استاد: حجت الاسلام محمدرضا اعوانی

بسم‌الله الرحمن الرحیم
در ضمن دعای هشتم صحیفۀ سجادیه، به این عبارت رسیدیم که «وَ سِنَةِ الْغَفْلَةِ» خدایا از سنه غفلت به تو پناه می‌برم.
«سنه» به معنای سست شدن بدن هر جانداری که در آستانه خواب است. (به آن سست شدن اوایل خواب سنه می‌گوید.) علامه طباطبایی در المیزان به این قضیه پرداخته‌اند. سنه را در عرف خودمان تحت عنوان چُرت می‌شناسیم؛ یعنی فرد که آرام‌آرام به خواب می‌رود و برای لحظه‌ای گوشش نمی‌شنود و… و لو یک‌لحظه که اصطلاحاً به آن چرت گفته می‌شود.
کلمه «غفلت» به لحاظ لغوی کما اینکه جناب فیومی در مصباح المنیر نقل کرده است، یعنی «غيبة الشيء عن بال الإنسان» اینکه آدم یک‌چیزی از ذهنش برود را غفلت می‌گویند یا بر آن چیزی که مضمون کلام جناب جوهری در صحاح اللغه است که از کتب خوب لغوی ما است، می‌فرماید: غفلت یعنی ترک یک‌چیزی از روی اهمال «مثلاً». حال این «اهمال» را بعضی از کتب لغوی آورده‌اند ولی خود ایشان ترک یک‌چیزی را غفلت نامیده است و نوعاً از سر اهمال و بی‌تفاوتی است. پس معنای غفلت هم مشخص شد.
مجموع این دو کلمه «سنه غفلت» یعنی اینکه انسان نسبت به یک امری غفلت کند، نسبت به او بی‌تفاوت باشد و ترکش کند و لو یک‌لحظه، این را آدم به خدا پناه می‌برد.
اگر ما اهمیت موضوع را بخواهیم درک کنیم، اولاً باید ببینیم که مصداق غفلت در خارج به زبان خدای متعال و حضرات معصومین چه بیانی شده است؟ آن زمان مشکل قضیه را متوجه می‌شویم. (که امام در مقام تعلیم دارد به خدا پناه می‌برد. چون ما قرار شد هرکدام از این عبارات را وقتی توضیح می‌دهیم، دو کار انجام دهیم. یک، چرا امام به خدا پناه می‌برد؟ تا در ما یک انرژی خاصی تولید شود و این زمانی خواهد بود که اهمیت موضوع و چرایی قضیه را درک کرده باشیم و دو، بعد از درک اهمیت موضوع، وظیفه چیست؟) وقتی در آیات قرآن کریم و کلام امام سجاد در صحیفه توجه می‌کنیم، امام علیه‌السلام و خدای متعال به سه چیز توجه دادند که به خدا پناه ببریم و نسبت به آن غفلت نداشته باشیم. (البته این سه مورد در طول هم است.)
اول چیزی که باید مورد توجه قرار داد، غفلت از قیامت است. خدای متعال در ابتدای سوره مبارکه انبیاء فرمود: «اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ» برای مردم حساب‌وکتاب‌هایشان نزدیک شده است. منظور قیامت است که ما معمولاً دور می‌بینیم اما خدای متعال می‌فرماید: «إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً وَ نَراهُ قَرِيباً» خدای متعال می‌پسندد که ما این نزدیک بودن را درک کنیم. به قول رسول بزرگوار اسلام «من مات فقد قامت قیامته» هر کس که از دنیا برود همان موقع قیامتش شروع می‌شود؛ یعنی حساب‌وکتاب شروع می‌شود. حال آن در ظرف برزخ است تا بعدش که قیامت خواهد بود. پس اینکه خدا فرمود: «اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ»، با این بیان نورانی پیامبر بزرگوارمان جدی است اما متأسفانه چه اتفاقی می‌افتد؟ «وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ» ما مردم نسبت به آن چیزی که حساب‌وکتابمان است، در غفلت هستیم و نسبت به آن رو برگردان هستیم؛ یعنی توجه به آن نداریم و گاهی بی‌تفاوت عبور می‌کنیم.
نمونه‌هایی از آن را در قرآن کریم می‌توانید ببینید؛ مثلاً آیه ۲۲ سوره ق که روز قیامت وقتی حساب‌وکتاب شروع می‌شود، خدای متعال به همین نفس رو می‌کند و این‌طور صحبت می‌کند «لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَذَا فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ» تو از یک چنین روزی که حساب‌وکتابت با این اوضاع پرداخته می‌شود و ریزبه‌ریز، در غفلت بودی یعنی توجه نداشتی و از سر سستی ترک کردی، خدای متعال فرمود: «فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ» امروز ما پرده‌ها را از جلوی چشمت کنار زدیم. «فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ» امروز نگاهت تیزبین شده است. مگر من در قرآن کریمی که نازل کردم، نگفتم آن روز وجود دارد و می‌آید؟ اما نگاهت نگاه واقع‌بینانه نبود و امروز چشمت تیزبین شده است. چون پرده‌ها را کنار زدم. بحث قیامت نکته خیلی مهمی است که غفلت از آن خسران آن روز را در پی دارد. در آیات قرآن کریم بحث‌های زیادی در مورد غفلت بیان شده است. مثلاً در آیه ۱۷۹ سوره اعراف، ۲۰۵ سوره اعراف و…
دومین نکته که نباید غفلت کنیم، غفلت از نعمات خدای متعال است. مثلاً وجود مبارک امام زین‌العابدین در دعای ۲۱ ام بند هشتم فرمودند «وَ لَا تَجْعَلْنِی نَاسِیاً لِذِکْرِکَ فِیمَا أَوْلَیْتَنِی، وَ لَا غَافِلًا لِإِحْسَانِکَ فِیمَا أَبْلَیْتَنِی» خدایا من را نسبت به یاد خودت نسبت به آن چیزهایی که به من عطا کردی، فراموش‌کار قرار نده و من نسبت به احسان خودت در آن چیزهایی که از سر احسانت به من بخشیدی، غافل قرارم نده؛ یعنی تو به من احسان کردی و من هم از باب «هل جزاء الاحسان الا الاحسان»، باید با احسان پاسخ دهم؛ اما اگر من نسبت به آن‌ها غافل باشم، مشکل است. خدایا من را این‌طور قرار نده. بیان شد که غفلت نسبت به احسان خدای متعال و نعماتی که به ما بخشیده است، درواقع منعم را فراموش می‌کنیم و وقتی از منعم غفلت کردیم، احساس دِین به او نمی‌کنیم اما اگر غافل نباشیم احساس دین می‌کنیم و دنبال این هستیم که چطور این دین را جبران کنیم. جبران که نخواهد شد اما چه باید کرد که احسان خدا را با احسان خدا جواب دهیم. در این صورت انسان در مسیر بندگی خدا قرار می‌گیرد. پس این «ولا غافل لاحسانک» دومین نکته‌ای بود که بیان شد.
سومین نکته، امام سجاد علیه‌السلام در دعای ۳۲ ام کتاب شریف صحیفۀ سجادیه بند ۱۸ ام «وَ لَسْتُ أَتَوَسَّلُ إِلَیک بِفَضْلِ نَافِلَةٍ مَعَ کثِیرِ مَا أَغْفَلْتُ مِنْ وَظَائِفِ فُرُوضِک، وَ تَعَدَّیتُ عَنْ مَقَامَاتِ حُدُودِک» خدایا من هیچ‌وقت نمی‌توانم با یک عمل مستحبی به تو قرب پیدا کنم درحالی‌که از واجبات زیادی غفلت کردم و حدود تو را در آن تجاوز کردم و انجام ندادم و تعدّی کردم. غفلت از واجب و حرام خدای متعال که می‌فرماید «مَعَ کثِیرِ مَا أَغْفَلْتُ مِنْ وَظَائِفِ فُرُوضِک»، چیزهایی را خدای متعال برای ما وظیفه کرده است که واجبات است؛ یعنی اینکه انسان نسبت به واجب و حرام خدا غفلت داشته باشد، از این هم به خدا پناه می‌برد. پس اگر در یک بیان کلی بخواهیم عرض کنیم که امام از چه چیزی به چه کسی پناه می‌برد، می‌گوییم از این سه مورد فوق به خدایی که می‌تواند کارهایی کند که من نسبت به این مسائل غافل نباشم. یک، یاد قیامت دو، غفلت از نعمات خدا و سه، غفلت از واجب و حرام خدای متعال. این‌ها آن نکات مهمی است که بیان شد و در طولِ هم قرار دارد. اگر در یک کلمه بخواهیم خلاصه کنیم، می‌شود غفلت از یاد خدا. چون انسان اگر یاد خدا باشد، به یاد قیامتش است. غفلت از نعمات خدا هم غفلت از خود خدا است. غفلت از واجبات هم غفلت از یاد خدا است. لذا امام صادق فرمودند: اینکه انسان خدا را به‌وقت آن چیزی که خدا به او امر کرده است، یاد کند، این را امام یاد خدا تلقی کرده است که از آن تعبیر به ذکر عملی می‌شود.
با این مقدمه چه باید کرد که این غفلت جبران شود؟ با این توضیحاتی که بیان شد، مشخص شد که چرا امام از سنه‌ی غفلت به خدا پناه می‌برد؟ یعنی امام کوچک‌ترین غفلت را برنمی‌تابد. حتی کوچک‌ترین غفلت از یاد خدا انسان را در وادی‌ای خواهد برد که افتادن در آن وادی باعث خسران و زیان می‌شود؛ یعنی کمِ آن‌هم مضر است. حال اینکه چه باید کنیم، چند نکته عرض خواهم کرد؛ اولاً به خطبه ۲۲۳ نهج‌البلاغه توجه می‌دهم. توصیه می‌کنم کل خطبه ۲۲۳ را بخوانید. بخشی از این خطبه می‌فرماید «فتَداوَ مِن داءِ الفَترَةِ في قَلِبكَ بِعَزيمَةٍ» آن مرض سستی دل را درمان کن «بِعَزيمَةٍ» اینکه به‌طورجدی تصمیم بگیری. ما گاهی منتظریم یک قرصی بخوریم و همه‌چیز درست شود! نه بلکه باید تصمیم گرفت. بعد فرمود «و مِن كَرَى الغَفلَةِ في ناظِرِكَ بِيَقظَةٍ» خواب غفلت دیده‌ات را به بیداری زنده کن. خدا را فرمان ببر «وَ كُنْ لِلَّهِ مُطِيعاً وَ بِذِكْرِهِ آنِساً» مطیع خدا باش و انس به ذکر خدای متعال داشته باش. چه باید کرد؟
یک، انسان تصمیم جدی بگیرد و زیر سایه آن تصمیم «بِذِكْرِهِ آنِساً» انس به ذکر خدا داشته باشد. گفته شد که آن سه موردی که شمرده شد غفلت از قیامت، غفلت از نعمات خدا و غفلت از واجبات الهی، همه در یک نگاه کلی غفلت از یاد خدا است. امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرماید «بِذِكْرِهِ آنِساً» به یاد خدا انس داشته باش. وقتی انسان این‌چنین باشد، خدا هم با او انس دارد. رسول گرامی اسلام از قول خدا فرمود: «أَنَا جَلِيسُ مَنْ ذَكَرَنِي» من هم‌نشین کسی هستم که من را ذکر کند. وقتی خدا ما را یاد کرد، دیگر نسبت به آن مسائل غفلت نخواهیم کرد. امیرالمؤمنین در خطبه ۸۳ نهج‌البلاغه فرمودند انسان ذی لبّ آن کسی است که «أَوْجَفَ الذِّكْرُ بِلِسَانِهِ» یاد خدا دائماً زبانش را تکان می‌دهد.
دو، انس با ذکر خدا؛ یک‌چیزهایی در زبان روایات به آن توجه داده شده است. به دو مورد از آن‌ها اشاره می‌کنیم. امام صادق علیه‌السلام بنا بر آنچه مرحوم علامه مجلسی در جلد ۷۸ بحار صفحه ۳۳۰ نقل کرده است، فرمودند: «مَنْ كَانَ مَعَهُ كَفَنُهُ فِي بَيْتِهِ لَمْ يُكْتَبْ مِنَ اَلْغَافِلِينَ» هر کس کفنش در خانه‌اش باشد، از غافلین نوشته نمی‌شود. کفن انسان را یاد چه چیزی می‌اندازد؟ یاد خدا و حاضر شدن در پیشگاه او و پرسش و پاسخ و…؛ در کتاب فضل القرآن اصول کافی باب ثواب قرائت قرآن حدیث پنجم این است که رسول گرامی اسلام فرمودند: «من قَرَأَ عَشْرَ آیاتٍ فی لَیْلَةٍ لَمْ یُکْتَبْ مِنَ الْغافِلینَ» کسی که در یک‌شبی ۱۰ آیه قرآن بخواند از غافلین شمرده نمی‌شود. چون آیات قرآن ذکر است.» إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» این یاد خدا است. یک بیان کلی هم امام صادق علیه‌السلام در حدیث عنوان بصری فرمود: «اني رجل مطلوب» من کسی هستم که حکومت دنبال من است و نظارت می‌کند و آمدوشد شما باعث شک آن‌ها می‌شود «وَمَعَ ذلِکَ لِی اَوْرادٌ فِی کُلِّ ساعَةٍ مِنْ آناءِ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ، فَلا تَشْغَلْنِی عَنْ وِرْدِی وَخُذْ عَنْ مالِکٍ» من در هر لحظه از شبانه‌روز برای خودم وِرد دارم (ورد به آن ذکری می‌گویند که وقت خاص داشته باشد.) تو در شبانه‌روز می‌آیی من را از آن ذکر خدای متعال مشغولم می‌کنی. «فَلا تَشْغَلْنِی عَنْ وِرْدِی» البته امام نمی‌خواست به او توجه کند بابت مشکلاتی که داشت، حضرت نکاتی را به ایشان فرمودند که حدیث مفصل است. غرض این بود که توجه دهم که امام ما در تمام ساعات شبانه‌روز برای یاد خدا برنامه‌ریزی دارد.
امیدواریم خدا به همه ما توفیق مرحمت کند و می‌خواهیم که ما را از سنه غفلت پناه دهد.
والسلام علیکم و رحمت‌الله و برکاته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

question