سخنران: حجت الاسلام و المسلمین رفیعی
اَعُوذُ بِاللّهِ منَ الشّيطانِ الرَّجيم
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِي جَعَلَ اَلْحَمْدَ مِفْتَاحاً لِذِكْرِهِ وَ سَبَباً لِلْمَزِيدِ مِنْ فَضْلِهِ وَ دَلِيلاً عَلَى آلاَئِهِ وَ عَظَمَتِهِ وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَى حبیبه و خیرة أباالقاسم المصطفی محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المنتجبین سیما بقیة الله فی الأرضین
شب جمعه شب رحمت و مغفرت
اولین شب جمعة ماه محرم است شب رحمت و مغفرت و آمرزش شب زیارتی قبر أباعبدالله ـ علیه السلام ـ و شب اجابت دعا میدانید در شبهای جمعه هم گناه مضاعفه هم ثواب یعنی اگر کسی معصیت بکنه یا اگر کسی کار مثبتی انجام بده اون گناه و اون ثواب چند برابر است به همین جهت ویژگی امشب آن است که خداوند آن را اینگونه قرار داده و تا سحر امشب فرشتگان ندا میدهند آیا گنهکاری هست براش طلب مغفرت کنیم حاجتمندی هست حاجاتش را برآورده کنیم و بالاترین ذکری که از امروز تا فردا عصر حداقل صد مرتبه سفارش شده صلوات بر محمد و آل محمد هست.
شعارهای عاشورایی
دیشب عرض شد بحث امسال ما تحلیل شعارهای عاشوراست یعنی رجزها و شعرهایی که اصحاب امام حسین خود امام حسین بنیهاشم در صحرای کربلا خواندن منتهی من یک نکتهای را امشب عرض میکنم خواهش میکنم دقت کنید ببینید آقایان، خواهران شعار گویای هدف یک گروه و یا فرد ما اولین شعاری که در اسلام داشتیم چی بوده لاالهالاالله قولوا لاالهالاالله تفلحوا؛ پیغمبر خدا از رو کوه صفا اولین شعاری که شروع کرد این بود قولوا لاالهالاالله تفلحوا؛ شعار که به معنای نشانه و علامت گاهی تابلوست گاهی پرچمه گاهی نه یه شعری یه مطلبی یه کلامی است که هم باید کوتاه باشه نمیشه یه صفحه باشه هم باید گویا باشه مبهم نباشه همه بفهمند هم باید محرک باشه تحریک کنه هم باید هدف را بیان کند که ما برای چی آمدیم یعنی یه شعار خوب کوتاه گویاست محرک معرف هدف هم یک شعار خوب موزون باید باشه وزن داشته باشه که همه بتوانند راحت حفظش کنند تکرارش کنند ببینید شما وقتی پیغمبر خدا مسجد مدینه را میساخت یه شعاری را گفت همه بگن خب چند ماه طول کشید ساختن مسجد خیلی هم سخت بود این چوبهای سنگین را میآوردند اولم با چوب ساخته شد با چوبهای نخل شعاری که در حین کار میدادند این بود:
أللّهمَّ لا خَيرَ إلاّ خَيرُ الآخِرَةِ فَاغفِر لِلأنصارِ وَ المُهاجِرَةِ
اللَّهُمَّ إِنَّ الْعَيْشَ عَيْشُ الْآخِرَهْ فَاغْفِرْ لِلْأَنْصَارِ وَالْمُهَاجِرَه
یعنی هر چی خیر هست تو آخرته خدایا اینام که دارند کمک میکنند حالا از انصار هستند یعنی مردم مدینه یا مهاجر هستند مردم مکه ببخشیشون بهشون لطف کن در طول این چند ماهی که میساختند این شعار را تکرار میکردند تو کارشون:
أللّهمَّ لا خَيرَ إلاّ خَيرُ الآخِرَةِ فَاغفِر لِلأنصارِ وَ المُهاجِرَةِ
اللَّهُمَّ إِنَّ الْعَيْشَ عَيْشُ الْآخِرَهْ فَاغْفِرْ لِلْأَنْصَارِ وَالْمُهَاجِرَه
یه شعار در جنگ بدر امام صادق فرمود: این روایت تو کافی است فرمود: شعار مسلمانها این بود:
یا نصرالله اقترب ـ یا نصرالله اقترب؛ یعنی پیروزی بیا پیروزی بیا این یه شعار هست در اُحد شعار شعار بوده در خندق شعار بوده چون خود شعار گویای هدف هست ببینید در جنگ اُحد مشرکین شروع کردن شعار دادن اعْلُ هُبَلْ، اعْلُ هُبَلْ؛ جاوید هُبَلْ جاوید هُبَلْ «هُبَلْ» بتشون بود درود بر هُبَلْ درود بر هُبَلْ پیغمبر فرمود: شما بگید اللَّهُ اعْلی وَ اجَلَّ ـ اللَّهُ اعْلی وَ اجَلَّ؛ این شعار در مقابل شعار اونا گفتن: إن لنا عزا و لا عزا لکم؛ ما بت عزا داریم شما بت عزا ندارید إن لنا عزآ و لا عزا لکم؛ پیغمبر فرمود: بگید اللَّهُ مَوْلانا وَ لا مَوْلی لَکُمْ؛ بر وزنش فوراً سرود فوراً بر وزنش پیغمبر اللَّهُ مَوْلانا وَ لا مَوْلی لَکُمْ؛ کم نباید بیاره انسان تو شعار شعار گویا محرک و خیلی هم مهمه شما تو همین جنگ ایران و عراق عزیزان ما ببینید من یادمه یه وقتی تو جبهه به یک جوانی گفتن که چه انگیزهای باعث شد شما بیایی جبهه؟ دبیرستانی بود گفت: شعارهای آقای آهنگران این حرفهایی که ایشون میزد مثلاً فرض کنید:
ای لشکر صاحب زمان آماده باش آماده باش بهر نبردی بیامان آماده باش آماده باش
شعار نشانه شعور و هدف است
شعار نشانة شعورِ نشانة هدفِ نشانة در واقع مرام چطور الان کشورها سرود دارند شما سرود جمهوری اسلامی تمام اهداف جمهوری اسلامی تو همین سرود از شهدا از امام از استقلال از آزادی از قرآن همه تو همین نهفته است پس مسئلة شعار خیلی مهمه البته گاهی استفادة منفی هم از شعار میشهآ مثلاً با یه شعار خوارج با امیرالمؤمنین جنگیدن علی را به شهادت رساندن چی بود شعارشون لَا حُكْمَ إِلَّا لِلَّهِ؛ یعنی حُکم حُکمِ خداست بر منکرش لعنت این حرف خیلی قشنگیه حُکم حُکمِ خداست امیرالمؤمنین فرمود: شعارش قشنگه كَلِمَة حَقٍّ؛ اما استفادة که ازش میشه باطله یعنی این لَا حُكْمَ إِلَّا لِلَّهِ؛ دارند با علیبنابیطالب با این شعار میجنگند جوانها میدونید چی میخوام عرض کنم میخوام بگم شماها که حالا فضاهای مجازی در اختیارتون برا هم گاهی پیام میفرستید تو واتساپها تو تلگرامها حافظهاتون را پُر میکنید از حفظ مطالب بیائید شعارهای قرآنی من یه وقتی به یکی از مسئولین آموزش و پرورش گفتم گفتم حدود ۱۶۰ تا دعا تو قرآن هست همشم اولش یا رب یا ربنا غالباً یکیشو همه بلدن «رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ»؛ چون تو قنوت میخونن ولی ۱۵۹تاشو بلد نیستند آقا اینو بیائید شعارش کنید تو مدارس شعار هفته سر صف
یه هفته «رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ»
یه هفته «رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ»
یه هفته «رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا»
یعنی ۱۶۰ تا رب و ربنا شعار قرآنی آدم یاد میگیره دعای قرآنی آدم یاد میگیره شعار نشاندهندة اهدافِ نشاندهندة شخص و شخصیتِ نشاندهندة جایگاهِ نشاندهندة اون هدفی است که انسان داره براش حرکت میکنه لذا بنده امسال این بحث انتخاب کردم چون خیلی از شعارهای کربلا را شما نشنیدید حالا میخونم ببینید نشنیدید من خودم این حدیث امروز دیدم ندیده بودم با اینکه مطالعاتم کم نیست ولی امروز این روایت را دیدم که از امام صادق ـ علیه السلام ـ معاویة بن عمار روایت میکنه که گفتن آقا شعار امام حسین ـ علیه السلام ـ به اصحابش روز عاشورا چی بود؟ شعاری که مرتب تکرار میکردند حالا شعرهای جداگانه هر کسی خونده براتون میگم و شعار شما اهلبیت چیه؟ خیلی روایت جالبه در کافی امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: شِعار الحُسَینِ و شعارُنا؛ نمیدونم کسی این روایت را شنیده یا نه؟ شعار امام حسین ـ علیه السلام ـ و شِعار امام حسین روز عاشورا و شِعار ما اهلبیت میدونید چیه؟ فرمود: یا محمد یا محمد.
یا محمد یا محمد شعار اهل بیت و شعار روز عاشورا
جالبه ببینید یعنی نام رسولخدا این روایت در کافی مرحوم کلینی است کتاب بیش از ۱۱۰۰ سال پیش فرمود شعار ما این بوده لذا زینب کبری هم رو بلندی وا فریاد زد نام رسولخدا را اول تو گودی قتلگاه هم نام رسولخدا را فرمود این شعار ابیعبدالله روز عاشورا بوده و شِعار ما اهلبیت هم اینه خب ببینید آقایان عزیز خواهران شِعارهای کربلا از اصحاب من شروع میکنم اول بعد شبهای آخر میرم سراغ بنیهاشم و خود ابیعبدالله یکی از شِعارهایی که امشب میخوام بگم و خیلی قشنگه عرض کردم شاید نشنیده باشید حتی یکبار این رو چون کمتر مطرح شده اینها شِعار اَبوثُمامه صائِدی اَبوثُمامه یه آقایی است که از اصحاب امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ است تو صفین در جمل جزو اصحاب امیرالمؤمنین با دشمن جنگید یک شخصیت دلاور، شجاع، با ذکاوت مسلمبنعقیل که اومد کوفه رفت باهاش بیعت کرد وقتی دید مُسلِمُ گرفتن و به شهادت رساندن با یه سختی از کوفه اومد بیرون خودش کربلا رسوند خدمت أباعبدالله ـ علیه السلام ـ این اَبوثُمامه ثُمامه با ث سه نقطه که اسم اصلیشم عَمرِ منتهی کنیهاش اَبوثُمامه است اَبوثُمامه همون کسی است که من عبارتش را بخونم برا شما حیفه ظهر عاشورا موقع اذان اومد خدمت ابیعبدالله ـ علیه السلام ـ خوب دقت کنید عبارت را ببینید ادبش را ذکاوت و فهمش را گفت: یا أباعبدالله نَفْسی لَکَ الفِداء؛ آقاجونم جونم فدات قربونت برم به تعبیر خودمون «لا واللهِ لا تُقتَل حتّى أُقتَل»؛ به اون خدایی که بهش اعتقاد دارم تا من کشته نشم شما یعنی کشته شدن شما را نخواهم گذاشت اتفاق بیفته، من باید قبل از شما کشته بشم، یعنی چه؟ یعنی این حرفی که میزنم دنیا بدانید از روی ترس نیست، نمیخواهم شهادت را عقب بیاندازم، نمیخوام بگم مثلا نروم جبهه، نه «لا والله» به خدا قسم «لا تُقتَل حتّى أُقتَل» شما کشته نمیشی مگر اینکه من قبل از شما شهید بشم درست شد فکر میکنید چه میخواد بگه اومده با این قشنگی با این زبان داره حرف میزنه)، گفت آقاجون فقط یک خواهشی دارم، یک آرزو دارم، دلم میخواد این آرزوم بر آورده بشه،
نماز ستون و بنیان دین است
ببینید أُحب ان القی اللّه ربّی وقد صلیتُ هذه الصلاة؛ آقا موقع اذان ظهر شده، دلم میخواد یک نماز دیگه بخوانم یک نماز دیگه بخوانم. جوانها اینها حرف داره، اینها حرف داره امروز یک آقایی آمده بود پیش من میگفت آقا پسر ما خیلی به اهلبیت علاقه داره، گفتم خب الحمدالله، گفت اربعین پیاده میره، گفتم الحمدالله، گفت پای منبر شما میاد گفتم الحمدالله گفت خیلی تعریف کرد اینطور اینطور… فقط حاج آقا نماز نمیخوانه، گفتم خرابش کردی دیگه گفتی گفتی این خونه خیلی خوبه کابینت داره باشه عرض میکنم که فرشم داره کاشی هم داره خب همش لازمه ولی خب ستون نداره بنیان نداره این خیلی مهمه جوانها این آدمی که عاشق شهادته اومد گفت آقا من یک چیز دوست دارم، آخرین آرزوی من اینه، من یک وقتی یک آقایی یک کتاب میخواست بنویسه نمیدونم نوشتم یا نه اومد پیش من تحت عنوان آخرین نمازها، کسانی که نماز را خواندند بعدش شهید شدن جمع کرده بود موارد زیادی مثل حُجر بن عدی، وقتی خواستند اعدامش کنند گفتن آرزو نداری، گفت: چرا بذارید دو رکعت نماز بخوانم، نماز را خواند شهید شد. خُبَید از اصحاب پیغمبر است چوبه دار را آماده کردن ابوسفیان او را مکه اعدام کرد، اعدامش کنند گفت صبر کنید دو رکعت نماز نماز خواند به شهادت رسید. اینارو جمعآوری کرده بود تعدادشم کم نیست، گفت آقا دلم میخواد، امام حسین ـ علیه السلام ـ فرمود: «ذَکَّرْتَ الصَّلاهَ، جَعَلَکَ اللهُ مِنَ الْمُصَلِّین»؛ نماز را گفتی خدا تو را از نمازگزاران قرار بده، باشه خودت برو به دشمن بگو آتش بس آتش بس بِدَن ما نماز بخونیم، آمد و به یکی از نیروهای دشمن گفت ابیعبدالله تقاضای آتش بس کرده به اندازة نماز، میدانید نماز جنگ، نماز خوفه نماز خوف دو رکعت است یعنی شکسته است، نماز خوب اصلاً شکسته است یعنی توی کربلا اباعبدالله ـ علیه السلام ـ نماز خوف خواند، اگر هم به جماعت بخوانند امام میایسته جلو، یک رکعت را یک گروه اقتدا میکنند یک گروه پاسداری میدن اون گروهی که یک رکعت را اقتدا کردند رکعت دوم را خودشان میخوانند میرن جای اونا، اونا میان رکعت دوم به امام اقتدا میکنند، یعنی در واقع هر گروهی یک رکعت نماز امام را میخونه یک رکعت نماز خودشو، نماز خوف با این سرعت خوانده میشه وقتی نمیگرفته آمد و یکی از آن افراد بیدین سپاه دشمن اومد به عمر سعد و پیغام داد و گفت نه ما اجازه نمیدیم به ابیعبدالله بگویید نماز شما قبول نیست نماز شما قبول نیست که حبیب بن مظاهر وارد جنگ شد و ابیعبدالله نماز را خواند، بعد از نماز ابو ثُمامه، اجازه گرفت بره میدان،اینو میخوام عرض کنم آقایان عزیز خواهران گرامی جوانها ببینید شروع کرد سه بیت شِعار دادن، تو این شِعارش اول این مصیبت را به پیغمبر تسلیت گفت، بعد این مصیبت را به حضرت زهرا تسلیت گفت بعد این مصیبت را به همة عالم نه مسلمانها اهل غرب و شرق تسلیت گفت، بعد تو این رجز گفت مردم کسی را دارید میکشید که بهترین آدم روی زمین الانه یعنی ما از او دیگه بهتر رو زمین نداریم پسر پیغمبر است تنها نوة پیغمبرم هست که در روی زمین نوة پسری باقی است چون بقیه محمدحنفیه دیگران، فرزندان امیرالمؤمنین نوة پیغمبر نبودند تنها فرزند دختر پیغمبر است و دقت کنید جمله را این شخصیت خذانه و دارندة علم الهی است یعنی تو سه تا رجز تسلیتشُ گفت، محبتشُ گفت، امام حسین را معرفی کرد، صفات ابیعبدالله و اهلبیت را گفت حالا من شعرهاشُ را بخوانم بعد اون برداشتی که عنوان بحث ماست خدمتتون میگم، گفت: «عزاء لال المصطفی و بناته» تسلیت به آل مصطفی و فرزندانشان «علی حبس خیر الناس سبط محمد» تسلیت برای کشتن بهترین مردم خیر الناس یعنی دو تا معرفی از امام حسین کرد، نوة پیغمبر است بهترین مردم این یک.
«عزاء لزهرا نبی و زوجها» تسلیت دوم به زهرای مرضیه و همسرش امیرالمومنین «خزانت علم الله من بعد احمد» خزانة علم الهی، دارندة علم الهی بیت سوم «عزا لاهل الشرق و الغرب کلهم» نباید به مسلمانها تسلیت گفت به همه آنتوان بارا دیشب گفتم تو این کتاب «الحسین فی الفکر المسیحی» میگه کی گفته ابیعبدالله ـ علیه السلام ـ متعلق به مسلمانهاست؟
امام حسین متعلق به تمام عالم است
ابیعبدالله ـ علیه السلام ـ متعلق به تمام آزادگان عالم است گاندی هم از او تعریف میکنه آنتوان بارا هم از او تعریف میکنه شخصیتهای یه هندو یه شعری گفته دربارة اباعبدالله ـ علیه السلام ـ یک وقتی این شاعر آمده بود قم این شعر را خوند تو یه جلسهای من بودم که مضمون شعرش اینه من شعر را حفظ نیستم مضمون شعرش اینه گفت حسینجان ما هندوها را آتیش میزنند بدنمون را وقتی مُردیم دفن نمیکنند رسم دیگه آتیش میزنند خاکسترش به باد میدن من وصیت میکنم اگر من مُردم و خاکستر من را بعد از آتش زدن خواستن جایی بریزن بیاین کربلا و این را در واقع در کنار مزار تو قرار بِدَن که محبت من به تو روشن بشه این تو اشعارش این تو جلسهای که بودیم اومد خب ببینید این تسلیت سوم «عزاء لاهل الشرق والغرب کلهم وحزناً على حبس الحسـین المسدّد» وا مصیبت بر حبس ابیعبدالله این سه بیت شعر را عرض کردم شاید کمتر مطرح شده سه تا تسلیت دو تا معرفی از امام حسین و بیان اون محبتی که به ابیعبدالله داره یک چند نفری را کشت و بعد هم شهید شد ظاهراً ابیعبدالله هم بالای سرش نیامده چون این حرف درست نیست که ابیعبدالله بالای سر همة شهداء آمده اصلاً نشد امکانش نبود مرحوم سماوی در اِبصار العین میگه ۹ یا ۸ شهید ابیعبدالله اومده بالای سرشان خب ابوثُمامه کشته شد. جوانان، آقایان، خواهران برداشتی که من از این شِعار میخواهم بکنم
وظایف ما نسبت به اهل بیت
اینه ما باید نسبت به اهلبیت وظایفمون انجام بدیم وظایف ما چیه؟ پیغمبرخدا فرمود: شما نسبت به اهلبیت من چهار تا وظیفه دارید هر کسی این چهار تا را انجام داد منه پیغمبر روز قیامت شفاعتش میکنم منه پیغمبر روز قیامت دستشُ میگیرم ببینید اهلبیت که میگم دو تا آدرس بهتون بدم آدرس ساده میدم که همهاتون حفظ بشید قرآن سورة ۳۳ آیة ۳۳، کد دیگه ۳۳ ـ۳۳ سورة ۳۳ سورة احزاب آیة ۳۳ آیة تطهیر یاد بگیرید اینو سوره چند ۳۳ آیة ۳۳ دو تا ۳۳ سورة ۳۳ آیة ۳۳ یعنی سورة احزاب آیه تطهیر آقایون باز کنید قرآن امشب بالأخره یه خورده ادبیات عرب خوندید یه کمی بلدید در این سوره آیة ۳۳ حدود ۲۰ تا ضمیر جمع مؤنث آمده یعنی خطاب به زنهای پیغمبر است کُنّ، هُنّ، کنتن، وسط این ۲۰ تا ضمیر یک مرتبه میگه: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ» میشه ضمیر مذکر معلومه این اهلبیت منظور زنهای پیغمبر نیستند معلومه این آیه اصلاً به قول علامة طباطبایی مثل یک دُرّی وسط این آیه آخه بعضیها اشکال میکنند میگن این آیه چرا اینجا آمده؟ اتفاقاً دقیق است وسط خطابهای مؤنث یک مرتبه خطاب مذکر است «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» این آیة شریفه برادران عزیز شیعه و سنی نوشتن شش ماه تمام پیغمبر میاومد در خانة حضرت زهرا این آیه را میخوند صبح به صبح «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» خدا رحمت کنه مرحوم آقای کافی هر چی منبر میرفت اولش همین آیه را میخواند این آیه را شش ماه شِعار پیغمبر درِ خانة حضرت زهرا بود اتفاقاً روز عاشورا این قصه را هم بگم جالبه وجود مقدس ابیعبدالله صبح بود اول صبح بود تازه هنوز جنگ شروع نشده بود ایستاده بود خب یک گودالهایی کَنده بودند از یک طرفی که پشت خیمه بود دشمن نتونه حمله کنه داخلشم هیزم ریختن آتیشم زده بودن که بالأخره دشمن نتواند از اینجا نفوذ کنه یکی از این خبیثهای دشمن به نام عبدالله بن حوزه و با یکی دیگه محمد بن اشعث محمد بن اشعث همان کسی هست که دیشب گفتم مسلمبنعقیل را دستگیر کرد و او را تحویل ابنزیاد داد که خواهرش هم قاتل امام حسن مجتبی است اون جعده خواهر ایشونه محمد بن اشعث و عبدالله بن حوزه اومدن جلو عبدالله بن حوزه رو کرد به امام حسین گفت: هان آقا برای خودتان آتش درست کردید؟ عجله نکنید، ما شما را میکشیم شما به آتش ملحق میشید جسارت کرد ابیعبدالله یک نگاهی کرد نفرینش کرد عرضه داشت «اللّهُمَّ حُزْهُ إِلَى النّارِ» خدایا اینو با همین آتیش بسوزون که حُرمَتِ ما را منکر شده اتفاقاً همان لحظه پای اسبش لغزید افتاد تو این آتیش به درک واصل شد محمد بن اشعث دید این صحنه را رو کرد به امام حسین حالا به جای اینکه درس بگیره گفت: یا اباعبدالله حالا این تعبیر منه این تصادفی بود دیگه یا اینطوری شد فکر نکنید شما نزد خدا حُرمتی دارید شما پیش خدا احترامی نداری امام حسین فرمود: چرا احترام نداریم؟ مگه تو این آیه را نشنیدی «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ»
اهل بیت
این أَهْلَ الْبَیْتِ مائیم وقتی پیغمبر گرامی اسلام امیرالمومنین امام حسن امام حسین فاطمة زهرا پنج تایی دور هم جمع شدن جبرئیلم اومد امسلمه اونجا بود گفت: یا رسولالله منم بیام قاطی شما منم بشم مثلاً بشم ششمی فرمود: امسلمه تو همسر منی تو زن خوبی هستی اما نه اجازه نداد أَهْلَ الْبَیْت منحصر در پنج تن است و سرایت پیدا میکنه به سائر ائمه یعنی بعدش امام سجاد امام باقر تا امام زمان أرواحنا فداه تا این حرف را محمد بن اشعث زد امام حسین او را هم نفرین کرد و تو نقلها دارد عقربی اومد همانجا پاشو گزید زخم شدیدی شد آخرشم با همین زخم به درک واصل شد نتوانستن کربلا بجنگه حُرمَت اهلبیت من دو تا آدرس فقط دادم یکی سورة احزاب آیة ۳۳ یکی هم حدیث ثَقَلَین حدیث ثقلین حدیثی است که شیعه و سنی نقل کردند قرآن و اهلبیت جوانها رسولخدا از من و شما راجع به اهلبیت چهار تا وظیفه خواست، فرمود: منِ پیغمبر قوم میدم ضمانت میکنم اگر کسی این چهار تا وظیفه را انجام بده من روز قیامت شفاعتش میکنم بذارید براتون بگم حدیث «أربَعَهٌ أنَا شَفیعٌ لَهُم یَومَ القِیامَهِ»؛ بسم الله اوناییکه میخوان شفاعت رسولخدا که گفتم نامش روز عاشورا شِعار امام حسین بوده نامش شِعار امام زمانِ امام صادق فرمود: شِعارنا؛ شِعار ما نام رسولخداست میدونید پیغمبر امیرالمؤمنین فرمود: اونقد من پیغمبر دوست دارم و دنبالهرو پیغمبرم مثل عبد که عبد من عبید اینطور حالا این پیغمبر میفرماید: این چهار وظیفه را شما راجع اهلبیت من انجام بدهید من شفاعت میکنم چیه:
یاری کردن اهل بیت
المُعینُ أَهْلِ بَیْتى؛ اهلبیت منو یاری کنید چه جوری یاری کنیم؟ همین، همین الان یاری است شب دوم محرم است من یادمه سابقا مثلاً بیست سال بیست و پنج سال پیش یک وقت ما منبر میرفتیم تبلیغ میگفتیم که از شب ششم هفتم مجلسها رونق میگیره من خودم یادمه از شب ششم هفتم یواش یواش راه میافته آقا شب دوم این جلسه است جا نیست این چیه؟ همه هم جوان همهاتون هم یا محصّل هستید یا دانشجو هستید ایام بیکاری که نیست سال تحصیلی است این خود این حضور خود اینکه آقا مداح میاد میخونه شما ناله میزنید همراهی میکنید اشک میریزید مجلسش را گرم میکنید این امشب خدمت حضرت آیتالله العظمی زنجانی بودم تو حرم قبل از منبر یا بعد از منبر یادم نیست ایشون یک جملهای فرمود فرمود: آیتالله آسید عبدالهادی شیرازی یک شب خواب دید دید ابیعبدالله نشسته یک دفتری هم جلوش باز است یک آقایی هم آنجاست ابیعبدالله به اون شخص فرمود: اسم فلانی را خط بزن ایشون روضهخوان ما نیست خط زدند آسید عبدالهادی میگه من میشناختم این آقا روضهخوان بود منبر میرفت بعد فرمودند اسم سید جعفر شیرازی را بنویس ایشان روضهخوان ماست باز آقای عبدالهادی میگه اتفاقاً این سید جعفر روضهخوان نبود درس میگفت تدریس میکرد هیچوقت منبر نمیرفت تعجب کردم آیتالله شُبیری اسم آن اولی را نفرمود فرمود از خواب که بلند شدم رفتم اول پیش سید جعفر شیرازی گفتم مگه شما روضه برای ابیعبدالله میخوانی؟ گفت: بله من سالی دو سه مرتبه گاهی خانوادة خودم را جمع میکنم گاهی تو جلسات درسم بالأخره یک یادی از ابیعبدالله ـ علیه السلام ـ میکنم گفتم من یک همچنین خوابی دیدم رفتم اون آقا را هم پیدا کردم دیدم آن آقا هم از روضهخوانی ابیعبدالله اومده بیرون به یک کار اداری آن زمان مشغول شده بود تو یکی از ادارات و دیگه منبر و روضه نمیرفت ایشون وقتی این جمله را فرمودن اشکشون گرفت بعد من به ایشان گفتم گفتم حضرت آیتالله العظمی گلپایگانی نوارهاشون است خب ایشان مرجع بود صاحب رساله بود عرض میکنم که روز عاشورا که میشد سه چهار ساعت پای روضه مینشست تمام که میشد میرفت داخل اتاق زن و بچهاش را جمع میکرد میفرمود میخوام روضه بخونم یکی از رفقا نوارش آورد برا من هنوز هست ایشون خودش روز عاشورا روضهخوان ابیعبدالله میشد این مقام مقام کمی نیست شما مقام معظم رهبری که جمعآوری شده روضههاشون تو یه نواری من دارم گاهی گوش میدم ببینید در نماز جمعة تهران در جاهای متعدد مقید هستند در ایام محرم روضة برا ابیعبدالله این افتخار است مُعین اهلبیت با اشکتون با حضور در مجلستون با نماز اول وقتتون با زینت اهلبیت بودن با اخلاق نیکوتون بگن بهبه ببین اینها از مجلس امام حسین میآیند بیرون چه خوش اخلاق هستند چقدر خوش برخورد هستند چقدر نیکو هستند چقدر عرض میکنم که مؤدب هستند ادب حسینی تربیت حسینی این یک.
برآورده کرده حاجات
دوم فرمود: «الْقَاضِی لَهُمْ حَوَائِجَهُمْ» دومین گروهی که دومین ویژگی که راجع به اهلبیت من دارید حاجات آنها را بر آورده کنید خب الان من و شما چه حاجتی از اهلبیت میتوانیم بر آورده کنیم؟ یاری کردن دین کمک به حَرمشان کمک به زائرشون خمسمون را بپردازیم کسانی که تو مسیر اهلبیت کار میکنند «من احبنا احب شیعتنا» هر که ما را دوست دارد شیعههای ما را باید دوست داشته باشه اینم دو تا.
محبت اهل بیت
سوم رسولخدا در این روایت نورانی فرمود: «الْمُحِبُّ لَهُمْ بِقَلْبِهِ وَ لِسَانِهِ» اهلبیت من را دوست داشته باشید محبتشون تو قلب نشینین پا شبهههایی که میکنند میخواهند اعتقادات را سست کنند یعنی چه عزاداری میکنید دیشب گفتم اینها را نه آقا توجه نکنید این مکتب باید گرم بماند دشمنها میخواهند جای این محبت محبت حرام بیاورند جای این محبت کاذب بیاورند جای این عشق عشق مجازی بیاورند نگذارید محب و چهارم: «وَ الدّافِعُ عَنْهُمْ بِیَدِهِ» با دستتون از ما حمایت کنید حضور پیدا کنید در صحنه باشید، ولیّ زمان را تنها نگذارید علما را تنها نگذارید از دین حمایت کنید این میشود در واقع محبت و ویژگی اهلبیت خب این شِعاری که امشب گفتم شِعار ابوثُمامه صائدی ای کاش این دوستانی که حالا مسئول این برنامهها هستند این شِعارهایی که ما میگوئیم شبها یا مکتوب کنند یا قبلش یا بعدش بالأخره در اختیار باشه تو ذهن دوستان بماند این سه بیت شعری که امشب از ابوثُمامه خواندیم و موضوع نمازش موضوع عاشق اباعبدالله بودنش را محتوای شعرش را خدمت شما گفتیم خدایا به آبروی این اصحاب آقایان میدانید ابیعبدالله سیدالشهداست شهدای کربلا سادات الشهداست حدیث داریم اونا سادات الشهداست ابیعبدالله سیدالشهداست پس همة اینها بزرگ هستند بحق سیدالشهدا و بحق ساداتُ الشهدا یعنی شهدای کربلا قسمت میدهیم ما را از این خاندان و از درب خانهشان و از مکتبشون جدا مگردان.
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.
شب جمعه است یکبار دیگه به نیت شهداء:
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.
سلام ما به خاک کربلای تو
سلام ما به صحن و بارگاه تو
همون خاکی که روز دوم محرم مثل فردایی درش فرود آمد
سلام ما به زینب و سکینهات
سلام ما به تَلَّ زینیهات
سلام ما به نام دل ربای تو
نمیدانم این اسم حسین چرا اینقد قشنگه؟ چرا اینقد زیباست؟
سلام ما به نام دل ربای تو
سلام ما به آخرین وداع تو
سلام ما به جسم پاره پارهات
سلام ما به طفل شیر خوارهات
مثل فردایی یک وقت خاک کربلا پیدا شد سرزمین کربلا نمایان شد
خاک شهیدان شد عیان
ای ساربان محمل مران
با ما سرود خون بخوان
جانم حسین جانم حسین
جانم حسین جانم حسین
زینب آمد برادر غم دلم گرفت، اندوه چهرهامُ گرفت این سرزمین چه سرزمینی است؟ فرمود: «هاهُنا مَحَطُ رِحالِنا وَ مَسفَکُ دِمائِنا»؛ همین جا محل شهادت ماست همینجا خیمهها را نصب کنید یکییکی خیمهها نصب شد اصحاب پیاده شدند یکی فردا غم زینب را گرفت اشک جاری شد اومد پیش ابیعبدالله گفت: برادر نمیشه از این سرزمین بریم؟ فرمود: نه زینبم اینجا محل نشرنا و محشرنا؛ همینجارو پیغمبر به من نشان داده خاک کربلا محل شهادت ماست یکی دوم محرم بود یکی هم شب عاشورا بود وقتی اباعبدالله خبر از شهادت داد آنجا اومد جلو، برادر نمیشه برگردانی ما را برادر نمیشه امشب زینب زیر خاک بره اما این حرفها را نشنوه با این تفاوت که شب عاشورا گریبان چاک داد دستها را به صورت زد برادرم حسینم هر کجا نشستید یا حسین…