استاد: حجت الاسلام محمدرضا اعوانی

بسم‌الله الرحمن الرحیم
در ضمن دعای هشتم از کتاب شریف صحیفۀ سجادیه امام سجاد علیه‌السلام صحبت می‌کردیم، دعایی که امام علیه‌السلام از یک سری مسائل به خدا پناه می‌بردند و درواقع موانع رسیدن به خداوند متعال را در قالب این عبارات بیان می‌فرمودند و ما نیز سعی داشتیم که هم عبارت را توضیح دهیم و هم راهکار مقابلۀ با آن را تبیین کنیم؛ در مقام تکوین چون کار به دست خداوند است، از او می‌خواهیم تا ما را پناه بدهد از این عباراتی که حضرت فرمودند و در مقام تشریع نیز راهکارهایی وجود دارد تا ما إن شاء الله به آن‌ها عمل کنیم و این پناهندگی را به خواست و یاری خداوند متعال از ناحیه خداوند به دست بیاوریم.
عبارت اول این بود «اللَّهُمَّ إِنی أَعُوذُ بِک مِنْ هَیجَانِ الْحِرْصِ» خدایا، ما به تو پناه می‌بریم از هیجان حرص؛ اینکه چگونه است که حرص انسان به‌گونه‌ای برانگیخته می‌شود که از حدود الهی برای رسیدن به دنیا عبور می‌کند!
یاد مرگ بازدارندۀ هیجان حرص
ما قبلاً راهکارهای عملی را بیان کرده بودیم، ازجمله یاد مرگ را عنوان کرده بودیم، اینکه انسان باید چه‌کاری انجام دهد که حرص او آرام بگیرد؟ در این مورد مفصل صحبت کردیم، اما یک تتمه‌ای را بیان کنم و بعد سراغ راهکار بعدی برویم. اگر روی عبارت اول یک مقداری متوقف شده‌ام و سعی می‌کنم راهکارهای مختلف را از قرآن و عترت بیان کنم، به جهت اهمیت موضوع است و الا ما در همۀ عبارات این‌قدر متوقف نمی‌شویم، ولی دعای هشت دعای سنگینی است و امیدوار هستیم تا خداوند متعال کمک کند تا ما هم عبارات را خوب بفهمیم و هم به یاری خداوند خوب به آن عمل کنیم إن شاء الله.
واقعیت این است که اگر یاد مرگ نهادینه نشود و از طرف دیگر اگر هیجان حرص برانگیخته شود به‌نحوی‌که انسان برای دنیا حساب ویژه‌ای باز کند، انسان برای حجت خدا نیز جایگاه خاصی قائل نخواهد بود.
در صحبت‌هایی که امیرالمؤمنین علیه‌السلام با مردم خودش می‌کرد، چرا مردم گاهی حضرت را در جنگ‌ها تنها می‌گذاشتند؟! خطبه‌های مختلفی از نهج‌البلاغه مملو از گله‌های حضرت از مردم زمان خودش است که علیه دشمنان بالأخص معاویه گاهی اوقات سستی می‌ورزیدند و این حضرت را بسیار ناراحت می‌کرد؛ حضرت علیه‌السلام به‌عنوان کارشناس مطلب را بیان می‌فرمودند.
در خطبه ۲۰۸ حضرت فرمودند: «وَ قَدْ أَحْبَبْتُمُ الْبَقَاءَ، وَ لَيْسَ لِي أَنْ أَحْمِلَكُمْ عَلَى مَا تَكْرَهُون» مشکل شما در مورد این‌که به دستور علی علیه‌السلام گوش نمی‌دهید و برای جنگ با دشمنان نمی‌آیید این است که شما دوست دارید بمانید، شما باقی ماندن را دوست دارید؛ وقتی بُعد دنیایی تقویت شده باشد و انسان نسبت به این دنیا هیجان و حرص داشته باشد، حاضر نیست حتی حجت خدا را یاری برساند! او را تنها می‌گذارد تا بتواند به کار دنیایی خودش برسد! کار به اینجا می‌رسد. «وَ قَدْ أَحْبَبْتُمُ الْبَقَاءَ، وَ لَيْسَ لِي أَنْ أَحْمِلَكُمْ عَلَى مَا تَكْرَهُون» من هم نمی‌توانم شما را نسبت به آنچه دوست ندارید و نمی‌پسندید (مرگ) وادار کنم.
وقتی انسان از این دنیا به عالم دیگر رحلت می‌کند، اگر با شهادت مخصوصاً برود که در رکاب امیرالمؤمنین هم شهید شده باشد، همۀ درب‌های خوبی به روی او باز می‌شود؛ اما این انسان فقط اطراف خودش را می‌بیند! چرا؟ زیرا آن‌قدر که نسبت به این دنیا هیجان حرص دارد. حضرت هم اشاره کردند که من نمی‌توانم شما را نسبت به آنچه کراهت دارید مجبور کنم؛ بنابراین اگر هیجان حرص را کنترل نکنیم حجت خدا نیز تنها می‌ماند و باید از خدا کمک بگیریم و این راه‌کارهای عملی را با قدرت پیاده کنیم.
اما دومین مطلبی که توجه به آن موجب می‌شود هیجان حرص تضعیف شود، یاد بهشت است؛ وقتی انسان به یک فضایی که برتر از فضای فعلی است توجه کند، همین باعث می‌شود که نسبت به این دنیا هیجان حرص نداشته باشد؛ به‌گونه‌ای که اگر به او بگویند جان شریف خودت را در این راه بده، حاضر این کار را انجام دهد، چون دیگر نسبت به دنیا آن دل‌بستگی را ندارد و حرص به دنیا نیز ندارد.
بنابراین آنچه در مقام بیان آن بودم این است که اگر ما هیجان حرص را کنترل نکنیم حجت خدا نیز تنها می‌ماند. از خداوند باید کمک بگیریم و این راه‌کارهای عملی را محکم پیاده کنیم.
یاد بهشت بازدارندۀ از هیجان حرص
اما در مورد دومین مطلب که حقیقتاً فکر و باور به آن باعث می‌شود هیجان حرص در ما تضعیف شود را بیان کنم؛ آن یاد بهشت است.
وقتی انسان به یک فضای برتری که نسبت به این فضا است توجه کند، همین باعث می‌شود نسبت به این دنیا هیجان حرص نداشته باشد به‌گونه‌ای که اگر به او گفته شود (مثلاً همانند زمان حضرت علیه‌السلام) جان خودت را در این راه فدا کن، حاضر است این کار را بکند؛ زیرا دیگر به دنیا آن دل‌بستگی را ندارد، هیجان حرص ندارد.
اما مؤید آن چیزی که می‌خواهم بیان کنم چیست؟ اولاً قرآن کریم مؤید است؛ قرآن کریم در آیۀ ۱۴ از سوره مبارکه آل‌عمران می‌فرماید: «زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ» در این آیه خداوند مصادیق مختلف دنیا را برمی‌شمرد که می‌فرماید این موارد برای مردم زینت داده شده است. «زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ» برخی از ما به‌گونه‌ای به این دنیا می‌پردازیم که خدایی نکرده می‌خواهیم از همۀ چراغ‌قرمزها عبور کنیم و الا این به معنای ازدواج حلال نیست؛ گاهی اوقات انسان برای رسیدن به جنس مخالف، پا روی همه‌چیز می‌گذارد. «وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ» پول‌های آن‌چنانی، طلا، نقره «وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ» اسب‌های نشان‌دار که امروزه می‌توان گفت ماشین های آنچنانی «وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ» دام ها و باغ هایی که داشتند. خداوند می‌فرماید: «ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا» این‌ها کالاهای دنیا است دنیا است که شما این‌گونه چسبیده‌اید و حاضر نیستید رها کنید و به‌گونه‌ای هیجان حرص دارید که برای خدا حریمی قائل نیستید. «وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ» آن چیزی که بازگشت نیکو را در پی دارد، آن نزد خداوند است.
در آیه ۱۵ بلافاصله می‌فرماید: «قُلْ أَؤُنَبِّئُكُمْ بِخَيْرٍ مِنْ ذَلِكُمْ» ای پیامبر به آن‌ها بگو می‌خواهید به شما خبر بدهم که بهتر از این‌ها چیست؟ دقت کنیم، بهتر از این‌ها یعنی چیزی که برخی از ما انسان‌ها همه‌جوره به سمت آن رفتیم به‌گونه‌ای که آن حریمی را که باید قائل باشیم نیستیم، بهتر از آن‌ها این است «لِلَّذِينَ اتَّقَوْا» اگر با تقوا باشید یعنی زیر سایه طاعت خداوند زندگی کنید، حاضر نباشید که برای رسیدن به این دنیا پا روی فرامین الهی بگذارید، برای این انسان با تقوا «عِنْدَ رَبِّهِمْ» نزد پروردگارشان «جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَأَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ» بهشت‌هایی است که زیر درختان آن رودها جاری است و همیشه هم در آنجا هستند «خَالِدِينَ فِيهَا» نه مثل این دنیا که یک روز هست و یک روز نیست! می‌دانید که این دنیا همه‌چیز آن با هم مخلوط است، خوشی آن با ناخوشی، پولداری آن با بی‌پولی، سلامتی آن با مریضی آن، گرمای آن با سرمایش، تازه همۀ این چیزهایی که در آن با هم مخلوط هستند، ماندنی نیستند! اما در آن دنیا همه‌چیز ماندنی است.
برخی در این دنیا به دنبال خانم‌هایی بودند ولی منِ خداوند در آخرت به شما «أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ» می‌دهم، همسرانی پاک هستند که به شما داده می‌شود و از همه بالاتر خشنودی خداوند است که روزی انسان می‌شود.
اگر توجه کنید، در این آیات که خداوند متعال برشمرد، خداوند متعال یاد به بهشت و توجه به بهشت را این‌گونه تعبیر می‌کند «أَؤُنَبِّئُكُمْ بِخَيْرٍ مِنْ ذَلِكُمْ» توجه کنید به بهشت ای انسان‌ها!
حضرات معصومین علیهم‌السلام نیز توجه داده‌اند، اما چون ما داریم صحیفه می‌خوانیم، خوب است ک مؤیدی را از صحیفه بیاورم. دعای ۲۷ را نگاهی بیندازید، به نظر بنده دعای ۲۷ بسیار دعای مهمی است، تأکید می‌کنم، بسیار دعای مهمی است که امام سجاد علیه‌السلام برای مرزداران انشاء فرمودند.
شما می‌دانید که امنیتی که ما در آن هستیم، بخش قابل‌توجهی از آن مرهون ایثار و فداکاری مرزداران ما است؛ امام علیه‌السلام به پاس زحمات آن‌ها یک دعایی را انشاء فرمودند و در ضمن آن نکات بسیار مهمی را توجه دادند که إن شاء الله به‌مرور ما به بعضی از این عبارات اشاره می‌کنیم.
ازجمله امام سجاد علیه‌السلام برای سپاه اسلام، برای سربازان اسلام، برای کسانی که از حریم اسلام دفاع می‌کنند این‌طور با خداوند صحبت می‌کنند. چه زمانی؟ به وقت کارزار؛ چون شما می‌دانید که وقتی آدم در جبهۀ جنگ حاضر می‌شود، اگر بٌعد دنیایی او قوی باشد، خدایی نکرده ممکن است آن جان‌فشانی که در مقابل دشمن باید داشته باشد و برای اسلام از حریم اسلام بخواهد دفاع کند، این جان‌فشانی را نخواهد داشت؛ لذا امام علیه‌السلام برای اینکه این بٌعد دنیایی تهلیل برود و خیلی پررنگ نباشد، این‌طور با خدا صحبت می‌کنند و توجه به بهشت می‌دهند.
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَنْسِهِمْ عِنْدَ لِقَائِهِمُ الْعَدُوَّ ذِكْرَ دُنْيَاهُمُ الْخَدَّاعَةِ الْغَرُورِ، وَ امْحُ عَنْ قُلُوبِهِمْ خَطَرَاتِ الْمَالِ الْفَتُونِ، وَ اجْعَلِ الْجَنَّةَ نَصْبَ أَعْيُنِهِمْ، وَ لَوِّحْ مِنْهَا لِأَبْصَارِهِمْ مَا أَعْدَدْتَ فِيهَا مِنْ مَسَاكِنِ الْخُلْدِ وَ مَنَازِلِ الْكَرَامَةِ وَ الْحُورِ الْحِسَانِ وَ الْأَنْهَارِ الْمُطَّرِدَةِ بِأَنْوَاعِ الْأَشْرِبَةِ وَ الْأَشْجَارِ الْمُتَدَلِّيَةِ بِصُنُوفِ الَّثمَرِ حَتَّى لَا يَهُمَّ أَحَدٌ مِنْهُمْ بِالْاِدْبَارِ، وَ لَا يُحَدِّثَ نَفْسَهُ عَنْ قِرْنِهِ بِفِرَارٍ»
خدایا بر پیامبر و آل او درود بفرست و زمانی که سپاهیان اسلام با دشمنانشان مقابله می‌کنند یاد این دنیایی را که بسیار فریبنده است را از ذهن آن‌ها ببر. «خدّاعة» یعنی بسیار فریبنده. «وَ امْحُ عَنْ قُلُوبِهِمْ خَطَرَاتِ الْمَالِ الْفَتُونِ» نسبت به مال حضرت صفت «فتون» را به کار می‌برند که صیغۀ مبالغه و از فتنه است، یعنی بسیار گمراه‌کننده است، بسیار مشغول کننده است؛ «خطرات» یعنی خطورات ذهنی، یعنی آن چیزی که از دل می‌گذرد، بنابراین آن چیزی که از دلشان می‌گذرد که بیان باشد از این مال فتنه‌انگیز، آن را از دل آن‌ها ببر.
آنچه می‌خواستم توجه بدهم این بود، دومین چیزی که موجب آرام گرفتن هیجان حرص می‌شود، یاد بهشت است، یاد بهتر از این چیزی که الآن در آن هستیم. «وَ اجْعَلِ الْجَنَّةَ نَصْبَ أَعْيُنِهِمْ» خدایا، جنت و بهشت را نصب‌العین این‌ها قرار بده؛ نصب‌العین یعنی مداوم بهشت جلوی چشم آن‌ها باشند.
حضرت یک فضایی را باز می‌کنند و می‌فرمایند: «لَوِّحْ مِنْهَا» یعنی آشکار کن از این بهشت «لِأَبْصَارِهِمْ» برای چشمان این‌ها، یعنی نزد چشمانشان چنین چیزی را آشکار کن، یعنی ببیند؛ چه چیزی را ببینند؟ «مَا أَعْدَدْتَ فِيهَا مِنْ مَسَاكِنِ الْخُلْدِ» آن چیزی را که تو در این بهشت برای آن‌ها محیا کرده‌ای که بیان باشد از «مِنْ مَسَاكِنِ الْخُلْدِ» مسکن‌های همیشگی «مساکن» یعنی جایی که انسان سُکنی می‌گیرد، آرام می‌گیرد و آن آرامش نیز ابدی است. «وَ مَنَازِلِ الْكَرَامَةِ» جایگاه‌های عزت و شرف «وَ الْحُورِ الْحِسَانِ» و حوری‌های حفظ‌شده «وَ الْأَنْهَارِ الْمُطَّرِدَةِ» بهشت‌هایی که رودهای روان دارد «مطردة» یعنی جاری «بِأَنْوَاعِ الْأَشْرِبَةِ» انواع و اقسام مشروبات خوراکی را دارد، یعنی آن چیزهایی که انسان شُرب می‌کند، هر رودی یک نوع شُربی را دارد؛ کاملاً مشخص است که چه جای باصفایی است این‌گونه که حضرت توصیف می‌کنند، البته قرآن نیز به بخشی از آن‌ها در سوره «محمد» صلّی الله علیه و آله اشاره فرموده است.
دیگر خداوند چه چیزی را جلوی چشم آن‌ها قرار دهد؟ «وَ الْأَشْجَارِ الْمُتَدَلِّيَةِ بِصُنُوفِ الَّثمَرِ» درختانی با شاخ و برگ آویخته، درخت‌هایی که میوه‌های آن آن‌قدر سنگین شده و پرثمر است، سرشاخه‌ها پایین آمده است، با انواع و اقسام میوه‌ها.
حال اگر اوصاف بهشت با این وصفی که حضرت بیان کردند نصب‌العین انسان شود، چه اتفاقی می‌افتد؟ «حَتَّى لَا يَهُمَّ أَحَدٌ مِنْهُمْ بِالْاِدْبَارِ» تا آنجایی که هیچ‌کدام از این‌ها قصد نکند که به دشمن پشت کند «وَ لَا يُحَدِّثَ نَفْسَهُ عَنْ قِرْنِهِ بِفِرَارٍ» اصلاً فکر اینکه از هماورد خودش فرار کند به ذهنش خطور نکند.
یاد بهشت انگیزه‌بخش
چه چیزی باعث شد این اتفاقات رقم بخورد؟ یاد بهشت، یاد بهتر از آن چیزی که الآن در آن هستیم، چیزی که ما نسبت به آن حرص داریم و گاهی اوقات برای رسیدن به دنیا انسان کارهایی انجام می‌دهد که نباید! لذا یاد بهشت باعث می‌شود که ما آرام بگیریم، چون بهترازآن را درک کرده‌ایم.
مرحوم علامه مجلسی در جلد ۴۴ بحارالانوار صفحۀ ۲۹۷ یک نکته‌ای را از امام سجاد علیه‌السلام نقل می‌کند، حضرت به این مضمون می‌فرمایند: «اواخر کارزار عاشورا کار سخت شد و برخی کم آوردند و سیدالشهدا جملاتی را فرمودند» یعنی توجه به بهشت دادند تا این افراد راحت‌تر جان‌فشانی کنند و از این دنیا بگذرند. امام سجاد علیه‌السلام از قول پدر بزرگوارشان نقل می‌کنند «صَبرًا بَنِی الکِرامِ، فَمَا المَوتُ إلاّ قَنطَرَةٌ تَعبُرُ بِکُم عَنِ البُؤسِ والضَّرّاءِ إلَی الجِنانِ الواسِعَةِ والنَّعیمِ الدّائِمَةِ» مرگ چیزی نیست جز پلی که شما را از این گرفتاری‌ها و سختی‌ها عبور می‌دهد به سمت بهشت‌های وسیع و نعمت‌هایی که همیشگی است «فَأَیُّکُم یَکرَهُ أن یَنتَقِلَ مِن سِجنٍ إلی قَصرٍ» کدام‌یک از شما نمی‌پسندد که از زندان به یک قصر منتقل شود؟!
سیدالشهدا علیه‌السلام برای اینکه این‌ها نسبت به این دنیا هیجان حرص نداشته باشند و راحت‌تر جان‌فشانی کنند، یا بهشت را برای این‌ها تداعی می‌کند؛ لذا قرآن کریم در آیه ۲۶ از سورۀ مبارکۀ مطففین فرمود: «وَفِي ذَلِكَ فَلْيَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ» و رقابت کنندگان و مسابقه گران باید به‌سوی این نعمت‌ها بر یکدیگر پیشی گیرند.
در آیه ۱۳۳ از سورۀ مبارکۀ آل‌عمران فرمود: «وَسَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ» و بشتابید به‌سوی مغفرت پروردگار خود و به‌سوی بهشتی که پهنای آن‌همه آسمان‌ها و زمین را فرا گرفته و مهیّا برای پرهیزکاران است.
بنابراین، دومین چیزی که عرض کردم و باعث می‌شود که هیجان حرص آرام بگیرد، یاد بهشت است؛ اینکه انسان بنشیند و در مورد بهشت حقیقتاً تدبر و تفکر کند و ببیند که آیا می‌ارزد و یا نمی‌ارزد.
امیدواریم خداوند متعال به همۀ ما توفیق مرحمت کند که هیجان حرص را کنار بزنیم و به ما پناه بدهد و إن شاء الله ما را در بهشت وسیع خودش جای بدهد.
اللهم صلّ علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهم
والسلام علیکم و رحمت‌الله و برکاته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

question