
ای نام تو بهترین سرآغاز بی نام تو، نامه کِی کنم باز؟
مجدداً تبریک عرض میکنم فرارسیدن ماه دوستداشتنی رمضان را خدمت همه شما عزیزان قرآنی. امیدوارم بتوانیم در این ماه مبارک، سر سفره پربرکت قرآن بنشینیم و بهترین بهرهها را از قرآن ببریم.
دیروز گفتیم که چون این ماه، ماه قرآن است و قرار است ما سر سفره این هدیه الهی بنشینیم، به همین خاطر مبنای همه جلساتمان را قرآن قرار میدهیم.
آیهای که امروز قرار است درباره آن گفتوگو کنیم، آیه ۲۱۸ سوره مبارکه بقره است. خدای متعال در این آیه میفرماید: «إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَٱلَّذِينَ هَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ أُوْلَٰٓئِكَ يَرۡجُونَ رَحۡمَتَ ٱللَّهِۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ».
خداوند در این آیه میفرماید: «کسانی که ایمان آورده و کسانی که هجرت کرده و در راه خدا جهاد نمودهاند، آنها امید به رحمت پروردگار دارند و خداوند آمرزنده و مهربان است».
در جلسه قبل گفتیم که در این ماه قصد داریم بر سرِ سفره این نامه الهی بنشینیم و از مطالب قرآن بهره ببریم. به همین خاطر میخواهیم از همان کتاب که حاوی بیانات مقام معظم رهبری؟حفظ؟ در قبل از انقلاب بود، صحبت کنیم؛ یعنی کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن».
حضرت آقا درباره این آیه میفرمایند:
مسئله این است که ایمان بر طبق فرهنگِ غیرِقابل تردید قرآن صرفاً یک امر قلبی نیست. درست است که ایمان یعنی باور، و باور مربوط است به دل، اما قرآن هر باوری را، هر ایمانی را قبول و پذیرش و به رسمیت نمیشناسد. ایمان مجرد، ایمان قلبی خشک و خالی، ایمانی که در جوارح و اعضای مؤمن شعاعش مشهود نیست، این ایمان از نظر اسلام ارزشمند نیست.[۱]
اگر بخواهیم خیلی ساده و خودمانی این بحث آقا را ترجمه کنیم، میتوانیم اینگونه بگوییم:
قرآن، ایمان بهتنهایی را قبول ندارد و هر کس که ادعای مؤمن بودن میکند، اما هیچ عملی انجام نمیدهد را قبول ندارد. از نظر قرآن ایمان بدون عمل به هیچ دردی نمیخورد و کسی میتواند ادعای مؤمن بودن کند که همراه با ایمان، اهل عمل کردن هم باشد. حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) دراینباره میفرمایند:
«الإيمانُ والعَملُ أخَوَانِ تَوْأَمانِ وَ رَفيقانِ لا يَفْتَرِقانِ»؛
ایمان و عمل دو برادر همزاد و دو رفيق جداناشدنىاند.[۲] یعنی ایمان و عمل همیشه در کنار هم هستند و بهتنهایی به هیچ دردی نمیخورند.
به نظر شما اگر کسی زمین کشاورزی خوبی داشته باشد، اما هیچ بذری در آن نکارد، آیا این زمین حاصلی خواهد داشت؟! یا اگر کسی بذر خوبی داشته باشد، اما زمین مناسبی که در آن بکارد را نداشته باشد، آیا این بذرها بهتنهایی برای او ثمری خواهد داشت؟! قطعاً نه زمین و نه بذر بهتنهایی به هیچ دردی نخواهند خورد.
یا تصور کنید در اتاق تاریکی هستید و هیچ چیز را نمیتوانید ببینید. در این تاریکی چند لامپ پرنور هم دارید، اما از آنها استفاده نمیکنید؛ به نظر شما الآن کارایی این لامپها چیست؟ اصلاً لامپی که وصل نباشد به درد اتاق تاریک میخورد؟ مطمئناً خیر.
یا فکر کنید که در میدان جنگ هستید و اسلحهای قوی با خود دارید که هیچ فشنگی ندارد؛ خب این اسلحه به چه دردی میخورد؟! یا برعکس، شما یک جعبه مهمّات با خود بردهاید، اما تفنگتان را فراموش کردهاید که با خود ببرید! آیا این فشنگها کارایی دارند؟! روشن است که تفنگ بدون فشنگ و فشنگ بدون اسلحه، به هیچ دردی نمیخورد.
دوستان من! ایمان بدون عمل نیز دقیقاً مانند همین مثالهایی است که زدیم. ایمان و عمل، هرکدام بهتنهایی نهتنها به درد نمیخورند، بلکه گاهی مضر هم هستند. به همین خاطر خداوند در قرآن میفرماید: «يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ ءَامِنُواْ»؛[۳] ای کسانی که ایمان آوردهاید، ایمان بیاورید. یعنی ای کسانی که ادعای مؤمن بودن دارید، صرف ایمان داشتن بهتنهایی کارایی ندارد و باید «آمِنُواْ» را هم داشته باشید. یعنی باید ایمان حقیقی داشته باشید و ایمان حقیقی امکانپذیر نیست، مگر اینکه همراه با عمل باشد.
اجازه بدهید سؤالی را مطرح کنم: چرا ایمان بدون عمل بیارزش است؟
اگر بخواهیم پاسخ سادهای بدهیم، این مثال را میتوانیم ذکر کنیم:
ایمان و عمل مانند نخ و سوزن هستند و زمانی کارایی دارند که به هم متصل شوند. با جدا بودن نخ و سوزن، هیچ چیزی دوخته نخواهد شد. به همین خاطر است که قرآن همواره ایمان را در کنار عمل صالح ذکر میکند و میفرماید: «ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ»؛[۴] یعنی هم ایمان داشته باشید و هم عمل صالح انجام دهید.
دوستان! نکته بسیار مهمی که باید بدانیم این است که ایمان باید خروجی داشته باشد. نمیشود ما دیندار باشیم، اما هیچ اثری از آن در جامعه بروز نداشته باشد. خروجی ایمان باید به چشم بیاید و پنهانی بودن آن جای تعجب دارد.
دوستان، ایمان بدون عمل، مثل عطری است که شما داخل جیبتان گذاشتهاید و هرگز از آن استفاده نمیکنید. در نظر بگیرید یک عطر درجه یک و البته درمانگر به شما هدیه میدهند، اما شما فقط داخل جیبتان میگذارید و هرگز از آن استفاده نمیکنید. به نظر شما آیا این عطر درمانگر است؟! آیا رایحه خوش عطر به مشام کسی میرسد؟ قطعاً خیر. باید عطر را به تن و لباسمان بزنیم تا هم دردمان درمان گردد و هم بوی خوشش در همهجا پراکنده شود و علاوه بر خودمان، دیگران نیز از آن نصیب و بهرهای ببرند.
ایمان نیز شبیه همان عطر خوشبو و درمانگر است که باید در زندگی ما ساری و جاری شود.
به خاطر داشتن ایمان، گاهی باید از شهری به شهری دیگر سفر کرد؛
گاهی باید از شغل و مقامی کنارهگیری کرد؛
گاهی باید رفاقتی را با شخصی به هم زد؛
گاهی باید از کانال یا گروهی خارج شد. نمیشود ایمان داشت، ولی عضو کانالها و سایتهای نامربوط بود. نمیشود مدعی مؤمن بودن باشیم، اما رفیق ناباب داشته باشیم. ایمان باید خروجی داشته باشد؛ نه اینکه فقط از ته دل مؤمن باشیم و در عمل هیچ. مقام معظم رهبری در کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی» میفرمایند:
من میگویم ایمانی که فقط در دل بماند، میپوسد و میخشکد… ایمانی که در دل میماند و به دستوپا و چشموگوش و مغز و اعضا و جوارح و زندگی و نیروها و انرژیهای ما نمیرسد، آن ایمان از نظر فرهنگ قرآنی ارزشمند نیست.[۵]
دوستان قرآنی من! همیشه یادمان باشد که ایمان، تعهدآفرین است. برخی افراد را احتمالا دیدهاید که ادعای مذهبی بودن و مسجدی بودن دارند، اما برخی شبها همه چیز را فراموش میکنند. از نظر این افراد، جشن عروسی فقط یک شب است! جشن فارغالتحصیلی هم فقط یک شب است! جشن تولد و… باقی ایام هم فقط یک شب است!
آخرین بحث امروز ما یک سؤال است که اگر کسی گفت: «دلت پاک باشه» چه پاسخی باید به او بدهیم؟
همانطور که گفتیم، اگر کسی گفت دل مهم است، اول باید به او بگوییم که قرآن این مسیر را قبول ندارد و اگر فقط دلِ پاک مهم بود، خداوند در قرآن میفرمود: «آمِنوا» و دیگر هیچ! اما خداوند فرموده است: «ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ»؛ یعنی هم دلت باید پاک باشد و هم عملت درست باشد.
فکر کنید به مهمانی مهمی رفتهاید و شربت خیلی گوارایی را در یک آفتابه نو و تمیز ریخته باشند! چه کسی حاضر است از این شربت بخورد؟! نهتنها نمیخوریم، بلکه ناراحت هم میشویم. اما او به ما میگوید: دلت پاک باشد! نیت من مهم است که شربت خوبی را در آفتابهای تمیز ریختهام! این کار دقیقاً حکایت کسی است که میگوید: «دلت پاک باشه!»
موضوع بحث ما در این جلسه، ایمان و عمل بود و گفتیم:
ایمان و عمل، دو برادر همزاد و دو رفيق جداناشدنی؛ یعنی ایمان و عمل همیشه در کنار هم هستند و بهتنهایی به هیچ دردی نمیخورند. خداوند هم در قرآن میفرماید: «ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ».
برای اینکه از سفره قرآن هم بیبهره نمانیم و خودمان هم اهل عمل شویم، بیایید این کار را به صورت روزانه انجام دهیم: روزی یک صفحه قرآن بخوانیم یا هر روز زیارت عاشورا بخوانیم و به امام زمانمان هدیه بدهیم.
بارالها! به حق قرآن، ما را اهل عمل به دین و قرآنت قرار بده؛ الهی آمین!
پروردگارا! به رهبر عزیزتر از جان ما، امام خامنهای حفظهالله سلامتی و طول عمر باعزت عنایت بفرما؛ الهی آمین!
شادی دل ائمۀ اطهار(علیهم السلام) خصوصاً وجود نازنین امیر بیان و کلام، حضرت علی؟ع؟ بلند صلوات بفرستید.
«ٱللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم»
[۱]. طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، (جلسه چهارم)، دسترسی در: https://manviat.ir/iman4
[۲]. آمدی، غرر الحكم، حدیث ۲۰۹۴
[۳]. نساء، ۱۳۶
[۴]. لقمان، ۸
[۵]. طرح کلی اندیشه اسلامی، ص ۹۹