میرحسین موسوی، نخست وزیر ایران در دوران دفاع مقدس و نامزد انتخابات ریاستجمهوری دهم که بعد از مشخص شدن نتیجه انتخابات بر طبل تقلب کوبید و از مهندسی آرا سخن گفت.
او مدرک کارشناسی ارشدش را در بهار سال ۱۳۴۸ از دانشگاه ملی ایران (شهید بهشتی) در رشتهی معماری و شهرسازی اخذ کرد و پس از تدریس در دانشگاه ملی ایران به عضویت در هیئت علمی این دانشگاه درآمد.میرحسین در سال ۱۳۴۸ با یکی از دانشجویان رشته مجسمهسازی دانشگاه تهران، به نام زهرا رهنورد ازدواج کرد. رهنورد در آن سالها از جمله شاگردان مشهور دکتر شریعتی بود که در مبارزه با حکومت پهلوی فعالیت داشت. حاصل اين ازدواج ۲ فرزند دختر است.
فعالیتهای سیاسی پیش از انقلاب
موسوی به همراه حبیبالله پیمان و نیز طاهره صفارزاده و علی موسوی گرمارودی کانون هنرمندان مسلمان را راه اندازی کرد.
فعالیتهای سیاسی پس از انقلاب
با تأسیس حزب جمهوری اسلامی توسط شهید بهشتی در نخستین روزهای بعد از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، میرحسین موسوی هم به این حزب پیوست و دبیر سیاسی این حزب شد و هم چنين به عضويت شورای انقلاب اسلامی درآمد. او همچنین سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی، ارگان حزب نیز بود و در این روزنامه مقالاتی در حمایت از دکتر محمد مصدق و جبهه ملی مینوشت که با مخالفت شهید حسن آیت، محمود کاشانی و شهید عبدالحمید دیالمه از اعضای حزب جمهوری اسلامی مواجه شد. این سه نفر با اعطای پست وزارت امور خارجه به میرحسین موسوی در مجلس نیز مخالفت کردند.
در سال ۱۳۶۰ و در کابینههای محمدعلی رجایی، محمدجواد باهنر و محمدرضا مهدویکنی موسوی به عنوان وزیر امور خارجه معرفی شد.
افشاگری شهید دیالمه از نگرشها و عملکرد موسوی
دکتر حمید دیالمه یک هفته پیش از شهادت زوایایی از نگرشها و عملکرد موسوی را روشن میسازد. وی میگوید: هماکنون من طرح کردن افرادی را برای بعضی از پُستها و منصبها، صلاح نمیدانم که معتقدم سیستم فکری نادرستی را در جامعه پیاده میکنند. همین الان افرادی برای بعضی وزارتخانهها کاندیدا هستند که به اعتقاد من خط فکریشان درست نیست.
یکی از نمونههایش را که میتوانم به شما میگویم و آن هم آقای موسوی است. خط فکری او، خط فکری جنبش مسلمانان مبارز و پیمان است. البته نمیخواهم بگویم عضو آن سازمان است ولی خط فکریاش همان است و اگر رجوع کنید به روزنامه میبینید که در خیلی از جاها این خطمشی را طی میکند.
اینها را من از دید حزب نمیبینم، بلکه من اینها را فقط از پایگاه ایشان میبینم والّا هیچکدام از اینها را نه به حساب حزب میگذارم و نه به حساب سران حزب و نه به حساب نیروهای مخلص، معتقد و مؤمنی که درون حزب هستند.
درآن روزها شهید دیالمه در بخش دیگری از سخنانش نگاه زهرا رهنورد را کاملاً سطحی و ناشی از تراوشات یک ذهن ناپخته میداند و میافزاید: “رهنورد یکسری مزخرفات به نام کتاب به هم بافته که آن را به نام اسلام عرضه و منتشر کرده است. کتابهایی مانند طلوع زن مسلمان، همگام با یوسف، قیام موسی و “….
وی با اظهار نظر درمورد کتاب طلوع زن مسلمان، میگوید: ” این خانم در این کتاب، تمام جملاتی که در نهجالبلاغه بوده را به فارسی نوشته و بعد به عنوان تبلیغات ارتجاعیون علیه زن آن را به شدت کوبیده و هر کسی هم اینها را میخواند اصلاً متوجه نمیشود که تمامی مباحث کتاب کپی شده متن نهجالبلاغه است”.
شهید دیالمه با آوردن جملههایی از این کتاب اظهار میدارد: ” برای مثال یکی از این موارد جمله غیرت برای مرد از ایمانش است و برای زن کفر؛ در صورتی که این جمله عین متن نهجالبلاغه بوده و ایشان با نوشتن این متن به شدت این موضوع را کوبیده است و قائل شده که این جمله در اسلام نبوده و مربوط به مرتجعین است در حالی که در نهجالبلاغه این مطلب با لفظ (غیره الرجال من الایمان و غیره المراه کفر) آمده است”!
قهر و برخورد غیرمنطقی رهنورد با دانشجویان دانشگاهالزهرا و تهدید دانشجویان دختر این دانشگاه به زندان، سالها بعد در دولت اصلاحات اتفاق افتاد. زمانی که رهنورد در یک حرکت تحریکآمیز اقدام به دعوت از یک فرد منتسب به بهائیان یعنی شیرین عبادی نمود. در شرایطی که دانشجویان این دانشگاه نسبت به حضور عبادی و نوع تعاملات ضد دینی و ضد ملی او اعتراض بسیاری داشتند. اعتراضی که از سوی رهنورد و دولت وقت اصلاحطلب به راحتی نادیده گرفته شد تا بانوی روشنفکر به حمایتهای مشکوک خود از عبادی ادامه بدهد.
دو بار استعفا تا سال ۶۴
موسوی تا سال ۶۴ دو بار استعفا میدهد و با پادرمیانی هاشمی استعفا علنی نمیگردد علت استعفاها اختلاف با چهرههایی چون عسگر اولادی و احمد توکلی و نیز برخی برنامههای راهبردی اقتصادی است.
انتشار استعفا در روزنامه جمهوری اسلامی
او در دوره دوم نخستوزیری یکبار به صورت حیرتآوری استعفا میدهد در سال ۶۷ استعفای خود را در روزنامهها منتشر میسازد.
روز ۱۵ شهريور سال ۱۳۶۷ روزنامه جمهوری اسلامی كه در اختيار مسيح مهاجری قرار داشت، در حالی منتشر شد كه تيتر اول آن از استعفای ميرحسين موسوی، نخستوزیر وقت خبر میداد؛ استعفايی كه بدون هماهنگی رئیسجمهور و رهبر انقلاب نگاشته شده بود. زشتی كار نخستوزیر وقت تا آنجا بود كه امامخمينی در پاسخی عتابآلود خطاب به موسوی نوشتند كه مردم ما از اینگونه حركات در طول انقلاب زياد ديدهاند و اين حركات هيچ تأثيری در خطوط اصيل و اساسی انقلاب اسلامی ايران نخواهد داشت.
تحلیل بادامچیان از استعفای موسوی
در اواخر جنگ بود که امامخمینی(ره) از میرحسین خواست یک کاری را انجام دهد که میرحسین نیز به دلیل این که وزرای وی با نمایندگان مجلس تعامل نداشتند از این کار سر باز زد. پس از آن میرحسین به درون یکی از خانههای آشنایان رفت و بیرون نیامد.
به میرحسین بگویید که بیاید!
گفته میشود او در این ۳ روز در منزل «آلادپوش» به سر میبرده است؛ روز سوم حاج سید احمد خمینی از راه تماس با مراکز مختلف از یافتن او ناامید شده بود، به افراد مختلف میسپرد که امام فرمودهاند به میرحسین بگویید که بیاید که اگر نیاید نامهای تنظیم کردهام و در اختیار رسانهها قرار میدهم که اگر پخش شود برای او دیگر دنیا و آخرت نمیماند. روز سوم میرحسین تا ساعت ۱۱ به محضر امام (ره) میرسد و امام نامهای دیگر نوشتند و میرحسین استعفا داد.
موسوی و انتخابات دهم ریاست جمهوری
حمایت خاص خاتمی از موسوی
خاتمی در خصوص این كه گفته است یا من میآیم یا موسوی گفت: این كه گفتم یا من میآیم یا موسوی به خاطر این بود كه همین احساس مشترك را در ایشان هم دیدم. اگر موسوی بخواهد بیاید، کشور را با توجه به جهتگیریها و ارزشهای اصیل و البته تحولات روز اداره خواهد كرد. اگر بخواهیم پنج نفر سادهزیست وعدالتباور و آزادیخواه كه ریا و تزویر نكنند را دركشور معین كنیم، حتماً یكی از آنان موسوی است.
بازتاب شکست موسوی در رسانههای خارجی
با پیروزی دکتر محمود احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری حامیان خارجی اصلاحطلبان در شوک عجیبی فرورفتند.
این رسانهها از سویی سخنان میرحسینموسوی را که مدعی بود برنده قطعی انتخابات با اختلاف بسیار بالا است را منتشر کردند و از سویی دیگر نیز با اعلام نتیجه اعلامشده برای انتخابات کوشیدند اثبات کنند در انتخابات ایران تقلب شده است.
بررسی هرچند گذرای این رسانهها نشانگر آن است که کشورهای استعماری امید فراوانی به پیروزی موسوی داشتند و انتخاب ملت ایران آنان را شوکه کرده است.
پایگاه اینترنتی BBC نیز روز شنبه اعلام کرد: “در پی اعلام بخش عمدهای از نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران که در آن آقای محمود احمدینژاد پیشتاز است، میرحسین موسوی دیگر نامزد انتخابات طی بیانیهای این نتایج را شعبدهبازی دستاندرکاران انتخابات و صدا و سیما خوانده است. موسوی نتایج اعلامشده را بهتآور توصیف کرده و نوشته که مردم به دنبال آن هستند که بدانند چگونه و توسط چه کسانی و مقاماتی طرح این بازی بزرگ ریخته شده است این نامزد انتخابات ریاست جمهوری، نسبت به آنچه روند موجود و تخلفات آشکار و فراوان روز انتخابات خوانده، هشدار داده و گفته که تسلیم این صحنهآرایی خطرناک نخواهد شد.”
حمایت غرب از اغتشاشات
با شروع اغتشاشات حمایتهای غرب از کاندیداهای شکستخورده رنگ جدیتری به خود گرفت. شعارهای ساختارشکنانهای که در خیابانها و در حمایت از موسوی سر داده شد همه و همه مطلوب غرب بود. شعارهایی نظیر جمهوری ایرانی، نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران، مرگ بر اصل ولایتفقیه همه و همه شعارهایی نبود که بتوان گفت زیر پرچم نخستوزیر امام! سر داده میشوند.
ماهیت اصلی بیانیه پنجم موسوی
موسوی در بیانیه پنجم میکوشد تا به فرازهای مهم خطبههای رهبر فرزانه انقلاب پاسخ گوید. در واقع این بیانیه را میتوان نوعی پاسخ به رهبر انقلاب دانست. در بخشهای دیگری از این بیانیه آمده است:
“اکنون مقامات کشور با صحه گذاشتن بر آنچه در انتخابات گذشت مسؤولیت آن را پذیرفتهاند و برای نتایج هرگونه تحقیق و رسیدگی بعدی حد تعیین کردهاند، به صورتی که این رسیدگیها موجب ابطال انتخابات نشود و نتایج آن را تغییر ندهد، حتی اگر در بیش از ۱۷۰ حوزه انتخاباتی تعداد آرای به صندوق ریخته شده بیشتر از تعداد واجدین شرایط باشد.
از ما خواسته میشود که در این شرایط شکایت خود را از طریق شورای نگهبان پیگیری کنیم، حالآنکه این شورا در عملکرد خود چه قبل، چه حین و چه بعد از انتخابات عدم بیطرفی خود را به اثبات رسانده است و نخستین اصل در هر داوری رعایت بیطرفی است.
اینجانب همچنان قویاً اعتقاددارم درخواست ابطال انتخابات و تجدید آن حقی مسلم است که باید به صورتی بیطرفانه از طریق یک هیئت مورد اعتماد ملی مورد بررسی قرار گیرد، نه آن که پیشاپیش امکان ثمربخش بودن آن منتفی اعلام شود.
یا با طرح احتمال خونریزی، مردم از هرگونه راهپیمایی و تظاهرات بازداشته، یا شورای امنیت کشور به جای پاسخگویی به سؤالات مشروع در خصوص نقش لباس شخصیها در حمله به افراد و اموال عمومی و ایجاد التهاب در حرکتهای مردمی به فرافکنی بپردازد و مسؤولیت فجایع به وجود آمده را بر عهده دیگران بگذارد.
اینجانب چون به صحنه مینگرم آن را پرداختهشده برای اهدافی فراتر از تحمیل یک دولت ناخواسته به ملت، که تحمیل نوع جدیدی از زندگی سیاسی بر کشور میبینم. من به عنوان یک همراه که زیباییهای موج سبز حضور شما را دیده است هرگز به خود اجازه نخواهم داد بر اثر عمل من جان کسی در معرض خطر قرار گیرد. درعینحال بر اعتقاد راسخ خویش مبنی بر باطل بودن انتخاباتی که گذشت و استیفای حقوق مردم پای میفشارم و علیرغم تواناییهای اندکی که در اختیاردارم بر این باورم که انگیزه و خلاقیت شما مردم همچنان میتواند حقوق مشروعتان را در چهرههای مدنی جدید مورد پیگیری قرار دهد و محقق کند.
مطمئن باشید که اینجانب همواره در کنار شما خواهم ماند. آنچه این برادر شما در یافتن این راهحلهای جدید، خصوصاً به جوانان عزیز توصیه میکند این است که نگذارید دروغگویان و متقلبان پرچم دفاع از نظام اسلامی را از شما بربایند و نااهلان و نامحرمان، میراث گرانقدر انقلاب اسلامی را که اندوخته از خون پدران راستگویتان است از شما مصادره کنند.”
بیانیه ششم یک روز بعد از اغتشاشات
موسوی بافاصله یک روز از بیانیه پنجم به مناسبت اغتشاشات ۳۰ خرداد نیز بیانیهای صادر کرد و در آن به اصل ۲۷ قانون اساسی تمسک جست. وی در این بیانیه به صورتی تلویحی تلاش کرد دولت را با نظام شاهنشاهی مقایسه کند.
البته روشن بود که استناد موسوی به اصل ۲۷ قانون اساسی مغالطهای بیش نبود. زیرا طبق قانون انتخابات و روش عقلایی پذیرفتهشده در جهان روش اعتراض به نتایج انتخابات تجمعات خیابانی نبود و اگر قرار است که تکلیف همه چیز در کف خیابانها روشن شود پس چه نیازی به انتخابات؟
گفتگوی موسوی با مجله تایم روز قبل از انتخابات
۲۲ خرداد سال ۱۳۸۸، درست صبح روز انتخابات ریاست جمهوری دهم، مجله انگلیسی «تایم» نسخه اینترنتی خود را منتشر کرد. یکی از مهمترین مطالب این شماره نشریه، مصاحبه با میرحسین موسوی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری ایران بود. در این مصاحبه كه پیش از برگزاری انتخابات انجامشده و در روز انتخابات با تیتر “مردی که میتواند احمدینژاد را شکست دهد”، منتشر شد، حرفهایی به نقل از موسوی گفته شده بود که از آنها بوی خون میآمد.
موسوی در بخشی از این گفتوگو با اشاره به تجمعات خیابانی حامیانش در دوره تبلیغات انتخاباتی گفته بود: «تجمعات خیابانی چشمگیر هفتههای گذشته احتمالاً ماهیت ساختار قدرت را به نحوی بنیادین دگرگون خواهد ساخت… در واقع دگرگونی و تغییر در ساختار قدرت با فشار بر رهبری در جهت پذیرش بیشتر افکار عمومی رخ خواهد داد.» وی در پاسخ به این سؤال که «اگر انتخابات را ببازد، آن وقت چه میشود؟» گفته بود: «تغییرات مدتهاست که آغاز شده است. تنها گوشهای از این تغییرات به پیروزی در انتخابات مربوط میشود و بخشهای دیگر تغییر ادامه خواهند یافت و هیچ عقبگردی در کار نخواهد بود.» موسوی همچنین از فشار به رهبری با تجمعهای خیابانی برای پذیرش این تغییرات خبر داده بود.
اگر همین یک مصاحبه از موسوی تا امروز در دست بود و هیچ سند دیگری در اختیار نبود، کافی بود که مشخص شود، بازی از قبل طراحی شده بود و هیچ ربطی به نتایج انتخابات نیز نداشت.
متن کامل گفت و گوی مجله تایم با میرحسین موسوی در سایت این مجله (time.com) موجود است.
اعتراف دیر هنگام میرحسین
انتشار مداوم نظرات میر حسین درباره اقدامات دولت روحانی را شاید بتوان برای جلب اعتمادهای ازدسترفته ارزیابی کرد. به گزارش انتخاب، زهرا موسوی، فرزند دوم میرحسین موسوی، در تاریخ ۱۰ آبان ماه سال ۱۳۹۲ در گفتگو با سایت کلمه، از دسترسی پدر و مادرش به تلويزيون ايران خبر داده و گفت:
“کوچکترین تحولات رو خیلی دقیق بررسی میکنند و حتی با ضریب عدد و جزئیات تأثیراتش رو میگویند مثلاً این طرحهای اقتصادی دولت جدید رو خب ایشان با رقم یک بار به ما گفت که تا چه حد مثلاً دولت داره صرفهجویی میکنه و فشار متحمل میشود برای اینکه از روی دوش مردم بار مالی کمی برداشته شه و مثلاً میگفت من هم بودم در اون زمینه خاص همین طور رفتار میکردم یا اگر احیاناً نقدی به برخی تصمیمات بانکی دارد و موارد دیگر حتی در حد جزییات، تا تحولات بینالمللی و… نظر و تحلیل دارند. مثلاً روزهای نقاهت پدر مصادف بود با جلسات رأی اعتماد به کابینه، پدر بهصورت مفصل در این زمینه صبحت کرد و یا در روز تحلیف.”
پدرم دولت را برآمده از رأی مردم میداند، مادرم همهمینطور
وی در ادامه گفت: “دیدگاههای ایشان هم درباره دولت مشخص است. پدر مشفق و خیرخواه این دولت هست و اون رو برآمده از رای مردم میدونه. مادرم هم همین طور. مادرم میگوید … خواست مردم پیش رفته است. غیر از پیگیری اخبار از تلویزیون و … آنها الآن امکان دسترسی به وسایل نقاشی دارند که اتفاقاً نقاشیهای مشترک فوقالعادهای باهم کارکردند. کتاب میخوانند، عبادت میکنن و خودشان میگویند ما تمام لحظاتمون رو پر کردیم.”
شاید این اعتراف میر حسین، یعنی دولت برآمده از رأی مردم و عدم وجود تقلب در سیستم انتخابات وزارت کشور را بتوان اعترافی دیرهنگام دانست که پس از تحمیل هزینههای فراوان مادی و معنوی به فضای سیاسی کشور، انجام شد.