توحید در جهان‌بینی اسلامی

بسم الله الرحمن الرحیم

«ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمۡۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ خَٰلِقُ كُلِّ شَيۡءٖ فَٱعۡبُدُوهُۚ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ وَكِيلٞ»
این است خدا پروردگار شما. جز او معبودی نیست. آفریننده همه چیز است. پس تنها او را بپرستید و او کارساز هر چیز است.
در مورد این آیه در «تفسیر المیزان» بیان شده که جمله «خَٰلِقُ كُلِّ شَيۡءٖ» دلیل برای جمله «لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ» است و همین جملۀ «لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ» دلیل است برای «ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمۡۖ». توضیح مطلب اینکه:
خداوند خالق همه هستی است و جز او خالقی نداریم و وقتی خالقی جز او نباشد، پس در نتیجه معبود و الهی جز او نیز نخواهد بود. حال که معلوم شد معبودی جز خداوند نیست، پس در نتیجه پروردگاری جز او قابل تصور نیست. بعد از بیان این سه جمله که به‌‌هم‌‌پیوسته‌اند و هر یک، دلیل جمله قبل از خود است، فرعی را بر این‌‌ها بار می‌‌فرماید که «فَٱعۡبُدُوهُ»؛ یعنی وقتی مشخص شود که خالقی جز او نیست و معبودی جز او نیست و پروردگاری جز او نیست، چاره‌‌ای نمی‌ماند جز اختصاص عبادت برای او.
هم‌چنان‌که ایمان به هر اصل از افکار و اصول دینی، باید آگاهانه و همراه با تعهد باشد، ایمان به توحید نیز این‌گونه است؛ یعنی هم باید آگاهانه باشد و هم تعهدآور. توحید یعنی چه؟ توجید یعنی جهان دارای یک آفریننده و یک روح پاک است و فقط اوست که شایسته بندگی و اطاعت می باشد. جهان‌‌بینی چیست؟ سلسله افکاری که یک انسان یا یک مکتب وقتی در مورد طبیعت و ماوراء طبیعت می‌اندیشد، به دست می آورد، جهان‌‌بینی است.
وقتی به جهان نگاه می‌کنیم، پی می‌بریم که این نظم و عظمتی که در آن وجود دارد، خودبه‌‌خود به وجود نیامده و تصادفی نیست. در سراسر وجود، یک قدرت به نام خدا وجود دارد. غیرخدا همگی در طرف مقابل هستند. « اللَّهُ ُلَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ» این شعار اسلام و بلکه شعار همه ادیان الهی است. تمام تلاش مکاتب و ادیان این است که این شعار را در زمین و سرتاسر عالم پیاده کنند؛ یعنی هیچ موجودی شریک خدا نشود و مورد عبادت و پرستش قرار نگیرد و بشر از همه چیز آزاد باشد و فقط بندِ عبادت خدا را بر گردنش بیفکند. نظامِ متناسب برای انسان، نظامی است که اصل و همه چیز آن عبودیت خداست. چون آن کسی که انسان را آفریده و مربی آن بوده و از غرایز، احساسات، نقص‌‌ها، نیازها و کمبودهای آن آگاه است و از طرف دیگر نقاط قوتش و ذخیره‌‌های نهانش را می‌شناسد، آن‌گاه می‌تواند رشد کند و ثمر بدهد که در محیط اسلامی و الهی و توحیدی زیست کند. همه نظام‌های دیگر، غلط و نامناسب برای انسان است.
با این نوع بینش و نگاه به عالم، قلدرهای تاریخ و مالکان بزرگ و سلاطین عالم حق ندارند خود را تافته جدابافته بدانند و بقیه را مثل برده، اسیرِ قدرت و ثروت و مطیع فرمان خود بخواهند؛ چون همه ممکنات، تنها از یک مبدا و به دست یک قدرت آفریده شده و بنده و برده او هستند.
بشر آن روزی به سعادت می‌رسد که نظام توحیدیِ الهی را در پیرامون خود ببیند و در آن فضا زندگی کند. این شعار اسلام است و آیةالکرسی با این جمله آغاز می‌شود: «اللَّهُ ُلَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ»
«اللَّهُ ُ» هیچ معبودی جز او نیست. «الْحَيُّّ» زنده است. همه معبودهای دیگر مرده‌‌اند، اما آن معبودی که ما عبادتش می‌کنیم، زنده است و زنده خواهد بود و حیات محض دارد. «الْقَيُّومُ» همه چیز قائم به اوست و او قائم به ذات خود است؛ درحالی‌که بقیه معبودها این ویژگی را ندارند. چرا باید مردم بندگان یکدیگر باشند؟ صفات آن سلاطینی که مردم را بنده و برده خود قرار می‌دهند را با صفات خداوندمتعال مقایسه کنید تا بدانید که باید خدا را عبادت کرد و عبادت هرچیز غیر از خدا را باید کنار گذاشت.
ادامه آیةالکرسی ویژگی‌های دیگر این معبود هستی‌‌بخش را بیان می‌کند: «لَا تَأۡخُذُهُۥ سِنَةٞ وَلَا نَوۡمٞ»؛ یعنی غافل و بی‌‌توجه و درخواب نیست. سایر موجودات می‌خوابند و غافل می‌شوند؛ پس لایق بندگی و پرستش نیستند. بنده آن باش که خواب و غفلتی ندارد.
شأن این معبود چیست؟ «لَّهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ»؛ از آنِ اوست هرچه در آسمان و زمین است و حکومت و سلطنتش هم مال اوست. در دعای افتتاح می‌خوانیم: «وَلا مُنازِعَ لَهُ في اَمْرِهِ»؛ در مُلک خدا هیچ‌‌کس حق ستیزه کردن ندارد. اگر خداوند کسی را در جایی قرار داد و گفت: ‌‌ای بندگان من! سخن او را بشنوید و از او پیروی کنید، اگر خدا او را منصوب نکرده بود، این طاغوت است. طاغوت یعنی آن کسی که مقابل خداست و وسیله تعدّی است.
«مَن ذَا ٱلَّذِي يَشۡفَعُ عِندَهُۥٓ إِلَّا بِإِذۡنِهِۦۚ»؛ شفاعت انبیای عظام الهی و اولیا، بلکه صلحا و شهدا مانعی ندارد. شفاعت قیامت، مثل پارتی‌‌بازی در ادارات نیست؛ بلکه مثل توبه انسان، مثل دعاست. البته هرکسی نمی‌تواند این دعا را در حق دیگری انجام دهد. پس انبیا و اولیا شفاعت می‌کنند، اما این شفاعت جز به اذن خداوند متعال نیست. بندگان صالح و شایسته هم تا او اذن و اجازه ندهد، حق ندارند از کسی شفاعت کنند، و این قدرت قاهره این معبود را نشان می‌دهد.
«يَعۡلَمُ مَا بَيۡنَ أَيۡدِيهِمۡ وَمَا خَلۡفَهُمۡ». مخالفان توحید گمان نکنند که خدا هم مانند بقیه معارضین و دشمن‌‌های آنهاست که بشود سرشان کلاه گذاشت و توطئه چید؛ چون خدا از تمام نقشه‌‌های دشمنان آگاه است و به آنها احاطه دارد: «وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيۡءٖ مِّنۡ عِلۡمِهِۦٓ»؛ در حالی که دشمنان به دانش او احاطه ندارند و از نقشه‌‌های او آگاه نیستند: «إِلَّا بِمَا شَآءَۚ»؛ مگر آنچه خود او بخواهد. هر اندازه که خودش از دانش خود در اختیار بشر قرار بدهد، بشر می‌فهمد و می‌داند.
نشان دیگر قدرت این خداوند متعال و ربّ عالمیان چیست؟: « وَسِعَ كُرۡسِيُّهُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَۖ»؛ دست مقتدر او بر آسمان و زمین مسلط و قدت او در همه‌‌جا گسترده است: «وَلَا يَئُودُهُۥ حِفۡظُهُمَاۚ»؛ نگه‌‌‌داری آسمان و زمین، خداوند را خسته نمی‌کند. و اوست بلند و عظیم: «وَهُوَ ٱلۡعَلِيُّ ٱلۡعَظِيمُ».
دست‌‌های سیاست برای اینکه فکر انسان‌‌ها را و جامعه را از مسیرهای صحیح و اصلی منصرف کند، آنها را سرگرم می‌کند یا به شکم، یا به مسائل جنسی و غرایز حیوانی، یا به اختلافات فکری دروغین؛ اختلافات بی‌پایه و اساس؛ اختلاف برای مسائلی که معنایی ندارد. قرآن نمی‌خواهد این‌‌گونه مسائل کلامی در مورد خدا را در آیاتش بیاورد. آنچه قرآن بیان می‌کند، دانستنش برای جامعه مفید است و ندانستن آن، مضر.
انسان با این نگاه متوجه می‌شود که چرا آیةالکرسی این‌قدر از سوی ائمه بزرگوار؟عهم؟ مورد تأکید است. در منابع روایی،‌ برای این آیه، ویژگی‌ها و فضیلت‌های فراوانی گفته شده؛ ازجمله در بعضی روایات، این آیه برترین آیه قرآن شمرده شده است. خواندن این آیه همیشه و در همه حال، به‌‌ویژه پس از نماز، بعد از وضو، قبل از خواب، هنگام خروج از خانه، هنگام مواجهه با خطر و سختی و… توصیه شده است؛ چون این آیه، پرچم توحید و آموزش دهنده راه توحید به انسان‌‌های معتقد به اسلام است.
آیةالکرسی به‌‌‌طور خلاصه، رسواگرِ خداوندگاران زمین است؛ رسوا کننده مدعیان الوهیت. در واقع تحدّی می‌کند که هرکس این صفات را دارد، اعلام کند تا ما بنده او شویم! همه شما در زندگی غافل می‌شوید و خواب، شما را درمی‌رباید. زندگی‌‌تان محدود است و قیّوم و حیّ نیستید. دستی بر کیهان و دستی بر زمین ندارید. کرسی شما و قدرت و توان شما آسمان و زمین را قبضه نکرده است؛ پس ادعای الوهیت نکنید که شما شایسته بندگی و عبودیت نیستید، و فقط خداست که این شایستگی را دارد.

نام پژوهشگر: فرهاد نقدی

question