شبهه: چرا ما مسیری را انتخاب کرده ایم که این همه سختی داشته باشد و چرا مسیر توسعه بدون تنش عربستان برای ما بد است؟
جواب: در پاسخ به این سؤال باید به آسیب هایی که مدیریت کشور از ناحیه خام فروشی به آن دچار میشود اشاره کرد. چرا که برخی به دنبال تجویز نسخه مشابهی مانند عربستان برای ما هستند. این کشور بر فروش نفت تکیه کرده و بدون توجه به حرکت در مسیر تقویت تولید همه مایحتاج خود را از بیرون وارد می کند. چنین کشورهایی پا در یک مسیر بیراهه ای میگذارند که به ظاهر هموار است اما انتهای این مسیر هموار، آنها را به صخره یا به پرتگاه یا بن بست میرساند.
وقتی یک کشور، صرفاً بر کسب درآمد از خام فروشی تکیه میکند و با آن درآمد ارزی حاصل، سایر مایحتاج خود را از خارج تهیه میکند، به آن ارز خارجی برای تأمین واردات بسیار وابسته میشود. کشورهایی که در این مسیر وارد شده اند، مثل کشورهای حوزه خلیج فارس و عربستان، به شدت به دلار آمریکا وابسته اند. به قدری که ترجیح داده اند برای اینکه اقتصادشان نوسان قیمت نداشته باشد، قیمت دلار را در یک عدد، سالیان سال میخکوب کنند. این باعث میشود که قیمت دلار در این کشورها یک قیمت غیر واقعی داشته و نسبت به قیمت واقعی آن ، ارزان تر باشد. چرا که در حالت طبیعی میبایست نرخ آن افزایش می یافت اما با میخکوب شدن روی یک قیمت خاص، قیمت آن پایین تر از مقدار واقعی است.
در چنین شرایطی، واردات همواره در این کشور از تولید به صرفه تر است. زیرا کالای مصرفی، با دلاری ارزان تر از قیمت واقعی وارد میشود در حالی که هزینه تولید بیشتر از آن است. لذا واردات همیشه برای آنها ارزان قیمت تر و تولید همواره گران قیمت تر است. در چنین شرایطی، تولید تضعیف میشود و روز به روز نیازمندی هایی که قبلاً از تولید داخل به دست می آمدند حال باید از طریق واردات تأمین بشوند و این خود، تقاضا نسبت به واردات را افزایش داده و نیاز کشور به ارز خارجی را افزایش میدهد.
از طرف دیگر وقتی که ارز، با حمایت دولتی ، ارزان قیمت تر از واقعیت هست، خدمات شرکت های خارجی هم ارزان تر میشوند. در نتیجه شرکت های خارجی انجام بخش خدماتی کشور را با قیمتهای دلاری خودشان تقبل می کنند. از آنجا که دلار در این کشورها ارزان تر تأمین میشود، به همین خاطر شرکتهای خارجی ترجیح میدهند برای اینکه خدماتشان ارزان تر بشود، از کارگران خارجی استفاده کنند. چرا که کارگر داخلی گران قیمت است؛ شرکتهایی که با قیمتهای جهانی کار میکنند اگر بخواهند کارگر بومی استخدام کنند باید دستمزدی در سطح کشورهای دیگر جهان، مثلاً در سطح کشورهای اروپایی بدهند اما در این صورت برای این شرکت ها صرفه ای نخواهد داشت. به همین دلیل به کارگران مهاجر خارجی ارزان قیمت تر پناه می آورند. یعنی کشور به خارجیها هم در واردات کالا و هم واردات خدمات و هم واردات نیروی انسانی و هم واردات ،فناوری و در مجموع به ارز خارجی زیاد نیازمند میشود
در واقع مشکلی که برای کشور به وجود میآید این است که خروج ارز از کشور روند افزایشی پیدا میکند و منحصر در واردات نمیماند حتی شرکتهای خارجی ای که به این کشور آمده اند قصد دارند سود خودشان را از کشور با دلار خارج کنند میخواهند هر چه سود ریالی کردند اینجا به دلار تبدیل کنند و از کشور خارج کنند. لذا تقاضا نسبت به عرضه دلار پیوسته افزایش پیدا میکند.
کارگران خارجی نیز که در اینجا کار کردند میخواهند درآمد ریالی خودشان را تبدیل به دلار کرده و از کشور خارج کنند و برای خانواده هایشان بفرستند. تقاضای ارزی که کارگران خارجی در عربستان که نیمی از جمعیت کشور عربستان را تشکیل میدهند برای ارسال درآمد خود به خانواده هایشان دارند، سالیانه حدود ۴۰ میلیارد دلار، یعنی چیزی حدود یک و نیم برابر فروش نفت سالیانه ایران است. این باعث شده است که کشور عربستان به شدت نسبت به مسئله تقاضای ارز روند رو به رشدی را داشته باشد و دیگر فروش نفت و ذخایر ارزی ،عربستان بیشتر از این پاسخگوی این همه تقاضای ارز نیست. لذا اقتصاد او دیگر برای روش میخکوب نگه داشتن قیمت ارز کارآمد نیست.
در چنین شرایطی کشور عربستان به استقراض خارجی روی آورده است. این استقراض، به خصوص در زمانی ضروری تر میشود که قیمت نفت و درآمدهای حاصل از آن به واسطه نوسان قیمت نفت در بازارهای جهانی افت کند. همانند اتفاقی که از سال ۲۰۱۴ افتاد و اقتصاد عربستان رو به ورشکستگی رفت.۱ از آن سال تا الان برای جبران کسری بودجه های خود و این کمبود ارزهایی که داشته است استقراض هایی کرده است که نسبت آن به ذخایر ارزی اش از دو درصد به ۵۵٪ درصد رسیده است. در حال حاضر عربستان بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار استقراض خارجی دارد و ذخایر ارزی اش نیز از ۷۰۰ میلیارد دلار به ۴۷۰ میلیارد دلار رسیده است.۲
با این وضعیت دیگر کشورها تمایل کمتری به وام دادن به این کشور دارند چراکه با تکیه بر دلار که ارزش آن در دنیا رو به کاهش است آینده مشخصی ندارد. لذا کشورهایی مانند عربستان مجبور شده اند به سمت اقتصاد چین بروند عربستان برای اینکه بتواند با چین به صورت راهبردی معاملات داشته باشد و به جای دلار با یوآن کار کند هزینه های سیاسی داده است. یکی از هزینه های سیاسی ،آن عقب نشینی از سیاستهای خارجی اش مثل سیاست عادی سازی روابط با اسرائیل و سیاست مقابله با ایران بود عربستان چون خواهان ارتباط با چین بود و ایران و حماس دو تا از بازوهای چین بر علیه آمریکا بودند نباید این بازوها را تضعیف میکرد به همین دلیل ارتباطش با ایران را از سر گرفت و نسبت به اسرائیل موضع منفی و نسبت به حماس موضع مثبت نشان داده است. این اجبار سیاسی و عقب نشینی سیاسی را صرفاً به خاطر مسائل اقتصادی کشورش اتخاذ کرده است.
- https://www.irna.ir/news/81752515
- https://data.worldbank.org/indicator/FI.RES.TOTL.CD?locations-SA