نفی ولایت شیطان

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ ما با داستان معروف حضرت آدم(علیه السلام)و هبوط او از بهشت گره خورده است. بشریت از ابتدا با دشمنی به نام ابلیس درگیر بوده است؛ کسی که قسم یاد کرده تا بنی‌‌آدم را اغوا کند و جلوی به کمال رسیدن او را بگیرد: «قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغۡوِيَنَّهُمۡ أَجۡمَعِينَ».[۱]

خداوند متعال انسان را برای رسیدن به اهداف بسیار بلندی خلق آفریده و مأموریت ویژه‌‌‌ای به او سپرده است؛ امّا برای رشد او، عامل «اختیار» را نیز به او داده تا رشد انسان از این راه باشد. اقتضای این حکمت، این است که لغزشگاه‌‌‌هایی در مسیر انسان وجود داشته باشد و این اجازه دادن و مهلت دادن به شیطان نیز طبق این حکمت است.

شاید بهترین تبیینی که از این حکمت در قرآن کریم آمده، در این آیه باشد:

«وَلَوۡ شِئۡنَا لَأٓتَيۡنَا كُلَّ نَفۡسٍ هُدَىٰهَا وَلَٰكِنۡ حَقَّ ٱلۡقَوۡلُ مِنِّي لَأَمۡلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ ٱلۡجِنَّةِ وَٱلنَّاسِ أَجۡمَعِينَ».[۲]

طبق این آیه شریفه، خداوند قدرت این را دارد که تمام بشر را هدایت فرماید و در راه درست قرار دهد و موانع را بردارد و قدرت شیطان را نیز نابود کند؛ امّا حکمت الهی بر این تعلق نگرفته است. در آیه‌ای دیگر چنین می‌فرماید: «أَلَمۡ أَعۡهَدۡ إِلَيۡكُمۡ يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ أَن لَّا تَعۡبُدُواْ ٱلشَّيۡطَٰنَۖ إِنَّهُۥ لَكُمۡ عَدُوّٞ مُّبِين»[۳]

خطاب آیه به فرزندان حضرت آدم(علیه السلام)است و می‌فرماید: ای فرزندان آدم! مگر با شما پیمان نبستم که شیطان را اطاعت نکنید که همانا او برای شما دشمنی آشکار و روشن است، و تنها مرا بپرستید که راه مستقیم همین است؟!

در حدیث نبوی آمده است: «اگر شیطان‌‌‌ها در اطراف قلب‌‌‌های فرزندان آدم نمی‌گشتند، قطعا آنان به ملکوت باطن آسمان‌‌‌ها و زمین نظر می‌‌افکندند».[۴]

انسان فطرتاً به دنبال پیروی و اطاعت است و در وجود انسان، پذیرفتن ولیّ و راهنما نهاده شده است و این فطرتی که در نهان آدمی است، نشان از اهمیت این امر دارد. تأکیدات و سفارش‌ها در انتخاب ولیّ نیز نشان می‌دهد که انتخاب سرپرست، مهم‌ترین امر در زندگی بشر است که راه سعادت و شقاوت را برای او باز می‌کند.

گاهی انسان در جست‌‌وجوی مولای خویش که لایق پیروی و اطاعت باشد، به اشتباه می‌افتد و سبب گمراهی و نابودی خویش می‌شود: «… إِنَّ ٱلَّذِينَ يَضِلُّونَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ لَهُمۡ عَذَابٞ شَدِيدُۢ…».[۵] آیه می‌فرماید: عذاب شدیدی در انتظار کسانی است که از راه خداوند که همان راه حق و سعادت است، گمراه شدند.

آدمی، فطرتاً خداجوست، ولی در تعیین مصداق و انتخاب خدای حقیقی از بین خدایان کاذب دچار اشتباه می‌شود  و تاریخ گواه این مطلب است که این تمایل فطری در انسان، گاه او را به سمت بت‌پرستی، گوساله‌‌پرستی و پرستش اجسام آسمانی، زمینی و معبودهای متفاوت کشانده و در برتری آنها نسبت به خود دچار انحرافاتی شده است. این میل، نشأت‌‌گرفته از فطرت انسان‌‌‌ها بوده است.

 این از رحمت و لطف الهی به‌‌دور است که این فطرت در وجود انسان، بدون امر و راهنمایی رها شده باشد؛ درحالی‌‌که مهم‌ترین هدف خلقت انسان پیمودن راه سعادت و رسیدن به کمالات انسانی است. ازاین‌‌رو آیات و روایات متعددی در زمینه هدایت انسان به سمت انتخاب صحیح و بهره‌‌‌وری درست مطرح شده است.

در اینجا این آیه هم به این مطلب اشاره می‌کند که فطرت انسان، جویای اطاعت است و به او سفارش و امر شده تا ولایت و اطاعت شیطان را نپذیرد و در صورت پذیرفتن این ولایت مغضوب، از درگاه الهی دور خواهد ماند.

در اینجا معنای اطاعت و پیروی، همان ولایت است. عده‌‌‌ای معتقدند که ولایت به معنای سرپرستی و زعامت و صاحب‌‌اختیار بودن است. در روایات بسیاری ولایت را از اساسی‌‌ترین  و مهم‌‌ترین ارکان دین اسلام برشمرده‌اند؛ زیرا شامل مسئله سرپرستی و زمامداری امور دینی، اعم از ظاهری و باطنی، جسمی و روحی، دنیوی و اخروی، مادی و معنوی، عبادی و اجتماعی می‌شود.

مسئله ولایت، مسئله قابل تأمل و مهمی است. علامه طباطبائی(ره)بهترین گواه بر فطری بودن ولایت را این‌‌طور بیان می‌فرمایند:

هر انسانی با نهاد خدادادی خود درک می‌کند که کار ضروری که متصدی معینی ندارد، باید برای آن سرپرستی گماشت.[۶]

به‌‌‌طور کلی انسان برای اینکه راه سعادت و خوشبختی را به‌‌خوبی بپیماید، چاره‌‌‌ای جز اطاعت بی‌‌چون و چرا در برابر راهنمایان و پیشوایان الهی ندارد و خداوند با فرستادن انبیا و اولیای الهی و آموزه‌های وحیانی، به این تمایل فطری جهت‌‌گیری درست بخشیده است.

با این همه، اما انسان گاه دچار انحطاط شده و در راه باطل مغلوب می‌شود و ولایت شیطان را می‌پذیرد و او را برتر از خود و لایق اطاعت می‌شمارد. «ثُمَّ لَأٓتِيَنَّهُم مِّنۢ بَيۡنِ أَيۡدِيهِمۡ وَمِنۡ خَلۡفِهِمۡ وَعَنۡ أَيۡمَٰنِهِمۡ وَعَن شَمَآئِلِهِمۡۖ»[۷] شیطان به خدا می‌گوید: آن‌گاه از جلو و پشت‌سر و طرف راست و چپ به آنان می‌تازم و بیشتر آنها را سپاس‌گزار نمی‌‌یابی. شیطان، دشمن قسم‌‌خورده آدمی، و دستورات او برخلاف فطرت و خلقت الهی است و خط سیری که برای انسان مشخص می‌کند، برخلاف طبیعت انسان، و راهی که نشان می‌دهد، به سوی جایگاهی غیر از سرمنزل طبیعی بشر است.

«وَلَأٓمُرَنَّهُمۡ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلۡقَ ٱللَّهِۚ»[۸] شیطان خلقت و فطرت بشر را تغییر می‌دهد و این عهد او با خداست و در انتها راهی جز شقاوت را برای انسان باز نخواهد کرد و پایان این اطاعت، تباهی جسم و روح انسان است.

ولایت فراتر از محبت است؛ فقط با محبت به چیزی یا کسی، ولایت‌‌پذیری صورت نمی‌گیرد؛ بلکه محبت، مقدمه‌ای برای پذیرفتن ولایت است. ولایت به معنای وابستگی فکری و عملی با مولاست و شخصی که ولایت را پذیرفته، ولی خود را می‌شناسد، اعمال و افکار ولیّ را می‌داند و با او همراه می‌شود و پیوسته از او پیروی می‌کند.

مقام معظم رهبری؟حفظ؟ در کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی درقرآن» ولایت را چنین تعریف می‌کنند:

ولایت یعنی به‌هم پیوستگی و هم جبهگی و اتصال شدید یک عده انسانی که دارای یک فکر واحد و جویای یک هدف واحدند.[۹]

در آیه‌ای دیگر می‌فرماید:

«يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ ٱلۡيَهُودَ وَٱلنَّصَٰرَىٰٓ أَوۡلِيَآءَۘ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِيَآءُ بَعۡضٖۚ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمۡ فَإِنَّهُۥ مِنۡهُمۡۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ»؛[۱۰] اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! يهوديان و مسيحيان را سرپرست و ياور نگيريد؛ (زيرا) بعضى از آنان يار و ياور بعض ديگرند و هر كس از شما كه آنان را ولىّ خود قرار دهد، پس قطعاً از آنان است. همانا خداوند، قوم ستمگر را هدايت نمى‌كند.

ذكر يهود و نصارا در آيه، از باب نمونه است؛ وگرنه شكّى نيست كه ولايت هيچ كافرى را هم نبايد پذيرفت، و پذیرفتن ولایت شیطان به معنای پیروی محض از او و هم‌بستگی فکری و عملی است که نتایج این پیروی، خسران، ضلالت و عذاب می‌شود. «… وَمَن يَتَّخِذِ ٱلشَّيۡطَٰنَ وَلِيّٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِ فَقَدۡ خَسِرَ خُسۡرَانٗا مُّبِينٗا».[۱۱] در این آیه روشن است که خداوند می‌فرماید: هرکس ولایت شیطان را بپذیرد، بی‌گمان زیان کرده است؛ زیانی آشکار، «إِنَّمَا سُلۡطَٰنُهُۥ عَلَى ٱلَّذِينَ يَتَوَلَّوۡنَهُۥ»؛[۱۲] سلطه شیطان فقط بر کسانی است که او را به سرپرستی می‌گیرند.

تعبیر مقام معظم رهبری؟حفظ؟ در مورد ولایت شیطان این است:

شیطان بر تمام انرژی‌های سازنده خلّاق آفریننده ثمربخش وجود انسان مسلط شود. هرچه در وجود انسان از نیرو و از ابتکار و از فعالیت‌‌‌های سازنده و از جلوه‌‌‌های درخشنده وجود دارد، تحت قبضه طاغوت و شیطان درآید.[۱۳]

با توجه به معنای ولایتی که ایشان تبیین کردند، می‌توان هدف شیطان و احزابش را از بین بردن هم‌بستگی و هم‌‌جبهه‌گی مؤمنین باهم و با امامشان بیان کرد که در نهایت، انسان تحت سیطره و عبودیت شیطان قرار گیرد.

یک نمونه از ولایت شیطان در عصر حاضر طبق بیان امام راحل(ره)ولایت طاغوت و ولایت استعمارگران جهانی است که ایشان این‌طور مطرح می‌کنند:

ولایت شیطان و مظاهر شیطانی در عالم، همچون طاغوت از آن یاد می‌شود که با تدبیر و تصرف شیطانی همراه است؛ چنان‌‌که بیرون راندن از نور به سوی ظلمت، سلطنت طاغوت و انحراف، از آثار و نمودهای ولایت شیطانی است.[۱۴]

و حضرت امام(ره)تا روز آخر بر این اعتقاد بود که آمریکا شیطان بزرگ است.

خدای متعال از قول شیطان نقل می‌کند که شیطان در روز قیامت به کسانی که از او پیروی کردند، می‌گوید: «إِنَّ ٱللَّهَ وَعَدَكُمۡ وَعۡدَ ٱلۡحَقِّ وَوَعَدتُّكُمۡ فَأَخۡلَفۡتُكُمۡۖ»؛[۱۵] خدا وعده داد شما را و درست هم وعده داده بود؛ امّا شما پیروی نکردید و به وعده خدا پایبند نبودید. من وعده دروغین به شما دادم و شما اطاعت کردید و همراه شدید. من خُلف‌‌‌وعده کردم؛ یعنی به شما وعده دادم، ولی تخلّف کردم. شیطان پیروان خودش را این‌‌طور در قیامت ملامت می‌کند.

خداوند متعال از قول شیطان می‌فرماید: «فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوٓاْ أَنفُسَكُمۖ»؛ مرا ملامت نکنید؛  خودتان را ملامت کنید. این عیناً امروز منطبق با آمریکاست. شیطان در قیامت این حرف را می‌زند، ولی آمریکا امروز در همین دنیا این حرف را می‌زند و وعده می‌دهد، ولی عمل نمی‌کند. تخلف می‌کند؛ امتیاز نقد را می‌گیرد و امتیاز نسیه را هم نمی‌‌دهد.  

«ٱسۡتَحۡوَذَ عَلَيۡهِمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ فَأَنسَىٰهُمۡ ذِكۡرَ ٱللَّهِۚ أُوْلَٰٓئِكَ حِزۡبُ ٱلشَّيۡطَٰنِۚ أَلَآ إِنَّ حِزۡبَ ٱلشَّيۡطَٰنِ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ»؛[۱۶] شیطان بر دل‌ آنها سخت‌ احاطه کرده که فکر و ذکر خدا را به‌‌کلی از یادشان برده. آنان حزب شیطانند؛ ‌‌‌ای اهل ایمان! بدانید که حزب شیطان به حقیقت زیانکاران عالمند.

بدانیم‌که اطلاق تعبیر «شیطان» بر انسان‌های شرور و دستگاه حاکمِ شرور، ریشه در آیات قرآن کریم و روایات اهل‌بیت؟عهم؟ دارد. مقام معظم رهبری درباره این سخن امام راحل(ره)که فرمود «آمریکا، شیطان بزرگ است» می‌‌فرماید:

این «شیطان بزرگ» خیلی حرف پرمغزی است. رئیس همه‌ی شیطانهای عالم، ابلیس است؛ امّا ابلیس بنا به تصریح قرآن، تنها کاری که می‌تواند بکند این است که انسان‌‌ها را اغوا می‌کند؛ بیشتر از اغوا، کاری نمی‌تواند بکند؛ انسان‌‌‌ها را اغوا می‌کند، فریب می‌دهد، وسوسه می‌کند؛ اما آمریکا، هم اغوا می‌کند، هم کشتار می‌کند، هم تحریم می‌کند، هم فریب می‌دهد، هم ریاکاری می‌کند؛ پرچم حقوق بشر را بلند می‌کند، ادّعای طرفداری از حقوق بشر می‌کند.[۱۷]

«… وَكَانَ ٱلشَّيۡطَٰنُ لِلۡإِنسَٰنِ خَذُولٗا».[۱۸]

کاش انسان یاد می‌گرفت که دوستی با شیطان، مایه خواری و گمراهی انسان است.
نام پژوهشگر: علی کتولی


[۱]. سوره ص، آیه۸۲.
[۲]. سوره سجده، آیه۱۳.
[۳]. سوره یاسین، آیه۶۰.
[۴]. مجلسی، بحارالانوار، ج۶۰، ص۳۳۲.
[۵]. سوره ص،آیه۲۶.
[۶]. طباطبائی، اصول عقاید و دستورات دینی (مجموعه آثار)، ج۱، ص۱۵۶.
[۷]. سوره اعراف،آیه۱۷.|
[۸]. سوره نساء، آیه۱۱۹.
[۹]. طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، جلسه بیست‌وسوم، دسترسی در:
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=45645
[۱۰]. سوره مائده، آیه۵۱
[۱۱]. سوره نساء، آیه۱۱۹.
[۱۲]. سوره نحل، آیه۱۰۰.
[۱۳]. طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، جلسه بیست‌وهفتم، دسترسی در:
https://manviat.ir/about-the-velayat2
[۱۴]. صحیفه امام، ج۹، ص۴۶۳.
[۱۵]. سوره ابراهیم، آیه۲۲.
[۱۶]. سوره مجادله، آیه۱۹.
[۱۷]. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم، ۱۸/ ۶/۱۳۹۴، دسترسی در:
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=30716
[۱۸]. سوره فرقان، آیه ۲۹.