
ای نام تو بهترین سرآغاز بی نام تو، نامه کِی کنم باز؟
وقتی به تاریخ ادیان نگاه میکنیم، متوجه میشویم که هدف اصلی و اولیه تمام انبیا و پیامبران الهی یکی بوده است. ۱۲۴هزار پیامبر آمدند تا انسانها را به درجه انسانیت برسانند. هدف اصلی، به کمال رساندن بشریت بود؛ به تکامل رساندن انسان بود. بیایید همین ابتدای برنامه به کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» از مقام معظم رهبری(حفظه الله) مراجعه کنیم و بیان حضرت آقا را در این باره بشنویم. ایشان میفرمایند:
انبیا میآیند تا انسانها را از بدیها، از پستیها، از جهالتها، از رذیلتهای اخلاقی، از پوشیده ماندن استعدادهای درونی خلاص کنند؛ نجات بدهند؛ آنها را انسانِ کامل و متعالی بسازند؛ این هدف اوّلی انبیاست.[۱]
خلاصه اینکه هدف انبیا، تربیت انسانهاست.
کاملاً مشخص است که پیامبران الهی برای تربیت یکی دو نفر نیامدهاند؛ بلکه هدف آنها هدایت کلّ جامعه است. اما سؤالی که مطرح میشود، این است که روش تربیت و هدایت جامعه چگونه است؟
ببینید دوستان، برای اینکه جامعهای درست بشود و ما نقش خود را بهدرستی انجام دهیم، اولین کار این است که بدانیم باید چهکار کنیم؟ جوابهای زیادی هم برای این سؤال وجود دارد، اما بهترین راه این است که برای پاسخ به این مهم، سراغ افرادی برویم که سردمداران این حرکت هستند و عمر خود را برای تربیت و هدایت جامعه گذاشتهاند. بله، انبیا بهترین افرادی هستند که میتوانیم به آنها مراجعه کنیم و از آنها کمک بخواهیم. روش انبیا میتواند برای ما درسآموز باشد. و برای اینکه متوجه شویم روش انبیا برای مقابله با دشمن و کفر چه بوده است، بهترین راه این است که در تاریخ سیر کنیم و روش آنها را استخراج نماییم تا ما نیز با بهکارگیری همان روش بتوانیم به وظیفه خود عمل کنیم.
نکته بسیار مهمی که باید بدانیم، این است که تمام انبیا برای تحقق این وظیفه مهم از یک روش استفاده کردهاند. در واقع وقتی حرکت تمام آنها را از حضرت آدم(علیه السلام) تا پیامبر خاتم(صلی الله علیه) به صورت یکجا و در کنار هم نگاه میکنیم، متوجه میشویم که همه از یک روش استفاده کردهاند. برای اینکه دقیق پاسخ این سؤال را بدهیم، بیایید بیانات رهبری را در کتاب «طرح کلی» بشنویم. حضرت آقا میفرمایند:
انبیا برای پیراستن و آراستن مردم از چه راهی استفاده کردند؟ چهکار کردند؟ آیا آمدند پیش مردم، دانهدانه گوش افراد را گرفتند، دست افراد را گرفتند، تنها بردند در مدرسه و مکتب، بنا کردند آنها را تعلیم و تربیت دادن؟!… اینجوری بودند؟ یا نه، انبیا معتقد به تربیت فردی نیستند؛ انبیا معتقد به دانهدانه انسانسازی نیستند… مدرسهبازی و موعظهکاری و تربیت فردی، کار انبیا نیست. انبیا فقط یک پاسخ دارند به این سؤال که چگونه میتوان انسانها را ساخت؟ چگونه میتوان انسانِ الهی تربیت کرد. یک جواب دارند؛ آن جواب این است: انبیا میگویند برای ساختن انسان باید محیط متناسب، محیط سالم، محیطی که بتواند او را در خود بپروراند، تربیت کرد و بس. انبیا میگویند دانهدانه نمیشود قالب گرفت؛ کارخانه باید درست کرد.[۲]
خلاصۀ کلام حضرت آقا این بود که انبیا، کارخانه انسانسازی راه انداختند و با تربیت فردی کاملاً مخالف بودند. ایجاد کارخانه، یعنی تشکیل حکومت اسلامی، و وقتی حکومت، اسلامی و دینی باشد، میشود همان کارخانهای که هر تعداد افراد مختلف را در آن قرار بدهید، به صورت صحیح تربیت میشوند.
اگر بخواهیم جامعه را درست کنیم، امکان ندارد که برویم سراغ تکتک افراد جامعه و آنها را تربیت کنیم. این مدل بسیار طولانی و کمبازده است و این همه پیامبر را خدا نفرستاده برای فرد فرد جامعه؛ بلکه اگر نگاه کنید، مأموریت پیامبران برای قومشان بوده است؛ یعنی خدا مثلاً به حضرت نوح(علیه السلام) فرموده تو برو و قومت را هدایت کن؛ ای موسی! تو به سمت قوم بنیاسرائیل؛ برو و آنها را تربیت کن. ای پیامبر! تو برو و امت اسلام را هدایت کن.
پس برای تربیت جامعه نمیتوان از مدل فردبهفرد استفاده کرد. خب راه حل چیست؟ مدل انبیا اینگونه است که شما باید محیطی را فراهم کنید که هر کس وارد این محیط شد، به صورت ناخودآگاه تربیت شود. اگر بتوانیم چنین کاری انجام دهیم، دیگر تعداد افراد برای ما مهم نیستند. هر تعداد از انسانهای دنیا را داخل این محیط قرار دهیم، تربیت میشوند و ناخودآگاه از این محیط تأثیر میگیرند.
بیایید وقایع بعد از شهادت پیامبر(صلی الله علیه) را از این زاویه نگاه کنیم. پیامبر خاتم(صلی الله علیه) توانستند حکومت اسلامی تشکیل دهند و سپس عدهای سعی داشتند تا این قطاری را که ایشان روی ریل اصلی خود قرار داده بود، خارج کنند؛ لذا امیرالمومنین علی(علیه السلام) مقابل این حرکت ایستادند. در واقع مخالفت حضرت امیر(علیه السلام) برای تصاحب حکومت یا منافع شخصی نبود؛ بلکه دلسوز مردم بودند و میدانستند که اگر حکومت غصب شود، در واقع این کارخانه انسانسازی که سالیان سال پیامبران بسیاری برای ایجاد آن زحمت کشیدهاند، از بین خواهد رفت.
پس روش انبیا این است که یک کارخانه ایجاد کنند تا با ورود افراد به آن، کل جامعه تربیت شود.
نکته بعدی که باید به آن اشاره کنیم، این است که هر کارخانهای محصولی دارد. محصول نهایی این کارخانه هم که مشخص است و انسانسازی است. اما این جامعه، سه ویژگی مهم دارد که در آیه محوری امروز به آن اشاره شده است. خداوند در آیه ۴۱ سوره حج میفرماید: «ٱلَّذِينَ إِن مَّكَّنَّٰهُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ»؛ آنان که خدا را یاری میکنند، آنهایی هستند که اگر در روی زمین به آنان اقتدار و تمکین دهیم، «أَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ»؛ اول اینکه نماز را برپا میدارند «وَءَاتَوُاْ ٱلزَّكَوٰةَ»؛ دوم اینکه زکات میدهند «وَأَمَرُواْ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَنَهَوۡاْ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ»؛ سوم اینکه امر به معروف و نهی از منکر میکنند. «وَلِلَّهِ عَٰقِبَةُ ٱلۡأُمُورِ»؛ و عاقبت کارها به دست خداست.برای تحقق جامعه توحیدی، من و شما وظیفه داریم که نماز را اقامه کنیم. رفقا دقت کنید! خدا نفرموده است که نماز را بخوانید؛ بلکه فرموده است آن را برپا کنید. گاهی من در خانه خودم مشغول نماز هستم؛ آن هم اول وقت. به این نمیگویند اقامه نماز؛ بلکه وقتی من به نماز توجه داشتم و از اولویتهای من شد و برای آن کاری انجام دادم، به این میگویند اقامه نماز. برای مثال: اگر شما کاری انجام دهید که همیشه در مدرسه نماز جماعت با قوت عالی برگزار شود، این میشود اقامه نماز.
در واقع باید کاری کنیم که همه، همهجا نماز بخوانند و به آن اهمیت بدهند. پس اولین ویژگی جامعه توحیدی، اقامه نماز است و هر کدام از ما و شما به هر اندازه که از دستش برمیآید، باید برای اقامه نماز در جامعه تلاش کند.
ویژگی بعدی کارخانه انسان سازی «ءَاتَوُاْ ٱلزَّكَوٰةَ» است. پرداخت زکات، یکی از اصلیترین مواردی است که ما را برای تحقق جامعه توحیدی کمک میکند. زکات از آن جهت مهم است که برای تحقق جامعه توحیدی، توجه به محرومان، یکی از مهمترین کارهاست و گام نهایی که وظیفه تمام مؤمنان است، امر به معروف و نهی از منکر است. توجه به امر به معروف و نهی از منکر دقیقاً به این معناست که ما نسبت به فضای جامعه حساس هستیم و اجازه نمیدهیم توسط جبهه باطل به انحراف کشیده شود و در مقابل، باید امر به خوبیها هم کرد؛ یعنی نهتنها مردم و اطرافیان را باید از بدیها نجات دهیم، بلکه دست آنها را گرفته و به سمت خوبیها هم میبریم.
آخرین نکته هم این است که هر کس در قلمرو خودش باید به دنبال این باشد که این سه اصل را در محیط خود پیاده کند. گاهی ممکن است قدرت شما به اندازه خانواده خودتان باشد و شما میتوانید روی آنها اثر بگذارید و گاهی دایره اثر شما بزرگتر است؛ مثلاً میتوانید مدرسه را نیز متحول کنید و شاید هم بیشتر از این باشد و مثلاً در فضای مجازی توانستید بر یک جامعه اثرگذار باشید.
گفتیم که هدف انبیا تربیت انسانهاست؛ اما نه تربیت و رشد فردی و تکبهتک انسانها؛ بلکه هدف، ساختن کارخانه انسانسازی است. کارخانه انسانسازی هم با تشکیل حکومت محقق میشود. لذا وقتی انسانها در کارخانه انسانسازی و محیط توحیدی قرار گرفتند، اقامه نماز، دادن زکات و امر به معروف و نهی از منکر میکنند.
گفتیم یکی از ویژگیهای کارخانه انسانسازی، امر به معروف و نهی از منکر است. بیایید ما نیز از هماکنون با خودمان عهد ببندیم که برای ادامهدار بودن جامعهای که انبیا در پی آن بودند، دوستانمان را هم به سوی خوبیها سوق دهیم و هم خدای ناکرده اگر عملی خلاف شرع و اخلاق انجام دادند، آنها را از آن کار نهی کنیم.
بارالها! به حق اهلبیت(علیهم السلام) و قرآن، ما را ادامهدهنده مسیر انبیای الهی قرار بده؛ الهی آمین!
پروردگارا! به رهبر عزیزتر از جان ما، امام خامنهای(حفظه الله) سلامتی و طول عمر باعزت عنایت بفرما؛ الهی آمین!
شادی دل همه شهدای راه حقیقت، مخصوصاً شهدای کربلا(علیهم السلام) بلند صلوات بفرستید.
«ٱللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم»
[۱]. طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، جلسه هفدهم، دسترسی در:
https://manviat.ir/the-purposes-of-prophecy/
[۲]. طرح کلی اندیشه اسلامی، جلسه هفدهم، دسترسی در:
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=45589