استاد: حجت الاسلام محمدرضا اعوانی
بسمالله الرحمن الرحیم
بحث ما پیرامون دعای هشتم از صحیفۀ سجادیه بود. به عبارت «وَ إِلْحَاحِ الشَّهْوَةِ» رسیدیم و امام به ما یاد دادند تا با این عبارت به خدا پناه ببریم.
«وَ إِلْحَاحِ الشَّهْوَةِ» خدایا از سماجت شهوت به تو پناه میبرم. در لغت به زیادهروی و پافشاری در چیزی را «الحاح» میگویند. اگر انسان نسبت به چیزی زیادهروی کند، پافشاری کند و از حد طبیعی خودش بگذراند، به این «الحاح» میگویند.
اما در اینجا صحبت از پافشاری در شهوت است؛ به خواهش نفس شهوت میگویند؛ آن چیزی که انسان دلش میخواهد و طبع انسان آن را میپسندد، به آن شهوت میگویند.
ما در ضمن هرکدام از این عبارات که با خداوند صحبت میکردیم، به دو نکته توجه میدادیم؛ نکتۀ اول این بود که چرا امام به خدا پناه میبرد؟ اهمیت موضوع با جواب به این چرایی إن شاء الله باید فهمیده شود تا باانگیزۀ بالایی این پناهندگی را از خداوند بگیریم.
نکتۀ دوم این بود که چه کنیم تا این پناهندگی حاصل شود؟
مشکل «الحاح شهوت» یعنی انسان در آنچه دلش میخواهد و میپسندد زیادهروی کند، مشکلش این است که حقیقتاً انسان از راه رسیدن به خداوند محروم میشود.
برای اینکه این مطلب مشخص شود باید به فرازهایی از صحیفۀ سجادیه رجوع کنیم؛ قبلاً بیان شد که عبارات صحیفۀ سجادیه همدیگر را توضیح میدهند. گویا از امام سجاد سوال میشود: «مشکل الحاح شهوت چیست که باید به خدا پناه ببریم و این مانعی است از موانع رسیدن به خدا» امام در دعای ۵۲ که درواقع به ما آموزش میدهند، زیرا امام از این صفات به دور هستند، امام میفرمایند: «وَ شَهَوَاتِی حَرَمَتْنِی» شهوات من، من را محروم کرده است. اگر انسان دنبال شهوت باشد، به این معنا که الحاح داشته باشد، این شخص محروم میشود؛ یعنی از آن چیزهایی که باید به آنها برسد تا رشد و تکامل او صورت گیرد، محروم میشود. این نکتۀ بسیار مهمی است.
اما اینکه امام مشخصاً فرمودند: «وَ شَهَوَاتِی حَرَمَتْنِی» مصداق واقعی اینها چیست که امام به من آموزش میدهد تا به خدا اینگونه عرضه کنم؟ آیۀ ۱۴ سورۀ مبارکۀ آلعمران میفرماید: «زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ» برای مردم دوست داشتن و علاقۀ به شهوات زینت داده شده است. در حالت عادی شهوت موردپسند ما هست، اگر زینت هم داده شده باشد که کار حقیقتاً سخت میشود. حال این شهواتی که نوع مردم دوست دارند و به آن علاقهمند هستند چه چیزهایی است؟ «مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَٰلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا» آن چیزهایی که مورد علاقۀ مردم است و آنها را دوست دارند این موارد هستند: زنان، فرزندان، اموال زیاد که از طلا و نقره و اسبهای نشاندار و چهارپایان و مزارع؛ نکتۀ مهم این است که خداوند میفرماید: «اینها همگی کالای دنیا است» چرا خداوند متعال این حرف را زد؟ و چرا امام به این نکته توجه میدهد؟
ما برای زندگی در دنیا نیاز به یکسری لوازمی داریم، اما مشکل ازاینجا شروع میشود ما آخرِ آیۀ ۳۶ از سورۀ بقره را جدی نگرفتهایم! خداوند میفرماید: «وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِينٍ» برای شما در این زمین قرارگاه و وسیلۀ بهرهبرداری میباشد تا مدت معینی. اینکه اشاره دارد که تا مدت معینی است، یعنی اگر من اهل الحاح شهوت باشم و در آن چیزی که میل و نفس من میپسندد زیادهروی کنم، درواقع «إلی حین» را جدی نگرفتهام! خداوند این متاع را به ما داد، اما تا یک مدت معینی، اینکه اشاره دارد تا یک مدت معینی، یعنی زندگی دنیا وسیله است، هدف نیست؛ لذا اگر انسان اهل «الحاح شهوت» باشد، با توجه به اینکه خداوند میفرماید: «زنان، فرزندان، اموال زیاد که از طلا و نقره و اسبهای نشاندار و چهارپایان و مزارع همه متاع دنیا است»، پس مشکل «الحاح شهوت» این است که من روی متاع دنیا پافشاری میکنم؛ زیرا شما هرچقدر جلو بروی نفس سیر نمیشود. هرکدام از مواردی را که خداوند متعال نام برد را نگاه کنید، طبع آدمی نوعاً میپسندد.
یک موقع نیاز، نیاز واقعی انسان است ولی یکوقت نیازی کاذب است؛ نیاز کاذب یعنی اگر این نباشد من به مشکل برخورد نمیکنم؛ اما نیاز واقعی این است که اگر نباشد به مشکل برخورد میکنم؛ مثلاً ما برای امرارمعاش به پول نیاز داریم و اگر نباشد که نمیشود زندگی کرد، در مورد زن، فرزند دام و سایر موارد نیز همینگونه است، چون اینها نیز نیاز انسان است.
صحبت اصلی این است که خداوند متعال از همۀ این موارد تحت عنوان «متاع حیات دنیا» یاد میکند؛ پس وقتی از «متاع حیات دنیا» یاد کرد، به این معنی میشود که اگر انسان اهل «الحاح شهوت» بود، درواقع نسبت به کالای دنیا است که زیادهروی میکند.
اگر زیادهروی کند چه میشود؟ حضرت علی علیهالسلام در نهجالبلاغه فرمودند: «مَثَل دنيا و آخرت، مَثَل مشرق و مغرب است. هراندازه به يكى از آنها نزدیکتر شوى، از ديگرى دورتر میافتی» به یاری خداوند متعال ما بیشتر متوجه شدیم که حقیقتاً اینها موانع رسیدن به خداوند متعال است؛ بهاندازۀ نیاز باید استفاده کرد و مابقی کاذب است و اگر انسان به سمت آن برود سیر نمیشود؛ انسان هرچقدر به سمت این مواردی که خداوند در آیۀ ۱۴ از سورۀ مبارکۀ آلعمران بیان فرمود، هرچقدر جلو برود سیر نمیشود.
باید چه کرد تا این پناهندگی حاصل شود؟
ابتدا باید به دعای ۳۹ توجه کرد. امام علیهالسلام در بخشی از این دعا میفرمایند: «وَ اکسِرْ شَهْوَتِی عَنْ کلِّ مَحْرَمٍ» خدایا میل و شهوت من را از هر حرامی بازبدار.
پس نکتۀ اول این است که انسان چراغقرمزهای خداوند را رد نکند، خطور قرمز را رد نکند؛ خطوط قرمز چیست؟ حضرت اشاره دارند که اگر شهوت من به سمت حرام برود، من را محروم میکند. از چه چیزی من را محروم میکند؟ از اینکه به تو برسم. پس گام اول و مهم و زیربنایی این است که انسان خودش را از حرام بازبدارد و مراقب باشد به سمت حرام نرود. «وَ اکسِرْ شَهْوَتِی عَنْ کلِّ مَحْرَمٍ»
اگر انسان از هر حرامی شهوت خودش را بازداشت و به سمت آن نرفت، ایمان آرامآرام رشد میکند، زیرا به خاطر خداوند به سمت گناه نمیرود. من وقتی نفسم چیزی را دوست دارد ولی به آن سمت نمیروم دلیلش چیست؟ وقتی خداوند امر کرده نرو و من به خاطر خداوند جلوی شهوتم را میگیرم، ایمان رشد پیدا میکند و وقتی ایمان رشد پیدا کرد، انسان نسبت سایر چیزهایی که حرام نیستند، بهاندازۀ نیاز برخورد میکند؛ اینها همگی زیر سایۀ ایمان به یاری خداوند متعال اتفاق خواهد افتاد.
پس گام اول این است که ما شهوت را از هر حرامی به یاری خداوند متعال بازبداریم و به سمتش نرویم. اگر این اتفاق افتاد، ایمان رشد میکند و وقتی ایمان رشد کرد، انسان حتی در مباحها نیز میفهمد که چگونه برخورد کند و در چه اندازه و سطحی جلو رود.
در ادامۀ بیان راهکار عملی، نکتۀ مهم و جدی این است که امام سجاد علیهالسلام در ۲۵ از کتاب شریف صحیفۀ سجادیه وقتی به مناسبت در مورد شیطان صحبت میکنند، اینگونه میفرمایند: «إِنْ هَمَمْنَا بِفَاحِشَةٍ شَجَّعَنَا عَلَیهَا، وَ إِنْ هَمَمْنَا بِعَمَلٍ صَالِحٍ ثَبَّطَنَا عَنْهُ» خدایا شیطان اینگونه است که تا تصمیم میگیریم که کار زشتی انجام دهیم، ما را بر آن تشجیع میکند و اگر تصمیم بگیریم کار خوبی انجام دهیم، نسبت به آن کار ما را کُند میکند.
این مطالب را گفتم تا به این جمله برسیم، حضرت فرمودند: «یتَعَرَّضُ لَنَا بِالشَّهَوَاتِ» خدایا شیطان شهوات را مدام بر ما عرضه میکند. «یتَعَرَّضُ» فعل مضارع است و فعل مضارع دلالت بر استمرار دارد؛ یعنی شیطان ملعون مدام ـ تأکید بر مداومت دارم ـ شهوات را بر ما عرضه میکند. شهوات چه چیزهایی بودند که شیطان به ما عرضه میکند؟ همان موارد هستند که خداوند در آیۀ ۱۴ از سورۀ آلعمران بیان کرد: «مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ» شیطان مدام اینها را بر ما عرضه میکند.
سوال: شیطان دوست ما است یا دشمن ما؟ قبلاً خداوند در آیۀ ۶ سورۀ فاطر و البته در جایجای قرآن فرمود: «إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا» شیطان دشمن شما است پس شما او را دشمن بگیرید. پس اگر امام بهعنوان راهبلد میفرماید: «یتَعَرَّضُ لَنَا بِالشَّهَوَاتِ» درواقع این دشمن تو است که دارد این را به تو عرضه میکند.
من از خودم تعجب میکند که وقتی دشمن من این را به من عرضه میکند، چرا باید آن عرضه را پاسخ دهم و وقتی پاسخ دادم او را شاد کنم و خودم را دشمنشاد کنم؟ وقتی دشمنشاد شدم چطور میشود؟ پاسخ در آخر دعای ۱۰ از کتاب صحیفه آمده است: «اللَّهُمَّ إِنَّ الشَّیطَانَ قَدْ شَمِتَ بِنَا إِذْ شَایعْنَاهُ عَلَی مَعْصِیتِک» خدایا وقتی ما شیطان را در معصیت تو تبعیت میکنیم، او خوشحال میشود. «شماتت» یعنی «الفرح ببلیّة الغیر» یعنی به کسی یک گرفتاری برسد و دیگری خوشحالی کند! این یعنی شماتت.
عبارت امام سجاد علیهالسلام در آخر دعای ۱۰ میفرماید: «خدایا وقتی من شیطان را در معصیت تو تبعیت میکنم، یعنی اهل “الحاح شهوت” میشوم، چون شیطان است که ” یتَعَرَّضُ لَنَا بِالشَّهَوَاتِ” میکند، شیطان “قَدْ شَمِتَ بِنَا” خوشحالی میکند» چه کسی باعث شد من دشمنشاد شود؟ خودم.
حال که امام سجاد علیهالسلام به ما یاد دادند که شیطان مدام شهوات را به ما عرضه میکند، راهحل آن مشخص شد که چیست.
قبلاً روش مقابلۀ با شیطان را بیان کردیم؛ حضرت در دعای ۱۷ فرمودند: «اللَّهُمَّ اخْسَأْهُ عَنَّا بِعِبَادَتِكَ» خدایا شیطان را بهوسیلۀ اطاعت فرمان تو از ما دور کن.
بنابراین اگر قرار شد او شهوات را به من عرضه کند، من چطور او را دور کنم؟ با اطاعت و عبادت فرمان خداوند. «بِعِبَادَتِكَ» عبادت هم به معنای اطاعت است و هم به معنای عبادت، همین افعالی که ما انجام میدهیم و خدا را یاد میکنیم مثل نماز، روزه و سایر موارد.
نکتۀ بعدی که بخواهیم راهکار عملی ارائه دهیم، حضرت فرمودند اهل دعا باشیم؛ حضرت در دعای ۲۵ فرمودند: «اللَّهُمَّ فَاقْهَرْ سُلْطَانَهُ عَنَّا بِسُلْطَانِک» خدایا این سلطنت شیطان ـسلطنت شیطان یعنی همینکه مدام مشغول کار ما است و به چنین چیزهایی مشغول میکند ـ را از ما دور کن. چطور؟ «حَتَّی تَحْبِسَهُ عَنَّا بِکثْرَةِ الدُّعَاءِ لَک» شیطان را از ما دور کن، او را حبس کن، بهوسیلۀ اینکه ما زیاد تو را بخوانیم، اهل دعا باشیم. وقتی من اهل دعا شدم و خدا را زیاد خواندم، خب خدا را یاد کردم دیگر؛ وقتی خدا را یاد کردم، آیۀ ۱۵۲ از سورۀ مبارکۀ بقره به کمک ما میآید: «فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ» پس مرا یاد کنید تا شمارا یاد کنم. وقتی خداوند من را یاد کند، شیطان که شهوات را عرضه کند دیگر اثری ندارد؛ زیرا وقتی خداوند من را یاد میکند با رحمتش یاد میکند، إن شاء الله من را از چیزهایی که شیطان عرضه دارد حفظ میکند.
این راهکارها همگی در طول هم هستند، اما اگر بخواهم راهکار اساسی را با بیانی دیگر مطرح کنم، شمارا به آیۀ ۱۵ از سورۀ آلعمران توجه میدهم؛ بعدازاینکه در آیۀ ۱۴ بحث «زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ» را بیان کرد، آیۀ ۱۵ میفرماید: «قُلْ أَؤُنَبِّئُكُمْ بِخَيْرٍ مِنْ ذَٰلِكُمْ» ای پیغمبر ما، به مردم بگو: میخواهید به بهتر از اینها به شما خبر بدهم؟ منظور بهتر از «النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ» است که همگی «مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا» شدند؛ قرار شد که بهاندازۀ نیاز استفاده کنیم ولی گاهی اوقات الحاح شهوت صورت میگیرد و مشکلاتی را درست میکند، خداوند میفرماید: «میخواهید به بهتر از اینها شما ر ا آگاه کنم؟» «لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَأَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ» برای کسانی که پرهیزگاری پیشه کردهاند، (و از این سرمایهها، در راه مشروع و حق و عدالت، استفاده میکنند)، در نزد پروردگارشان (در جهان دیگر)، باغهایی است که نهرها از پایِ درختانش میگذرد؛ همیشه در آن خواهند بود؛ و همسرانی پاکیزه و خشنودی خداوند (نصیب آنهاست)؛ و خدا به (امورِ) بندگان، بیناست.
حداقل تقوا چیزی است که پیامبر اکرم فرمودند: «اِعْمَلْ بِفَرَائِضِ اَللَّهِ تَكُنْ أَتْقَى اَلنَّاسِ» واجبات خدا را انجام بده، باتقواترین مردم هستی.
پس برای کسانی که تقوا را رعایت کردند، واجب و حرام را جدی گرفتند، «عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ» نزد پروردگارشان بهشتهایی است که «تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ» از زیر آن نهرهایی جاری است، در آنجا همیشه جاودان هستند «خَالِدِينَ فِيهَا» همسران پاک و پاکیزه به آنها داده میشود «وَأَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ» اینها بهتر از دنیاییها است که بعضی از شما بیش از نیازتان به سمت آنها میروید، «وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ» خشنودی و رضایت خداوند خیلی نکتۀ مهمی است که از جانب خداوند به شما میرسد، «وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ» خداوند به حال بندگانش آگاه است؛ خوب میداند که چه کسی اهل اینها است و بهترین را انتخاب میکند و چه کسی فقط به الحاح شهوت میپردازد.
بنابراین مشخص شد که اگر ما واجبات و محرمات خدا را رعایت کنیم، إن شاء الله به یاری خداوند متعال اولاً به بهتر از آن چیزهایی که در آیه قبل فرمود دسترسی پیدا کردیم و چون زیر سایۀ واجبات و محرمات را رعایت کردن ایمان رشد پیدا میکند و درنتیجۀ آن انسان برای مباهات نیز حریم قائل میشود و از آنها نیز بهاندازۀ نیاز استفاده میکند و دنبال میرود.
امیدواریم خداوند متعال بهحق حضرت علی علیهالسلام و همۀ حضرات معصومین إن شاء الله کمکمان کند تا ما الحاح شهوت نداشته باشیم و درواقع این پناهندگی حاصل شود.
البته در این مورد بحثهای زیاد وجود دارد. در خطبۀ ۱۷۶ نهجالبلاغه نیز حضرت علی علیهالسلام نکات مهمی را دارند که با بیان همین مطلب شما مراجعه میفرمایید.
والسلام علیکم و رحمتالله و برکاته.