استاد: حجت الاسلام محمدرضا اعوانی
بسمالله الرحمن الرحیم
در ضمن دعای هشتم صحیفۀ سجادیه علیهالسلام به این عبارت رسیدیم که حضرت در مقام تعلیم از «وَ مُتَابَعَةِ الْهَوَی» به خدا پناه بردند. این مبحث در دو جلسۀ قبل صحبت شد که خدایا از هوای نفسم و اینکه از میل درونی خام صرفاً تبعیت کنم، به تو پناه میبرم. در این بحث، مطلبی پیش میآید که اگر دنبال نفس خودم حرکت نکردم و از میل درونی خودم تبعیت نکردم، کافی است؟ امام میفرماید این مهم و لازم است اما کافی نیست بلکه در این مسیر مواظب باش که خلاف هدایت هم عمل نکنی. امام که فرمودند: «وَ مُتَابَعَةِ الْهَوَی»، بلافاصله فرمودند: «وَ مُخَالَفَهِ الْهُدَی»
علت بیان این مقدمه این است که بدانیم؛ اولاً، هدایت چیست؟ (تا مشخص شود که اگر من تبعیت از هوا نکردم، از آنطرف باید مخالفت با هدایت هم نکنم. حال هدایت چیست که نباید با آن مخالفت کنم؟ که اگر مخالفت کنم، معلوم میشود که دنبال شخص دیگری راه افتادم؛ علی رغمی که تبعیت از هوای نفس خودم نکرده باشم.) هدایت را هم آیه ۷۳ سوره مبارکه آلعمران و هم آیه ۱۲۰ سوره مبارکه بقره تصریح دارد.
سوره مبارکه بقره: «قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى» منظور از هدایت، هدایت خدا است؛ نه این راهی که فلانی یا فلان مسلک و مسیری که آن آقا یا خانم نشان میدهد. اگر میخواهی به هدایت چنگ بزنی، آن هدایت منحصر به هدایت خدا است؛ یعنی تو تبعیت از هوا نکردی اما دنبال چه کسی راه افتادی؟ میفرماید: دنبال خدا حرکت کن. لذا آیه ۱۷۳ سوره آلعمران هم فرمود: «قُلْ إِنَّ الْهُدَى هُدَى اللَّهِ» هدایت خدا است که هدایت واقعی است. ازاینجا مشخص شد که منظور از «وَ مُخَالَفَهِ الْهُدَی» یعنی چه؟ یعنی مخالفت با آن راهی که خدا نشان میدهد.
سوال: خدا راه را چطور به ما نشان میدهد؟ اراده خدا بر این تعلق گرفته است افرادی را تربیت کند تا آنها واسطه نشان دادن این مسیر هدایت به ما شوند و آن حضرات انبیاء علیهمالسلام و الصلوه هستند. گل سرسبد انبیای عظام چه کسانی هستند؟ وجود مبارک پیغمبر خاتم حضرت محمد صلواتاللهعلیه هستند. این وجود مبارک حرفهای خدا را در کجا آورد؟ ایشان معجزهای را به نام قرآن کریم آورد. پس حرفهای خدای متعال یعنی هدایتی که خدای متعال به همه نشان داده است، در این قرآن کریم جمع شده است.
مبیّن این قرآن کیست؟ چه کسی باید این قرآن را توضیح دهد که دقیقاً یعنی چه؟ تبیین کند که اگر میگوید «أَقِيمُوا الصَّلاةَ»، چطور نماز بخوانم؟ حال بین ۳ و ۴ شک کردم چه کنم؟ «وَلِلَّهِ عَلَى النّاسِ حِجُّ البَيتِ مَنِ استَطاعَ إِلَيهِ سَبيلًا» بروید حج را بهجا بیاورید. چطور؟ این مبیّن میخواهد و مبین قرآن کریم، رسول خدا، امیرالمؤمنین و سایر حضرات معصومین هستند. پس مخالفت هدایت مشخص شد که یعنی چه؟ یعنی مخالفت با خدا در قرآن، با فرمایش رسول اسلام با عنوان مبیّن قرآن و با اوصیای طاهرینش از امیرالمؤمنین تا امام عصر علیهم الصلوه والسلام.
اگر هدایت اینها هستند، پس مخالفت با هدایت مشکلاتی در پی دارد. چون برای تبیین هرکدام از این عبارات در دعای هشت بیان شد که دو کار باید بکنیم:
یک. اول ببینیم مشکل قضیه کجا است که امام به خدا پناه میبرد تا آن پتانسیلی که باید در وجود ما ایجاد شود که هر طور شده این پناهندگی را از خدا حاصل کنیم.
دو. بعدازاین که اهمیت موضوع را متوجه شدیم و درک کردیم و دغدغهمند شدیم؛ حال چه کنیم؟
اما اینکه مشکل قضیه کجا است بیان خواهد شد. آیه ۱۲۳ سوره مبارکه طه این را فرمایش کرد: «فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَى» هر که از هدایت من تبعیت کند، نه گمراه میشود و نه بدبخت؛ یعنی هر که از هدایت خدا تبعیت نکند، هم «یضِلُّ» گمراه خواهد شد و هم «يَشْقَى» بدبخت. چون هدایت منحصر در هدایت خدا است کما اینکه در آیه ۷۳ سوره آلعمران بیان شد. پس مشکل قضیه این شد که اگر ما دنبال هدایت واقعی (هدایت خدا) نرویم، گمراه و بدبخت میشویم. لذا امیرالمؤمنین علیهالسلام در خطبه ۲۸ نهجالبلاغه فرمودند: «مَنْ لَا يَسْتَقِيمُ بِهِ الْهُدَى يَجُرُّ بِهِ الضَّلَالُ إِلَى الرَّدَى» هر کس که هدایت او را به سمت راه راست و مستقیم نیاورد (از هدایت تبعیت نکند و مخالفت کند.)، ضلالت و گمراهی حتماً او را به هلاکت و بیچارگی میکشاند. این فرمایش درواقع تبیین همان آیه ۱۲۳ سوره طه است. پس از هوای نفس تبعیت نکن و هر مرامی که میشنوی یا میبینی و آشنا میشوی را مواظب باش که با مرام و مسلک خدا در قرآن و حضرات معصومین بهعنوان مبیّنین قرآن مخالفت نکند و مابقی آزاد و طبق اختیار خودت باشد ولی هرجایی که با اینها مخالفت کرد، بدان اگر دنبالش راه افتادی، چه در مقام اعتقاد و باور و چه در مقام عمل زیر سایه آن باور، حتماً هم «یضِلُّ» خواهی شد و هم «يَشْقَى» و به قول آقا امیرالمؤمنین «يَجُرُّ بِهِ الضَّلَالُ إِلَى الرَّدَى» تو را به سمت هلاکت و پستی میکشاند.
به همین جهت وجود مبارک آقا امیرالمؤمنین علیهالسلام در کلمات قصار ۱۵۷ نهجالبلاغه فرمودند: «وَقَدْ هُدِيتُمْ إِنِ اهْتَدَيْتُمْ» شما هدایتشدهاید اگر دنبال این هدایت حرکت کنید. معنای این فرمایش امیرالمؤمنین یعنی اینکه اراده خدا بر این تعلقگرفته است که در مقام تکوین، شما هدایت شوید اما در مقام تشریع مواظب باشید خلاف این حرکت نکنید. فرمایش همین وجود مبارک یعنی آقا امیرالمؤمنین در مناجات شعبانیه نگاه کنید؛ «اِلهي لَوْ اَرَدتَ هُوانّي لَمْ تَهْدِني» ای اِله من اگر تو اراده کردی که من پست و ذلیل شوم که من را هدایت نمیکردی! یعنی اراده تکوینی خدا بر این تعلقگرفته است که من هدایت شوم؛ تأییدش این است که برای ما ارسال رُسُل کرد. «وَ أَعْلاَمَ الْقَاصِدِينَ إِلَيْكَ وَاضِحَةٌ» آنکسانی که تو را قصد کردند، راه واضح و روشن است. این وضوح را حضرات انبیاء نشان دادند. این رحمت و رأفت خدا را میرساند که ما را پسازاین که خلق کرد، رها نکند اما مشکل از طرف من است که علیرغم اینکه میبینم هدایت کجا است اما از آن مسیر تبعیت نمیکنم یا از هوای نفسم تبعیت میکنم و یا از راهی که دیگران به من نشان میدهند.
با این مقدمه مشخص شد که حال دقیقاً باید چه کرد. آنچه باید انجام داد دو مطلب است. یک. اول هدایت را بشناسیم یعنی با قرآن انس داشته باشیم؛ چون هدایت، قرآن کریم است. «قُلْ إِنَّ الْهُدَى هُدَى اللَّهِ» از آنطرف باید با فرمایش حضرات معصومین آشنا شویم که خواندن این صحیفه یعنی همین. همین مسائل شرعی که از رساله میخوانید یعنی همین. با قرآن که انس دارید یعنی همین. اگر ما با قرآن کریم انس داشته باشیم همهچیز درست میشود؛ یعنی چه؟
آقا امام کاظم علیهالسلام طبق نقل مرحوم کلینی در کافی شریف در کتاب عقل و جهل اصول کافی فرمودند شرط عمل به هر چیزی علمیت به آن است. اول باید بدانی خدا چه گفته است و بعد عمل کنی. پس با قرآن انس بگیرید. لذا امام صادق علیهالسلام بنا بر نقل مرحوم کلینی کافی شریف فرمودند: «القرآن عهد الله» قرآن عهد شما با خدا است. بالاخره من با خدا و خدا با من یک عهدنامهای امضا کردهایم خدا به من بهعنوان خدایی خودش تعهداتی داده است و من هم به خدا تعهداتی دادم. لذا فرمود: «الْقُرْآنُ عَهْدُ اللَّهِ إِلَی خَلْقِهِ فَقَدْ ینْبَغِی لِلْمَرْءِ الْمُسْلِمِ أَنْ ینْظُرَ فِی عَهْدِهِ وَ أَنْ یقْرَأَ مِنْهُ فِی کلِّ یوْمٍ خَمْسِینَ آیةً» این قرآن عهد خدا بر بندگانش است؛ بنابراین بر انسان مسلمان سزاوار است که هرروز در این عهدنامه نگاه کند و ۵۰ آیه بخواند که فراموش نکنم چه قول و قرارهایی گذاشتم و از آنطرف خدا این واسطه چه تعهداتی به من داده است و او گفته است که اگر این کار را بکنی من هم این کار را میکنم. پس گام اول این است که با قرآن کریم انس داشته باشیم.
این قرآن اگر کسی واقعاً دنبال راه باشد، راه را نشانش میدهد. دو آیه ۲۷ و ۲۸ سوره مبارکه تکویر فرمود: «إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ» این قرآن مایۀ ذکر و یاد (این یعنی مسیر را نشان میدهد) برای تمام عالم است؛ اما برای چه کسی؟ «لِمَنْ شَاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَسْتَقِيمَ» برای کسی که بخواهد در مسیر مستقیم و درست حرکت کند؛ بنابراین اگر ما بخواهیم دقیقاً قرآن آن جریانی است که ما را به این مسیر رهنمون میکند و البته عرض کردم قرآن مبیّن دارد و آن مبینین، پیغمبر اسلام و حضرات معصومین هستند. با فرمایشات این ذوات مقدسه هم انس بگیریم، همه آن اتفاقات خوبی که باید بیفتد، میافتد و انشاءالله ما را به رضا و خشنودی خدای متعال که رضوان او است به بهشت برین او رهنمون میکند.
به خواست و یاری خدای متعال بیشتر در این مورد صحبت خواهیم کرد. خدا به همه شما توفیق فهم بیشتر معارف اهلبیت را عنایت فرماید.
والسلام علیکم و رحمتالله و برکاته