پیوندهای امت اسلامی

بسم الله الرحمن الرحیم

«ٱلنَّبِيُّ أَوۡلَىٰ بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ مِنۡ أَنفُسِهِمۡۖ وَأَزۡوَٰجُهُۥٓ أُمَّهَٰتُهُمۡۗ وَأُوْلُواْ ٱلۡأَرۡحَامِ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلَىٰ بِبَعۡضٖ فِي كِتَٰبِ ٱللَّهِ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ وَٱلۡمُهَٰجِرِينَ إِلَّآ أَن تَفۡعَلُوٓاْ إِلَىٰٓ أَوۡلِيَآئِكُم مَّعۡرُوفٗاۚ كَانَ ذَٰلِكَ فِي ٱلۡكِتَٰبِ مَسۡطُورٗا»[۱]

پیامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است؛ و همسران او مادران آنها [مؤمنان‌] محسوب می‌شوند؛ و خویشاوندان نسبت به یکدیگر از مؤمنان و مهاجران در آنچه خدا مقرّر داشته، اولی هستند؛ مگر اینکه بخواهید به دوستانتان نیکی کنید (و سهمی از اموال خود را به آنها بدهید)؛ این حکم در کتاب (الهی) نوشته شده است.

انسان به شکل فطری موجودی اجتماعی است؛ یعنی همه افراد بشر نیاز به ارتباط داشتن با یکدیگر دارند. در طول تاریخ رفته‌‌‌رفته این ارتباط‌‌‌ها تغییراتی داشته و گسترش یافته است؛ مثلاً در دنیای امروز افراد، هم روابط درون‌‌خانوادگی دارند و هم در درون یک شرکت یا مجموعه‌‌‌ای که کار می‌‌‌کنند، با افرادی مرتبط هستند و هم در داخل شهر و کشورشان ارتباط‌‌‌هایی با هم‌‌وطنانشان دارند و حتی بین کشور‌‌‌ها نیز روابطی وجود دارد. هرکدام از این ارتباطات، ماهیتی مخصوص و هدفی جداگانه دارد و بر اساس همین‌‌‌ روابط ارزش‌‌های آن‌ها متفاوت می‌‌‌گردد.

به‌‌طور کلّی می‌‌‌توان گفت: هرچند اسلام به انواع روابط توجّه داشته و توصیه‌‌‌هایی در مورد هرکدام دارد، امّا آنچه در فرهنگ اسلامی ارزش بیشتری دارد و به عبارت دیگر، آنچه اصل است، روابط بین مؤمنین است. این بُعد در اسلام چنان رتبه و مقامی دارد که در روایات، مؤمنین را برادر یکدیگر معرفی کرده‌‌اند و الفاظی همچون «اخٌ لَکَ فِی الدّین»[۲] فراوان به چشم می‌‌‌خورد.

با این مقدّمه، اکنون به بحث دیدگاه کلّی اسلام به روابط داخلی جامعه مسلمین و روابط بین‌‌الملل می‌پردازیم. ما در اسلام معنای گران‌‌قدری به نام «ولایت» داریم که به معنای همین پیوستگی است. جامعه، یک هدف و جهت‌گیری مشخص دارد و در کنار آن، دشمنانی نیز هستند. برای مبارزه با این دشمنان و حرکت به سوی اهداف، نیاز به یک پیوستگی و درهم‌‌تنیدگی دارد. مقام معظم رهبری؟حفظ؟ می‌فرمایند:

این جامعه به یک نقطه‌‌‌ای احتیاج دارد که تمام نیرو‌‌‌های داخلی به آن نقطه بپیوندند؛ همه از آنجا الهام بگیرند و همه از او حرف بشنوند و او تمام جوانب مصالح و مفاسد را بداند.[۳]

این معنای ویژۀ ولایت شیعی است که خط‌ و مسیر را نشان می‌دهد. با خط‌‌‌دهی همین رهبر و امام، جامعه مسلمان روابطش را با افراد دیگر درون جامعه و جوامع دیگر تنظیم می‌‌‌کند. این معنا در اسلام چنان قداستی دارد که خداوند تعالی در قرآن می‌‌‌فرماید: «ٱلنَّبِيُّ أَوۡلَىٰ بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ مِنۡ أَنفُسِهِمۡۖ»؛[۴] یعنی پیغمبر(صلی الله علیه)اولی و سزاوارتر بر مؤمنین از خودشان است و این یعنی افراد باید فرمان ولیّ را بر نظر خودشان ترجیح بدهند تا آن پیوستگی برقرار شود و جامعه هم در مقابل دشمنان دژی مستحکم باشد تا در رسیدن به اهدافش موفق شود.

در مورد روابط داخلی بین افراد مسلمین آموزه‌های اسلامی بسیار گسترده‌‌‌ای وجود دارد که پرداختن به هرکدام، یک مقاله جداگانه می‌‌‌طلبد و در اینجا فقط به چند مورد اشاره می‌‌‌کنیم.

«وَأُوْلُواْ ٱلۡأَرۡحَامِ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلَىٰ بِبَعۡضٖ فِي كِتَٰبِ ٱللَّهِ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ وَٱلۡمُهَٰجِرِينَ إِلَّآ أَن تَفۡعَلُوٓاْ إِلَىٰٓ أَوۡلِيَآئِكُم مَّعۡرُوفٗاۚ»

ذیل این آیه شریفه  در تفسير «مجمع البيان» مى‌خوانيم:

پيامبر اكرم(صلی الله علیه)ميان مسلمانان (انصار و مهاجرين) عقد اخوّت بسته بود؛ به‌‌‌گونه‌اى كه مثل برادر حقيقى از يكديگر ارث مى‌بردند؛ زيرا مهاجران در آغاز، از وطن و اموال و بستگان خود دور شده بودند و عقد اخوّت، اين موارد را جبران مى‌كرد، تا آنكه آيه نازل شد و چنين ارثى را لغو كرد.[۵]

شاهدمثال ما در آن قسمتی است که بین افراد جامعه مسلمین آن‌چنان الفت و صمیمیتی برقرار گشته بود که برادر دینی خود و هم‌کیش خود را تا حدّی مانند خانواده خود می‌‌‌دانستند که سهم ارث هم برای آن‌‌‌ها در نظر می‌‌‌گرفتند. چنین هم‌‌بستگی و پیوندی در میان افراد جامعه باعث چنان درخششی در تاریخ می‌‌‌شود که جامعۀ نوپای مسلمین در مقابل لشکریان مجهّز کفّار در جنگ‌‌‌های پیاپی به پیروزی می‌‌‌رسد و در کمتر از یک قرن به چنان قدرتی بدل می‌‌‌شود که کاخ‌‌‌های روم و ایران را به لرزه درمی‌‌‌آورد.

در آیه‌ای دیگر آمده است:

«وَإِن طَآئِفَتَانِ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٱقۡتَتَلُواْ فَأَصۡلِحُواْ بَيۡنَهُمَاۖ فَإِنۢ بَغَتۡ إِحۡدَىٰهُمَا عَلَى ٱلۡأُخۡرَىٰ فَقَٰتِلُواْ ٱلَّتِي تَبۡغِي حَتَّىٰ تَفِيٓءَ إِلَىٰٓ أَمۡرِ ٱللَّهِۚ فَإِن فَآءَتۡ فَأَصۡلِحُواْ بَيۡنَهُمَا بِٱلۡعَدۡلِ وَأَقۡسِطُوٓاْۖ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُقۡسِطِينَ».[۶]

روابط و پیوستگی افراد جامعه آن‌قدر اهمیّت دارد که در آیه شریفه می‌‌‌فرماید: اگر میان دو گروه مؤمنین درگیری و جنگ پیش آمد، در مرحله اوّل باید تلاش کنید تا میانشان صلح ایجاد کنید؛ ولی اگر یکی از آن‌‌‌ها بر دیگری ظلم کرد، با آن گروه بجنگید تا به حکم خداوند بازگردد و آن‌گاه بینشان به عدالت صلح برقرار کنید تا به‌‌‌هم‌‌پیوستگی در بین افراد جامعه برهم نخورد.

امّا در زمینه روابط بین‌‌‌المللی و با جوامع دیگر، اسلام نظرش بر این است که:

روابط باید به‌‌‌طوری تنظیم شود که یک ذرّه تحت فرمان آنها قرار نگیرد؛ یک ذرّه تحت تأثیر افکار آنها قرار نگیرد.[۷]

به بیان دیگر: روابط با جوامع دیگر نباید به‌گونه‌ای باشد که زحمات جامعه مسلمین در رابطه با ولایت و پیوستگی بین افراد خودش را از بین ببرد. در قرآن کریم نیز قاعده کلّی «وَلَن يَجۡعَلَ ٱللَّهُ لِلۡكَٰفِرِينَ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ سَبِيلًا»[۸] در این باره بیان شده است.

داستان معروفی اینجا هست مربوط به زمان امام باقر(صلی الله علیه)است که سکه عالم اسلام را از کشور روم می‌‌‌آوردند و او یک تهدیدی کرد و اینها ماندند درمانده؛ آن‌‌وقت امام علیه‌‌السلام دستگاه خلافت را ارشاد کرد. خیلی عجیب است! این تنها نکته‌‌‌ای است ـ یکی، دو مورد استثنایی ـ که بنده می‌‌‌بینم که ائمه هدی؟عهم؟ مختصر روی خوشی به دستگاه خلافت نشان دادند.[۹]

کار در زمان پهلوی به جایی رسیده بود که شاه خائن برای اینکه فلان‌‌‌کس را به عنوان نخست‌‌وزیر معین بکند، مجبور بود با سفیر انگلیس و بعد‌‌‌ها با سفیر آمریکا در میان بگذارد![۱۰]

چنین روندی اگر مدّت کوتاهی بر فضای جامعه حاکم باشد، طبیعتاً جامعه به سمتی می‌رود که از سر تا نوک پا همه ظاهرش را شبیه غیرمسلمانان کند و رفته‌‌رفته فرهنگ آنها را بپذیرد؛ زبان خود را فراموش و زبان بیگانه را جایگزین کند و اصالت و تاریخ خود را به فراموشی بسپارد و قدرت نظامی خود را از دست بدهد و ناگزیر هر روندی را که دشمنان برگزینند، ناگزیر پیش ببرد. این روند باعث خودباختگی ملّت می‌‌‌شود و درنتیجه،‌ ولایت و پیوستگی بین افراد جامعه نیز از بین می‌‌‌رود. قضیه قرارداد «رِژی» و ماجرای تحریم تنباکو هم تبلور کامل همین وضع در دوران پهلوی است. ویرانی‌‌‌های «کمپانی هند شرقی»[۱۱] نیز یکی دیگر از تبلور‌‌‌های رعایت نکردن همین توصیه اسلام در روابط بین‌‌الملل است.

البته این محدودیت در روابط که اسلام بیان می‌‌‌کند، به معنای قطع رابطه با جوامع دیگر نیست؛ بلکه ما ناچار از ارتباطات بین‌‌‌المللی هستیم. پس جامعه مسلمان با جوامع دیگر پیوند دارد، امّا:

پیوند جوهری و ماهوی با آنها ندارد. آن‌‌جوری نخواهد بود که اگر آنها خواستند، بتوانند عالم اسلام را تحت تأثیر خودشان قرار بدهند.[۱۲]

اندیشه شیعه در بحث ولایت نیز در زمینه روابط بین‌‌الملل تأثیرات ویژه‌‌‌ای دارد؛ زیرا آن جامعه به هم پیوستۀ دینی را با یک مغز متفکّر واحد خط­‌‌‌دهی می‌‌کند و تا جایی که از دایره ولایت خارج نشوند، نمی‌‌گذارد که اشتباهی از آنها سر بزند: «وَمَن يَتَوَلَّ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ فَإِنَّ حِزۡبَ ٱللَّهِ هُمُ ٱلۡغَٰلِبُونَ ».[۱۳]

«در معنا حزب یک نوع تشکل و هم‌بستگی و اجتماع برای تأمین اهداف مشترک است».[۱۴] پس یعنی اگر آن به‌‌‌هم‌‌پیوستگی را در روابط بین‌‌الملل نیز حفظ کردند، جامعه به اهداف خود خواهد رسید.

نام پژوهشگر: علی فرامرزی


[۱]. سوره احزاب، آیه۶.
[۲]. نهج‌‌البلاغه، نامه۵۳.
[۳]. طرح کلی اندیشه اسلامی، جلسه بیست‌وچهارم، دسترسی در:
https://manviat.ir/links_of_the_islamic_ummah
[۴]. سوره احزاب، آیه۶.
[۵]. قرائتی، تفسیر نور، ج۷، ص۳۳۱.
[۶]. سوره حجرات، آیه۹.
[۷]. طرح کلی اندیشه اسلامی، جلسه بیست‌وچهارم، دسترسی در:
https://manviat.ir/links_of_the_islamic_ummah
[۸]. سوره نساء، آیه۱۴۱.
[۹]. همان.
[۱۰]. بیانات در جمع مردم استان کردستان، ۲۲/۲/۱۳۸۸، دسترسی در:
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=6642
[۱۱]. کمپانی «هند شرقی» یک شرکت سهامی عام انگلیسی بود که با دریافت امتیازنامه­ای از ملکة انگلستان و امتیازاتی انحصاری از فرمانروای هندوستان توانست به سود سرشاری دست یابد. این کمپانی کم‌‌کم به بهانة دفاع از اموال خود و… نیروی نظامی در هندوستان مستقر  کرد و عملاً این کشور بزرگ را جزو مستعمرات بریتانیا ساخت.
[۱۲]. طرح کلی اندیشه اسلامی، همان.
[۱۳]. سوره مائده، آیه۵۶.
[۱۴]. مکارم شیرازی، برگزیده تفسیر نمونه، ذیل آیه ۵۶ سوره مبارکه مائده.