
ترجمه تدبری
﴿كتِبٌٰ أنَزَلۡنَٰهُ إلِيۡكَ﴾ این قرآن، کتابی است که به تو نازل کردیم .﴿لِتِخۡرِجَ ٱلنَّاسَ مِـنَ ٱلظُّلُمَـٰتِ إلِىَ ٱلنُّـورِ بـِإذِنِ رَبّهِمۡ﴾( تـا تو بتوانـی به اجـازه و کمک پـروردگار این مـردم، آنهـا را از تاریکیهـای جهـل خـارج کنی و به نـور رهنمون سـازی.)فایدۀ نور، روشن کردن مسیر است و نتیجۀ تاریکی، این است که انسان نداند چه باید بکند و کجا برود! برای اینکه بدانیم به چه سمتی باید برویم، به وحی الهی نیاز داریـم. قـرۡآن، همـان نـور هدایت کننده از طـرف خدای متعال اسـت(﴿إلِىَٰ صِرَطِٰ ٱلۡعَزِيـزِ ٱلۡحَمِيـدِ﴾ ایـن نور، مـردم را به راه خداونـدی هدایت میکند که همیشـه شکسـت ناپذیرِ سـتودنی اسـت این مسـیر هم بی نقص است و اگر همه جمع شوند، نمی توانند مانع رسیدن روندۀ این مسیر به مقصد شوند)
آیه مورد بحث
﴿الرٓۚ كتِبٌٰ أنَزَلۡنَٰهُ إلِيۡكَ لِتِخۡرِجَ ٱلنَّاسَ مِنَ ٱلظُّلُمَتِٰ إلِىَ ٱلنُّورِ بإِذِنِ رَبّهِمۡ إلِىَٰ صِرَطِٰ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَمِيدِ﴾
الف لام میم راء. این قرآن، کتابی است که به تو نازل کردیم تا تو بتوانی به اجازه و کمک پروردگار این مردم، آنها را از تاریکی های جهل خارج کنی و به نور رهنمون سازی. فایدۀ نور، روشنکردن مسیر است و نتیجۀ تاریکی، این است که انسان نداند چه باید بکند و کجا برود! برای اینکه بدانیم به چه سـمتی باید برویم، به وحی الهی نیاز داریم. قرآن، همان نور هدایت کننده از طرف خدای متعال است که از طریق پیامبر به ما رسیده است.( این نور، مردم را به راه خداوندی هدایت می کند که همیشه شکست ناپذیرِ ستودنی است. )سوره ابراهیم، آیه۱
انگیزه سازی
پرستش موش!
معبـد « کارنیماتـا» در شـمال هنـد و در ایالـت «راجسـتان» یکـی از عجیب ترین معبدهـای جهـان اسـت کـه متعلـق بـه هندوهاسـت. خـدای معبـد، یکـی از قدرتمندتریـن الهه هـای منطقـه بـه نـام «الهـه ماتا» در نظر گرفته شـده اسـت .کارنی ماتـا یـک زن هنـدو بـود کـه بـه عنـوان سـمبلی از یـک الهـه جنگجو توسـط پیروانش پرستش می شود.
داسـتانی کـه مرتبـط بـا معبـد مـورد بحـث ماسـت، این گونـه نقـل شـده و افسـانه ها حاکی از آن اسـت که (لاکْسـمن» پسـرخواهر کارنی ماتا )یا پسـرش در حوضچه ای و در زمانی که میخواست از آن آب بنوشد، غرق شد. کارنی ماتا از «یامـا»، الهـه مـرگ التمـاس کرد تا او را زنده کند. یاما در ابتدا درخواسـت او را رد کرد، ولی سـرانجام تسـلیم شـد. کارنی ماتا جسد لاکْسمن را با خود به داخل اتاقـی می بـرد و در را قفـل می کنـد. پـس از مدتـی هـر دو در حالـی از اتـاق خـارج می شوند که پسرک زنده شده است. اینگونه گفته شده است که الهه مقدس ماتـا بـا فرشـته مـرگ معاملـه ای کـرده اسـت که اگـر این پسـر را مجدداً بـه آن ها بازگرداند، اگر هر یک از اعضای خانواده کارنیماتا بمیرند، به شکل موش درآیند و دوباره زنده شوند.
از آن زمـان موش هـا مـورد احتـرام افـراد معتقـد بـه الهـه ماتـا قـرار گرفتنـد .بنابرایـن ایـن معبـد عجیـب غیـر از کارنی ماتـا خدایـان دیگـری هـم در خـود جای داده است که همان موش های مقدس هستند. این معبد محل زندگی بیش از بیسـتهزار مـوش اسـت و ایـن موشها نه تنها در آنجـا زندگی می کنند و غذا میخورند، بلکه توسط جمعیت زیادی که به آنجا می آیند، پرستش میشوند .
فراد زیادی از مناطق دوردست برای ادای احترام به موشها به معبد می آیند و بـرای موش هـا شـیر، نارگیـل و غذاهـای دیگـر می آورنـد و کامـلا مراقب انـد کـه موشـی را زیـر پـا لـه نکننـد. مردن یک مـوش زیر پای شـخص، شـوم ترین اتفاق شمرده میشود و مقصر ناچار است که جریمه گزافی بپردازد؛ یعنی یک موش طلایـی بـرای معبـد بیـاورد. خـوردن پس مانـده آب و غذای موشهـا یک نعمت به شـمار میرود و زائران از شـیر یا شـیرینی هایی که موش ها قسـمتی از آنها را خورده اند، میخورند.(مجله اتاق فرار، ۲۳ بهمن ۱۴۰۰؛ خبرگزاری میزان، فروردین ۱۳۹۵، کد خبر: ۱۲۹۴۷۸)
شاید باورتان نشود اما این وضع همین الآن هم که باهم گفتوگو میکنیم ،در هندوستان جریان دارد.
چـه چیـز باعـث میشـود که عدهای مـوش را به هر علت و افسـانهای که باور دارند، به عنوان خدای خود بپرستند؟!
آنها در موش پرستی دنبال چه چیزی می گردند؟
احترام به موش ها چه نیازی را در آنها برطرفمیکندکهحاضرند ته مانده غذای آنها را به عنوان تبرک استفاده کنند؟ دیوانه اند؟!
موش پرسـتی آنهـا چرا برای ما مسـخره به نظر میرسـد؟ چـه تفاوتی بین ما و آنها وجود دارد؟
نه عزیز من! دیوانه نیستند. ما هم نباید آن ها را مسخره کنیم. آن ها دارند به نیاز فطری خود پاسخ میدهند؛ نیازی که خالق هستی در وجود مخلوق خود قرار داده است. نیاز به پرستش. پرستش برای انسان یک ضرورت انکارناپذیر، و یکی از سؤالات اساسی او از موجودات دیگر است.
آیا انسان میتواند پرستنده نباشد؟ خیر.
انسانها همانطور که نمیتوانند گرسنه بمانند یا نمیتوانند تشنه باشند و آب ننوشند؛ نمی توانند بدون پرستیدن کسی یا چیزی زندگی کنند.
شکل این افراد این است که مصداق درستی را برای پرستش خود انتخاب نکردهاند و به جای آنکه خدای واحد قهار را پرستش کنند، الهه معبد و موشها را می پرستند و آن ها را خدا می دانند و در عالم اثرگذار.
اقناع اندیشه
این تفاوت آن ها با ماست
مـا و آنهـا در ایـن نیـاز فطـری بـه پرسـتیدن مشـترکیم؛ آنچـه می پرسـتیم، باهـم متفـاوت اسـت و ایـن تفاوت بیـن همه ادیان، مکاتب و مذاهـب الهی و غیرالهی وجـود دارد. هرکـس طبـق آییـن خـود گمـان می کنـد خدایـی کـه او می پرسـتد ،رب العالمیـن اسـت. ایـن تفـاوت در مصـداق خدایان، بـه این علت اتفـاق افتاده اسـت کـه بشـر بـا اتـکاء بـه داشـتههای خـود و آنچه بـه ذهن خودش می رسـد ،خدایی برای خود ساخته تا به نیاز فطری پرستیدن پاسخ دهد. مشخص است که خدای ساخته شده به دست بشر، خدای واقعی نیست.
چگونگی تأمین نیازهای انسـان باید به دسـت خالق او پاسـخ داده شـود تا انسان برای به دست آوردن آنچه نیاز دارد، به بی راهه نرود.
انسـان بـه پرسـتیدن نیـاز دارد، امـا اگـر اتصـال به خالق نداشـته باشـد، برای تأمین این نیاز پا به مسیری نادرست می گذارد.
همـه نیازهـای فطـری و ضـروری انسـان همین گونه انـد؛ یعنـی روش صحیـح تأمیـن آنهـا در زندگـی، نیـاز بـه اتصـال به منبـع خلقت و قـدرت این عالـم دارد .پیامبران همان نقطه اتصال بین خالق و انسان هستند تا او را در مسیر درست تأمین نیازهایش هدایت کنند.
همین نکته مهم، بیان خداوند در آیه مورد بحث امشب است که در آیه اول سوره مبارِکه ابَراهیم خطاب به پیامبر؟ص؟ می فرمایِد:
﴿الرٓ كۡتَبٌٰ أنزَلۡنَٰهُ إلِيۡكَ لِتِخۡرِجَ ٱلنَّاسَ مِنَ ٱلظُّلُمَتٰ إلِىَ ٱلنُّورِ بإِذِنِ رَبّهِمۡ إلِىَٰ ِصرَا ِطٰ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۚۡحَمِيدِ﴾
الـف، لام، راء. (ایـن) کتابـی اسـت کـه آن را بـر تـو نـازل کردیـم تـا مـردم را بـه اجازه پروردگارشان از تاریکیها به سوی روشنایی، به سوی راه ]خدایِ[ توانای شکست ناپذیر و ستوده بیرون آوری.
پیامبـری بایـد باشـد تـا بـه اذن پـروردگار مخلوقـات او را ﴿إلِىَٰ صِـرَطِٰ ٱلۡعَزِيـزِ ٱلۡحَمِيـدِ﴾ راهنمایـی کند. اگـر پیامبران نباشـند، مخلوقات به بی راهـه می روند و برای تأمین نیاز های ضروری مادی و معنوی خود به مسیر غلط پای میگذارند
و در ظلمات و تاریکیها باقیۡ میمانند. این ﴿لِتِخۡرِجَ ٱلنَّاسَ مِنَ ٱلظُّلُمَتِٰ إلِىَ ٱلنُّورِ بإِذِنِ رَبّهِمۡ إلِىَٰ صِرَطِٰ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَمِيدِ﴾ فلسفه نبوت پیامبران الهی است.
دانه هـا، بذرهـا و هسـته ها را در زمانـی که زیر خاکند، در نظـر بگیرید. آنها زیر خاک در تاریکی هستند. آنچه باعث میشود این دانه ها، بذرها و هسته ها زنده شـوند و از دل آن همـه تاریکـی و تنگنـا بیـرون بزننـد، بـه فضـای نـور و روشـنایی برسـند و رشـد کنند و در نهایت به یک درخت تنومند تبدیل شـده و ثمر دهند ، قطره های آبی است که توسط آبیاری باغبان به آنها میرسد. کارِ باغبان همین است. آبیاری میکند تا دانه ها را حیات بخشد و آنها را از تاریکی به نور برساند.قصــهٔ مــا آدم ها حکایــت همان دانه هاســت که اســیر ایــن دنیــای خاکی و پرظلمتیــم. آیات قرآنــی همان قطره قطره هــای آبند و باغبان هــم پیامبر. این پیامبر اســت که می تواند به وســیله نور قرآن که بر قلب آسمانی اش نشسته ،دانه هــای وجــود آدمیــان را حیــات بخشــد و از تاریکی هــای نادانــی و کفــر و ظلــم و فســاد و گنــاه و پراکندگــی برهاند و به عالــم نور یعنی نــور ایمان و نور توحید برساند.
بیان رهبر معظم انقلاب در کتاب «طر ح کلی اندیشه اسلامی در قرآن»مقام معظم رهبری(حفظه الله) در جلسه چهاردهم مباحث «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» می فرمایند:
نبوت یکی از اصول همۀ ادیان است؛ ا گر بشود به آن گفت اصلی از اصول دین؛ بلکه بالاتر باید گفت. اینکه عرض کردیم ا گر بشود گفت اصلی از اصول دین، نه به این معناست که اصل بودنش را کسی انکار بکند، نه؛ بلکه بالاتر از اصل، اصلاً دین بدون اعتقاد به نبوت معنایی ندارد. دین یعنی آن برنامه ای، آن مسلکی، آن مکتبی، آیینی که به وسیلۀ پیام آوری از طرف خدای متعال رسیده. پس پیام آور و ازسوی خدا آمدن، این جزو عناصر ذاتی دین است. اصلاً قوام دین به این است.[۱]امام صادق(ع) درباره فلسفه بعثت پیامبران می فرماید:
«… هنگامـی کـه ثابـت کردیم خالق و آفریـدگاری داریم و آن آفریدگار هرگز به چشـم دیده نم یشـود و قابل لمس نیسـت تا بندگانش با او تماس مسـتقیم داشته باشند، ثابت میشود که او سفیرانی میان بندگانش دارد که دستورات او را بـه آنهـا می رسـانند و آنهـا را بـه آنچه مصالح و منافعشـان در آن اسـت و مایهٔ بقای آن ها، و ترک آن مایه فنای آنان می شود، رهنمون می شوند.»
آنکـه توحیـد را بـا توجـه بـه کلام خـدا زندگـی می کنـد، مقتضـای ایـن توحیـد
پذیـرش نبـوت پیامبـران الهـی اسـت تـا بـرای او ﴿لِتِخۡـرِجَ ٱلنَّاسَ مِـنَ ٱلظُّلُمَتِٰ إلِىَ ٱلنُّورِ بإِذِنِ رَبّهِمۡ إلِىَٰ صِرَطِٰ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَمِيدِ﴾ باشند.
سؤال های مهم
سـؤال مهـم ایـن اسـت کـه مگـر دانـش بشـری و اندیشـۀ انسـانی بـرای او کافـی نیست؟ پس پیام آوری میان غیب و شهود چرا؟!
اولا: عقـل انسـان محـدود اسـت و بی نهایـت نیسـت؛ ولـی نیاز هـای انسـان بی نهایت اسـت. به همین دلیل عقل نمیتواند تمام نیاز های انسـان را بفهمد .
عقـل اصـول و کلیّـات عقایـد و معـارف دینـی را بـه انسـان می آمـوزد و بـرای او اسـتدلال میکنـد، امـا از عهـده شـرح و تفصیـل و تبییـن آن برنمی آید و شـرح و تفسیر آن بر عهده پیامبران الهی است. مثلا عقل به انسان دستور می دهد در برابـر خالقـی کـه به او احسـان و اطعام کرده، سـپاس گزار باشـد، امّـا چگونگی و کیفیّت و جزئیات نماز را که یک نمونه تشکر است، پیامبر بیان می کند.
ثانیاً: تاریخ و تجربه بشری نشان داده است که عقل برای تدبیر راه سعادت ،ناتوان اسـت. اگر عقل بشـر توانایی تدبیر امور مورد نیاز انسـان را داشـت، پس چـرا دانشـمندانی ماننـد ارسـطو و افلاطـون و سـقراط و دیگـر دانشـمندان نتوانسـتند بشـر را اداره کننـد؟! اگـر عقـل به تنهایـی توانایـی تدبیر داشـت، پس این همه تفاوت ها در مبانی فلسفی مکتب های عقلی برای چیست؟
۱. «عَنْ هِشَامِ بْنِ اَلْحَكَمِ عَنْ أَبِ يعَبْدِاَللَّهِ(ع): أَنَّهُ قَالَ لِلزِّنْدِيقِ اَلَّذِي سَأَلَهُ مِنْ أَيْنَ أَثْبَتَّ اَلْأَنْبِيَاءَ وَ اَلرُّسُلَ قَالَ إِنَّا لَمَّا أَثْبَتْنَا أنَّ لَنَا خَالِقاً صَانِعاً مُتَعَالِياً عَنَّا وَ عَنْ جَمِيعِ مَا خَلَقَ وَ كَانَ ذَلِكَ اَلصَّانِعُ حَكِيماً مُتَعَالِياً لَمْ يَجُزْ أنْ يُشَاهِدَهُ خَلْقُهُ وَ لَّاَ يُلاَمِسُوهُ فيُبَاشِرَهُمْ وَ يُبَاشِرُوهُ وَ يُحَاجَّهُمْ وَ يُحَاجُّوهُ ثَبَتَ أنَّ لَهُ سَفَرَاءَ فِيَ خَلْقِهِ يُعَبِّرُونَ عَنْهُ إِلَی خَلْقِهِ وَ عِبَادِهِ وَ يَدُلّونَهُمْ عَلَی مَصَالِحِهِمْ وَ مَنَافِعِهِمْ وَ مَا بِهِ بَقَاؤُهَمْ وَ فِي تَرْكِهِ فنَاؤُهُمْ فثَبَتَ اَلْآمِرُونَ وَ اَلنَّاهُونَ عَنِ اَلْحَكِيمِ اَلْعَلِيمِ فِي خَلْقِهِ وَ اَلْمُعَبِّرُونَ عَنْهُ جَلّ وَ عَزَّ وَ هُمُ اَلْأنْبِيَاءُ عَلَيْهِمُ اَلسَّلاَمُ». کلینی ،الکافی، ج۱، ص۱۶۸.
ایـن همـه صفـات ناپسـند و کارهای ناروا کـه در جامعه انسـانی رخ می دهد ،همه از کسـانی اسـت که عقل و قوه تمیز دارند و مدعی عقلانیت هسـتند؛ اما این عقل در اثر خودخواهی، هوس رانی و سودپرستی، مغلوب عواطف و تابع هوا و هوس گردیده، در نتیجه دچار گمراهی شده اند.
پرورش احساس
کـدام داعشـی قبـول دارد جنایاتـی کـه انجـام داده و میدهـد، از روی عقلانیـت نبوده اسـت. عقل او این گونه مسـیر زندگیاش را ترسیم کرده است. او با تکیه بر عقلانیت قتل عام می کند. سردار شهید قاسم سلیمانی(ره)در مراسم اربعین شهید مدافع حرم، سردار شهید نصیری میگفتند:
۱۲۰۰ نفر از دانشجویان بیگناه پادگان تکریت را تیر خاص زدند. سرشان را بریدند و به رودخانه انداختند. من دیدم که در همین دیاله، کودکی را از سینه مـادر گرفتند و روی آتش سرخ کردند و لای پلو گذاشتند و برای مادر فرستادند. این جنایت وحشتنا ک در سابقه تاریخی بشریت نایاب است.[۲]
عقـل به تنهایـی خیلـی وقتهـا انسـان را بیشـتر در تاریکیهـا فـرو میبـرد و به جنایتها و فسادها میکشاند. پس خدای متعال باید از راهی دیگر و با وسیله های کـه هرگـز محکـوم هـوا و هـوس نمیشـود، و هیـچگاه در رهبـری خـود اشـتباه نمیکند، ما را به سوی سعادت، دعوت نماید. این راه، جز راه نبوت نیست.
رفتارسازی
در مباحـث اجتماعـی نیـز همینگونه اسـت. فقط اتصال به منبع وحی و شـکل دادن یک جامعه توحیدی میتواند یک جامعه را به سرمنزل مقصود برساند.بعضـی بـدون توجـه بـه ایـن محدودیت هـای عقـل بشـری بـرای تدویـن راه سـعادت، بـه جـای اینکه برای رفع مشـکلات اقتصـادی، سیاسـی، اجتماعی و …بـه کتـاب وحـی و تعالیـم پیامبـر آن توجـه کننـد، بـه راه هـا و راهکار هـای جوامـع غربـی دل داده انـد. بعضی به گمان بهتر شـدن زندگی به آن کشـورها مهاجرت میکننـد؛ درحالیکـه اگـر قـرار اسـت مهاجرتـی هـم اتفـاق بیفتـد، بایـد از تعالیـم غربی ها به تعالیم انبیا باشد.
واقعیـت ناگفتـه امـروز مـا مخصوصاً بـه جوانانمان این نکته اسـت که اگر در بعضـی از مسـائل اقتصـادی، سیاسـی، اجتماعـی و… در کشـور مشـکل داریـم ،کشورهای اروپایی و آمریکایی نیز در بعضی از این موارد دچار مشکلات بسیاری هسـتند. واقعیت زندگی در جوامع غربی غیر از آن چیزی اسـت که در فیلم های هالیـوودی بـه تصویـر کشـیده میشـود. اساسـاً واقعیت هـا همیشـه آن چیـزی نیستند که در رسانه ها میبینیم. واقعیت جامعه غربی نشان از وجود مشکلات و معضلات فراوان اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی و درنتیجه ،نارضایتی شدید شهروندان از دولتهای خود در اروپا و بهویژه آمریکا دارد.
واقعیـت ایـن اسـت که در اکثر این کشـور ها اگر هم در مـواردی مانند درمان و آموزش عمومی، خدمات ویژه ای به شکل رایگان یا ارزان به شهروندان اعطا می شـود، امـا از آنجـا کـه غربی هـا بیـش از همـه کشـورهای دیگر داعیـه دفاع از حقوق بشر، دموکراسی، تمدن، رفاه و آسایش شهروندان را دارند، چندان هم در این موارد به موفقیت چشم گیری نرسیده اند.
شاید برای بسیاری از مردم جهان باورکردنی نباشد که بالاترین سرانه مصرف قرص های ضدافسـردگی در جهان به مردم همین کشـور های به ظاهر پیشرفته و مرفـه اختصـاص دارد؛ به طـوری کـه در یک بررسـی اجمالی، کشـورهای آمریکا ،ایسـلند، اسـترالیا، کانـادا، دانمارک، سـوئد، پرتغـال و انگلیس در صـدر بالاترین میـزان اسـتفاده از داروهـای ضدافسـردگی در جهـان قرار دارنـد۱ و همین عامل به تنهایی بیانگر عمق ویرانی ساختار حکومتی و اجتماعی در غرب است.
این یکی از آمار های تکان دهنده کشـور هایی اسـت که آمال و آرزوی بسـیاری از افـراد جامعـه ماسـت؛ درحالیکـه بررسـی آمارهـای جهانـی خودکشـی، قتـل و کشـتار، روابـط جنسـی نامشـروع و نامتعـارف، مصرف مواد مخـدر و موارد دیگر اجتماعی چهره واقعی این کشورهای بَزَک کرده را نشان میدهد.
مـا اگـر بـه دنبـال پیشـرفت در همـه ابعـاد فرهنگـی، اقتصـادی، سیاسـی ،خانوادگی و… هستیم، راهی نداریم جز اینکه قرآن را زندگی کنیم:
﴿كتِـٰبٌ أنَزَلۡنَٰـهُ إلِيۡكَ لِتِخۡرِجَ ٱلنَّاسَ مِنَ ٱلظُّلُمَتِٰ إلِىَ ٱلنُّورِ بـِإذِنِ رَبّهِمۡ إلِىَٰ صِرَطِٰ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحميد﴾.
[۱] . طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، جلسه چهاردهم، دسترسی در: https://manviat.ir/philosophy-of-prophecy/
[۲] سخنان سردار شهید قاسم سلیمانی در مراسم اربعین شهید مدافع حرم، سردار شهید نصیری سخنان.