأَسْتَرْزِقَ مجبورم بروم از او طلب رزق بکنم ها، فَأَسْتَرْزِقَ طَالِبِي رِزْقِكَ، خود او رزقش را از تو دارد میگیرد بعد من بروم از او بگیرم؟ برای تو زشت نیست؟ من دارم این صورت صحبت میکنم که مطلب جا بیفتد، انسان باید بداند باخدا چگونه صحبت میکند، از امیرالمؤمنین بیاموزد، بداند چطور، از چه جایگاهی و موضع ای با خداوند صحبت بکند خدا اجابت میکند، اینرو باید از امیرالمؤمنین بیاموزیم، پس مشکل اول شد فَأَسْتَرْزِقَ طَالِبِي رِزْقِكَ، لذا جا دارد اگر کسی بخواهد از کسی طلب بکند از چه کسی طلب بکند؟ خداوند، زیرا او خود را رحیم، رئوف، صاحب رحمت و صاحب شفقت معرفی کرده است که در قران فراوان داریم، حالا میگوید اگر تو به من ندهی و آبرویم برود پیش دیگران، مجبور میشوم أَسْتَعْطِفَ شِرَارَ خَلْقِكَ، از بدترین خلق تو تقاضای عطوفت و مهربانی بکنم؟ درصورتیکه باید من بیاییم در خانه تو و تو به من مرحمت کنی، لذا امیرالمؤمنین میفرمایند مَاءُ وَجْهِكَ جَامِدٌ آبروی تو چون یخی جامد است، چه چیزی این یخ رو آب میکند؟ يُقْطِرُهُ السُّؤَالُ که «درخواست» آن را قطرهقطره آب میکند، پس اگر هم میخواهی بروی پیش کسی، نزد انسان کریم برو فَانْظُرْ عِنْدَ مَنْ تُقْطِرُهُ پس بنگر آن را نزد چه کسی فرومیریزی، یک موقع انسان میرود پسش انسان کریم که تحقیر نمیکند، مذمت نمیکند، مثل امام حسن مجتبی، امام حسین، امیرالمؤمنین، خوب است و مشکلی ندارد، ولی اگر اینطور نشود مجبوریم بریم پیش شِرَارَ خَلْقِكَ و گردنکج کنیم که اگر هم بدهند کم میدهند، پردردسر میدهند که بیبرکت است، هنوزم هم حرف رهبر انقلاب را در رابطه با آمریکا جدی نگرفتهایم که هرکدام از مسئولین کشور یکچیز میگویند، با چراغ رهبر انقلاب حرکت کنید، خوب بعد امیر المومنین در ادامه چه فرمودند، فرمودند وَ أُبْتَلَى بِحَمْدِ مَنْ أَعْطَانِي، اگر شما از کسی پولی بگیرید، حتماً از او تشکر میکنیم و بعد از او تعریف میکنیم، درست است؟ امیر المومنین میفرمایند اگر از روزیخواران تو روزى خواهم، يا از مردم بدكردارت مهربانى جويم وَ أُبْتَلَى بِحَمْدِ مَنْ أَعْطَانِي به ستايش كسانى، كه به من چيزى بخشیدهاند، مبتلا گردم، حمد یعنی ستایش، یعنی مبتلا میشوم به ستایش او، درحالیکه تو خودت گفتی ولله الحمد و حال اینکه تو گفتی وحمد فقط مخصوص خداست، یک کار نکن که من مجبور شوم بروم از دیگران روزی بخواهم ای رزاق، یک کار نکن که من عطوفت از کسی غیر از تو بخواهم ای صاحب عطوفت، کاری نکن من حمد غیر تو را بگویم، از آمریکا تشکر کنم، از انگلیس تشکر کنم و …، چرا از آنها تعریف میکنید درصورتیکه جز ذلم برای ما چیزی نداشتهاند؟ خدایا ما را به کسی وامگذار که اگر چنین کنی زرقی که در کشور خودمان است را از دیگران تقاضا میکنیم، اگر ما را به خودمان واگذاری، باید از مردم بدكردارت مهربانى جويم که بدترین خلقت هستند و مجبور میشویم از اَنها تعریف کنیم، خدایا به محمد و آل محمد ما را به دشمنانت وامگذار، صحیفه، صحیفه کتاب سیاست است، صحیفه کتاب اقتصاد است، کتاب فرد، کتاب اجتماع است، اینکه رهبر انقلاب فرمودند صحیفه مساوی با اعتقادات اهلبیت است بسیار حرف درستی است و در ادامه حضرت میفرمایند وَ أُفْتَتَنَ بِذَمِّ مَنْ مَنَعَنِي و يا به نكوهش كسانى، كه مرا محروم داشتهاند، فريفته شوم، یعنی اگر به کسی رو زدم و به من نداد به فتنه میافتم و نسبت به رزقت تو رازقیت تو ضعیف است، اینرو از کجا آوردم! از روایات امام صادق (ع) از مرحوم کافی در اصول کافی در کتاب فضل الیقین نقل میکند، امام فرودند مِنْ صِحَّةِ يَقِينِ الْمَرْءِ الْمُسْلِمِ أَنْ لَا يُرْضِيَ النَّاسَ بـِسـَخـَطِ اللَّهِ وَ لَا يَلُومَهُمْ عَلَی مَا لَمْ يُؤْتِهِ اللَّهُ فَإِنَّ الرِّزْقَ لَا يَسُوقُهُ حِرْصُ حَرِيصٍ وَ لَا يـَرُدُّهُ كـَرَاهـِيـَةُ كـَارِهٍ وَ لَوْ أَنَّ أَحـَدَكـُمْ فَرَّ مِنْ رِزْقِهِ كَمَا يَفِرُّ مِنَ الْمَوْتِ لَأَدْرَكَهُ رِزْقُهُ كَمَا يُدْرِكُهُ الْمَوْتُ ثُمَّ قَالَ إِنَّ اللَّهَ بِعَدْلِهِ وَ قِسْطِهِ جَعَلَ الرَّوْحَ وَ الرَّاحَةَ فِی الْيَقِينِ وَ الرِّضَا وَ جَعَلَ الْهَمَّ وَ الْحَزَنَ فِی الشَّكِّ وَ السَّخَطِ،
امام صادق علیهالسلام فرمود: از نشانههای درستی يقين مرد مسلمان این است که: مردم را بهوسیله خشم خدا خرسند نکند (مانند کسی که طبق ميل مردم برخلاف حق فتوا دهد و نهی از منکر نکند) و مردم را بر آنچه خدا به خود او نداده سرزنش ننمايد (مردم را برای آنچه بدو ندهند، زيرا خدا روزي اش نکرده سرزنش نکند) زيرا روزی را نه شرِ و آز حريص بياورد و نه نخواستن ناخواه رد کند و اگر شخصی از شما چنانکه از مرگ میگريزيد، از روزيش بگريزد روزيش باوبرسد، همچنان که مرگ به او میرسد. سپس فرمود: خدا به عدالت و داد و خويش نشاط و آسايش را در يقين و رضا قرار داده و غم و اندوه را در شک و ناخرسندی.
لذا روزی را نه شرِ و آز حريص بياورد و نه نخواستن ناخواه رد کند، بلکه خدا می دهد و اگر نداد به او خرده نمی گیرد چون می داند که خدا نخواسته و بدست اوست، پس ذم کردن او نشان از ضعف یقین تو است، از جهت توحید افعالی که همه چی به دست اوست دارم خدمتتان عرض میکنم، پس وَ أُفْتَتَنَ بِذَمِّ مَنْ مَنَعَنِي مشخص شد یعنی چه.
خوب پس تا اینجا مشخص شد امام برای چه به خداوند پناه میبرند، اما دو جمله هم در پایان عرض کنم که باید چه کرد در مقام تشریح، چون در مقام تکوین کار دست خداوند است، امام در جملات قصار دویست پنجاه میفرمایند: إِذَا أَمْلَقْتُمْ فَتَاجِرُوا اللَّهَ بِالصَّدَقَةِ، هرگاه تنگدست شديد با دادن صدقه، باخدا معامله كنيد، میگوید ما خودمان نداریم، صدقه بدهیم؟ رازش در دعای ماه رجب هست یا مَنْ یُعْطِی الْکَثیرَ بِالْقَلیلِ، ای که میدهد بسیار در برابر اندک، شما اندک میدهی ولی خداوند با کثیر جبران میکند پس إِذَا أَمْلَقْتُمْ فَتَاجِرُوا اللَّهَ بِالصَّدَقَةِ، هرگاه تنگدست شديد با دادن صدقه، باخدا معامله كنيد، لذا امام صادق هر وقت میخواستن صدقه بدهند ابتدا دستشان را میبوسیدند بعد صدقه را میدادند، حضرت میفرماید زمانی که صدقه میدهید قبل از اینکه به دست صدقه گیرنده برسد به دست خداوند میرسد، من هم آن دستی که با خداوند تماس داشته بوسیدم، پس خداوند اراده کرده است کسی که با او معامله میکند سود کثیر ببرد و خود مطلقاً سودی نبرد زیرا نیاز ندارد.
و السّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته