تربیت انقلابی
من، پدران و مادران متوسّطی را میشناختم که طاقت همراهی کردن با احساس دینی جوان خودشان را نداشتند؛ حتّی گاهی از احساسات دینی و تعبّد و زهد و بیاعتنایی به دنیا و به خوراک و به آسایشی که در جوانانشان مشهود بود، پیش ما شکایت می کردند! آن پدران و مادران، با همان تربیت های غلط رشد کرده بودند، مسلمان هم بودند؛ امّا این جوشش ایمان اسلامی در آن ها نبود؛ ولی جوانشان تحت تأثیر تربیت انقلابی قرار گرفته بود؛ به همین خاطر بود که جوانان، خانوادهها را پشت سر خودشان می کشیدند؛ و این شد که آن قیام عظیم مردمی و آن حرکت بینظیر در عالم -یعنی انقلاب اسلامی ما- به رهبری امام و با پشتیبانی قاطبهی ملّت و با میدانداری جوانان به پیروزی رسید. این یک فتح بود؛ هم فتح میدان مبارزه با استکبار بود، و هم بالاتر از آن، فتح سرزمین دل جوانان بود؛ که این را اسلام و انقلاب و امام کرده بودند، و این فتحالفتوح بود. بزرگترین کار امام، ساختن جوانان بود.
بعد از آن هم در دوران جنگ، باز جوانان بودند که جنگ را با خسران دشمن تمام کردند. این شهدای جوان، این رزمندگان جوان، این دستاندرکاران جوان عرصههای جنگ، چیزی نیست که اهمیت نسل جوان را در حادثهی سرنوشتسازی مثل جنگ از نظر دور بدارد. این حادثه اتفاق افتاد، اما چشمهای طراحان استکبار جهانی همهی صحنه را دید و فهمید که جوان مؤمن در این کشور، زیر تربیت اسلام انقلابی، چه معجزهها می کند.۷۰/۸/۱۵