احکام : تقوای اجتماعی
به برخی احکام در این موارد اشاره میشود:
یکی از گناهان کبیره غیبت است و غیبت به فتوای اکثر مراجع تقلید یعنی انسان عیب پنهانی کسی را در غیاب و پشت سرش نزد دیگری بیان کند. ضمناً امام خامنهای میفرمایند: اگر بیان عیب مخفی به قصد تنقیص باشد یا تنقیص عرفی محسوب شود، غیبت است که غالباً مواردی که فرد عیب دیگران را بیان میکند تنقیص عرفی محسوب میشود[۱] اما نکته این است که اگر شخصی در مورد امری مشورت بخواهد، نصیحت و راهنمایی او جایز است هر چند این مشورت دادن موجب غیبت گردد ولی لازم است به مقدار ضرورت اکتفا شود؛ لذا در ایام انتخابات چنانچه فردی برای انتخاب فرد اصلح به شخصی برای مشورت مراجعه کند و مشورت دهنده چنانچه بخواهد برای مشورت دادن صحیح، عیوب پنهانی برخی از نامزدهای انتخابات را بگوید که به این انتخاب شدن وی برای این سمت مرتبط و مؤثر است، در صورتی که به مقدار ضرورت اکتفا کند، اشکالی ندارد.
توهین و تحقیر مؤمن و اهانت به دیگران حرام و گناه کبیره است. در گناه بودن این عمل فرق ندارد به صورت شوخی باشد یا جدی و فرق ندارد به زبان بگوید یا پیامک و سایر فضاهای مجازی باشد و فرق ندارد کسی که به او توهین میشود افراد معمولی باشد یا به بزرگان، لذا باید دقت کنیم که در پیامهایی که رد و بدل میشود، صرفاً نقد عملکرد و کلام ایشان آن هم به هدف بصیرتافزایی باشد نه توهین و ناسزا و… و اگر کسی به انسان یا فرد مورد علاقۀ ما توهین کند، نمیشود گناه او را با گناه جواب داد. بلکه لازم است با بودن شرایط، نهی از منکر کند.
شبهه : در جمهوری اسلامی، مردم حتی در انتخابات هم هیچ اختیاری ندارند و افراد از قبل مشخص شدهاند.
در جمهــوری اسلــامی، بــه دلایــل بســیار زیــاد، انتخابــات در سـلـامت کامــل انجــام میشــود کــه میتــوان بــه نمونههایــی از آن اشــاره کــرد:
اگــر انتخابــات ســالم نبــود، آیــا منطقــی بــود عالیتریــن مقامــات کــه مطلـع از وضعیـت انتخابـات هسـتند، خودشـان را چنـد بـار در معـرض رأی مـردم قـرار دهنـد و بـا وجـود رأی نیـاوردن در یـک انتخابـات، در انتخابـات بعــدی نیــز ثبتنــام کننــد؟
یکــی از مهمتریــن نمونههــای ســلامت انتخابــات رأی آوردن افــراد در دولتــی مخالــف تفکــرات خودشــان اســت. مثلاً رأی آوردن آقای احمدی نـژاد در دولـت آقـای خاتمـی و رأی آوردن آقـای روحانـی در دولـت آقــای احمدی نــژاد؛ تاریــخ شــاهد اســت کــه نظرســنجیها و رســانههای داخلــی و حتــی خارجــی گزینــۀ دیگــری را تحــت عنــوان گزینــۀ انتخــاب انتخــاب نظام معرفــی میکردنــد امــا در نهایــت شــخصی کاملاً متفاوت و مخالف آن جریــان رأی مــیآورد.
به عنوانمثــال: در ســال ۷۶ میگفتنــد نظــر نظــام، آقــای ناطــق نــوری اســت امــا در نهایــت آقــای خاتمــی رئیسجمهــور شــد؛ و یــا در ســال ۹۲ میگفتنـد نظـام، آقایـان جلیلـی یـا قالیبـاف را از صنـدوق در مـیآورد امـا در نهایــت آقــای روحانــی رئیسجمهــور شــد.
در ســال ۹۲ کــه دائــم القــا میشــد کــه رئیسجمهــور از قبــل مشــخص شده و قطعاً آقــای روحانــی رأی نخواهــد آورد؛ امــا آقــای روحانــی شــده و رئیسجمهـور شـد در حالـی کـه او کمتر از یک درصد بیشـتر از حـد نصـاب رأی آورد و اگــر نظــام اهــل تقلــب بــود بهراحتــی و فقــط بــا ابطــال چنــد صنــدوق، انتخابــات را بــه دور دوم میکشــاند امــا از رأی مــردم کوتــاه نیامــد.
اگــر انتخــاب نظــام از ابتداً مشــخص بــود چــرا رســانههای معانــد در حمایـت از یـک کاندیـدای خـاص هزینـه میکننـد؟ آیـا آنهـا متوجـه ایـن مسأله نشــدند کــه نظــام خــودش انتخــاب میکنــد کــه ایــن همــه هزینــه نکننــد؟
در انتخاباتهـای قبـل، دشـمنان و شـبکههای بیگانـه به طـور جـدی بــه حمایــت از کاندیدهــای غربگــرا پرداختــه و از مــردم میخواســتند بــه آنهارأی دهنــد. مثلاً در ســال ۸۸ حمایــت خارجیهــای از آقــای میرحسـین موسـوی و یـا در انتخابـات مجلـس سـال ۹۴ پشـتیبانی BBC و… از لیسـت امیـد و یـا در انتخابـات ۹۶ حمایـت صبـحِ انتخابـات آمدنیـوز از آقـای روحانـی و درخواسـت دادن رأی بـه او اگـر نتیجـۀ انتخابـات از قبـل مشـخص باشـد، آیـا هیچکـدام از ایـن سیاسـتمداران و غولهـای رسـانهای ایـن موضـوع را نمیداننـد کـه وارد عرصـۀ تبلیـغ میشـوند و وقـت و آبـرو و هزینــۀ خــود را خــر ج میکننــد؟ فرآینـد انتخابـات در ایـران بهگونـهای اسـت کـه امـکان تقلـب وجـود نـدارد. بهعنـوان مثـال هـر نامـزد میتوانـد در پـای هـر صنـدوق رأی و همچنیـن در مراحـل تجمیـع و … یــک نماینــده داشــته باشــد کــه از ابتداً تــا انتهــای فراینــد رأیگیری و شــمارش حضــور داشــته باشــد. در چنیــن شــرایطی کوچکتریــن تغییــری بهراحتــی قابــل تشــخیص و معتمدیــن مــردم و اقشــار پیگیــری و اثبــات اســت همچنیــن مجریــان انتخابــات عمدتاً مختلـف مـردم هسـتند و از همیـن روی گروههـای مختلـف در ایـن فرآینـد شـرکت داشـته و ناظــر یکدیگــر میباشــند.
دستاورد : نقشآفرینی مردم در ادارۀ جامعه
ادارۀ حکومت با مدلهای متفاوتی انجام میشود، از کارآمدترین آنها، شیوۀ مردمسالاری دینی است، در مقابل مردم سالاری غربی. مردم سالاری دینی به مدلی از حکومت گفته میشود که بر مشروعیت الهی و مقبولیت مردمی استوار است و در چهارچوب مقررات الهی بسترساز رشد و تعالی مادی و معنوی انسانهاست. مردمسالاری دینی با مردمسالاری غربی یک سری شباهتهایی دارد از جمله:
هر دو معتقدند مردم را ذیحق میدانند و برای ملت حرمت قائلاند.
هر دو به زمینهسازی برای مشارکت مردمی در تمام مراحل تصمیمگیری سیاسی و اجتماعی معتقدند.
هر دو به تعیین انتخابات به عنوان طریق قانونی اعمال مردمسالاری معتقدند.
با وجود این تفاوتهای اساسیای هم بین این دو رویکرد وجود دارد. از جمله اینکه:
در مردمسالاری غربی، حاکمیت ملی به طور مطلق پذیرفته میشود؛ ولی در مردم سالاری دینی با پذیرش حاکمیت مطلق خداوند، حاکمیت ملی به صورت نسبی و در طول حاکمیت الهی خواهد بود.
مردمسالاری غربی، رأی اکثریت را به صورت مطلق ملاک عمل قرار میدهد؛ اما در مردمسالاری دینی در بُعد قانونگذاری، رأی اکثریت در چارچوبِ شریعتِ مورد قبولِ همان اکثریت، پذیرفته میشود. [۲]
رژیم پهلوی حتی بر اساس معیارهای مردمسالاری غربی هم که حساب کنیم، مشروعیت و مقبولیت نداشت؛ برای اینکه میـزان حضـور مـردم در آخریـن انتخابـات مجلـس شـورای ملـی در دوران پهلـوی، در سـال ۱۳۵۴، دو میلیـون و هشتصدهـزار نفـر بـوده اسـت؛ درحالی کـه در اولیـن انتخابـات انقلاب اسلامی در سـال ۱۳۵۸ بیـش از بیست میلیـون نفر و در طـول چهل سـال بعـد از پیروزی انقلاب اسلامی، میزان متوسـط حضـور مردم در انتخابـات بیـش از ۶۰ درصـد بوده اسـت.
بحمدالله ملت مؤمن و انقلابی ما در صحنۀ امتحانها و ابتلاهای کشور همیشه حضور فعال و مؤثر داشته و همین حضور مردم در عرصههای مختلف، نشانۀ صادقی است بر آیندۀ درخشان و با عزت این ملت. وقتی امت اسلام متحد باشد و بر محور حق برای سعادت خود تلاش بکند، خداوند هم موفقیت و سعادت را نصیب آنها میکند و نقشههای دشمنان را نقش بر آب میکند.
[۱]. آیتالله بهجت: عیب به طوری باشد که چنانچه غیبت شونده، بشنود ناراحت میشود. و باید موردکراهت نوع باشد. (استفتائات حضرت امام ج ۲ ص:۶۱۹ س ۱۳؛ آیتالله خامنهای، استفتاء کتبی، شماره استفتاء ۹۶۵۱۳۴ تاریخ استفتاء: ۱۳۹۸/۰۱/۱۷؛ رساله آموزشی ج ۲ ص ۶۵؛ آیتالله سیستانی، توضیح المسائل جامع، م ۲۲۶۴؛ استفتائات آیتالله مکارم ج ۱ س ۵۵۲ و ۵۵۴؛ جامع المسائل آیتالله بهجت ج ۲ ص ۴۶۷)
[۲]. نک: عبدالحسین خسروپناه و جمعی از پژوشگران، منظومۀ فکری آیت الله العظمی خامنهای، ج ۲، چ ۸، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی،۱۴۰۱ ش، ص ۸۳۴ تا ۸۳۵.