غدیر از نگاه معصومین علیهم السلام:

غدیر از نگاه معصومین علیهم السلام:
اساس مذهب تشیع بر دو حدیث پایه گذارى شده است:
۱- حدیث ثقلین (۱) ، که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در کمتر از نود روز در چهار مکان آن را به مردم گوشزد کرد؛
۲- حدیث غدیر. مى‏توان گفت حدیث دوم مکمل حدیث اول است.
سفارش بیش از حد پیامبر (صلی الله علیه و آله) در باره قرآن و عترت و نیز اصرار آن حضرت بر امامت و جانشینى امیرمومنان (سلام الله علیه) نشان دهنده این حقیقت است که حضرت نگران آشوبى بود که امت اسلامى بعد از وى با آن رو به رو مى‏شود.
اهمیت دادن به غدیر، اهمیت دادن به رسالت پیامبرگرامى اسلام (صلی الله علیه و آله) است.
رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم و غدیر
شیخ صدوق در کتاب «امالى» از امام باقر (سلام الله علیه) و آن حضرت از جدش چنین نقل مى‏کند:
روزى رسول گرامى اسلام (صلی الله علیه و آله) به امیرمومنان (سلام الله علیه) فرمود: اى على، خداوند آیه «یاایهاالرسول بلغ ما انزل الیک من ربک» (۲)
را در باره ولایت تو بر من نازل کرد. اگر آنچه به من امر شده تبلیغ نکنم، عملم باطل است و کسى که خدا را بدون ولایت تو ملاقات کند، کردارش باطل است. اى على، من جز سخن خدا نمى‏گویم . (۳)
امیرالمؤمنین علیه السلام و غدیر
سلیم بن قیس هلالى به بیعت امیرمومنان (۴) باابوبکر اشاره کرده، مى‏گوید:
«ثم اقبل علیهم على‏ فقال: یا معشرالمسلمین و المهاجرین و الانصار انشد کم الله اسمعتم رسول الله یقول یوم غدیرخم کذا و کذا فلم یدع شیئا قال عنه رسول الله الا ذکرهم ایاه قالوا نعم» (۴)

پس على (ع) به مردم فرمود: اى مسلمانان و مهاجران و انصار، آیا نشنیدید که رسول خدا(ص) روز غدیرخم چنین و چنان فرمود. سپس تمام چیزهایى را که پیامبر(ص) در آن روز فرموده بود به مردم یاد آورى کرد. همگى گفتند: آرى.
در این زمینه مى‏توان به استدلالهاى امیرمومنان على (سلام الله علیه) اشاره کرد. از جمله استدلال آن حضرت براى ابوبکر که فرمود: بر اساس حدیث پیامبر (صلی الله علیه و آله) در روز غدیر، آیا من مولاى تو و هر مسلمانى هستم یا تو؟ ابوبکر گفت: شما. (۵)
ابى الطفیل مى‏گوید: در روز شورا در خانه بودم و شنیدم که على (سلام الله علیه) گفت: آیا غیر از من کسى در میان شما هست که پیامبر (ص) به او گفته باشد:
«من کنت مولاه فعلى مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه.» همگى گفتند: نه. (۶)
حضرت زهرا (سلام الله علیها) و غدیر
ابن عقده در کتاب معروفش «الولایه» از محمد بن اسید چنین روایت کرده است: از فاطمه زهرا پرسیدند:
آیا پیامبر (صلی الله علیه و آله) پیش از رحلتش در باره امامت امیرمومنان چیزى فرمود؟
آن حضرت جواب داد: «و اعجبا انسیتم یوم غدیرخم؛» (۷) شگفتا! آیا روز غدیرخم را فراموش کردید؟!
فاطمه بنت الرضا از فاطمه بنت الکاظم (ع) و او از فاطمه بنت الصادق (ع) چنین نقل کرد: ام کلثوم، دختر فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نقل کرد که پیامبر در روز غدیر فرمود:
«من کنت مولاه فعلى مولاه» (۸)
امام حسن مجتبى(علیه السلام ) و غدیر
ازامام جعفر صادق (سلام الله علیه) چنین روایت شده است: امام حسن (سلام الله علیه) هنگامى که مى‏خواست با معاویه آتش بس اعلام کند، به او فرمود:
امت مسلمان از پیامبر (صلی الله علیه و آله) شنیدند که در باره پدرم فرمود :«انه منى بمنزله هارون من موسى»؛
همچنین دیدند که پیامبر (صلی الله علیه و آله) وى را در غدیرخم به عنوان امام نصب فرمود. (۹)
امام حسین(علیه السلام) و غدیر
سلیم بن قیس مى‏نویسد: امام حسین (ع) قبل از مرگ معاویه خانه خدا را زیارت کرد. سپس بنى‏ هاشم را جمع کرده فرمود: آیا مى‏دانید پیامبر اکرم (ص) على (ع) را در روز غدیر خم نصب کرد؟
همگى گفتند: آرى. (۱۰)
امام زین العابدین (علیه السلام) و غدیر
ابن اسحاق، تاریخ نویس معروف، مى‏گوید: به على بن حسین گفتم: «من کنت مولاه فعلى مولاه» یعنى چه؟ حضرت فرمود: «اخبرهم انه الامام بعده»؛ به آنها خبر داد که اوست امام بعد از خودش. (۱۱)
امام محمد باقر (علیه السلام) و غدیر

ابان بن تغلب مى‏گوید: از امام باقر (سلام الله علیه) در باره گفته پیامبر: «من کنت مولاه فعلى مولاه» پرسیدم: حضرت فرمود: اى اباسعید، پیامبر فرمود: امیرمومنان در میان مردم جانشین من خواهد بود. (۱۲)
امام جعفرصادق (علیه السلام) و غدیر
زید شحام مى‏گوید: نزد امام صادق بودم، مردى معتزلى از وى در باره سنت پرسید. حضرت در پاسخ فرمود:هر چیزى که فرزند آدم به آن نیاز دارد (حکم آن) در سنت خدا و پیامبر (ص) وجود دارد و چنانچه سنت نبود، خداوند هرگز بر بندگان احتجاج نمى ‏کرد.
مرد پرسید: خداوند با چه چیزى بر ما احتجاج مى‏ کند؟
حضرت فرمود:«الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دینا»؛ بدین وسیله ولایت را تمام گردانید و اگر سنت یا فریضه تمام نبود، خدا به آن احتجاج نمى‏کرد . (۱۳)
امام موسى کاظم (علیه السلام) و غدیر
عبدالرحمن بن حجاج از حضرت موسى بن جعفر (سلام الله علیه) در باره نماز در مسجد غدیرخم (۱۴) پرسید.
حضرت در پاسخ فرمود: «صل فیه فان فیه فضلا و قد کان ابى یامربذلک» (۱۵) ؛نماز بخوان، بدرستى که در آن فضل فراوان وجود دارد و پدرم به آن امر مى‏کرد
امام رضا (علیه السلام) و غدیر
محمد بن ابى نصر بزنطى مى‏گوید: خدمت امام رضا (سلام الله علیه) بودم، در حالى که مجلس پر از جمعیت بود و با یکدیگر درباره غدیر گفتگو مى‏کردند، برخى از مردم این واقعه را منکر شدند؛ امام فرمود:
پدرم از پدرش روایت کرد که روز غدیر در میان اهل آسمان مشهورتر است تا میان اهل زمین.
سپس فرمود:اى ابى نصر، «این ماکنت فاحضر یوم الغدیر»؛ هر کجا که هستى در این روز نزد امیرمومنان (ع) باش. بدرستى که در این روز خداوند گناه شصت سال از مردان و زنان مومن و مسلم را مى‏آمرزد و دو برابر آنچه در ماه رمضان از آتش دوزخ مى‏ رهاند؛ در این روز آزاد مى‏کند…
سپس فرمود:
«والله لوعرف الناس فضل هذا الیوم بحقیقه لصافحتهم الملائکه کل یوم عشر مرات» (۱۶) اگر مردم ارزش این روز را مى‏دانستند، بى‏تردید فرشتگان در هر روز ده بار با آنان مصافحه مى‏کردند.
امام محمد جواد(علیه السلام) و غدیر
ابن ابى عمیر از ابو جعفرثانى (سلام الله علیه) در ذیل آیه «یا ایهاالذین آمنوا اوفوا بالعقود» (۱۷)
چنین روایت کرد: پیامبر گرامى (صلی الله علیه و آله) در ده مکان به خلافت اشاره کرده است؛ سپس آیه «یا ایهاالذین آمنوا اوفوا بالعقود» نازل شد. (۱۸)
در توضیح این روایت باید گفت: آیه یاد شده در اول سوره مائده است. این سوره، آخرین سوره ‏اى است که بر قلب نبى ‏اکرم (صلی الله علیه و آله) نازل شد. در این سوره، «آیه اکمال» و «آیه تبلیغ، که ناظر به واقعه غدیر است، وجود دارد.
امام هادى(علیه السلام) و غدیر

شیخ مفید، در کتاب شریف ارشاد، زیارت امیرمومنان على (سلام الله علیه) را از امام حسن‏ عسکرى (سلام الله علیه) و آن امام از پدرش نقل مى‏کند و مى‏گوید: امام جواد (سلام الله علیه) در روز عید غدیر، حضرت على (سلام الله علیه) را زیارت کرد و فرمود:
«اشهد انک المخصوص بمدحةالله المخلص لطاعةالله …»؛ شهادت مى‏دهم که مدح خدا به تو اختصاص دارد و در طاعت او مخلصى.
سپس مى‏فرماید: خداوند حکم فرمود:
«یا ایهاالرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فمابلغت رسالته و الله یعصمک من الناس.»
آنگاه ادامه مى‏دهد: پیامبر (صلی الله علیه و آله) خطاب به مردم کرد و از آنها پرسید: آیا آنچه برعهده داشتم، ابلاغ کردم؟
همگى گفتند: آرى.
سپس فرمود: خدایا گواه باش! بعد از آن فرمود:
«الست اولى بالمومنین من انفسهم؟
فقالوا بلى
فاخذ بیدک و قال من کنت مولاه فهذا على مولاه،
اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله؛»
آیا من به مومنان از خود آنها سزاوارتر نیستم؟ گفتند : بله. پس از آن دست على (سلام الله علیه) را گرفت و فرمود: هرکس من مولاى اویم، این على مولاى اوست … (۱۹)
امام حسن عسکرى (علیه السلام) و غدیر
حسن بن ظریف به امام حسن عسکرى (سلام الله علیه) نامه نوشت و پرسید: گفته پیامبر«من کنت مولاه فعلى مولاه»
یعنى چه؟ حضرت در پاسخ فرمود: «اراد بذلک ان جعله علما یعرف به حزب الله عند الفرقة»؛
خداوند اراده فرمود که این جمله، نشان و پرچمى باشد تا حزب خدا هنگام اختلافها با آن شناخته شود.
اسحاق بن اسماعیل نیشابورى مى‏گوید: حضرت حسن‏بن على (ع) به ابراهیم چنین نوشت: خداوند متعال با منت و رحمت خویش واجبات را بر شما مقرر کرد. این کار به سبب نیاز او نبود، بلکه رحمت او بود که متوجه شما شد. هیچ معبودى جز او وجود ندارد؛ او چنان کرد تا ناپاک را از پاک جدا سازد و اندرون شما را بیازماید تا به سوى رحمت او پیش بگیرد و منازل شما در بهشت معین شود. از اینرو، حج و عمره، اقامه نماز، پرداخت زکات، روزه و ولایت را بر شما واگذار کرد و درى را فرا راهتان قرار داد تا درهاى دیگر واجبات را باز کنید؛ کلیدى را براى یافتن راه خود قرار داد. اگر محمد و جانشینان او از فرزندش نبود، شما مانند حیوانات سرگردان مى‏ماندید و هیچ واجبى از واجبات را فرا نمى‏گرفتید. مگر مى‏توان از غیر در، وارد مکانى شد؟ وقتى خداوند به سبب تعیین اولیا پس از پیامبر (ص)، نعمت خود را بر شما تمام کرد، فرمود: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دینا» (۲۰)
امروز دینتان را کامل و نعمت خود را بر شما تمام کردم و راضى شدم که اسلام دین شما باشد . سپس براى اولیاى خود برگردن شما حقوقى قرار داد و به شما فرمان داد حقوق آنها را ادا کنید تا زنان و اموال و خوراک و آشامیدنیها بر شما حلال باشد و به واسطه آن برکت و رشد و ثروت را به شما بشناساند و اطاعت کنندگان شما را به واسطه غیبت بشناساند…

question