بسم الله الرحمن الرحیم
(توضیحاتی پیرامون درگیری حق و باطل و گروههای معارض)
ارتباط اولیه
به نام آن خداوندی که یادش آرامبخش قلب بندگان است.
غیورمردان ایرانزمین سلام.
الهی که حال دلتان همیشه خوب باشد و قرآنی.
به رسم برنامه شیرین، معنوی و روزانه، برویم سر سفره هدیه الهی بنشینیم و برنامه و کلاس امروزمان را هم با قرآن شروع کنیم. امروز روز شانزدهم ماه مبارک رمضان است و باید آیات جزء شانزدهم قرائت شود؛ پس یکی از عزیزان آیات ۱۷ تا ۲۸ سوره طه را برایمان قرائت بفرماید.[۱]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
وَمَا تِلۡكَ بِيَمِينِكَ يَٰمُوسَىٰ ﴿۱۷﴾
قَالَ هِيَ عَصَايَ أَتَوَكَّؤُاْ عَلَيۡهَا
وَأَهُشُّ بِهَا عَلَىٰ غَنَمِي وَلِيَ فِيهَا مََٔارِبُ أُخۡرَىٰ ﴿۱۸﴾
قَالَ أَلۡقِهَا يَٰمُوسَىٰ ﴿۱۹﴾
فَأَلۡقَىٰهَا فَإِذَا هِيَ حَيَّةٞ تَسۡعَىٰ ﴿۲۰﴾
قَالَ خُذۡهَا وَلَا تَخَفۡۖ سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا ٱلۡأُولَىٰ ﴿۲۱﴾
وَٱضۡمُمۡ يَدَكَ إِلَىٰ جَنَاحِكَ تَخۡرُجۡ بَيۡضَآءَ مِنۡ غَيۡرِ سُوٓءٍ ءَايَةً أُخۡرَىٰ ﴿۲۲﴾
لِنُرِيَكَ مِنۡ ءَايَٰتِنَا ٱلۡكُبۡرَى ﴿۲۳﴾
ٱذۡهَبۡ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ إِنَّهُۥ طَغَىٰ ﴿۲۴﴾
قَالَ رَبِّ ٱشۡرَحۡ لِي صَدۡرِي ﴿۲۵﴾
وَيَسِّرۡ لِيٓ أَمۡرِي ﴿۲۶﴾
وَٱحۡلُلۡ عُقۡدَةٗ مِّن لِّسَانِي ﴿۲۷﴾
يَفۡقَهُواْ قَوۡلِي ﴿۲۸﴾
ممنون و سپاسگزاریم از دوست عزیزمان برای قرائت زیبایی که داشتند. الهی که سراسر زندگیتان قرآنی باشد. سلامتی این عزیز قرآنی و خانواده محترمشان بلند صلوات بفرستید.
«ٱللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم»
شروع
ای نام تو بهترین سرآغاز بی نام تو، نامه کِی کنم باز؟
وقتی صفحات تاریخ را ورق میزنیم، متوجه میشویم که از همان ابتدای خلقت تا به امروز، دو گروه همیشه در حال جنگیدن و مقابله با هم بودهاند. اگر نگاهی به جنگهای طول تاریخ هم بیاندازید، تقابل این دو جبهه را فراوان خواهید کرد. دو گروهی که هرگز با هم صلح نخواهند کرد و به قول معروف: تا قیامِ قیامت در حال مبارزه و جنگ خواهند بود.
به نظر شما این دو گروهی که ۱۸۰ درجه با هم اختلاف دارند، کدام گروهها هستند؟[۲]
احسنت به همه شما عزیزان قرآنی.
همانطور که میدانید، حق و باطل دو گروهی هستند که در طول تاریخ، مقابل هم ایستادهاند و هرگز در یک جبهه قرار نگرفتهاند. داستان رانده شدن حضرت آدم و حوا؟عهما؟ از بهشت، قتل هابیل(علیه السلام) توسط قابیل، قصه نوح(علیه السلام) و کشتی و مخالفت فرزندش با او، به آتش انداختن ابراهیم نبی(علیه السلام) و قصه دیگر انبیای الهی، همه و همه تقابل حق و باطل بوده است.
امروز هم این تقابل بین نمایندههای جبهه حق و باطل ادامه دارد. جنگهای میان ایران اسلامی و کشورهای مقاومت، مثل سوریه و یمن و عراق و… به عنوان جبهه حق در مقابل کشورهای نماینده باطل همچون آمریکا و اسرائیل و داعش و… به همین دلیل است.
تاریخ به ما نشان میدهد که اگر کسی در هر جای عالم، حرف حقی بزند، مطمئناً عدهای از جبهه باطل هستند که با او مقابله میکنند. تفاوتی هم نمیکند فرد حقگو چه کسی باشد؛ چه پیامبر باشد و چه فرد مؤمن عادی، جبهه باطل مقابل او خواهد ایستاد و در برابر او موضع خواهد گرفت.
ارائه محتوا
یکی از این مبارزههای جبهه حق و باطل و البته مرتبط با آیاتی که امروز خواندیم، داستان مقابله حضرت موسی(علیه السلام) و فرعون است. کدامیک از دوستان میتواند خلاصه وار این داستان را توضیح بدهد؟[۳]
سپاس فراوان از شما قرآنآموزان عزیز.
میدانید که وقتی حضرت موسی(علیه السلام) به عنوان پیامبر خدا برگزیده شد و در جبهۀ حق قرار گرفت، فرعون به عنوان جبهه مقابل او یعنی جبهه کفر بود؛ همان فرعونی که با دستان خود و در خانه خودش، حضرت موسی(علیه السلام) را بزرگ کرده بود؛ همان موسی که فرعون شاید به او محبت هم کرده بود، اما وقتی پای جبهه حق و باطل به میان آمد، دیگر وضع، متفاوت شد.
همانطور که در آیات ابتدای کلاس خواندیم، خداوند در سوره طه به حضرت موسی(علیه السلام) وحی کرد که: «ٱذۡهَبۡ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ إِنَّهُۥ طَغَىٰ»؛ ای موسی! به سمت فرعون برو، چراکه او در مقابل جبهه حق ایستاده (و به قول امروزی پایش را از گلیمش درازتر کرده) است.
ببینید عزیزان! شما وقتی میخواهید به مبارزه با کسی بروید، طبیعتاً شرایط و لوازم آن را هم فراهم میکنید؛ از ابزارهای جنگی گرفته تا طراحی تدابیر مختلف. ازاینرو وقتی حضرت موسی(علیه السلام) فرمان «ٱذۡهَبۡ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ» را از جانب خدای متعال دریافت کرد، برای رسیدن به پیروزی، چند درخواست از خداوند کرد و عرضه داشت:
«رَبِّ ٱشۡرَحۡ لِي صَدۡرِي * وَيَسِّرۡ لِيٓ أَمۡرِي * وَٱحۡلُلۡ عُقۡدَةٗ مِّن لِّسَانِي * يَفۡقَهُواْ قَوۡلِي»؛ خدایا! سینهام را گشاده کن و شرح صدر به من بده. کارم را در این مأموریت آسان کن و گره از زبان من بگشای تا بتوانم بهخوبی پیام رسالت را ابلاغ کنم و حرفم را بفهمند.
خدایا! سینهام را گشاده کن و شرح صدر به من بده. کارم را در این مأموریت آسان کن و گره از زبان من بگشای تا بتوانم بهخوبی پیام رسالت را ابلاغ کنم و حرفم را بفهمند.
اولین دعای حضرت موسی(علیه السلام) داشتن شرح صدر بود. «شرح صدر» یعنی داشتن سینهای گشاده و به قول ما صبر و تحمل بالا. دوستان! انسانها دو دستهاند: شخصیت بعضیها مثل استکان است و بعضیها مثل نعلبکی! یعنی چه؟
حتماً دیدهاید که برای سردکردن چایی از نعلبکی استفاده میکنند و چای در استکان، خیلی دیرتر از نعلبکی سرد میشود. به نظر شما چرا اینطور است؟[۴]
احسنت. پاسخ روشن است؛ چون نعلبکی برخلاف استکان، سطحی بازتر دارد و به قول ما سینهای گشاده دارد. انسانها هم به همین شکلاند. برخی افراد شبیه استکان هستند و تا حرف داغی میشنوند، مدتها داغ میمانند و به قول معروف از خر شیطان پایین نمیآیند! اما بعضیها انگار نه انگار! بهراحتی با مسائل کنار میآیند؛ چراکه چنین افرادی سینهای گشاده و دلی بزرگ و به تعبیر قرآن «شرح صدر» دارند. از این روست که حضرت موسی(علیه السلام) از خداوند چنین چیزی را تمنا میکند: «رَبِّ ٱشۡرَحۡ لِي صَدۡرِي»؛ خدایا! سینهام را باز و گشاده قرار بده! شاید برایتان سؤال شده باشد که چرا؟ حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) در روایتی بسیار زیبا پاسخ سؤال ما را میدهند. حضرت میفرمایند: «وسیله رهبری و ریاست، سینه گشاده و شرح صدر است.»[۵]
این نکته را هم نباید فراموش کنیم که اگر خدا در قرآن از امثال فرعون سخن میگوید، به این دلیل است که هرکدام از ما در درون خودمان یک فرعونی داریم؛ با این تفاوت که مصر ما کوچکتر است! یعنی چه؟ یعنی اگر هرکدام از ما هم در موقعیت فرعون باشیم، همان حالت و تفرعن را پیدا میکنیم. پس باید مراقب باشیم که این فرعون درون، ما را غرق نکند.
همه ما انسانها در زندگی خود بارها تصمیمات مختلفی گرفتهایم؛ ولی از این به بعد به این نکته توجه داشته باشیم که هر تصمیمی میخواهیم بگیریم، قبل از آن فکر کنیم که این تصمیم، به جبهۀ حق کمک میکند یا به جبهۀ باطل؟! ببینیم با این تصمیم، در خیمۀ سیدالشهدا(علیه السلام) قرار میگیریم یا در خیمۀ یزید؟ جبهه، همان جبهه است؛ تقابل حق و باطل.
دوستان قرآنی لطفاً به این سؤالی که برای من پیش آمده، پاسخ بدهید:
همه میدانیم که ۱۲۴هزار پیامبر در طول تاریخ آمدند تا پیام خدا را برای مردم تکرار کنند و حکومت توحیدی و الهی را روی زمین برپا کنند؛ اما با این حال، همیشه عدهای بودند که مخالفت میکردند و اصلاً همراه نمیشدند. بماند که در گاهی علاوه بر مخالفت، دشمنی و اذیت و آزار هم میکردند. به نظر شما چرا؟![۶]
ممنون از همراهی و پاسخگویی همه دوستان.
اجازه بدهید جملات مقام معظم رهبری(حفظه الله) در این باره را از کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» بازگو کنم. حضرت آقا میفرمایند:
با وجود اینکه انبیا با سلطان مبین، با حجت آشکار آمدند، همهجا نور با خود همراه داشتند، همهجا انسانها را روشن کردند، هیچوقت مُغلقگویی نکردند… فلسفهبافی نکردند برای مردم، صاف و راست و صریح حرف زدند با مردم، با وجود این، مردم باید خیلی زود قبول میکردند. علت چیست که اینقدر عناد و تعصب و لجاجت به خرج داده میشد و دعوت انبیا بهزودی و آسانی پذیرفته نمیشد؟ چرا؟![۷]
اجازه بدهید مطالب کامل حضرت آقا در این کتاب را به صورت خلاصه خدمت شما عرض کنم. حضرت آقا میفرمایند: چهار گروه با انبیای الهی مبارزه میکردند.
تنوع
برای اینکه با این چهار گروه آشنا بشویم، شما عزیزان باید نام آنها را از این جدولی که میکشم پیدا کنید. توجه داشته باشید که تا وقتی چهار گروه را پیدا نکردهاید، نباید دست بلند کنید. تا من جدول را میکشم، شادی روح همه انبیای الهی و تمام کسانی که در راه آنها به شهادت رسیدهاند، سه صلوات محمدیپسند ختم کنید.
«ٱللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم»
«ٱللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم»
«ٱللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم»

حالا بفرمایید این چهار گروهی که دائم در حال مبارزه با انبیای الهی بودند، چه نام دارند؟
احسنت به همه شما عزیزان با دقت. کمی درباره این گروهها توضیح میدهم.
- مبارزان اقتصادی
حضرت آقا میفرمایند:
اولین کسانی که با پیامبر(صلی الله علیه و آله) مبارزه میکنند، ثروتاندوزانی هستند که از اختلاف طبقاتی زندهاند.[۸]
این افراد از اختلافات طبقاتی مخصوصاً در مسائل اقتصادی زنده هستند؛ چون میتوانند یک عده از مردم را بدوشند؛ میتوانند از نیروی یک عده انسان بیگناه، به ناحق استفاده کنند؛ رباخواری راه بیاندازند و اقتصاد جامعه را به دست بگیرند و خون مردم را در شیشه کنند. رگ حیات این افراد، وجود بیعدالتی اقتصادی در جامعه است. وقتی ثروت یک جامعه را به دست بگیرند، نگاهها و اعتقادات برخی انسانها را نیز میتوانند بهراحتی تغییر دهند. به همین دلیل در طول تاریخ یکی از دشمنان سرسخت انبیای الهی ثروتمندان بودهاند؛ چراکه یکی از ابتدایی ترین کارهای انبیا تقسیم اموال به صورت مساوی بوده است.
- مبارزان حکومتی (مدیریتی)
دومین گروهی که با انبیای الهی مبارزه میکردند، همان سردمداران قدرتهای استبدادی و حکومتی در رأس نظامهای جاهلی بودند. حضرت آقا میفرمایند:
گروه دوم حکام مستبد هستند که با دعوت نبوی و رسالت الهی مبارزه خواهند کرد، به خاطر اینکه تا لااله الا لله وارد جامعهای شد، به صورت واقعی معنایش این است که فرعون از آن جامعه برخواست و بیرون رفت. جامعهای که بر اساس لا اله الا لله تشکیل میشود، در رأس مخروطش خداست، نه فرعون.[۹]
این افراد نیز از معارضان قطعی انبیا بودهاند؛ چراکه به وجود آمدن حکومت الهی یعنی خداحافظی با حکومت طاغوتی. وقتی سیستم، حکومت و تمام برنامهریزیهای مدیریتی بر مبنای الهی و خدایی باشد، دیگر جایی برای مدیریت طاغوت و طاغوتیان نخواهد بود. لذا این افراد سریعاً در مقابل دعوت انبیا واکنش نشان میدادند. امروز نیز آمریکا جزو این گروه است و ادعای مدیریت تمام جهان را دارد و میخواهد تمام جهان زیر سلطهاش باشد.
- مبارزان فرهنگی
سومین گروه مبارز، طاغوتیان فکری و فرهنگی هستند که حیاتشان به جهل، نادانی و عدم بصیرت مردم جامعه وابسته است. این عده، همانهایی هستند که حضرت آقا فرمودند: مردم را میخواندند به پایبندیِ هرچه بیشتر به سنتهای فکری غلط و پندارهای خرافی موروثی؛ یعنی عالمان اهل کتاب و یهود. احتمالاً فیلم یوسف را دیده باشید که کاهنان معبد آمون (همان کچلهای بیخاصیت تپل!) مردم را چگونه از خداپرستی و آشنایی با خدای عالم بازمیداشتند؛ همانها که مقام معظم رهبری(حفظه الله) دربارهشان چنین میفرماید:
یک طبقه دیگر هم احبار و رهبان هستند؛ کسانی که با مغزهای مردم سروکار دارند. کسانی که باید به خاطر آموزشی که به مردم میدهند، موقعیت اجتماعی خود را حفظ کنند.
البته امروزه زمین بازی این افراد عوض شده و در فضای مجازی شبهاتی را درباره خدا و دین مطرح میکنند و هدفی جز نابودی توحید ندارند.
- مبارزان سیاسی
آخرین گروهی که مقابل انبیا ایستادند، سردمداران و سیاستمدارانی بودند که پستهای سیاسی و اجتماعی را در زمان حکومت طاغوت بر عهده داشتند. این افراد طبیعتاً میدانند که اگر حکومت توحیدی و الهی شکل بگیرد، دیگر جایی برای آنها نخواهد بود. به همین دلیل با تشکیل چنین جامعهای بهشدت مبارزه خواهند کرد.
جمعبندی
اگر بخواهیم مباحث امروز را در دو جمله خلاصه کنیم، خواهیم گفت:
اولاً ما در دنیا دو خیمه بیشتر نداریم: یا در خیمۀ حق هستیم یا در خیمۀ باطل، و به هیچ عنوان حد وسط یا بیطرفی نداریم و باید مراقب باشیم که از جبهۀ حق خارج نشویم.
ثانیاً چهار گروه را به عنوان معارضان انبیای الهی معرفی کردیم که عبارت بودند از: اقتصادی، حکومتی، فرهنگی و سیاسی.
تکلیف
از آنجا که چهار گروه را به عنوان معارضان انبیا معرفی کردیم، لطف کنید برای جلسه بعد، مثالهای بهروز این معارضان و مخالفان دستگاه حکومت توحیدی و الهی را بنویسید و با خود بیاورید.
دعای پایانی
در انتهای کلاس بیایید دست به دعا برداریم:
خدایا! به حق این ماه عزیز، توفیق اطاعت و بندگیات را به ما عنایت بفرما؛ الهی آمین!
بارالها! به حق اهلبیت(علیهم السلام) و قرآن، توفیق بودن در جبهۀ حق و دوری از باطل را به ما عنایت بفرما؛ الهی آمین!
پروردگارا! به رهبر عزیزتر از جان ما، امام خامنهای(حفظه الله) سلامتی و طول عمر باعزت عنایت بفرما؛ الهی آمین!
شادی دل اهلبیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) خصوصاً وجود نازنین امام زمان(عج) بلند صلوات بفرستید.
«ٱللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم»
[۱]. مربیان گرامی توجه داشته باشند: بهتر آن است که خود متربیان آیات روزانه را تلاوت کنند؛ اما اگر نشد، بهتر است خود مربی قرائت کند و به هر دلیلی اگر مربی نیز نتوانست، میتوان از فیلم و صوت قرّاء مشهور استفاده کرد.
[۲]. جهت مشارکت و همراهی متربیان، ضروری است که پاسخ متربیان شنیده شود.
[۳]. ابتدا مشارکتگیری انجام شود، سپس به ادامه بحث پرداخته شود.
[۴]. مشارکتگیری فراموش نشود.
[۵]. نهجالبلاغه، حکمت ۱۷۶.
[۶]. مربیان عزیز باید ابتدا نظرات متربیان را بشنوند، سپس به ادامه بحث بپردازند.
[۷]. طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، جلسه نوزدهم، دسترسی در:
https://manviat.ir/opposition-groups/#_ftnref12
[۸]. همان.
[۹]. همان.