این هفته به نام شهیدان عزیز، شهید رجائی و شهید باهنر «هفتهی دولت» نامیده شده و رمز ویژهی این نامگذاری این است که دولت، دولتِ گرامیدارندهی شهدا و گرامیدارندهی راه شهدا است که خب بحمدالله کموبیش همینجور هم بوده.
یاد شهید عزیزمان، رئیسجمهور فقید، آقای رئیسی را گرامی میداریم و برای ایشان این نامِ نیکِ برجستهای را که خدای متعال به او داد، دائمی و پایدار می طلبیم.
خدا را شکرگزاریم که بحمدالله دولت با همّت رئیسجمهور محترم و با کمک ارزندهی مجلس شکل گرفت. در بعضی از دولتهای گذشته، گاهی تا نزدیک یک ماه یا بیشتر، دولت نمی توانست شکل بگیرد و همهی وزرا از مجلس رأی اعتماد نگرفته بودند؛ این را خدا لطف کرد به شما و به ما و به کشور که بحمدالله همهی وزرا از مجلس، با اعتماد مجلس به آنها، بسلامتی بیرون آمدند.
آقای رئیسجمهور [هم] در زمینه ی انتخاب وزیران، خیلی پُرکار و باتلاش وارد شدند؛ با بنده هم مشورت کردند و من تعدادی از افراد را تأیید، بعضیها را هم تأکید کردم؛ تعداد بیشتری را هم نمیشناختم، گفتم نظری نسبت به آنها ندارم.
امروز همهی این وزرای محترم مقامات عالیرتبهی این کشورید؛ وظیفهی همهی ما است که از شماها حمایت کنیم.
چند نکته:
نکتهی اوّل:
مسئلهی شکر خدا است. شما در جایگاهی قرار گرفتهاید که میتوانید در پیشرفت کشور و در ادارهی امور کشور مؤثّر باشید. این نعمت الهی است. این مسئولیّت را امانت خدا و امانت مردم بدانید و از این مسئولیّت و مأموریّت بزرگ پاسداری کنید. چهار سال زود میگذرد، لکن در همین مهلت زودگذر کارهای بزرگ میتوان کرد.
نکتهی دوّم:
یکی از شرایطِ کارآمدیِ کارگزارانِ دولت این است که استعدادها و ظرفیّتهای قابلِ به فعلیّت رسیدن را بشناسند. یک مسئولی به من گفت که ما برای ساختن بزرگراه بایستی از مهندسین خارجی استفاده کنیم! امروز به دست جوانهای شما، سرتاسر کشور بزرگراه و آزادراه و مانند اینها ساخته شده و [به آن خارجیها] احتیاج نداشتیم؛ این نشناختن عیب بزرگی است.
ما چند نوع داشته و ظرفیّت داریم؛ یعنی بالفعل و بالقوّه. یکی ظرفیّتهای طبیعی است: نفت داریم، گاز داریم، منابع عظیمی در کویر وجود دارد، موقعیّت جغرافیایی منحصربهفرد ما در این منطقه (از لحاظ زمینی، سرِ چهارراهِ شرق و غرب و شمال و جنوب قرار داریم)، تنوّع اقلیمی، سواحل طولانی دریای آزاد، همین منطقهی مَکران؛ از این قبیل فرصتها ما زیاد داریم.
یک نوع فرصت، فرصتهای انسانی است: جوانان تحصیلکرده، استعدادهای درخشان، تواناییهای علمی، ما توانایی نابغهسازی داریم.
ایمان مردم جزو ظرفیّتها است؛ ایمان مذهبی و ایمان سیاسی ؛ این هم یک جور ظرفیّت است.
ظرفیّتهای دیگر: ظرفیّتهای سیاسی کشور، یک روز ایران را با قالی و نفت میشناختند، امروز ایران را در دنیا با علم میشناسند، با پیشرفت نظامی میشناسند، با قدرت منطقهای میشناسند، با عمق راهبردی میشناسند.توانایی تأثیرگذاری روی کشورهای دنیا، روی منطقه، چیز کوچکی نیست.
یک فرصت تجربهها است؛ باید قدر این تجربهها را بدانیم. امیرالمؤمنین (علیه السّلام): اَلعَقلُ حِفظُ التَّجارِب؛ استفاده و حفظ کردن تجربهها را نشانهی خردمندی میدانند. دولتهای گوناگون آمدند و کارهایی کردند که برای ما تجربه شده: یک کارهایی بوده که نباید میکردند، کردند، ضرر کردیم؛ یک کارهایی بوده که باید میکردند، نکردند، ضرر کردیم؛ یک کارهایی بوده که باید میکردند و کردند، سود بردیم.
نکتهی سوم:
انتخاب همکار. توصیهی بنده این است که از همکارانِ دارای این خصوصیّات بیشتر استفاده کنید: جوان، مؤمن، انقلابی، متعهّد، پُرانگیزه. ما در بخشهای مختلفِ علمی و تحقیقاتی از این جوانها استفاده کردیم و پیش رفتیم. ضمناً شما وقتی که جوانها را در ردههای گوناگون مدیریّتی از پایین گذاشتید، یک نسلی از مدیران پُرانگیزه برای فردا دارید تربیت میکنید. مرحوم شهید رئیسی در این زمینه توفیقات خوبی داشتند؛ انشاءالله که توفیقات شما چند برابر ایشان باشد.
نکتهی چهارم:
مسئلهی کارشناسی. در تبلیغات آقای دکتر پزشکیان و اظهاراتی که گفته شد، رجوع به کارشناسها تکرار شده. بنده معتقدم که دولتها وقتی که کار کارشناسی میکنند، حکمرانیشان حکمرانی خردمندانه و اندیشهورزانه خواهد بود، نه حکمرانی محفلی و رفاقتی و توصیهای.
گاهی شما یک کار کارشناسیای را انجام میدهید، بر خلاف خواست چند نفر رفیق و دوست و آشنا و آدم صاحبنفوذ و مانند اینها؛ آنها را ناراضی میکنید، امّا ملّت را راضی میکنید، کشور را پیش میبرید.
منتها یک نکتهای اینجا وجود دارد در انتخاب کارشناس: گاهی اوقات، تهنشینهای ذهنیِ غلطِ یک کارشناس، با ادبیّات کارشناسی به میدان میآید، آنوقت مشکل درست میکند. امیرالمؤمنین (علیه السّلام): لا تُدخِلَنَّ فی مَشوِرَتِکَ بَخیلاً … وَ لا جَباناً وَ لا حَریصاً(۱)؛ یعنی کارشناست بخیل نباشد؛ با آدم ترسو مشورت نکن، از آدم بزدل نظر کارشناسی نگیر؛ برای خاطر اینکه هر کار بزرگی بخواهی انجام بدهی، هر اقدام خوبی و قدم بلندی بخواهی برداری، تو را میترساند که اگر این کار را بکنی، چنین میشود، چنان میشود. با آدم حریص مشورت نکن.
حالا اینها نمونه است؛ بنابراین مواظب باشیم از کارشناسی استفاده کنیم که مؤمن باشد، صادق باشد، به توانمندی داخلی و ملّی کشور معتقد باشد، سرمایههای ملّی را بشناسد. از کارشناسهایی استفاده نکنیم که دنبال نسخههای نسخشدهی خارجیاند.
نکتهی پنجم:
دربارهی حضور در بین مردم است. اینکه اگر سفر استانی کردید، بگویند این پوپولیست است، این حرفها را اعتنا نکنید. اطّلاع از متن آنچه در زندگی مردم میگذرد، با کارتابل و گزارش کتبی امکانپذیر نیست؛ باید بروید ببینید و از خود مردم بشنوید.
نکتهی ششم:
در باب عدالت است. آقای دکتر پزشکیان هم، راجع به عدالت و اهمّیّت عدالت صحبت کردند. این جزو بیّنات نظام و بیّنات نظام اسلامی و بیّنات انقلاب است؛ بحث سر این نیست. بحث سر این است که عدالت را چه جوری تأمین کنیم؟ راهکار چیست؟ من چند سال قبل از این، «پیوست عدالت» را مطرح کردم؛(۲) گفتم شما هر قانونی [تصویب میکنید]، هر تصمیمی میخواهید بگیرید، یک پیوست عدالت برایش تهیّه کنید. مرحوم آقای رئیسی یک مقداری هم در این قضیّه پیش رفت؛ ایشان کارهایی هم کردند، [منتها] نیمهکاره ماند. پیوست عدالت لازم است. پیوست عدالت یک ترتیب اداری یا یک فرم تشریفاتی نیست، یک امر واقعی است؛ یعنی مراکزی که تصمیمسازی میکنند، بایستی مراقبتی [کنند] ببینند تأثیر این قانون یا برنامه در شکاف اجتماعی چقدر است، کم میکند، زیاد میکند، تأثیر میگذارد، نمیگذارد. به هر حال، مسئلهی عدالت مسئلهای است که با زبان و خواهش و درخواست و تکرار و تهدید و مانند اینها عملی نمیشود. عدالت اجرا میخواهد، انگیزه میخواهد، ورود در میدان میخواهد. من میبینم ایشان (رئیس جمهور) انگیزهی این کار را دارند. خیلی خب، راهش را پیدا کنید؛ دنبال این بروید که چه جوری میتوانید عدالت را اجرا کنید.
نکتهی هفتم:
رعایت اولویّتها. ما وقت کمی داریم، پول کمی هم داریم، کار زیادی هم داریم؛ ببینید اولویّتها چیست. چه اولویّتهای کارهای فوری: مسئلهی گرانی، تورّم و امثال اینها. چه اولویّتهای کارهای زیرساختی و اساسی: (کارهایی که)اگر امروز شروع نکردید، ده سال دیگر باید شروع کنید؛ [آنوقت] ده سال عقبید. اینکه دربارهی انرژی هستهای بعضی تردید میکنند که چه فایده دارد، بر اثر غفلت از این قضیّه است.
مثلاً موقعیّت جغرافیایی؛ الان دولت طرحهایی دارد در زمینهی مسیر «شمال ـ جنوب» و «شرق و غرب» که البتّه «شمال ـ جنوب» مهمتر است؛ نمیشود از این صرفنظر کرد. امنّیت غذایی، خودکفایی در گندم، نوع استفادهی از آب در کشاورزی، توسعهی مسئلهی نفت: هم در بخشهای بالادستی، مثل شیوههای جدیدی که برای استخراج نفت در دنیا مطرح است و ما در این زمینهها عقبیم. هم در زمینههای پاییندستی، مثل پالایشگاه، مثل رسیدن به محصول نهایی. اینها اولویّتها است که بایستی انشاءالله به اینها توجّه بشود.
نکتهی هشتم:
دربارهی فضای مجازی است. فضای مجازی، دیگر امروز مجازی نیست، امروز یک واقعیّتی است در زندگی مردم که روزبهروز هم دارد پیش میرود. آنچه مهم است این است که در فضای مجازی، حکمرانی قانونمند وجود داشته باشد؛ اینکه بنده گاهی گفتهام فضای مجازی رها و ول است، به خاطر این است. حکمرانی بر اساس قانون؛ اگر قانونی ندارید، قانون را به وجود بیاورید و بر اساس آن قانون، زمام کار را به دست بگیرید. همهی دنیا این کار را میکنند؛ میبینید دیگر، این جوان بیچاره را فرانسویها [بازداشت کردند]!(۳) یعنی اینقدر و تا این حد سختگیری انجام میگیرد که طرف را میگیرند زندان میکنند، این برای خاطر آن است که حکمرانی آنها را نقض کرده. یک کشور در اختیار شما است که در قبالش وظیفه دارید، نمیشود حکمرانی شما را نقض کرد، نباید نقض کنند.
من به این مناسبت فضای مجازی، حرف خودم را و آن مبنای خودم را گفتم، قبلاً هم گفتهام، بعضیها جور دیگری تبیین میکنند یا میفهمند یا نمیخواهند بفهمند، امّا حرف من این است: فضای مجازی در کشور باید قانونمند بشود؛ آنوقت یک فرصت خواهد شد. اگر ما توانستیم در فضای مجازی حکمرانی قانونمند داشته باشیم، فضای مجازی برای کشور یک فرصت میشود، وَالّا ممکن است تهدید بشود.
مسئلهی هوش مصنوعی: امروز هوش مصنوعی با یک شتاب حیرتدهندهای [دارد پیش میرود]. خب الان دستگاههای مختلف ما از هوش مصنوعی دارند استفاده میکنند، امّا این ما را فریب ندهد. بهرهبردار بودن امتیاز نیست؛ این فنّاوری لایههای عمیقی دارد که باید بر آن لایهها مسلّط شد؛ آن لایهها دست دیگران است. اگر نتوانید لایههای عمیق و متنوّع این فنّاوری هوش مصنوعی را تأمین کنید، فردا اینها یک ایستگاهی مثل آژانس اتمی درست میکنند برای هوش مصنوعی که اگر چنانچه به آن ایستگاه رسیدید، باید اجازه بگیرید که در فلان بخش از هوش مصنوعی استفاده کنید، در فلان بخشِ دیگر حق ندارید استفاده کنید! زرنگهای دنیا، فرصتطلبها و قدرتطلبهای دنیا دنبال این چیزها هستند. خودتان باید برسید به فنّاوریهای عمیق و ژرف این مسئله. البتّه زمان دولت سیزدهم یک سازمانی تشکیل شد به نام «سازمان ملّی هوش منصوعی»، زیر نظر رئیسجمهور؛ این کار خوبی بود که خب حالا دیگر نصفهکاره مانده.
نکتهی نهم:
اقتصاد: آن چیزی که کارشناسهای متعدّد و مورد اعتمادی در باب مسئلهی اقتصاد به ما میگویند این است که کلید مشکلات اقتصادی کشور در تولید است. تورّم، اشتغال، ارزش پول ملّی حل میشود. اگر چنانچه بخواهیم کشور در تولید ملّی پیشرفت بکند، کمک دولت را لازم دارد؛ بدون کمک دولت نمیشود.
تواناییهایی که در اختیار این کارآفرینان ما هست واقعاً شگفتآور است. دولت باید کمک کند به اینها.
نکته دهم:
مسئلهی مهمّ جمعیّت و مسئلهی پیری زودهنگام کشور است. چهل سال قبل، نرخ رشد جمعیّتمان ۳.۵ درصد بوده که از نرخهای خیلی بالا است. خب یک عدّهای دستپاچه شدند و یک محدودیّتهایی را ایجاد کردند. حالا آن نرخ [رشد جمعیّت] ما ۳.۵ که هیچ مثلاً نیم درصد یا حدّاکثر یک چیز اینجوری است، ما باز همان مقرّرات را میخواهیم اعمال کنیم! این[طور] که نمیشود. اینجا باید بلافاصله مقرّرات را طبق نیاز کشور تغییر بدهید. من از آقای دکتر ظفرقندی، وزیر محترم بهداشت، جدّاً میخواهم ایشان روی این مسئله شخصاً تکیه کنند. اگر خدای نکرده کشور دچار این عاقبت تلخ و سخت شد، یعنی پیری جمعیّت، دیگر هیچ علاجی وجود ندارد.
نکته یازدهم:
یک مسئله، نهراسیدن از مانع است. هیچ کار بیمانعی وجود ندارد. بعضیها وقتی به مانع برخورد میکنند، اوّلین گزینهشان عقبنشینی است؛ این خطا است. سعی کنید از مانع عبور کنید، سعی کنید مانع را دُور بزنید. بعد از اینکه همهی کارها را کردید، یک وقت هم انسان عقبنشینی تاکتیکی میکند.
نکته دوازدهم:
به دشمن امید نبندید. برای برنامههایمان منتظر موافقت دشمنان [نباشیم]؛ این منافات ندارد با اینکه آدم با همان دشمن در یک جایی تعامل هم بکند؛ مانعی ندارد؛ امّا امید به او نبندید، اعتماد به دشمن نداشته باشید.
نکته سیزدهم:
در دوران این مسئولیّت، هر چه میتوانید به معنویّات خودتان بیشتر توجّه کنید. عزیزان من! همهی ما احتیاج داریم به دل پُرایمان، به عمل عبادی، به اُنس بیشتر با قرآن و تضرّع بیشتر پیش خدا؛ به همهی اینها واقعاً احتیاج داریم. آنچه من به طور خاص سفارش میکنم، نماز با خشوع است، نماز اوّل وقت است، حتّیالمقدور نماز با جماعت است و اگر بتوانید در محیط کارتان نماز بخوانید، با کارکنانتان نماز بخوانید، خیلی بهتر است. شما الگو هستید؛ اوّلاً برای کارکنان خودتان، ثانیاً مردم به شما نگاه میکنند. یک کارهایی را شما باید انجام بدهید و مقیّد باشید که شاید یک آدم معمولی لزومی ندارد مقیّد باشد. اگر بتوانید و توفیق پیدا کنید نوافل را بخوانید ــ بخصوص نافلهی شب را ــ و بتوانید سحرخیزی داشته باشید، این خیلی بهتر است. شماها در وادی خدمت پا گذاشتهاید؛ قصد قربت کنید برای خدا. این هم که حالا ممکن است بگویند «فلانی تظاهر میکند»، وسوسهی شیطان است. به نظر من اسیر و تسلیم این وسوسه نباید شد. شما با خدا قرار بگذارید، عمل کنید، انشاءالله خدای متعال هم آبروی شما را حفظ میکند.
انشاءالله خدای متعال همهی شما را موفّق بدارد.
۱) نهجالبلاغه، نامهی ۵۳
۲) بیانات در نخستین دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت سیزدهم (۱۴۰۰/۶/۶)
۳) اشاره به بازداشت پاول دورف (مدیرعامل رسانهی اجتماعی تلگرام) توسّط پلیس فرانسه، به اتّهام عدم همکاری با مقامات قضائی و عدم اقدام در برابر استفادهی مجرمانهی برخی از کاربران تلگرام