بازگشت به امت واحده اسلامی را بر اساس آیه ۱۰۳ سوره مبارکه آل عمران تحت عنوان جامعه اسلامی و تمدن اسلامی میتوان مطرح کرد در رابطه با دشمن شناسی خداوند متعال می فرماید خدای یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید. همان طور که برای عبادت خدا راه هایی وجود دارد اجتناب از طاغوت هم یک دانش است و برای نیل به این هدف باید اتفاقاتی را رقم زد و باید طاغوت را شناخت شناختن طاغوت اتفاقاً یکی از راه های رسیدن به جامعه اسلامی و یکی از راههای رسیدن به عبادت خداست. اگر بخواهیم در بحث تمدن اسلامی و جامعه اسلامی کار را جلو ببریم شاید بتوان این موارد را پشتوانه این ایده مطرح کرد.
خداوند متعال در ادامه آیه ۱۰۳ سوره مبارکه آل عمران برادری بین افراد جامعه اسلامی را مطرح می کنند و نکته جالب آیه این است که علت اجتماع بشری را وحدت فرامادی بیان میکند؛ یعنی این برادر شدن و تألیف قلوب توسط خود خداوند و به واسطه اسباب فرامادی رقم میخورد نه به واسطه اسباب مادی ۱۰ بنابراین این جامعه زمانی میتواند این تألیف قلوب را داشته باشد که به یک چیزی که فارغ از روابط بین ما است گره بخورد؛ که همان دین خدا و حکم شرعی است.
راهکاری که امام خمینی (رحمة الله) برای انقلاب استفاده کردند استفاده از یک حکم شرعی بود. یعنی اگر بخواهیم در فضای منابرمان به سمتی برویم که مردم را آگاه و هوشیار کنیم شاید فارغ از همه تحلیل ها به این مورد برسیم که احکام شرعی را زنده نماییم
آن موقع شاید کمتر کسی فکر میکرد که آقا سید روح اللهی پیدا شده است که راجع به یک حکم شرعی گفته که من تکلیفم را میدانم که این حرف را بزنم حتی مخالفت هایی از برخی متدینین دیده میشد که می گفتند این آقا سید روح الله دارد زیاده روی و فلان و بهمان میکند ولی این حکم خدا را جلو بردن توسط امام سبب تألیف قلوب گشت. پشتوانه این حکم شرعی نیز دوست داشتن قلبی مردم است نه حب و بغض شخصی و خصومتهایی که اتفاق می افتد.
بنابراین این موارد باید در منابرمان مطرح شود. از کجا آمده ایم؟ از اینکه میخواهیم یک جامعه اسلامی یک امت واحده اسلامی را مطرح کنیم؛ در یک سمت این امت واحده اسلامی دشمن وجود دارد و در طرف دیگر آن افرادی در راه تکمیل این جامعه اسلامی قرار دارند؛ یعنی یک بخش آن دشمن شناسی و یک بخش دیگر آن تمدن شناسی میباشد.
بعد از قرآن امیر المومنین (علیه السلام) در خطبه ۳ نهج البلاغه اولین بار بحث جامعه را مطرح کردند. بنابراین اشاره به این خطبه هم میتواند پشتوانه این قضیه باشد که این گونه نیست که فقط در انتخابات به یاد جمع بیفتیم و به دنبال مردم برویم؛ بلکه این در عقبه قرآنی و روایی مان وجود دارد اگر بیان نشده و به گوش مستمعین نرسیده است اشکال از ما طلبه ها و مبلغین است. مردم باید متوجه این مورد بشوند.
امام یک سری مواردی را میفرمودند مردم می گفتند این را که علما نفرموده اند این را مجتهد من نگفته است و چون مجتهدم نگفته نمیروم. دقیقاً این را می گفتند که اگر مجتهدم حکم جهاد دهد، من پای جهادش هستم. در این هنگام امام این فضا را مطرح کردند که در این امت واحده اسلامی که زندگی میکنید بدانید و بفهمید که اسلام چنین حکمی دارد.
الان نیز ما باید در هیئتهایمان به این برسیم که وقتی هیئتها قیام میکنند – چون هیئت محل قیام است بدانند و بفهمند و بفهمانند که اسلام دین اجتماع است؛ اسلام دین اجتماعی است و دین فردی نیست. بدیهی است که این جمع نیاز به تبلیغ دارد. این تبلیغ از کجا می آید؟ «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ» این گونه نیست که شما بنشینید بگویید که من چون جامعه را دارم نیازی نیست کاری انجام بدهم؛ همین که انقلاب کردیم کافی است تا چه زمانی انقلابی گری؟
بالاتر از شخص پیغمبر که نداریم؛ علاقه مردم آن زمان به پیغمبر چقدر بود شما بهتر میدانید ولی می فرماید برای قتال در راه اسلام باید تبلیغ کنید و اینها را تهییج کنید و به آنها انگیزه بدهید
الان بین هیئتهایمان هیچ انگیزه بخشی وجود ندارد. حتی واقعیت این است که مثلا سید بزرگواری که خودشان جزو خطبای معروف و درجه یک و مشهور و مقبول مردم هستند عقبه ذهنشان این را پذیرفته اند که دیگر نمی شود کاری کرد
حضرت آقا در کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی می فرمایند یک جایی بعضی از علما حتی به جهاد تبیین هم نرسیدند؛ تبیین میکردند اما جهاد تبیین نبود. بعضی از علما و فضلا و صلحا که الان منبر میروند و صاحب تریبون هستند در پشت صحنه ذهنشان این را قبول کرده اند در فضای اسلامی باید وارد بحث استقامت بشویم این تبلیغ در آن زمان به واسطه زبان مبارک بود و از سمت لسان پیغمبر باید اتفاق می افتاد؛ ولی الان شیوه های مختلفی دارد و هیچ کس هم متعرض این قضیه نیست
یکی از این شیوه ها منبر است اگر فقط منبر را بتوانیم ساده و با پشتوانه ارائه بدهیم خودش به تنهایی یک رسانه مستقل اصلی است که میتواند بسیاری از مخاطبین را به درجه جوشش برساند؛ یعنی هم بتواند به بقیه اطلاع رسانی داشته باشد و هم بقیه را همراه کند.
ایده ای که وجود دارد این است که ابتدا باید برای خودمان تصویر کنیم که در فضای هیئت هایمان به چه مطلبی میخواهیم اشاره کنیم جامعه را میخواهیم مطرح کنیم. همان طور که فرد دشمن دارد جامعه هم دشمن دارد؛ همان طور که فرد دوست دارد جامعه هم دوست دارد؛ همان طور که برای فرد در راه رسیدن به موفقیت ها دشواریهایی است برای جامعه هم دشواری هایی وجود دارد ولی اینقدر فضا را فردی تصویر کرده ایم که نمیتونیم راجع به جامعه این گونه صحبت کنیم.
تعبیراتی که علامه طباطبایی و امام خمینی (رحمة الله) راجع به جامعه دارند را ببینید که چه فضایی را در ذهن ما تصویر میکنند که مثلاً راجع به جامعه یک نگاه مستقل دارند. این نگاه مستقل از کجا گرفته شده است؟ از قرآن؛ آنجا که می فرماید: «کانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً».. خیلی مهم است که ما اینها را داشته باشیم ان شاء الله اگر این اتفاق بیفتد می توانیم تصویر ذهنی مخاطبانمان را به سمتی ببریم که از فردیات به جامعیات برسیم. این یکی از بردهای ما در این انتخابات خواهد بود؛ حتی اگر آن چیزی که در ذهن داریم محقق نشود. به نظر بنده یک تغییر زاویه نگاه به مفاهیم اسلامی از فرد به جامعه به صواب نزدیک تر است.