ضرورت و اهمیت قرآن
- رهبری قرآن: عن رسول الله صلی الله علیه و آله أنَّه قالَ: «عَلَیْکُمْ بِالْقُرآنِ فَاتَّخِذُوهُ إماماً وَقَائِداً[۱]؛ بر شما باد قرآن! پس قرآن را پیشوا و راهنمای خود قرار دهید.
- برتری قرآن: عَن رَسُولِ اللهِ صلی الله علیه و آله أنَّهُ قالَ: «فَضْلُ القُرآنِ عَلَی سائِرِ الکَلامِ کَفَضْلِ اللهِ عَلَی خَلْقِهِ[۲]؛ برتری قرآن بر سایر سخنها مانند برتری خداست بر آفریدگانش.»
- شیرینی گفتار قرآن: عن الامام علی علیه السلام أنَّهُ قالَ: «َتعَلَّمُوا کِتابَ اللهِ تَبارَکَ وَتَعالَی فَإنَّهُ أحْسَنُ الحَدیثِ وَأبلَغُ المَوعِظَةِ وَتَفَقَّهوا فیهِ فَإنَّهُ رَبیعُ القُلوبِ وَاسْتَشْفُوا بِنُورِهِ فَإنَّهُ شِفاءٌ لِما فیِ الصُّدُورِ وَأحْسِنُوا تِلاوَتَهُ فَإنَّهُ أحْسَنُ القِصَصِ[۳]؛ کتاب پروردگار پاک و بلند مرتبه را فرا گیرید که همانا آن نیکوترین سخن و رساترین موعظه است. و درآن تفکر کنید که همانا قرآن بهار دلهاست و از نورانیتش شفاء بخواهید که همانا قرآن شفای دلهاست و تلاوتش را نیکو کنید که برترین قصه¬ها [در آن] است.»
- جامعیت قرآن: عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: «مَنْ أرادَ عِلْمَ الاوَّلینَ وَالاخِرِینَ فَلْیُثَوِّرِ القُرآنَ؛[۴]هر که می¬خواهد دانش پیشینیان و آیندگان را فرا گیرد در قرآن دقیق شود.»
دستاورد همنشینی با قرآن - کفاره گناهان: عن رسول الله صلی الله علیه و آله أنَّهُ قالَ: «عَلَیکَ بِقِراءَةِ القُرآنِ فَإنَّ قِرائَتَهُ کَفّارَةٌ لِلذُّنوبِ وَسِتْرٌ فیِ النَّارِ وَأمَانٌ مِنَ العَذابِ[۵]؛ بر تو باد قرا ئت قرآن زیرا که خواندن قرآن کفاره گناهان و پوششی از آتش [دوزخ] و ایمنی از عذاب است. L»
- دوری از فساد و زشتی: عن رسول الله صلی الله علیه و آله أنَّهُ قالَ: «یا بُنَیَّ! لاتَغْفُلْ عَن قِراءَةِ القُرآنِ فَإنَّ القُرآنَ یُحیِی القُلُوبَ وَیَنْهی عَنِ الفَحشَاءِ وَالمُنْکَرِ[۶]؛ فرزندم! از خواندن قرآن غافل مشو که قرآن دلها را زنده می-کند و [انسان را[ از زشتی و بدی دور می دارد.»
همنشین قرآن
یکی از همراهان حضرت امام خمینی قدس سره در نجف اظهار داشت: «ایشان هر روز ده جزء از قرآن را در ماه مبارک رمضان تلاوت می¬کرد.»
[۱]. علاء الدین متقی بن حسام الدین الهندی، کنز العمّال، بیروت، مؤسسه الرساله، ۱۴۰۹ ق، حدیث ۴۰۲۹.
[۲]. بحار الانوار، ج۹۲، ص۱۸.
[۳]. تحف العقول، ص ۱۵۰.
[۴]. کنز العمال، ح ۲۴۵۴.
[۵]. بحار الانوار، ج۹۲، ص ۱۷.
[۶]. کنز العمال، ح ۲۷۶۸.