۲۹. واقعۀ عجیب! – آیات ۹ و ۱۰ انسان

ای نام تو بهترین سرآغاز            بی ‌نام تو، نامه کِی کنم باز؟

موضوع امروز ما کمی ترسناک است و درباره واقعۀ عجیبی سخن خواهیم؛ یعنی ضرورت ترس از آخرت!

یعنی موضوع امروز ما، ضرورت ترسیدن از آخرت است؟! آیا واقعاً باید از آخرت بترسیم؟! با اینکه این‌‌همه از خوبی‌‌‌های قیامت برایمان گفته‌‌‌اند، باز هم می‌گویید باید بترسیم؟! خب قشنگی‌‌‌هایی که از بهشت برایمان نقل شده را چه کنیم؟! در این جلسه می‌خواهیم به این سؤالات پاسخ بدهیم.

هرکس با جان و دل آماده شنیدن مباحث است، بلند صلوات بفرستد.
«ٱللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم»

همان‌‌‌طور که گفتیم، خدای متعال در قرآن به کرّات از خوبی‌‌‌ها و زیبایی‌‌‌های بهشت سخن گفته است. توصیف زیبایی‌‌‌ها و نعمات بهشتی مثل میوه‌ها، باغ‌‌ها، چشمه‌ساران، لباس‌های حریر و… را می‌‌‌توانیم در سه سوره الرحمن، واقعه و انسان به صورت مفصل و در برخی سوره‌‌‌های دیگر به صورت گذرا می‌خوانیم. در مقابل هم، آیات بسیاری را درباره صفات جهنم و جهنمی‌‌‌ها می‌بینیم. خداوند می‌فرماید:
«جهنم میعادگاه گناه‌کاران است و هفت در دارد».[۱]
«آتش جهنم، آتشی است که نه چیزی باقی می‌گذارد و نه چیزی را رها می‌سازد! پوست تن را به کلّی دگرگون می‌کند!».[۲]
«از آتشی بترسید که هیزم آن بدن‌های مردم گنه‌کار و سنگ‌هاست! و برای کافران آماده شده است».[۳]
«آتش برافروخته الهی است؛ آتشی که از دل‌ها سر برمی‌کشد!».[۴]

و بسیاری آیات دیگر که در توصیف جهنم آمده است. حالا باز سؤالمان را تکرار می‌کنیم:
چرا باید از قیامت بترسیم؟

ببینید دوستان، احتمالاً شنیده‌اید که می‌گویند «شیرینی زیاد، آدم را دلزده می‌کند!» وقتی مصرف شیرینی بالا می‌‌‌رود، ضرر و زیان را هم به دنبال خواهد داشت. گاهی کنار شیرینی، ترشی هم لازم است. تا حالا شربت سِکَنجَبین خورده‌اید؟! یکی از بهترین و دلچسب‌‌ترین و البته مفیدترین شربت‌‌ها، شربت سِکَنجَبین است.

شربت سکنجبین، محصولی از آب و عسل و مقداری سرکه است. وقتی عسل شیرین در کنار سرکه ترش قرار بگیرد و باهم ترکیب شوند، شربتی گوارا درست می‌شود. اگر آن سرکه نباشد، شیرینی زیاد عسل، انسان را دلزده می‌کند؛ اما وقتی مقداری ترشی و سرکه اضافه شد، قابل نوشیدن می‌شود.

شاید برخی افراد را دیده باشید که خداوند در نظر آن‌ها، به شیرینی عسل است و حتی شیرین‌‌تر از عسل! با چنین خدایی هر خبط و خطایی می‌شود کرد! با چنین خدایی هرجور می‌‌‌شود بود و هر کاری می‌توان کرد! به همین خاطر خیلی خطرناک است؛ چون به‌‌‌مرور، زدگی از دین را به همراه دارد. اما خدای واقعی که در قرآن معرفی می‌شود، این‌گونه نیست. خدای قرآن، اگر شیرین است، ترشرویی هم دارد. هم بشارت دارد و هم اِنذار. هم پاداش دارد و هم کیفر.

لذا حواسمان باشد که در کنار امید به خدای مهربان، ترس و نگرانی هم باید وجود داشته باشد تا مبادا خداوند در قیامت با ما ترشرویی کند. به همین خاطر در قرآن کریم از ترس از خداوند و اتفاقاتی که قرار است در قیامت رخ دهد، بسیار یاد می‌شود. مقام معظم رهبری(حفظه الله) درباره ترس از قیامت می‌‌‌فرمایند:

قرآن می‌فرماید: «کسانى که ایمان دارند، از قیامت بیمناکند.» قیامت حقیقتاً این‌گونه است. باید از قیامت ترسناک بود؛ باید قیامت را از یاد نبرد؛ این ضامن حفظ ماست. قیامت، روز عرضه‌شدن بر خداست… قیامت، روز بسته‌شدن زبان است. زبان، بسته مى‌شود، آن‌گاه باطن و ملکات و اعضا و جوارح انسان حرف مى‌زنند. اگر در دلمان حقد، حسد، بدبینى، بدخواهى، امراض گوناگون قلبى، کینه‌ورزى نسبت به صالحان و شوق و عشق نسبت به گناهان پنهان کرده باشیم، آنجا همه آشکار مى‌شود. قیامت، واقعۀ عجیبى است.[۵]

بی‌شک قیامت واقعۀ عجیبی است، تاجایی که بهترین مخلوقات عالم هستی، یعنی اهل‌بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) هم از آن بیمناکند. شاید بپرسید این حرف را از کجا می‌‌‌زنم؟ از آیات ۹ و ۱۰ سوره انسان. خداوند در این آیات می‌‌‌فرماید: «إِنَّمَا نُطۡعِمُكُمۡ لِوَجۡهِ ٱللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنكُمۡ جَزَآءٗ وَلَا شُكُورًا * إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوۡمًا عَبُوسٗا قَمۡطَرِيرٗا».

همان‌‌طور که می‌دانید، شأن نزول این آیات مربوط به خانه حضرت امیرالمؤمنین علی و حضرت زهرا(علیهما السلام) است. در تاریخ آمده است:

روزی امام حسن و امام حسين؟عهما؟ بيمار شدند. جدّ گرامی‌شان پيامبر خدا(صلی الله علیه) با برخی از بزرگان عرب از آن‌ها عيادت كردند و گفتند: «یا علی! اگر نذرى براى شفای فرزندانت نمايى، خداوند آن‌ها را شفا می‌دهد». حضرت علی و حضرت فاطمه؟عهما؟ و فضّه، خادمۀ آن‌ها نذر كردند که اگر خداى سبحان آن‌ها را شفا داد، سه روز روزه بگيرند.

وقتی خداوند آنها را شفا داد، همگی روزه گرفتند و امیرالمومنین(علیه السلام) به بازار رفتند و مقداری جو تهیه کردند و به حضرت زهرا؟عها؟ دادند و ایشان با یک‌‌سوم جوها پنج عدد نان پختند. وقت افطار شد و امیرالمومنین(علیه السلام) از مسجد آمدند و حضرت فاطمه؟عها؟ مقداری نمک و آب خالص و نان را سر سفره گذاشتند. در این هنگام صدای درب خانه آمد و فقیری از مسلمانان به در خانه آن حضرت آمد و تقاضا کرد به او کمک کنند. امیرالمومنین(علیه السلام) و بقیه اعضای خانه تمام افطارشان را به او بخشیدند وآن شب با آب افطار کردند. روز دوم فرا رسید. لحظه افطار شد و باز هم درِ خانه به صدا درآمد و این بار یتیمی بر درِ خانه ایستاده بود و تقاضای کمک می‌‌‌کرد. گفت: السلام علیکم یا اهل‌‌بیت محمد(صلی الله علیه). فرزند یکی از مسلمانان هستم که یتیم شده‌ام. از آنچه می‌‌‌خورید، به من نیز بدهید. این بار هم همگی غذای خود را بخشیدند. اما روز سوم هنگام افطار، اسیری از مشرکان بود که تقاضای کمک داشت. این بار سائل حتی مسلمان هم نبود، اما باز هم کسی از خانه اهل‌‌بیت پیامبر(صلی الله علیه) دست‌‌خالی نرفت.

پس از این ماجرا و بعد از سه روز گرسنگی و ایثار اهل‌‌بیت، وقتی پیامبر(صلی الله علیه) آنها را با این حال ضعف و گرسنگی مشاهده کرد، دست به دعا برداشت. در این هنگام بود که جبرئیل نازل شد و سوره «هل أتی» یا همان انسان یا دَهر را که در فضیلت اهل‌‌بیت(علیهم السلام) است، نازل کرد.[۶]

این از شأن نزول این سوره و این آیات.

اما برویم سراغ آیاتی که مدّ نظر امروز ماست؛ یعنی آیات ۹ و ۱۰.
خداوند در این آیات می‌‌‌فرماید: «إِنَّمَا نُطۡعِمُكُمۡ لِوَجۡهِ ٱللَّهِ»؛ اهل‌بیت می‌گویند: ما شما را به‌خاطر خدا اطعام می‌کنیم، «لَا نُرِيدُ مِنكُمۡ جَزَآءٗ وَلَا شُكُورًا»؛ و هیچ پاداش و تشکر و سپاسی از شما نمی‌خواهیم! «إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا»؛ ما از پروردگار خود مى‌ترسيم، «يَوۡمًا عَبُوسٗا قَمۡطَرِيرٗا»؛ در روزى كه آن روز، عبوس و سخت و هولناك است.

وقتی اهل‌بیت(علیهم السلام) با آن مقام والای معنوی‌شان، ‌چنین از آخرت بیمناکند، ما چه باید بگوییم؟! مجدداً سخن مقام معظم رهبری(حفظه الله) را تکرار ‌کنم: «بی‌‌شک قیامت واقعۀ عجیبی است». ما باید از قیامت و اتفاقاتی که در آن رقم می‌خورد بترسیم.

شاید کسی بپرسد که ترس از قیامت چه نتیجه‌‌‌ای برای ما می‌تواند داشته باشد؟

دوستان من، یکی از بهترین ثمرات و نتایج ترس از قیامت، صفت ارزشمند و دوست‌‌داشتنی اخلاص است. اخلاص، نتیجه ترس از قیامت است.

«اخلاص» انجام دادن عملی، تنها و تنها برای خداست. اخلاص یعنی پاک کردن نیّت از غیر خدا. در یک جمله: یعنی انجام هر عمل و عبادتی فقط و فقط برای خدا.

بحث اخلاص بسیار مهم و اساسی است، اما با توجه به کمبود وقت، یک حدیث قدسی برایتان می‌خوانم و یک روایت. اگر خداوند به ما توفیق داد و روزی دوباره با هم بودیم، مفصل درباره اخلاص صحبت خواهیم کرد.

خدای متعال در حدیثی قدسی می‌فرماید: «اَلاِخلاصُ سِرٌ مِن اَسرارِي»؛ اخلاص، رازى از رازهاى من است، «اِستَودَعتُهُ قَلبَ مَن اَحبَبتُ مِن عِباديِ»؛ آن را در دل هريك از بندگانم كه دوست داشته باشم، بـه وديعت می‌گذارم.[۷]

خوشا به حال کسی كه به اين مرتبه دست می‌یابد و به پالايش نيت خويش موفق می‌شود و بزرگ‌‌ترين نعمت خدا نصيبش می‌شود. امام صادق(علیه السلام) دراین‌باره می‌فرمایند: «ما أنعَمَ اللّهُ على عَبدٍ أجَلَّ مِن أن لا يَكونَ في قَلبِهِ مَع اللّهِ عَزَّ و جلَّ غَيرُهُ»؛[۸] یعنی برترين نعمت خداوند به بنده‌‌اش اين است كه در قلبش چيزي جز «خدا» نباشد؛ یعنی اخلاص و دیگر هیچ.

اگر بخواهیم مباحث امروز را در دو جمله خلاصه کنیم، می‌گوییم:
اولاً عقل می‌‌‌گوید که ما باید از قیامت بترسیم و ضرورت ترس از قیامت برای همه هست، حتی اهل‌بیت(علیهم السلام).
ثانیاً یکی از مهم‌‌ترین نتایج ترس از قیامت، داشتن اخلاص است.

بارالها! به حق اهل‌بیت و قرآن، توفیق انجام تمام اعمال را فقط برای خداوند، به ما عنایت بفرما؛ الهی آمین!
پروردگارا! به رهبر عزیزتر از جان ما، امام خامنه‌ای(حفظه الله) سلامتی و طول عمر باعزت عنایت بفرما؛ الهی آمین!

شادی دل خوبان عالم، مخصوصاً وجود نازنین کریمۀ اهل‌بیت، حضرت معصومه؟عها؟ بلند صلوات بفرستید.

«ٱللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم»


[۱]. حجر، آیه۴۳ و ۴۴.
[۲]. بقره، آیه۲۴.
[۳]. همان.
[۴]. همزه، آیه۶ و ۹.
[۵]. بيانات در دیدار با کارگزاران نظام، ۶/۸/۱۳۸۳، دسترسی در:
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3256.
[۶]. طبرسی، ترجمه تفسير مجمع‌‌البيان، ج‏۲۶، ص۱۴۲-۱۴۴.
[۷]. فیض کاشانی، محجةالبیضاء، ج۸، ص۱۲۸.
[۸]. ورّام ابن ابی‌فراس حلّی، تنبیه الخواطر (مجموعه ورّام)، ج۲، ص۱۰۸.