ضرورت آمادگی و مراقبه برای مرگ
آیه مورد بحث
«يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَلۡتَنظُرۡ نَفۡسٞ مَّا قَدَّمَتۡ لِغَدٖۖ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ خَبِيرُۢ بِمَا تَعۡمَلُونَ»
ای اهل ایمان! از خدا پروا کنید، و هرکسی باید با تأمل بنگرد که برای فردای خود چه چیزی پیش فرستاده است، و از خدا پروا کنید؛ یقیناً خدا به آنچه انجام میدهید، آگاه است. (سوره حشر، آیه ۱۸)
انگیزهسازی
هر تولیدکنندهای بعد از تولید خود، محصولش را بررسی میکند تا اگر عیبی دارد، آن عیب را برطرف کند و محصول بعدی بدون آن عیب باشد. اگر مورد غفلت بوده، محصول بعدی بدون غفلت باشد و اگر حُسنی دارد، آن حُسن در محصول بعدی او نیز وجود داشته باشد.
یک بازرسی و مراقبت هنگام تولید داریم و یک بازرسی و مراقبت پس از تولید. در علم امروزی به آن «فرایند کنترل کیفیت» میگویند.
اینکه قرآن از کل فرایند کنترل کیفیت، بر روی کنترل کیفیت محصول پس از تولید توجه میدهد، دلیل بر آن است که این قسمت، بزنگاه است و سبب زمین خوردن بسیاری از تولید کنندگان میشود و گمان میکنند که محصول خوبی تولید کردهاند، ولی خداوند آن محصول را رد میکند و آن محصول در نگاه سازندگانش زینت داده شده است.[۱]
پس در این قسمت از آیه میفرماید: بعد از اینکه دستورات الهی را انجام دادید، آن را رها نکنید؛ بلکه ساخته و تولید خود را بررسی کنید و بسنجید.
حضرت امام(ره) در سال ۱۳۶۳ نامهای به سید احمد آقا مینویسند که نامه مهمی است. ایشان در ابتدای نامه میفرمایند:
نامهاى است از پدرى پیر و فرسوده، که عمر خود را به مُشتى الفاظ و مفاهیم به پایان رسانده، و زندگى خویش را در لاک خویشتن تباه نموده، و اکنون نفسهاى آخرین را با تأسف از گذشته خود مى کشد، به فرزند جوانى که فرصت دارد تا چون عباداللَّه صالحین در فکر رهانیدن خود از تعلق به دنیا که دام ابلیس پلید است، باشد.
نکتهای که میخواهم از این نامه خدمت شما عرض کنم، این قسمت از نامه است که ایشان میفرمایند:
پسرم! سوره مبارکه حشر را مطالعه کن که گنجینههایى از معارف و تربیت در آن است و ارزش دارد که انسان یک عمر در آنها تفکر کند و از آنها به مدد الهى توشهها بردارد؛ خصوصاً آیات اواخر آن، از آنجا که فرماید: «يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَلۡتَنظُرۡ نَفۡسٞ مَّا قَدَّمَتۡ لِغَدٖۖ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ خَبِيرُۢ بِمَا تَعۡمَلُونَ»[۲]
حضرت امام(ره) در این نامه از کلّ آیات سوره حشر به این آیه که امروز مورد بحث ماست اشاره میکنند. در این آیه، ما دو دستور داریم: یک دستور اطاعت از فرامین الهی و دستور دوم دوباره نظر کردن به دستور انجام داده شده است تا اگر دچار عیب و نقصی است، آن نیز برطرف شود.[۳]
یکی از کسانی که در دوران معاصر بنابر فرموده رهبر معظم انقلاب؟حفظ؟ به این آیه عمل کرده بود، شهید سلیمانی(ره) است؛ کسی که در طول عمر خود به محصولات خود دقت داشت و آنها را مورد بررسی و سنجش قرار میداد.[۴]
انسان گاهی به عمل خود مینگرد و آن را اصلاح میکند و گاهی به نفس خود مینگرد و آن را اصلاح میکند. آنچه در آیه شریفه مورد تأکید است، توجه و نظر به نفس است. یعنی این عملی که من انجام دادم، چه تأثیری در نفس من داشت؟ چه صورت ملکوتیای درست کرد؟ نفس در اینجا همان باطن انسان است؛ همان باطن عالم است؛ همان باطنی که به عنوان برزخ در آن سیر خواهیم کرد و منازل را تا ملاقات خداوند با رنج و سختی طی خواهیم نمود: «يَٰٓأَيُّهَا
ٱلۡإِنسَٰنُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّكَ كَدۡحٗا فَمُلَٰقِيهِ».[۵] اگر کسی این نفس را توجه کرد و آن را اصلاح کرد، آنگاه خداوند آن نفس را میخرد: «إِنَّ ٱللَّهَ ٱشۡتَرَىٰ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ أَنفُسَهُمۡ».[۶] آنوقت خود این آدم ها میشوند درجه، نه اینکه برای آنها درجه باشد.[۷]
اگر در این نفس نظر شد و مورد محاسبه و مراقبه قرار گرفت، آنوقت خدا گوهر ذات او را قبول میکند.
وقتی انسانی خودش میشود درجه، روز شهادت او هم از ایاماللّه میشود که باید در آن روز مردم را به یاد خداوند و سنن الهی او انداخت.[۸]
هرکس خود را خوب میشناسد که الآن در چه حالتی است و به چه چیزی دل بسته است؛ چون محصول اعمال قبلی به صورت مَلکات فعلی ظهور کرده است. ممکن است تعداد کارهای گذشته یاد انسان نباشد؛ اما ملکات فعلی بهخوبی در یاد انسان هست. انسان الآن در چه حالتی است؟ به چه چیزی علاقهمند است؟ عُلقه فعلی او محصول اعمال قبلی اوست؛ پس به خوبی میتواند خود را بررسی کند.
یعنی گرایشهایی که الان در نفس و وجود ما فعال است، نتیجه اعمال قبلی ماست. ممکن است ما الآن ندانیم از اول عمرمان تاکنون چه تعداد روزه مستحبی یا روزه واجب گرفتهایم؟ ممکن است ندانیم چه تعداد رکعت نمار مستحبی یا واجب خواندهایم، یا چه مقدار انفاق کردهایم؟ شاید کمّیت و تعداد آنها را نتوانیم بررسی و محاسبه کنیم، ولی یک چیز را میتوانیم محاسبه کنیم و آن کیفیت آن اعمال است. یعنی آیا روزههایی که ما تابهحال گرفتهایم، کیفیت مطلوب و مورد نظر را داشته؟ زیارتهایی که رفتهایم، عزاداریهایی که تابهحال داشتهایم، کیفیت مطلوب و مورد پذیرش درگاه الهی را داشته است؟ نمازهای ما انفاقهای ما کیفیت مورد قبول درگاه حق را داشته است؟
برای اینکه بدانیم اعمال و عبادات ما چه کیفیتی داشته و آیا مورد پذیرش واقع شده یا نه، به ما دسترسیای دادهاند تا از این طریق مطلع شویم. آن دسترسی از طریق نگاه به نفس است؛ یعنی با نظر کردن و بررسی دقیق نفس، انسان متوجه کیفیت اعمالی که تابهحال انجام داده است، میشود. نهتنها میتواند کیفیت عبادات خود را در نفس ببیند، بلکه کیفیت گناهان و معصیتهای خود را نیز در نفس میتواند ببیند که گناهان چه زشتیها و مفاسدی در در این عالم هستی بهپا کردهاند؛ به این دلیل که اگر «ما»ی در عبارت «وَلۡتَنظُرۡ نَفۡسٞ مَّا قَدَّمَتۡ لِغَدٖ» را به عنوان «ما»ی موصوله بگیریم، اطلاق آن شامل عبادت و معصیت میشود؛ یعنی همه آنچه انجام دادهای، الآن در نفس با کیفیتش موجود است و میتوانی محصول و نتیجهٔ کارهایت را ارزیابی کنی!
منظور این «ما»ی موصوله این نیست که خاطراتت را به یاد بیاور و آنها را بررسی کن که بگوییم یادم میآید یا یادمان نمیآید؛ بلکه منظور، بررسی درجات روحی خود شخص است که الآن در آن حضور دارد. تشریح و توضیح این مسئله با آیه ۱۰۵ سوره مبارکه مائده است که میفرماید: «يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ عَلَيۡكُمۡ أَنفُسَكُمۡۖ لَا يَضُرُّكُم مَّن ضَلَّ إِذَا ٱهۡتَدَيۡتُمۡۚ إِلَى ٱللَّهِ مَرۡجِعُكُمۡ جَمِيعٗا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ»؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد! مراقب خويشتن باشيد! مبادا پس از آنكه راه يافتهايد، كسانى كه گمراه شدهاند به شما زيانى برسانند (گمراهتان كنند). بازگشت شما و آنان همگى به سوى خداست. آنگاه شما و آنان را از حقيقت فرجام آنچه مىكرديد، آگاه خواهد ساخت.[۹]
«عَلَيۡكُمۡ أَنفُسَكُمۡ» در این آیه به دو معناست:
یک: اصلاح خودتان به صورت فردی؛
دو: اصلاح خودتان، یعنی اصلاح یکدیگر به صورت اجتماعی؛ چون بنابر نظر علامه(ره) یکی از معانی نفس در اینجا نفس اجتماعی است، نه صرف نفس فردی.[۱۰] قرآن از جامعهٴ اسلامی به عنوان «أنفس» و «نفوس» تعبیر میکند؛ چون اینها یک واقعیّتاند. میفرماید خودتان را اصلاح کنید؛ یعنی به منزلهٴ نفس یکدیگرید «عَلَيۡكُمۡ أَنفُسَكُمۡ»؛ یعنی به فکر اصلاح خودتان باشید؛ جامعهتان را اصلاح کنید، و این تفسیر اجتماعی این آیه است.
البته انسان تا به «عَلَيۡكُمۡ أَنفُسَكُمۡ» در حیطه فردی عمل نکند، نمیتواند در حیطه اجتماعی موفق باشد. لازمه موفقیت انسان در حیطه اجتماع و مبارزه با مستکبرین، پیروزی در حیطهٔ شخصی و فردی است.
یکی از روشهای قرآنی محاسبه نفس برای اینکه از وضعیت آن خبردار شویم «تمنای مرگ» است. این روش در محاسبه نفس بسیار مهم است؛ چون این نفس بسیار پیچیده و قوی عمل میکند. بنابر فرموده قرآن: تسویلگریها دارد «سَوَّلَتۡ لَكُمۡ أَنفُسُكُمۡ أَمۡرٗاۖ»؛[۱۱] کارها را برای انسان آراسته میگرداند و انسان را به آنها وسوسه میکند؛ به صورتی که دچار واقعپنداری میشود. نفسی که رفتارهای فسادانگیز انسان را برای انسان زیبا نشان میدهد، به صورتی که انسان مدعی اصلاح و درستی میشود. «وَإِذَا قِيلَ لَهُمۡ لَا تُفۡسِدُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ قَالُوٓاْ إِنَّمَا نَحۡنُ مُصۡلِحُونَ»؛ [۱۲] و چون به آنان گفته شود: در زمين فساد نكنيد، گويند: جز اين نيست كه ما اصلاحگريم![۱۳]
برای چنین نفسی، با بازیگریهای پیچیدهاش یکی از راههایی که آن را هنگام محاسبه در تنگنا قرار میدهد تا معلوم شود چه کرده است، تمنا و آرزوی مرگ است؛ چنانکه خداوند در قرآن دو بار بر این روش تصریح کرده است: یک بار در سوره بقره و یک بار در سوره جمعه.
«قُلۡ إِن كَانَتۡ لَكُمُ ٱلدَّارُ ٱلۡأٓخِرَةُ عِندَ ٱللَّهِ خَالِصَةٗ مِّن دُونِ ٱلنَّاسِ فَتَمَنَّوُاْ ٱلۡمَوۡتَ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ»[۱۴]
«قُلۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ هَادُوٓاْ إِن زَعَمۡتُمۡ أَنَّكُمۡ أَوۡلِيَآءُ لِلَّهِ مِن دُونِ ٱلنَّاسِ فَتَمَنَّوُاْ ٱلۡمَوۡتَ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ» [۱۵]
در هر دو آیه، خطاب به یهود و هر کسی که مدعی ستایش خود است گفته شده: اگر فکر میکنید که باطن را آباد کردهاید و اولیای الهی هستید، پس آرزوی مرگ کنید! آرزوی رفتن از این دنیا داشته باشید! آرزوی حیات در باطن داشته باشید! سبک زندگی شما به گونهای باشد که حکایت از آمادگی شما برای رفتن باشد.
در روایتی بلند و زیبا از حضرت امیر(علیه السلام) آمده است: «بسا غافلى كه جامه میبافد تا بپوشد و آن جامه كفن اوست، و خانه میسازد تا مسكن گيرد و آنجا گور اوست». به ایشان عرض شد: آمادگى براى مرگ چيست؟ فرمود: «اداى واجبات و كناره كردن از حرامها و بهدست آوردن مكارم. سپس باكى نباشد كه مرگ بر او آيد، يا او به مرگ گرايد. به خدا باك ندارد پسر ابىطالب كه بر مرگ افتد يا مرگش درگيرد».[۱۶]
اميرالمؤمنين(علیه السلام) در يكى از خطبههايش فرمود:
«ای مردم! بهراستى دنيا خانه نيستى و آخرت خانه زيستى است. از گذرگاه خود توشه گيريد براى قرارگاه خويش، و پرده خود را نزد كسى كه راز شما را نمیداند، ندريد. دلهاى خود را از دنيا بيرون كنيد، پيش از آنكه تنهاى شما را بيرون برند. در دنيا زنده شديد و براى آخرت آفريده شديد. دنيا چون زهر است. كسى آن را بخورد كه نشناسد. بنده كه مرد، فرشتگان گويند چه پيش داشت و مردم گويند چه بر جا گذاشت؟ برگ عيشى پيش فرستيد كه از آنِ شماست، و پسانداز نكنيد كه بر زيان شماست. محروم كسى است كه از بهره مالش محروم باشد و رشك بر آن برند كه ميزانش از صدقات و خيرات سنگين است، و در بهشت بستر خود گسترده داشته و راه صراط خود را شسته كرده».[۱۷]
خیلیها در جمهوری اسلامی کارهایی انجام دادهاند، اما خداوند چرا از حاجقاسم نفْسش را خرید؟ برای اینکه او آرزوی شهادت و رفتن از این دنیا را داشت.[۱۸] پس معلوم میشود که ایشان از دسته نوادر بودند که به کیفیت عمل هم نظر میکردند و اهل محاسبه و مراقبه بودند؛ یعنی اینطور نبود که بیگُدار به آب بزند و کار بیحساب انجام دهد؛ بلکه هر عمل را بعد از انجام آن میسنجید. به همین دلیل است که در بین مسئولین و خدمتگذاران به انقلاب اسلامی، مانند حاجقاسم کم دارم و اینها مصداق «وَلۡتَنظُرۡ نَفۡسٌ» (با تنوین) هستند. تنوین در کلمه «نفسٌ»، یعنی نادرند!
همانطور که عرض شد، این «وَلۡتَنظُرۡ نَفۡسٞ مَّا قَدَّمَتۡ لِغَدٖ» یک بُعد اجتماعی هم دارد. اینکه در روایات اینقدر توجه به محاسبهٔ نفس به معنای فردی داده شده[۱۹] به این معنا نیست که صرف محاسبهٔ نفس فردی هدف باشد؛ بلکه محاسبهٔ نفس فردی مقدمهای برای محاسبه و مراقبه نفس اجتماعی است.
مراقبت از یکدیگر یکی از دستورات این آیه است که در جای خود نیاز به توضیح دارد؛ ولی کوتاه عرض میکنم که یکی از تهدیدات جامعه اسلامی، نفاق است که در همین آیه از سوره حشر، یکی از درمانهای نفاق آمده است.
لزوماً همیشه اینگونه نیست که منافق با حالت دورویی و کفر اولیه تظاهر به ایمان کند؛ بلکه بسیار اتفاق میافتد برخی افراد ابتدا مؤمن بودند، ولی به سبب عدم مراقبت از نفس، به نفاق دچار شدند؛ چنانکه در آیه ۳ سوره منافقون به این مسئله اشاره شده است: «بِأَنَّهُمۡ ءَامَنُواْ ثُمَّ كَفَرُواْ». این منافقین فعلی، اول منافق نبودند؛ بلکه در ابتدای کار واقعاً ایمان آورده بودند؛ ولی به سبب عدم مراقبه و محاسبه، آلوده به دنیا شدند و بهتدریج کفر و نفاق در اثر سبک زندگی دنیایی در آنها پدید آمد. این آیه میخواهد این تذکر را بدهد که ای مؤمنین! باید مراقب خود و یکدیگر باشید؛ چرا که خودفراموشی یا فراموشی یکدیگر سبب فراموشی خدا میشود.[۲۰]
یک انقلابی هم باید مانند یک فرد مراقب خود باشد و دچار خودفراموشی نشود. آرمانهایش را به تاریخ نسپارد و نگوید آن آرمانها شعارهای دهه شصت بود! نباید دچار یکدیگر فراموشی شود و دست از جهاد تبیین بردارد.
یک ملت و تمدن نباید در مقابل تمدن بیگانه دچار خودفراموشی بشود و گذشته خود را فراموش کند.
ای کسانی که انقلاب اسلامی را قبول کردید و مؤمن به آن شدید! فکر نکنید کار تمام شد؛ بلکه باید تقوا داشته باشید و بعد از تقوا نظر کنید که برای فردای این انقلاب و نسل بعدی، چه چیزی فرستادهاید؟
اینها همه ابعاد اجتماعی این آیه است که جای بحث فراوان دارد.
[۱]. «زُيِّنَ لِلْكافِرينَ مَا كانُوا يَعْمَلُون» (انعام، آیه ۱۲۲) و «وَ إِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ» (انفال آیه ۴۸).
[۲]. صحیفه امام(ره)، ج ۱۸، ص۵۱۰-۵۲۱.
[۳]. طباطبائی، الميزان في تفسير القرآن، ج۱۹، ص۲۱۸.
[۴]. «آن مردی که میرود جلوی دشمن و واهمه نمیکند و در همه میدانها نه خستگی میفهمد، نه سرما میفهمد، نه گرما میفهمد، این اگر چنانچه در درون خودش در آن جهاد اکبر پیروز نشده بود، اینجور نمیتوانست جلوی دشمن برود». بیانات در منزل شهید سلیمانی، ۱۳/۱۰/۱۳۹۸، دسترسی در:
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=44574
[۵]. سوره انشقاق، آیه۶.
[۶]. سوره توبه، آیه۱۱۱.
[۷]. دو گونه تعبیر در آیات قرآن برای اهل بهشت آمده: گاهی میفرماید: برای آنها درجاتی است «لَهُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ» (انفال، آیه۴) و گاهی میفرماید: «هُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ اللَّه» (آلعمران، آیه۱۶۳.
[۸]. «وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّه» (ابراهیم، آیه۵) یوماللّه یعنی چه؟ یعنی آن روزی که دست قدرت خدا را انسان در حوادث مشاهده میکند؛ آن روزی که دهها میلیون در ایران و صدهاهزار در عراق و بعضی کشورهای دیگر به پاس خونِ فرمانده سپاه قدس به خیابانها آمدند و بزرگترین بدرقه جهان را شکل دادند. این یکی از ایّامالله است. بیانات در خطبههای نماز جمعه ، ۲۷/۱۰/۱۳۹۸، دسترسی در:
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=44695
[۹]. ترجمه صفوی.
[۱۰]. ر.ک: الميزان في تفسير القرآن، ج۶، ص۱۶۲.
[۱۱]. سوره یوسف، آیه۱۸.
[۱۲]. سوره بقره، آیه۱۱.
[۱۳]. ترجمه صفوی.
[۱۴]. سوره بقره، آیه ۹۴.
[۱۵]. سوره جمعة، آیه۶.
[۱۶]. قَالَ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ(علیه السلام): «كَمْ مِنْ غَافِلٍ يَنْسَجُ ثَوْباً لِيَلْبَسَهُ وَ إِنَّمَا هُوَ كَفَنُهُ وَ يَبْنِي بَيْتاً لِيَسْكُنَهُ وَ إِنَّمَا هُوَ مَوْضِعُ قَبْرِهِ. وَ قِيلَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع مَا الِاسْتِعْدَادُ لِلْمَوْتِ قَالَ أَدَاءُ الْفَرَائِضِ وَ اجْتِنَابُ الْمَحَارِمِ وَ الِاشْتِمَالُ عَلَى الْمَكَارِمِ ثُمَّ لَا يُبَالِي أَ وَقَعَ عَلَى الْمَوْتِ أَمْ وَقَعَ الْمَوْتُ عَلَيْهِ وَ اللَّهِ مَا يُبَالِي ابْنُ أَبِي طَالِبٍ أَ وَقَعَ عَلَى الْمَوْتِ أَمْ وَقَعَ الْمَوْتُ عَلَيْهِ. وَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي بَعْضِ خُطَبِهِ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ الدُّنْيَا دَارُ فَنَاءٍ وَ الْآخِرَةُ دَارُ بَقَاءٍ فَخُذُوا مِنْ مَمَرِّكُمْ لِمَقَرِّكُمْ وَ لَا تَهْتِكُوا أَسْتَارَكُمْ عِنْدَ مَنْ لَا يَخْفَى عَلَيْهِ أَسْرَارُكُمْ وَ أَخْرِجُوا مِنَ الدُّنْيَا قُلُوبَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَخْرُجَ مِنْهَا أَبْدَانُكُمْ فَفِي الدُّنْيَا حَيِيتُمْ [حُبِسْتُمْ] وَ لِلْآخِرَةِ خُلِقْتُمْ إِنَّمَا الدُّنْيَا كَالسَّمِّ يَأْكُلُهُ مَنْ لَا يَعْرِفُهُ إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا مَاتَ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ مَا قَدَّمَ وَ قَالَ النَّاسُ مَا أَخَّرَ فَقَدِّمُوا فَضْلًا يَكُنْ لَكُمْ وَ لَا تُؤَخِّرُوا كُلًّا يَكُنْ عَلَيْكُمْ فَإِنَّ الْمَحْرُومَ مَنْ حُرِمَ خَيْرَ مَالِهِ وَ الْمَغْبُوطَ مَنْ ثَقَّلَ بِالصَّدَقَاتِ وَ الْخَيْرَاتِ مَوَازِينَهُ وَ أَحْسَنَ فِي الْجَنَّةِ بِهَا مِهَادَهُ وَ طَيَّبَ عَلَى الصِّرَاطِ بِهَا مَسْلَكَهُ» (شیخ صدوق، الأمالی، النص، ص۱۱۰).
[۱۷]. ترجمه کمره ای.
[۱۸]. او به آرزوی خودش رسید؛ او آرزو داشت؛ برای شهیدشدن گریه میکرد؛ خب خیلی از رفقایش هم رفته بودند و داغدار رفقایش هم بود، امّا در خودش هم شوق به شهادت جوری بود که اشک او را جاری میکرد؛ به آرزوی خودش رسید. بیانات در منزل شهید سلیمانی، ۱۳/۱۰/۱۳۹۸، دسترسی در:
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=44574
[۱۹]. «عَنْ أَبِيالْحَسَنِ الْمَاضِي قَالَ: لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِي كُلِّ يَوْمٍ فَإِنْ عَمِلَ حَسَناً اسْتَزَادَ اللَّهَ وَ إِنْ عَمِلَ سَيِّئاً اسْتَغْفَرَ اللَّهَ مِنْهُ وَ تَابَ إِلَيْهِ»؛ حضرت موسى بن جعفر(علیه السلام) فرمود: از ما نيست كسى كه هر روز حساب خود را نكند. پس اگر كار نيكى كرده است، از خدا زيادى آن را خواهد، و اگر گناه و كار بدى كرده، در آن گناه از خدا آمرزش خواهد و به سوى او بازگردد و توبه نمايد (کلینی، الكافی، ج۲، ص ۴۵۳).
[۲۰]. ر.ک: حسینی خامنهای، تفسیر سوره حشر، ص ۱۷۱.