چرا نظام خود را به رفراندوم نمی‌گذارد؟

این شبهه را می‌توان هم از منظر اسلام و هم با نگاه سکولار پاسخ داد:
از منظر اسلام:
اسلام اجازه نمی‌دهد حاکمیت اسلام را به رفراندوم بگذاریم
ممکن است سوال شود که چرا اول انقلاب امام (ره) این کار را انجام دادند؟ پاسخ این است که آن زمان حکومت اسلامی تشکیل نشده بود و پیش از تشکیل حکومت اسلامی خود را به رفراندوم گذاشت. اما وقتی که حکومت اسلامی تشکیل شد که دیگر برای براندازی آن رفراندوم برگزار نمی شود.
امیرالمومنین علی (ع) نیز که پس از سالها مردم برای قبول خلافت به ایشان مراجعه کردند، در ابتدا نپذیرفتند؛ تا اینکه عموم مردم با اصرار ایشان را به عنوان خلیفه انتخاب کردند. اما بعد که پذیرفتند و حکومت خود را آغاز کردند، در برابر مخالفین خود جنگیدند و سه جنگ بزرگ برای حفظ حکومت اسلامی انجام دادند.
از سوی دیگر، فرض کنید رفراندوم برگزار شده و جمهوری اسلامی از بین برود؛ آنگاه نیروهای انقلابی باید دوباره قیام کنند تا آن حکومت طاغوت از بین برود و حکومت اسلامی شکل بگیرد.
از منظر سکولار:
شخص می‌گوید به اسلام کاری ندارم سوال این است که چرا خود را به رفراندوم نمی‌گذارید؟
پاسخ این است که این سوالات را فقط برای مردم ایران درست می کنند. وگرنه شما از هیچ یک از مردم آمریکا نشنیدید که چرا آمریکا خود را به رفراندوم نمی‌گذارد!
اولاً هیچ کشوری در دنیا حتی یکبار خودش را به رفراندوم نگذاشته است. نزدیک ۲۵۰ سال از زمان حکومت آمریکا می‌گذرد. چرا آمریکا یکبار خودش را به رفراندوم نمی‌گذارد؟ چرا انگلیس، ایتالیا، آلمان، کره، ژاپن و… یکبار خودشان را به رفراندوم نمی‌گذارند؟!
ثانیا اصلاً امکان برگزاری رفراندوم وجود ندارد چون سیستم انتقال قدرت همراه با قوانینش توسط چه کسی اجرا شود؟ مثلاً می‌گویند این حکومت فاقد صلاحیت است حالا اگر فاقد صلاحیت است چطوری انتخابات برگزار کنند اصلاً انتخابات زیر نظر چه کسی قرار بگیرد؟
ثالثاً کسانی که این درخواست را دارند چند سال یکبار می خواهند رفراندوم برگزار شود؟ مثلاً شخصی می‌گوید دو سال یکبار؛ نظر دیگری این است که ۸ سال یکبار، ۱۰ سال یکبار یا ۴۰ سال یکبار. سوال این است که کدام حکومتی برنامه‌ی خودش را ۲ ساله ۵ ساله یا ۴۰ ساله می‌بندد؟ حکومت‌ها برنامه‌ی خود را ۲۰۰ ساله، ۵۰۰ ساله می‌بندند؛ مثلاً فرض کنید شما مدرسه‌ای ساخته‌اید و مدیر آن عوض می‌شود. بعد مدیر جدید بگوید این ساختمان خوب نیست آن را خراب کنید من نقشه‌ی دیگری دارم و شروع به ساختن کند، تا به اواسط کار می‌رسد نفر بعدی می‌آید و می‌گوید من نقشه‌ی دیگری دارم! نتیجه این می‌شود که آن ساختمان هیچ وقت ساخته نمی‌شود.
چون در یک کشور باید ثبات اتفاق بیفتد، آن کشور هیچ وقت اجازه نمی‌دهد رفراندوم برگزار شود و مردم کشور را به رأی بگذارند و حکومت عوض شود.
رابعا فرض کنید جمهوری اسلامی نباشد؛ حالا چه کسی بیاید؟ وقتی خبرنگار از یکی از افرادی که صریح ترین دشمنی با جمهوری اسلامی را دارد، یعنی نیما (روح الله) زم، سوال کرد آیا شما تا به حال ناامید شده‌اید؟ گفت بله؛ جایی ناامید شدم که با خود گفتم حالا جمهوری اسلامی نه؛ چه کسی بیاید؟ یعنی رضا پهلوی اینجا بیاید و حکومت کند؟! فرضاً جمهوری اسلامی هم رفت خودِ رضا پهلوی آمد؛ چه کسی نخست‌وزیر شود؟ یا باید همین افرادی که الان در کشور سرکار هستند نخست‌وزیر شوند یا کسانی که رضا پهلوی مدنظرش است، بالاخره کسی از کره‌ی ماه و مریخ نمی‌آید که رئیس جمهور شود. اصلاً فرض کنید مردم ولایت فقیه را نمی‌خواهند، مردم برای ریاست جمهوری به چه کسی رأی می‌دهند؟ به یکی از همین افراد رأی می‌دهند پس فرقی نکرد.

حجت الاسلام سید محمد حسین راجی