اصول و ارزش های اخلاقی، سیاسی، اجتماعی و عمومی انتخابات ۷

تبعیت کامل از دستورات رهبری

یکی از نعمتهای بزرگ الهی به ملت ایران تحقق و حاکمیت ولایت فقیه است. نعمتی که شیعیان و کل امت اسلامی بیش از هزار سال آرزوی آن را داشتند چرا که اشراف فقيه جامع الشرایط، عامل مصونیت جامعه و نظام از انواع آسیبها است. چنان که امام خمینی که فرمودند: من به همه ملت به همه قوای انتظامی اطمینان میدهم که امر دولت اسلامی اگر با نظارت فقیه و ولایت فقیه باشد، آسیبی بر این مملکت نخواهد وارد شد. شایسته است ملت مؤمن و انقلابی در مواجهه با آراء و رویکردهای متفاوت سیاسی در جریان عظیم انتخابات رهنمودهای ولی فقیه و رهبر فرزانه انقلاب را معیار سنجش راه صحیح قرار داده و به فرمان خداوند در قرآن نسبت به تبعیت از ولی امر عمل نمایند که فرمود: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا» ” اى اهل ایمان فرمان خدا و رسول و فرمانداران از طرف خدا و رسول را که از خود شما هستند اطاعت کنید پس اگر در چیزی کار به نزاع کشد آن را به حکم خدا و رسول بازگردانید اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید. این کار برای شما بهتر و خوش عاقبت تر خواهد بود.

مفهوم صحیح اعتقاد به لزوم تبعیت از ولی فقیه یعنی اینکه جاهایی که ولی فقیه جامعه تشخیص میدهد که من تشخیص دیگری دارم تعبداً تبعیت کنم و بگویم او بهتر از من میفهمد؛ در زمان امام علی عللسلام برخی شیعیان با ایشان همراهی میکردند و حضرت را دوست داشتند، اما جایی که خلاف عقیده آنان بود عمل نمی کردند، عبدالله بن عباس پسر عموی حضرت علی السلام شخصی دانشمند، اسلام شناس و علاقمند به حضرت بود وی گاهی با حضرت بحث می کرد و در مسائل اظهار نظر نموده و احیانا نظر حضرت را قبول نمیکرد حضرت با یک دستور و قانون کلی تکلیف او و دیگران را برای همیشه روشن کردند و به وی فرمودند: «وَ قَدْ أَشَارَ إِلَيْهِ فِي شَيْءٍ لَمْ يُوَافِقْ رَأْيَهُ : لَكَ أَنْ تُشير عَلَيَّ وَ أَرَى ، فَإِنْ عَصَيْتُكَ فَأَطِعْني ” امير المؤمنين السلام به عبد الله بن عباس در مورد رأی خود که موافق نظر ابن عباس نبود فرمود بر تو است که رأی خود را با من در میان بگذاری من در آن می نگرم، اگر نپذیرفتم باید تو از رأی من اطاعت کنی.

شیعیان و همین مؤمنانی که علی السلام را دوست داشتند اما برای عقل و رأی خود استقلال و ارزشی در برابر رأی حضرت قائل بودند در جریان جنگ صفین امام علی علسلام را به صلح مجبور کردند و حضرت را خانه نشین کردند همین شیعیان در جریان جنگ امام حسن علیه السلام با معاویه فرش را از زیر پای حضرت کشیدند و صلح را به حضرت تحمیل کردند. آنها شیعیانی بودند که منکر تبعیت مطلق از امام در عمل بودند.

خداوند در قرآن کریم قسم میخورد که اینگونه افراد ایمان قلبی لازم را ندارند. «فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجَاً مِّمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيماً”

نه چنین است؛ به پرودگارت سوگند که ایمان (واقعی) نمی آورند مگر زمانی که در مشاجرات و نزاعهای خود تو را داور قرار دهند، و در دل خود هیچ گونه احساس ناراحتی از قضاوت تو نداشته باشند (و در برابر داوری تو) کاملا تسلیم باشند.

question