بسم الله الرحمن الرحیم
تعهدی در مقیاس تحقق اهداف انبیا
استاد سید علی خامنهای، مبارزی متفاوت با مبارزان دیگری است که رژیم پهلوی به خود دیده است. او بنا بر اعتراف خودش، از معدود افرادی در قبل از انقلاب بود که مبارزه را با روشنگری جمع کرده بود؛ دو بُعدی که در بسیاری از مبارزین انقلاب اسلامی وجود نداشت و یا مبارزینی بودند که به جهت ضعف بنیه علمی و معرفتی، گرفتار تحجر و ظاهرگرایی در مبارزه شده بودند یا عملا برای تحقق اهداف انقلاب در صحنه عینیت، حرکتی انجام نمیدادند و صرفا به دعوت اکتفا میکردند.[۱]
یکی از میدانهایی که مبارزه و دانش بههم گره خورده است، طرح ایشان در سلسلهدرسهای ماه رمضان ۱۳۵۳ در مسجد امام حسن مجتبی؟ع؟ مشهد است.
مسئله محوری ایشان در این کتاب، حرکت و قیام مردم برای تحقق اهداف عالیه اسلام است؛ قیامی متکی بر ایمان و عقیده. ایشان بنا دارد که جامعه اسلامی را با سرمایه اصلی انسان و جامعه مسلمانان یعنی ایمان بسازد.
به همین دلیل و به مثابه یک طبیب، تمامی امراضی را که سبب میشود ایمان، منجر به حرکت و قیام و عمل نشود، شناسایی کند و مخاطب خود را برحذر بدارد که گرفتار نام و ظاهر ایمان نشود.
استاد، یکی از آن امراض جدی و رایج در میان مسلمانان را جدایی ایمان از تعهدات عملی میداند؛ ایمانی که آن جوشوخروش را در وجود فرد و جامعه مؤمن ایجاد نمیکند، میخشکد و جریان عملی پیدا نمیکند.
ایشان همه تلاش علمیشان را بهکار میگیرند تا از همه معارف خرد و کلان اسلام، در این جهت استفاده کنند و مخاطب خود را لبریز از این باور گردانند که ای انسان مؤمن! اگر متعهد به ایمانت نشدی، در ایمانت شک کن.
لذا در قرآن میبینیم که دهها مورد ایمان در کنار اعمال صالح است که راهگشا میشود و منشأ توجهات و عنایات خاص خداوند میگردد:
«إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَوُاْ ٱلزَّكَوٰةَ لَهُمۡ أَجۡرُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ وَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ».[۲]
اگر جامعهای میخواهد دچار خوف و حزن نشود، یعنی دچار اختلال در محاسبه نگردد، باید به ایمان و لوازم عملی سهگانه مذکور در آیه پایبند باشد؛ چراکه «خوف» یعنی ترس از گذشته و «حزن» یعنی هراس از آینده، قدرت تصمیمگیری درست را از انسان میگیرد و او را دچار یک نگرانی دائم و عدم اطمینان میسازد. اگر فرد و جامعهای اهل ایمان و عمل صالح و اقامه و برپاداشتن نماز و دادن زکات شد، آنگاه علاوه بر ثواب و اجر اخروی نزد پرودگار، در همین دنیا، از خوف و حزن در امان خواهد ماند. روشن است که علاوه بر انجام اعمال صالحه که مطلق آمده است و همه افعال نیک را شامل میشود، اقامه نماز و ایتاء زکات به عنوان دو عنصر جامعهساز شاخص، یعنی اصلاح رابطه میان بنده و پروردگار در جایجای جامعه و اصلاح روابط اجتماعی میان انسانها، تخصیص به ذکر پیدا کردهاند.
ایمان در سراسر قرآن اگر با تعهداتش همراه گردد، آثار ویژه خود را در پی دارد؛ وگرنه نباید منتظر نتایج این باور قلبی، بدون جریان یافتن آن در رفتار انسانها بود:
«ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَلَمۡ يَلۡبِسُوٓاْ إِيمَٰنَهُم بِظُلۡمٍ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمُ ٱلۡأَمۡنُ وَهُم مُّهۡتَدُونَ»[۳]
استاد سید علی خامنهای ـ که به جرأت میتوان ایشان را فیلسوف و مفسر اجتماعی نامید ـ در تفسیر آیه فوق بهروشنی به این همراهی ایمان و عمل اشاره دارد و یکی از نویدهای ایمان را بشارت میدهد:
آن ایمانی که با ستمگری همراه است، امنیت برنمیدارد. آن ایمانی که تعهد در کنارش نیست، نصرت به مؤمن نمیدهد؛ پیروزیِ او را تضمین نمیکند؛ یاری خدا و یاری ذرات طبیعت و تکوین را برای او به ارمغان نمیآورد؛ خوشبختی و رستگاری دنیا و خلاصه یک کلام، بهشت دنیوی و اخروی را به او نمیدهد.[۴]
و چنین است که مؤمن در نگاه قرآن، دارای قدرتهای بینظیری است؛ نه از جنس قدرتهای مادی، بلکه نیروهایی که بر تمام عالم ماده احاطه دارند.
استاد خامنهای معتقدند: این نظریه را که ایمان قلبی برای سعادت انسان کفایت میکند و نیازی به عمل وجود ندارد، نظریهای از سوی دستهای خائن و مزدوران و دشمنان مسلمانان است که در طول تاریخ، آنقدر تبلیغ شده که عدهای سادهاندیش هم آن را باور کردند و ضربالمثل «دلت باید پاک باشد» را ناظر به همین تبلیغ مرموز میدانند؛ دعوت مسمومی که موافق طبیعت و غریزه راحتطلبی انسان هم هست. انسان دوست دارد بدون بها و بیزحمت وارد بهشت شود و اگر مبلّغی هم این مسئله را تبلیغ کند که ورود در بهشت، نیاز به تعهدات سنگین ایمانی ندارد، بیشک مورد استقبال قرار میگیرد.
اما یکی از آیات جالب توجه در این باره، در سوره مبارکه بقره آمده و سطح و گستره تعهد ایمانی را تا حد زیادی ارتقا میدهد:
«إِنَ الَّذينَ آمَنُوا وَ الَّذينَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا في سَبيلِ اللَّهِ أُولئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيم».[۵]
در این آیه کریمه، تعهد ایمانی را تا سرحد هجرت و جهاد در راه خدا بالا میبرد. در واقع تعهد اجتماعی ایمان، خود را در هجرت و جهاد در راه خدا نشان میدهد.
هجرت چیست؟ ممکن است کسی تصور کند که این مسئله، تنها در زمان پیامبر اکرم؟ص؟ موضوعیت دارد و امروز موضوعی به نام هجرت معنا و مفهوم ندارد؛ حال آنکه در همه زمانها آیات الهی جریان دارد؛ مثل جریان طلوع و غروب خورشید.[۶]
رهبر انقلاب مسئله هجرت را به گونهای که در همه زمانها معنا داشته باشد، اینطور توضیح میدهند:
مسئلۀ هجرت یکی از دنبالههای مسئلۀ ولایت است؛ برای خاطر اینکه اگر پذیرفتیم که میباید انسان همۀ نیروهایش، همۀ نشاطهای جسمی و فکری و روانی او، با ارادۀ ولی ِّالهی و «والی مِن قِبَلِ الله» بهکار بیفتد و خلاصه، انسان باید با جمیع عناصر وجودش بندۀ خدا باشد، نه بندۀ طاغوت؛ پس ناچار، این را هم باید قبول کنیم که اگر یک جایی وجود ما و هستی ما و همۀ نیروها و نشاطهای ما، تحت فرمانِ ولایت الهی نبود، بلکه تحت فرمان ولایت طاغوتی و شیطانی بود، تعهد الهی ما این است که ما خودمان را از قید و بند ولایت طاغوت رها کنیم، نجات بدهیم، آزاد کنیم و برویم تحت سایۀ پرمیمنت ولایتِ الله. خارج شدن از آن ولایت ظالم و وارد شدن به آن ولایت عادل، اسمش هجرت است.[۷]
هجرت با این معنایی که گفته شد، وقتی در کنار جهاد فیسبیلالله قرار میگیرد، معنایی خاص پیدا میکند.
جهاد هم در ادبیات قرآنی، به معنای قتال نیست؛ بلکه یکی از مصادیق جهاد است. جهاد یعنی نهایت تلاش ناظر به خنثی کردن هدف دشمن، که این میتواند جهاد نظامی، فرهنگی، اقتصادی، علمی یا سیاسی باشد. مجاهد فیسبیلالله باید بتواند زمین مبارزه را درست تشخیص بدهد؛ وگرنه بر هر فعالیتی، جهاد و مبارزه صدق نمیکند.
بنابر آیه فوق، هجرت و جهاد (مبارزه) از لوازم ایمان شمرده میشود و در صورت انضمام این سه به یکدیگر، میتوان به رحمت خدا امیدوار بود و این مسئله هم اینگونه تعلیل شده که خداوند، غفور و رحیم است. جالب آنکه مغفرت الهی، برخلاف تصور ما در ظرف حرکت و عمل، آن هم در حد هجرت و مبارزه، معنا پیدا میکند؛ برخلاف تصور اولیه که مغفرت را در صورت کوتاهی و معصیت معنا میکند.
در واقع، انسان مؤمن، وقتی در مقیاس تحقق اهداف عالیه نبوت قرار گرفت، ایمان خودش را نشان میدهد. آن اهداف چیست؟
رهبر انقلاب در فصل نبوت از کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» مفصل بحث میکنند که هدف بعثت برای رشد انسانها، از مسیر تحقق جامعه اسلامی میگذرد؛ نظام اجتماعی و حکومتیای که رشد انسانها را ساده و تضمینی میکند.
اکنون در این آیه، امید به رحمت الهی یعنی نزول برکات عامه الهی بر یک جامعه، منوط به ایمان و هجرت و مبارزه میشود؛ یعنی آحاد مردم جامعه اسلامی، وقتی همافق با نبی شدند و طرح امام را دانستند و طراحی دشمن را ملتفت بودند و بر این اساس، جامعه ایمانی را در برابر طاغوت شکل دادند، رحمت خدا یعنی همه نعمتهای الهی در این دنیا شامل آنها خواهد شد.
در مجموع، ایمان اگر تا سرحد تعهد اجتماعی، خود را امتداد داد و انسان مؤمن، متعهد به پیگیری اهداف مؤمنانه تا شکلگیری و رشد جامعه اسلامی شد، ایمان تماماً خود را بسط داده است.
اینچنین است که فرد مسلمان اگر نسبت به انقلاب اسلامی ـ که امروز به مرحله گذار از نظام اسلامی به دولت اسلامی رسیده است ـ بیتفاوت باشد و رسالت و هویت خود را در نسبت با این حقیقت تعریف نکند، باید در ایمان خود شک کند.
آن معنویت و دینداریای که بینسبت با حرکت انقلاب اسلامی خود را تعریف میکند، سرابی بیش نیست.
آن اسلامی که در آن هجرت و مبارزه یعنی هزینه دادن حداکثری برای تحقق اهداف نظام اسلامی وجود ندارد، اسلام آمریکایی است و سبب نجات ملت نمیشود، که هیچ، خود بالاترین مانع برای غایات بلند اسلامی شمرده میشود.
نام پژوهشگر: حسین کاظمزاده
[۱]. این مطلب را به شکل مفصل ایشان در کتاب «خون دلی که لعل شد» می، ص ۶۷ توضیح دادهاند.
[۲]. سوره بقره، آیه۲۷۷.
[۳]. سوره انعام، آیه۸۲.
[۴]. طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، جلسه چهارم، دسترسی در:
[۵]. سوره بقره، آیه۲۱۸.
[۶]. مضمون برخی از روایات ما دال بر اینکه احکام قرآن در تمام زمانها و مکانها جریان دارد.
[۷]. طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، جلسه بیستو هشتم، دسترسی در:
https://manviat.ir/about-the-velayat3