استاد: حجت الاسلام محمدرضا اعوانی

اعوذبالله من الشیطان الرجیم

بسم‌الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب‌العالمین و صلی‌الله علی سیدنا و نبینا محمد و آله الطاهرین واللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم‌الدین

در ضمن دعای هشتم صحیفۀ سجادیه، امام سجاد علیه‌السلام موانع رسیدن به خدا را نام برده و از آن‌ها به خدا پناه می‌برند و ما در مقام این بودیم که هرکدام از این عباراتی که وجود نورانی امام سجاد علیه‌السلام به ما یاد دادند از آن‌ها به خدا پناه ببریم، این عبارات را زیر ذره‌بین می‌گذاشتیم و چرائی آن را مورد بررسی قرار می‌دادیم که چرا باید به خدا پناه برد؟ بعد در مقام راهکار چگونگی برخورد با این مطلب را آن‌هم به لسان خود قرآن و عترت عرض می‌کردیم.

به این عبارت رسیدیم که «وَ سُوءِ الْوِلَايَةِ لِمَنْ تَحْتَ أَيْدِينَا» خدایا به تو پناه می‌برم از این‌که نسبت به زیردست‌هایمان بد سرپرستی کنیم.

ولایت در اینجا یعنی سرپرستی، اگر مسئولیتی را روی دوش انسان گذاشتند و او را مافوق قرار دادند و دیگران تحت امر او بودند یا به تعبیری تحت ولایت او بودند، باید حُسن ولایت داشته باشد نه سوء ولایت؛ یعنی خوب سرپرستی کند. اگر بد سرپرستی کند، امام از این به خدا پناه می‌برند.

مشکل سوء ولایت چیست؟

اگر انسان نسبت به زیردستانش سرپرست بدی باشد، بزرگ‌ترین مشکل حق‌الناس است. البته قبل از حق‌الناس، حق‌الله نیز می‌باشد، زیرا خداوند متعال این ولایت را نسبت به آن «تحت ایدی» قرار داده است، پس اگر من نسبت به زیردست خود سوء ولایت داشته باشم، اولاً حق خدا را ضایع کرده‌ام، چون خدا من را در آن موقعیت گذاشته است. ثانیاً حق‌الناس است، چون «الخلق عیال الله» همه نان‌خور و مخلوق خدا هستند و این حق‌الناس است و حق‌الناس چیز خطرناکی است.

حق‌الله نیز خطرناک است؛ بعضی می‌گویند: «حق‌الله را خدا می‌بخشد لذا حق‌الناس را بیشتر جدی بگیریم» بعضی خوب معنا نمی‌کنند، درواقع آنچه در اولویت قرار دارد این است که حریم خدای متعال پاس داشته شود. کسانی که تحت ایدی هستند، نوعاً در شرع چه کسانی هستند؟

یک. همسر

دو. فرزند انسان تا زمانی که به رشد و بلوغ شرعی خودش نرسیده است.

سه. مملوک، قدیم این‌طور بود که غلام خریدوفروش می‌کردند و این‌ها زیردست محسوب می‌شدند. این‌ها در رأس هستند و در نوع مردم این‌ها «تَحتَ اَیدی» محسوب می‌شوند. اگر انسان نسبت به این‌ها بد سرپرستی کند، از این باید به خدا پناه برد.

این حسن ولایت چیست که اگر من خلاف آن عمل کنم، سوء ولایت می‌شود؟ حدیث معروفی است که معروف به رساله حقوق است؛ مرحوم حرّانی در تحف العقول در ذیل کلمات امام سجاد علیه‌السلام نقل می‌کند: «وَ أَمَّا حَقُّ رَعِیَّتِکَ بِمِلْکِ النِّکَاحِ» حق رعیت تو یعنی کسی که باید مراعاتش را کنی به‌واسطه نکاح به ملکیت تو در آمده است.

امام سجاد علیه‌السلام یک نگاهی به این مطلب دارد که باید توجه شود. این‌که امام می‌فرماید نسبت به زیردستان سوء ولایت نداشته باشید، ما برای این‌که این بدی و سوء را بفهمیم، اول باید خوبی را بشناسیم و عکس آن را مورد بررسی قرار دهیم.

اگر ضعف داشتیم باید جبران کنیم و به خدا پناه ببریم. امام این‌طور می‌فرماید: «وَ أَمَّا حَقُّ رَعِیَّتِکَ بِمِلْکِ النِّکَاحِ حَقُّ رَعيَّتِكَ بِمِلْكِ النِّـكاحِ فَاَنْ تَعْلَمَ اَنَّ اللّهَ جَعَلَها سَكَنا وَ مُسْتَراحا وَ اُنْسا وَ واقيَةً» و اما حق آن کسی که به‌واسطۀ نکاح حقش بر تو لازم شده و باید مراعاتش را کنی چون رعیت تو است، این است که اولاً بدانی خدای متعال او را مایۀ آرامش تو قرار داده است. قبلاً یک مثالی زده شد که کارگری را استخدام می‌کنید که باغچه منزل را رسیدگی کند؛ نگاه به این آقا دو جور می‌تواند باشد، نگاه اول این است که من این آدم را اجیر خود می‌دانم و وظیفه‌اش است که کار کند و اگر کوچک‌ترین تخطی از او ببینم، سرزنشش کنم و… این نگاه از بالا به پایین است. نگاه دیگر این است که او یک انسان مسلِم است و برای رزق حلال آمده است و مؤمنی است که حرمتش از کعبه بالاتر است. در نگاه دوم همه‌جوره با دیدۀ احترام به این آقا نگاه می‌کند. نحوۀ برخوردش با دید احترام است. این نگاهمان را درست کنیم.

آنچه امام سجاد علیه‌السلام در صحیفه تبیین می‌فرماید و ازجمله این حدیث رساله حقوق که روی آن تأکید دارد، نوع نگاه است. در زمان پیغمبر اکرم زن را با یک کیسه خرما عوض می‌کردند! زن طبقه پست جامعه بود! حال امام به زن چه نگاهی دارد؟ می‌فرماید اولاً این‌که تو بدان خدا او را مایۀ آرامش تو قرار داده است «سَكَنا» و «مُسْتَراحا» او را مایۀ راحتی تو قرار داده است. «وَ اُنْسا» با او انس بگیرید. آدمیزاد نیاز دارد که با کسی اُنس بگیرد؛ و «واقيَةً» کسی است که تو را حفظ می‌کند که مثلاً انسان به حرام نیفتد. همین یک نگاه کافی است برای این‌که انسان بفهمد با او چه برخوردی باید بشود. یک کسی کنار من است که مایۀ آرامش است، این را خدا این‌گونه برای من قرار داده است. خدا این را برای تو مایۀ آرامش قرار داده است، کما این‌که قرآن کریم فرمود: «وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا»

سپس در ادامه روایات می‌فرماید: «… وَ كَذلِكَ كُلُّ واحِدٍ مِنْكُما یجِبُ اَنْ یحْمَدَ الله‏ عَلى صاحِبِهِ وَ یعْلَمَ اَنَّ ذلِكَ نِعْمَةٌ مِنْهُ عَلَیهِ» حال که این‌طور شد بر هرکدام از شما دو نفر (چه زن و چه مرد) واجب است که خدا را بر صاحبش حمد کند؛ یعنی کسی که همراهش است و واجب است که بداند این نعمتی از ناحیه خداوند است (سرّ حمد نیز همین است.) سپس فرمودند: «وَ وَجَبَ اَنْ یحْسِنَ صُحْبَةَ نِعْمَةِ الله» و واجب است که با نعمت خدا با نیکویی برخورد کند. خب حال چه کند؟ فرمود: «وَ یكْرِمَها» او را گرامی بدارد. «وَ یرْفَقَ بِها» با آن مدارا کند.

در روایتی آمده یک کسی وارد بر امام سجاد علیه‌السلام شد، درب را که باز کرد امام را بر هیبت عجیبی دید، لباس‌های رنگی و… اصلاً انتظار نداشت امام را در این هیبت ببیند لذا تعجب کرد. حضرت فرمودند: «تعجب کردی؟ خانم من دوست داشته که من این‌طور لباس بپوشم.» حضرت به نظر خانم خود احترام می‌گذاشتند.

یک‌وقتی یک کسی به امام صادق علیه‌السلام یا امام سجاد علیه‌السلام وارد شد و دید اوضاع منزل یک وضع خاصی است. حضرت فرمودند: «ما مهریه همسرمان را همان اول می‌دهیم، خب همسری جدید اختیار کردم و او خانه را این‌طور چیده است» یعنی از مَهر خودش این کار را کرده است. حضرت به نظر خانمشان احترام می‌گذاشتند. بعد فرمودند: «وَ یرْفَقَ بِها»، ضمیر «هاء» به نعمت برمی‌گردد؛ یعنی زن باید با مرد به نحو تکریم و مدارا برخورد کند و البته برعکس.

اما چرا امام در ذیل این عبارت که در مورد زن و مرد است، این حرف را به هر دو نفر از زن و مرد می‌زند؟ «وَ اِنْ كانَ حَقُّكَ عَلَیها اَغْلَظَ وَ طاعَتُكَ بِها اَ لْزَمَ فیما اَحْبَبْتَ وَ كَرِهْتَ ما لَمْ تَـكُنْ مَعْصیةً فَاِنَّ لَها حَقَّ الرَّحْمَةِ وَ الْمُؤانَسَةِ» اگرچه که حق تو بر او غلیظ‌تر است و طاعت او نسبت به تو لازم‌تر است در آنچه تو دوست می‌داری و یا نمی‌پسندی، اگرچه این است که طاعت زن نسبت به ما بیشتر است تا طاعت من نسبت به او؛ او بدون اجازۀ من نباید بیرون برود، او باید نسبت به من تمکین داشته باشد و… امام می‌فرماید اگرچه که این است «فیما اَحْبَبْتَ وَ كَرِهْتَ» بالاخره تو یک‌چیزهایی را دوست داری و امر می‌کنی و زن باید اطاعت کند و یک‌چیزهایی را نیز نمی‌پسندی، خب زن باید اطاعت کند. اگرچه که این است، «فَاِنَّ لَها حَقَّ الرَّحْمَةِ وَ الْمُؤانَسَةِ» فرمود این را بدان که برای زن حق رحمت است یعنی شفقت، ترحم و مؤانَسَت است یعنی با او انس بگیر؛ مؤانست از باب مفاعله و به معنای مشارکت است. زن باید با چه کسی جز شوهرش انس بگیرد؟ جنس زن این‌طور است. نیاز دارد کسی با او انس بگیرد. بعد در ادامه فرمودند: «وَ مَوْضِعَ السُّكونِ اِلَیها قَضاءَ اللَّذَّةِ الَّتى لابُدَّ مِنْ قَضائِها وَ ذلِكَ عَظیمٌ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِالله» این موضع آرامش تو است در آن لذتی تو از او می‌بری و این چیز خیلی بزرگی است و بعد این‌طور امام تمام می‌کنند؛ فرمودند «وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِالله» این یعنی از خدا بگیر.

حضرات معصومین علیهم‌السلام به این حساس بودند که مبادا ما چیزی از همسرانمان ببینیم و بدمان بیاید و همین باعث سوء ولایت ما شود؛ لذا امام صادق فرمودند: «يسلم الرجل إذا دخل على أهله» مرد وقتی بر اهل‌وعیالش وارد می‌شود سلام کند. بعد فرمودند: «و ضرب بنعلیک» و کفش‌هایش را نیز به هم بزند «و یتنحنح» یک سرفه‌ای کند یا یک صدایی ایجاد کند؛ یعنی اطلاع دهد که من آمدم. غرض این است که امام این‌طور استدلال می‌فرماید: «لا یری شیئا یکرهه» برای این‌که یک‌وقتی یک‌چیزی را نبیند و بدش بیاید. پس یکی از کسانی که باید نسبت به او حُسن ولایت داشت، این است.

حُسن ولایت نسبت به فرزندان

از دیگر رعیت‌ها و زیردست‌ها فرزندان شما هستند. در مورد فرزند چه چیزی به‌عنوان حُسن ولایت صدق می‌کند؟ «و أمّا حَقُّ وَلَدِكَ فَأن تَعلَمَ أنَّهُ مِنكَ» اول نکته‌ای که امام سجاد می‌فرمایند این است که بدان بچه‌ات از تو و صلب تو است. بعد فرمودند: «و مُضافٌ إلَيكَ في عاجِلِ الدُّنيا بِخَيرِهِ و شرّه» و این را بدان اگر او به هر خیر و شری در این دنیا برسد، خیر و شرش به تو اضافه می‌شود. از همان اول امام سجاد علیه‌السلام چراغ را روشن می‌کند. این یعنی نسبت به این بچه بی‌تفاوت نباش.

«وأَنَّكَ مَسؤولٌ عَمّا وَليتَهُ» این را باید بدانی که مورد سوال واقع می‌شوی نسبت به ولایتی که به او داری. «مِن حُسنِ الأَدَبِ وَالدِّلالَةِ عَلى رَبِّهِ» فرمودند: یکی اینکه خوب ادبش کرده باشی و دوم او را در مسیر پروردگارش هدایت کنی و راهنما باشی. مسئولیت فرزند با پدر است و اگر پدر نباشد جد پدری است. پس اگر پدر بخواهد نسبت به فرزند حسن ولایت داشته باشد، باید ادب بیاموزد و او را به سمت خدا هدایت کند.

در دعای ۲۵ بند سوم فرمودند: «وَ اجْعَلْهُمْ أَبْرَاراً أَتْقِيَاءَ بُصَرَاءَ سَامِعِينَ مُطِيعِينَ لَكَ، وَ لِأَوْلِيَائِكَ مُحِبِّينَ مُنَاصِحِينَ، وَ لِجَمِيعِ أَعْدَائِكَ مُعَانِدِينَ وَ مُبْغِضِينَ، آمِينَ» کلمه آمین در دعا به معنای مُهر دعا است. در صحیفه به‌طورکلی سه یا چهار مرتبه واژه «آمین» آمده که یکی از آن‌ها اینجا است. خدایا فرزندانم را نیکوکار قرار بده (در رفتار هم باید طوری باشیم که فرزندان نیکوکاری را یاد بگیرند.) بعد فرمود فرزندان ما را با تقوا قرار بده. اهل بصیرت باشند (که در مورد بصیرت در عبارتِ «اللهم انی اعوذ بک من هیجان الحرص» مفصل صحبت شد.) فرزندان من را از کسانی قرار بده که گوش به حرف تو می‌کنند و اطاعت می‌کنند. نسبت به اولیا تو خیرخواه و مطیع‌اند و نسبت به دشمنان تو بغض دارند. کسانی که بحث اسلام رحمانی را مطرح می‌کنند، یک نگاهی به این قصه دارند. کجا همه خوب هستند؟! این نگاه‌های لیبرالی را باید کنار گذاشت و همه خوب نیستند و نسبت به بعضی‌ها باید بغض داشت. امام این را از خدا می‌خواهد «وَ لِجَمِيعِ أَعْدَائِكَ مُعَانِدِينَ وَ مُبْغِضِينَ» انسان باید نسبت به دشمن خدا معاند باشد و بغض داشته باشد. حضرت در چند خط بعد یعنی بند ۵ می‌فرماید: «وَ أَعِنِّي عَلَى تَرْبِيَتِهِمْ وَ تَأْدِيبِهِم وَ بِرِّهِمْ» خدایا در مسیر ادب کردنشان تو کمک کن (بالاخره پدر همه‌جا بالای سر بچه نیست.)

در نامۀ ۳۱ نهج‌البلاغه آمده است: «بَادَرْتُ بِوَصِيَّتِي إِلَيْكَ وَ أَوْرَدْتُ خِصَالًا مِنْهَا قَبْلَ أَنْ … یَسْبِقَنِي إِلَيْكَ بَعْضُ غَلَبَاتِ الْهَوَى وَ فِتَنِ الدُّنْيَا فَتَكُونَ كَالصَّعْبِ النَّفُورِ» پسرم قبل از این‌که هواهای نفسانی به سمت تو بیاید به‌گونه‌ای که تو مثل یک شتر چموش شوی، خودم زودتر یک‌چیزهایی را به تو تعلیم دادم. «وَ أَنْ أَبْتَدِئَكَ بِتَعْلِيمِ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ تَأْوِيلِهِ وَ شَرَائِعِ الْإِسْلَامِ وَ أَحْكَامِهِ وَ حَلَالِهِ وَ حَرَامِهِ» پدر این است. بعد فرمود: «لَا أُجَاوِزُ ذَلِكَ بِكَ إِلَى غَيْرِهِ» به خودم اجازه ندادم که غیر از این‌ها ابتدا چیز دیگری به تو یاد دهم.

طوری حسن ولایت داشته باش و طوری برخورد کن که بچه تو را دوست داشته باشد، وقتی تو را دوست داشته باشد اگر حرفی بزنی کاری نمی‌کند که حرفت زمین بماند.

حُسن ولایت نسبت به مملوکین

یکی دیگر از آن‌هایی که نباید در موردش سوء ولایت داشته باشید و امام از آن به خدا پناه می‌برد، بحث مملوکین است و چون غلام و کنیز به این معنا نیست، به آن نمی‌پردازیم.

فقط یک توجه باید بدهم؛ ما در جمعی هستیم که مافوق و مادون زیاد است. هرکدام از شماها یا مافوق کسی هستید و یا مادون کسی هستید، مواظب باشید سوء ولایت نداشته باشید.

مشکل ترک شکر چیست؟

عبارت بعدی می‌فرماید: «…وَ تَرْکِ الشُّکْرِ لِمَنِ اصْطَنَعَ الْعَارِفَةَ عِنْدَنَا» این عبارت حقیقتاً عبارت مهمی است. خدایا به تو پناه می‌برم از این‌که اگر کسی برای من کار خوبی کرده است، من شکرگزاری از او را ترک کنم. حالا یک کسی در حق من لطفی کرد، من باید از او تشکر کنم؟ وظیفه‌اش را انجام داده!

نکته اول این است که چرا امام از این قضیه به خدا پناه می‌برد؟ (مشکل کار کجا است؟) به دو مشکل آن توجه می‌دهیم که مشکلات دیگر هم به همین دو مورد بازمی‌گردد. اگر کسی در حق شما کار خیری کرد و شما به‌جای تشکر ناسپاسی کردید، این باعث می‌شود که طرف مقابل در حق نفر بعدی خیر انجام ندهد؛ یعنی شما راه خیر را می‌بندی.

امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «لَعَنَ اللّهُ قاطِعِي سَبيلِ المَعروفِ» خدا کسی که جلوی کار خیر را می‌گیرد، لعنت کند. او کیست؟ «و هُو الرجُلُ يُصنَعُ إلَيهِ المَعروفُ فَيَكفُرُهُ، فَيَمنَعُ صاحِبَهُ مِن أن يَصنَعَ ذلكَ إلى غَيرِهِ» او کسی است که من لعنتش کردم، کسی است که شخصی در مورد او کار خیری انجام می‌دهد اما ناسپاسی می‌کند و باعث می‌شود صاحب آن خیر مانع شود که خیر را برای شخص دیگری انجام دهد.

امام کاظم علیه‌السلام فرمودند: «المَعروفُ غُلٌّ» معروف یعنی وقتی که کسی در حق شما کار خوبی انجام داد، درواقع دست و پای شما را بست و غل و زنجیر کرد. چه کنیم که باز شود؟ «لا يَفُكُّهُ إلّامُكافَأةٌ أو شُكرٌ» این باز نمی‌شود مگر این‌که جزای کار خیرش را بدهید و یا شکر او را به‌جا بیاورید.

نکته بعدی امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «آیَهً فِی کِتَابِ اللَّهِ مُسَجَّلَهً» آیه‌ای در کتاب خدا وجود دارد که قطعی است «هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ» فرمودند: «جَرَتْ فِی الْمُؤْمِنِ وَ الْکَافِرِ وَ الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ» این آیه جریان دارد که آیا جزای نیکی جز نیکی است؟ چه در مورد مؤمن و چه در مورد کافر. چه در مورد انسان نیکوکار و چه بدکار. «فَعَلَیْهِ أَنْ یُکَافِئَ بِهِ» بر او است که جبران کند. بعد امام فرمودند: «وَ لَیْسَتِ الْمُکَافَأَهْ أَنْ تَصْنَعَ کَمَا صَنَعَ حَتَّی تَرَی فَضْلَکَ» مکافات آن نیست که هر کاری که او کرد تو هم مثل همان کار را انجام دهی مگر این‌که یک‌چیزی اضافه‌تر کنی. چرا؟ «فَإِنْ صَنَعْتَ کَمَا صَنَعَ فَلَهُ الْفَضْلُ بِالِابْتِدَاءِ» چون اگر به‌اندازه لطفش جبران کنی، بازهم فضل و برتری با او است چون اول او انجام داده است. حال مکافات چیست که امام کاظم فرمودند: «المَعروفُ غُلٌّ لا يَفُكُّهُ إلّامُكافَأةٌ أو شُكرٌ»؟ فرمودند: اگر برادر شما یک کار خوبی در حق شما انجام داد کافی است که برگردی و این‌طوری به او بگویی: «جزاک الله خیرا» خدا به تو جزای خیر دهد. اگر در آن جلسه نیست باید گفت: «جزاه الله خیرا» فرمود: «اگر این کار را انجام دهی جبران کردی» انسان لسان شکرگزاری داشته باشد.

مشکل دوم ترک شکر چیست؟ روایتی است که مرحوم کلینی در اصول کافی کتاب ایمان و کفر باب الشکر آخرین حدیث از امام سجاد علیه‌السلام نقل می‌کند: «اِنَّ اللّه َ يُحِبُّ كُلَّ قَلْبٍ حَزينٍ وَ يُحِبُّ كُلَّ عَبْدٍ شَكورٍ» خدا هر قلب محزونی را دوست دارد و هر بنده‌ای که زیاد شکر می‌کند را نیز خیلی دوست دارد. در ادامه می‌فرماید: «يقول الله تبارک‌وتعالی لعبد من عبيده يوم القيامة» روز قیامت خدا به بندگانش این‌طور خطاب می‌کند: «أشكرت فلانا؟» آیا نسبت به فلانی شکر کردی؟ «فيقول: بل شكرتك يا رب» می‌گوید: من تو را شکر کردم ای پروردگار «فيقول: لم تشكرني إذ لم تشكره» چون از او شکرگزاری نکردی از من نیز تشکر نکردی. بعد امام این‌طور فرمودند: «ثم قال: أشكركم لله أشكركم للناس» شاکرترین شما نسبت به خدا، شاکرترین شما نسبت به مردم است.

مشکل ترک شکر چیست؟

مشکل در آیۀ ۱۷ از سورۀ مبارکۀ اعراف آمده است: «ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَنْ شَمَائِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ» شیطان گفت کاری می‌کنم که این‌ها تو را شکر نکنند. اگر کسی در مورد من کاری خوبی کرد و شکرش نکردم، امام سجاد فرمود: درواقع شکر خدا را به‌جا نیاوردی. وقتی شکر خدا را به‌جا نیاوردم، دقیقاً همان چیزی می‌شود که شیطان خواسته است. هدف شیطان نیز همین بود. «وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ»

خدایا به محمد و آل محمد ما را بیامرز، پدر و مادر ما را بیامرز، خدایا به محمد و آل محمد ازآنچه که حجت بزرگوارت به تو پناه برده همۀ ما را پناه بده، خدایا عاقبت همه را ختم به خیر کن، خدایا به محمد و آل محمد فرزندان ما را نسل به نسل از بهترین‌های آقا امیرالمؤمنین علیه‌السلام قرار بده، خدایا امام امت و شهدا را غریق رحمت واسعۀ خودت قرار بده، آن‌ها را دعاگوی ما قرار بده، رهبر معظم انقلاب را در پناه خودت محافظت بفرما… .

والسلام علیکم و رحمت‌الله و برکاته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

question