استاد: حجت الاسلام محمدرضا اعوانی

جلسه ششم دعای ۸ صحیفۀ سجادیه
درباره دعای هشتم صحیفۀ سجادیه صحبت می‌کردیم که حضرت موانع رسیدن به خدا را در قالب این الفاظ به ما یادآوری می‌کردند.
اولین عبارت این دعا را بیان کردم که حضرت فرمود: اللَّهُمَّ إِنيِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَيَجَانِ الْحِرْصِ خدایا! به تو پناه می‌آورم از هیجان حرص یعنی من با دنیا گونه‌ای برخورد کنم که از خطوط قرمز تو عبور کنم و از واقعیت این دنیا غفلت نمایم.
درباره واقعیت این دنیا آیه ۳۶ سوره بقره را بیان کردیم که خداوند در این آیه می‌فرماید: «وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ» یعنی زندگی این دنیا گذرا است پس هدف نیست بلکه وسیله است برای هدف اصلی که خداوند در قرآن ترسیم فرمود و انبیا را برای هدایت به همان مسیر ارسال کرد.
چهار راهکار برای کنترل هیجان حرص در مقام تشریع بیان کردیم.
راهکار پنجم و ششم عبارت است از توکل و قناعت
حدیث ۱۴ بحث عقل و جهل کتاب اصول کافی که معروف به حدیث عقل و جهل است و امام صادق علیه‌السلام در این حدیث ۷۵ لشگر برای عقل بیان می‌نماید و ۷۵ لشگر هم برای جهل بیان می‌کنند. در آن حدیث امام در نقطه مقابل هرکدام از سپاهیان عقل یک سپاه از لشگر جهل را بیان می‌نماید. ولی جالب است که وقتی به بحث حرص که می‌رسد دو سپاه مطرح می‌کند:
«التَّوَکُّلُ وَ ضِدَّهُ الْحِرْصَ» و در ادامه می‌فرماید: «الْقُنُوعُ وَ ضِدَّهُ الْحِرْصَ» یعنی نقطه مقابل حرص (حرص یعنی علاقه شدید. اینجا حرص به دنیا مطرح است به جهت اینکه امام از حرص به دنیا و هر چیزی که انسان را به سمت دنیا سوق می‌دهد به خدا پناه می‌برد) توکل و قناعت است؛ یعنی اگر می‌خواهیم حرص را کنترل کنیم باید بُعد توکل و قناعت را در نفس خود تقویت نماییم؛ یعنی در زمره لشگریان عقل قرار بگیریم که یکی از لشگریان آن توکل است. توکل یعنی انسان به خدای متعال اعتماد داشته باشد. وقتی خدا انسان را آفرید درروی زمین مستقر نمود، او می‌دانست که انسان برای گذراندن امورات خود نیاز به لوازمی دارد. همین‌که می‌گوییم او لوازم موردنیاز انسان را می‌دانست، یعنی باید به او اعتماد کرد. او اراده کرده است رزق مردم را برساند اینکه بعضی جاها خشک‌سالی و یا مشکلات دیگری رخ می‌دهد حکمت‌های خاص خود را دارد اما نوع آن چیزی که خداوند اراده کرده است این است که انسان دنبال رزق و روزی برود تا امورات مادی خود را تأمین نماید و به آن هدف اصلی که برای آن خلق شده است بپردازد. به این قضیه باید اعتماد کرد که رزق انسان مقسّم است. امام حسین علیه‌السلام در منزلگاه شقوق بعد از منزلگاه ثعلبیه با یک عربی که از سمت کوفه می‌آمد روبرو شد و از او سوال شد که از اوضاع کوفه چه خبر؟ او گزارش داد و گفت همه علیه شما مجتمع شدند. او تحذیر می‌داد که سمت کوفه نروید. حضرت ۵ بیت شعر خواندند که تمام مبانی در این ۵ بیت شعر نهفته است. این اشعار درواقع سر تنها ماندن امام حسین علیه‌السلام را بیان می‌کند. حضرت در بیت سوم فرمودند:
فإن تكن الدنيا تعدّ نفيسة/ فإنّ ثواب اللّه أعلى و أنبل/ و إن يكن الأبدان للموت انشأت/ فقتل امرئ بالسيف في اللّه أفضل/ و إن يكن الأرزاق قسما مقدّرا/ فقلّة سعي المرء في الكسب أجمل/ و إن تكن الأموال للترك جمعها/ فما بال متروك به المرء يبخل
اگر رزق مردم تقسیم‌شده است پس انسان حرص کمتری در کسب‌وکار داشته باشد زیباتر است.
آن مطلب بسیار مهم است که انسان در کسب‌وکار و به دست آوردن روزی حرص نورزد. بسیاری از افرادی که در کربلا با امام حسین علیه‌السلام جنگیدند به خاطر مواجب ابن زیاد در آن لشگر قرار گرفتند.
می‌سوزم از این غم که کریم جهان را کشتند لئیمان به هوای دو سه درهم.
امام علیه‌السلام می‌فرماید رزق شما تقسیم‌شده است چرا شما نگران هستید؟ آیا می‌خواهید به دنیای خود برسید ولو اینکه از من سیدالشهدا عبور کنید. این همان هیجان حرص است که اگر کنترل نشود انسان حتی از کسی مثل سیدالشهدا هم عبور می‌کند.
پس اینکه امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید: «التَّوَکُّلُ وَ ضِدَّهُ الْحِرْصَ» یعنی اینکه انسان به خدا اعتماد داشته باشد که خدا مدیری مدبر است و رزق می‌رساند او رزاق است «إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ» ذاریات ۵۸
در آیه ۶ سوره مبارکه هود می‌فرماید: «وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا» بنابراین انسان باید به خدا اعتماد کند. اگر چنانچه برخی اوقات رزق انسان مختل شد حتماً حکمت‌هایی دارد و این نباید باعث شود که هیجان حرص من به‌گونه‌ای برانگیخته شود که من از حدود الهی تجاوز کنم؛ زیرا ارزش ندارد انسان به خاطر دنیای گذرا از حدود الهی تجاوز کند چراکه بالاخره دنیا تمام خواهد شد و من با خدا ملاقات خواهم کرد.
نقل است که رضاشاه مرحوم آقا شیخ محمدتقی بافقی را زندانی کرده بود و به او غذا نمی‌دادند او آیه «وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا» را به خاطر آورد. نقل شده است که او روی زمین می‌غلطید و عرض می‌کرد خدایا من هم یک جنبنده هستم مگر خودت نفرمودی که رزق هر جنبنده‌ای بر عهده توست؟ جالب است نقل شده است که زمان زیادی نگذشت که برای او غذا آوردند.
راهکار بعدی که امام صادق علیه‌السلام در حدیث جنود عقل و جهل بیان فرمودند؛ قناعت است. حضرت فرمود: «الْقُنُوعُ وَ ضِدَّهُ الْحِرْصَ» قناعت یعنی انسان به آن چیزی که خدا روزیش کرده است راضی باشد که اگر این‌گونه باشد به این معنا که برای بیشتر کردن روزی خود حاضر به تجاوز از حدود الهی نشود. این‌چنین فردی در زندگی آرام خواهد بود.
بعضاً ما انسان‌ها راضی نیستیم و دنبال بالاتر رفتن هستیم و به آنچه داریم قانع نیستیم و برای رسیدن به خواسته‌ها به هر کاری دست می‌زنیم. اگر انسان قناعت را مراعات نماید اتفاقات مهمی رخ خواهد داد.
بحث قناعت که امام سجاد در ادامه همین دعای ۸ مطالب مهمی را فرمودند ازجمله اینکه فرمودند: «وَ قِلَّةِ الْقَنَاعَةِ» یعنی به خدا پناه می‌برم از کمی قناعت. إن شاء الله وقتی به این فراز رسیدیم مفصل درباره قناعت سخن خواهیم گفت تا اهمیت موضوع قناعت و وجه اهمیت آن را تبیین شود. فعلاً اجمالاً متوجه باشید که قناعت یک راهکار مهم برای کنترل هیجان حرص است.
بنابراین اگر انسان به آنچه خدای متعال روزی او کرده است قانع باشد، امید است که هیجان حرص وی آرام گیرد.
اینکه چند جلسه در فراز اول این دعا توقف کردیم چون این فراز اهمیت بالایی داشت همان‌طور که خود حضرت فرموده است: «الدّنیا رأس کلّ خطیئة» یا «حُبُّ الدُّنْیا رَأْسُ کُلِّ خَطِیئَة» رأس همه خطاها دنیادوستی است. لذا جا داشت که در این مورد بیشتر تأمل نماییم.
والسلام علیکم و رحمت‌الله و برکاته.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

question