مهندس بازرگان

مهندس بازرگان : نخست وزیر دولت موقت که زود با انقلاب زاویه پیدا می‌کند و استعفاء می‌دهد.
مهدی بازرگان، معروف به مهندس بازرگان، نخستین نخست وزیر ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ (رئیس دولت موقت) و نخستین دانشیار دانشگاه تهران بود. بازرگان، در کنار آیت‌الله‌محمود‌طالقانی و یدالله سحابی، یکی از بنیادگذاران نهضت آزادی ایران و همچنین از فعالان در ارتباط با انجمن اسلامی دانشجویان در دانشکده فنی دانشگاه تهران بود.
در سال ۱۳۳۰، توسط دکتر مصدق به ریاست هیئت مدیره و مدیریت عامل شرکت ملی نفت ایران انتخاب شد و با حمایت مردم موفق به خلع ید از انگلیسی‌ها و با همت متخصصین ایرانی موفق به راه‌اندازی و اداره صنایع عظیم نفت شد.
در سال ۱۳۳۱ مسئول احداث شبکه لوله‌‌کشی آب تهران شد و آن را به ثمر رساند.
پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، ‌به دلیل اعتراض مکتوب علیه انتخابات مجلس شورای ملی که آن را غیرقانونی می‌دانست، در بهمن ۱۳۳۲ از خدمات دولتی و استادی دانشگاه برکنار شد و تا شانزدهم بهمن ۱۳۵۷ که پُست نخست ‌وزیری دولت موقت انقلاب را به عهده گرفت، تنها در بخش خصوصی در زمینه تولیدات صنعتی فعالیت و خلاقیت داشت.
اولین نمازخانه را در دانشکده فنی در محیط دانشگاه تهران ایجاد کرد و سعی می‏کرد با ایراد سخنرانی‌های متعدد در مجالس و محافل مذهبی و علمی، خلأ اعتقادی و علمی جوانان را در برابر تبلیغات ضد دینی، احزابی همچون حزب توده و جریان‌های تجدّد زده و دین‌ ستیز پر کند.
بازرگان اولین تألیف دینی خود را با عنوان « نماز » بین سال‌های ۱۳۱۵ تا ۱۳۲۰ برای جوانان نوشت‌ و با هزینه شخصی به چاپ رساند که نسخه‌ای از چاپ پنجم آن (اسفند ۱۳۲۲) در دست است.
مذهب در اروپا، مطهرات در اسلام، کار در اسلام، راه طی شده، اختیار، پراگماتیسم در اسلام، از دیگر آثار دینی او در دهه ۱۳۲۰ و «از خداپرستی تا خودپرستی» و «آموزش قرآن» در ۳ جلد در دهه ۱۳۳۰، می‌باشد. از بازرگان بیش از ۱۰۰ اثر مذهبی و ۱۶ اثر قرآنی به جای مانده است.
یکی از ایرادات وارد بر بازرگان در مورد آثار مذهبی وی توجیه علمی مبانی دینی و وارد کردن تفسیر به رأی‌ها در برخی از مسائل دینی می باشد.

پس از انقلاب
در ۱۵ بهمن ۱۳۵۷، قبل از پیروزی انقلاب از سوی امام خمینی (ره) به عنوان نخست‌وزیر برگزیده شد، اعتصابات صنعت نفت را سامان‌بخشید و دولت موقت انقلاب را تشکیل داد و به مدت ۹ ماه، سکّان دولت را در دست گرفت.
درباره‌‌ علت‌ و چرایی‌ این‌ انتخاب‌ باید گفت‌ که‌ آن‌ مقطع‌ خیلی‌ حساس‌ و مهم‌ بود و اگرچه‌ امام خمینی (ره) نسبت‌ به‌ پیروزی‌ انقلاب‌ و شکست‌ طاغوت‌ اطمینان‌ خاطر داشت‌ ولی‌ برخی‌ نه‌ تنها چنین‌ اطمینانی‌ نداشتند، بلکه‌ شکست‌ و به‌ نتیجه‌ نرسیدن‌ انقلاب‌ و مبارزه‌ را محتمل‌ می‌دانستند و می‌گفتند: هنوز همه‌‌ قدرت‌ نظامی‌ و مادی‌ در اختیار رژیم‌ است‌ و هر کاری‌ از دستشان‌ برمی‌آید؛ مثلاً می‌توانند با بمباران‌ محل‌ تجمع‌ رهبران‌ و سران‌ انقلاب‌، کار را یکسره‌ کنند.
از این‌ رو این‌ آقایان‌ معتقد بودند که‌ باید با دولت‌ بختیار مماشات‌ کرد و از هر اقدامی‌ که‌ وی‌ را برآشفته‌ و احیاناً به‌ اقدامات‌ خشونت‌آمیز وادار می‌کند، خودداری‌ نمود. در خصوص‌ تعیین‌ نخست‌وزیر هم‌ می‌گفتند که‌ باید فردی‌ میانه‌رو و تا حدی‌ مورد قبول‌ دستگاه‌ تعیین‌ شود تا کار به‌ جاهای‌ باریک‌ و قهر آمیز کشیده‌ نشود. امام (ره) هم‌ با این که‌ شخصاً با انتخاب‌ مهندس‌ بازرگان‌ مخالف‌ بود و می‌توانست‌ شخصیت‌های‌ انقلابی‌، شایسته‌ و توانمندی‌ همچون‌ شهید بهشتی‌ را به‌ این‌ سمت‌ بگمارد، ولی‌ مصلحت‌اندیشی‌ اعضای‌ شورای‌ انقلاب‌ و برخی‌ از اطرافیان‌ به خصوص‌ آیت‌الله‌ منتظری‌ را که‌ ارتباط‌ نزدیک‌ و تنگاتنگی‌ با بازرگان‌ داشت‌، پذیرفت‌ و مهندس‌ بازرگان‌ را به‌ نخست‌وزیری‌ منصوب‌ نمود.
به‌ هر حال‌، در آن‌ مقطع‌ تقریباً همگان‌ این‌ انتخاب‌ را به‌ مصلحت‌ می‌دیدند. بختیار هم‌ با بازرگان‌ و کابینه‌اش‌ مشکل‌ چندانی‌ نداشت‌ و خیلی‌ زود کوتاه‌ آمد. شاید سازشی‌ هم‌ پشت‌ پرده‌ صورت‌ گرفته‌ بود که‌ بختیار مثلاً در برابر حفظ‌ جانش‌ با دولت‌ جدید راه‌ بیاید و مشکل‌ساز نشود که‌ فرار بختیار از مرز بازرگان‌ درحالی‌که‌ در دسترس‌ مقامات‌ بود، این‌ فرضیه‌ را تأیید می‌کند. نشانه‌ و مؤید دیگر این‌ سازش‌ حضور برخی‌ از عناصر شناخته‌شده‌‌ رژیم‌ مثل‌ تجلی‌ در دولت‌ موقت‌ بود.

شروع اختلافات بازرگان
مبارزه با اسلاميت نظام در ماه‌های آغازین پیروزی انقلاب با سمبل‌هايي مثل مخالفت با «حجاب زنان» همراه بود. در اين مبارزه از عناصر راست ملي‌گرا تا گروهك چپ‌گرای چريك‌های فدايی خلق كه در اطلاعيه‌ای حجاب شرعی را «محبوس كردن زنان با بندهای پوسيده و در چارچوب افكار قرون وسطايی» ناميده بودند، شركت داشتند.
بی‌اعتقادی دولت موقت به همراهی با اسلام‌خواهی امام و مردم نيز به نوبه خود مهيا كننده عرصه برای جولان دادن عناصر لائيك بود. به همين سبب امام خمينی در بدو ورود به قم، در كنار تأكيد بر حمايت از دولت بازرگان، همين دولت را «ضعيف‌النفس» خطاب كردند. ‌
در آن روزها بازرگان پيشنهاد كرده بود كه عنوان «جمهوری دموكراتيك اسلامی» بر نظام آينده نهاده شود. ولي امام از اولين روز حضور در قم تا زمان انجام همه پرسی، بارها بر خواسته ملت يعنی«جمهوری اسلامی نه يك كلمه كم و نه يك كلمه زياد» تأکید كردند. شايد كمتر كسی از عامه مردم در روز ورود امام به قم اطلاع داشت كه مهم‌ترين مخاطب اين كلام امام بازرگان است: «آن ها كه مي‌خواهند كلمه دموكراتيك را بر اين عبارت (جمهوری اسلامی) اضافه كنند، آن‌ها غرب‌زدگانی هستند كه نمی‌فهمند چه می‌گويند. »
زمانی كه جهاد سازندگی در نخست وزیری، تأسیس شد، بازرگان به بوروكرات‌های این دستگاه پوسیده و ناكارآمد دل بسته بود. بدتر از آن، حتی نماینده امام مجبور بود، جوانان جهادگر و در حقیقت هسته اولیه شكل‌گیری این نهاد را از دید نخست‌وزیر انقلاب پنهان كند! با این حال، نیروهای انقلاب نمی‌توانستند دست روی دست بگذارند و البته در برابر آن‌ها، نخست‌وزیر دولت موقت با مضامینی مثل «دولت در دولت، چاقوی بی‌تیغه و…»از جوانان انقلابی گلایه می‌كرد!
بازرگان حتی وظایف شورای انقلاب را برای بررسی و تأیید صلاحیت وزرای مورد نظر خود بر نمی‌تافت و حتی آنان را تهدید به «استعفا» می‌كرد. خاطرات رهبر معظم انقلاب، به عنوان یكی از اعضای شورای انقلاب از آن روزها نشان‌دهنده این واقعیت است.
مقام معظم رهبری با اشاره به تأکید اكثریت اعضای شورای انقلاب مبنی بر لزوم برخورداری وزرا از ویژگی‌های انقلابی و اعتقاد عمیق به اسلام، یادآور می‌شوند: «ما می‌گفتیم مثلاً فلان وزیر را قبول نداریم و مواجه می‌شدیم با یك پاسخ كه پیوسته با آن روبه‌رو بودیم و آن این بود كه رئیس دولت موقت به ما می‌گفت اگر این‌ها را قبول نكنید من ناچارم استعفا بدهم. حالا شما ببینید وضعیت ما در مقابل تهدید استعفا از طرف رئیس دولت موقت آن هم بیست روز بعد از تشكیل دولت، چگونه است… ما بر سر معاونین آقای بازرگان چند بار در شورای انقلاب كارمان با ایشان به مشاجره كشید.»

کمک نظامی به جدایی طلب‌های کُرد، طرح انحلال مجلس خبرگان رهبری، خواستار شدن انحلال مشکوک کمیته‌های انقلاب، دیدار با برژینسکی نماینده‌ی آمریکا در کنفرانس الجزایر، حمایت از سازمان مجاهدین در مقام نمایندگی در مجلس اوّل شورای اسلامی جزو عملکرد‌های منفی بازرگان به حساب می‌آید.

مهندس بازرگان در تاریخ ۱۴ آبان ۱۳۶۴ ، استعفای خود را در قم تقدیم امام کردند.

نطق پیش ازدستور بازرگان واعتراض به اعدام منافقين در اولین مجلس شورای اسلامی
بازرگان كه در آن روزگار به شدت مورد خشم و غضب ملت قرار گرفته بود، در نطق پیش از دستور خود نسبت به اعدام منافقین و كسانی كه در روز ۵ مهر به صورت مسلحانه به خیابان‌ها ریخته و علیه امام خمینی(ره) شعار داده بودند، اعتراض كرد. وی در سخنرانی ۱۵ مهر خود، ضمن تمجید از شهدای حوزه علمیه و مسئولان، دستگیر شدگان یا كشته شدگان عضو سازمان را “نونهالانی توصیف كرد كه جگرگوشگان و پرورش یافتگان امید این مملكت بوده‌اند،‌عاشق‌وار و یا دیوانه وار، فداكار یا گناهكار در طاس لغزنده‌ای افتاده اند.”وی ضمن رد اتهام این كه محاربان علیه نظام آمریكایی‌اند، اعضا و هواداران سازمان را “‌جوانان جانباز” خواند كه نمی‌توان آن‌ها را “مزدور” دانست!

واکنش تند سیّدمحمد خاتمی به نطق بازرگان
اما مهم‌ترین و جالب‌توجه‌ترین واكنش به نطق بازرگان، سرمقاله‌های روزنامه كيهان در ۱۶، ۱۸ و ۱۹ مهرماه همان سال به قلم سيد محمد خاتمي، از نمايندگان دوره اول مجلس شورای اسلامی و نماينده امام و سرپرست روزنامه كيهان بود. اين سرمقاله، كه در سه قسمت در روزهاي مذكور با عنوان “مرگ آقای سادات و نطق آقا بازرگان” نگاشته شده بود به مواضع بازرگان در ۱۵ مهرماه در مجلس شورای اسلامی پرداخته بود.

لغو خرید تسلیحات نظامی از آمریکا
یکی دیگر از اقدامات دولت موقت لغو تسلیحات نظامی از آمریکا بود که باعث شد تا قدرت نظامی ایران کاهش پیدا کند.