استاد: حجت الاسلام محمدرضا اعوانی
جلسه دوم دعای ۸ صحیفۀ سجادیه
بسمالله الرحمن الرحیم
امام سجاد علیهالسلام اینگونه دعا را آغاز کردند که «اللَّهُمَّ إِنيِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَيَجَانِ الْحِرْصِ» خدایا به تو پناه میبریم از هیجان حرص نسبت به دنیا بهنحویکه فراموش کنیم خدایی هست و این دنیا زودگذر است.
نکاتی را ذیل این مطلب بیان نمودیم و گفتیم آنچه موضوعیت دارد (درعینحال که در مقام تکوین کارها دست خداست و از او میخواهیم که مار ا نجات دهد)، در مقام تشریع هم راهکارهایی وجود دارد که انسان با عمل به آن راهکارها میتواند از هیجان حرص در پناه الهی مصون گردد و متوجه شود که دنیا محل گذر است و باید از آن بهاندازه نیاز استفاده شود تا به عاقبتبهخیری نائل گردد.
عرض شد در مقام تشریع یاد مرگ هیجان انسان را کنترل میکند. نکاتی در این باب از کلمات حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام و امام سجاد علیهالسلام بیان نمودیم.
انسان نباید گمان کند که حضرت امیر این سخنان را به مردم پیرامون خود میگوید و یاد مرگ را به آنها تذکر میدهد، بلکه حضرت حتی به فرزند خود نیز یاد مرگ را یادآوری میکند و تأکید مینماید که مرگ را زیاد یاد کن. این مطلب را در نامه ۳۱ نهجالبلاغه میتوانید مشاهده نمایید.
نکتهای را اینجا باید متذکر شویم و آن اینکه گاهی اوقات اثر نوشتن از گفتن بیشتر است در کتاب اصول کافی روایاتی در این مورد نقل شده است که گاهی اثراتی در نوشتن وجود دارد که شاید در گفتن نباشد. لذا حضرت امیر علیهالسلام برای فرزند خود نامه مینویسد. البته برخی معتقدند که این نامه به امام حسن مجتبی نوشته شده است برخی دیگر معتقدند این نامه خطاب به محمد بن حنفیه نوشته شده است چون معتقدند برخی از عبارات نامه متناسب با شأن و جایگاه امام مجتبی علیهالسلام که معصوم است نیست؛ اما در اینکه حضرت نامه را به فرزند خود نوشته است شکی نیست. ایشان در این نامه میفرماید: «اکثر من ذکر الموت» یعنی زیاد مرگ را یاد کن.
هیچ پدری به فرزند خود اینچنین نمیگوید حتی اگر فرزندی به پدر خود بگوید «اگر یک روزی من مردم…» پدر به او میگوید زبانت را گاز بگیر و… (البته این اشکالی ندارد چون محبت بین پدر و فرزند است) اما اینکه پدر به فرزندی که در عنفوان جوانی است و ممکن است دنیا او را فریب دهد تذکر میدهد که فرزندم مرگ را زیاد یاد کن.
یاد مرگ آنقدر مهم است که حتی کسی مثل متوکل عباسی را که از کثیفترین خلفا است دگرگون کرده است. او جلسه بزمی تشکیل داده بود و شرب خمر میکرد و برای او آواز میخواندند که به او خبر دادند که تو مشغول تفریح و بزم هستی درحالیکه علی بن محمد (امام هادی) مشغول جمعآوری سلاح است و عنقریب علیه تو قیام خواهد کرد. او دستور داد علی بن محمد را در هر حالتی بود دستگیر کنید و نزد من آورید.
سربازان او از بالای در وارد منزل امام هادی علیهالسلام شدند و حضرت را در حال تلاوت قرآن کریم یافتند. آنها خانه را تفتیش کردند و سلاحی پیدا نکردند و امام علیهالسلام را نزد متوکل آوردند. متوکل به امام علیهالسلام شراب تعارف کرد و سپس عرض کرد کمی برای ما شعر بخوان. حضرت فرمود به خدا قسم گوشت و خون ما آغشته به شراب نیست. او اصرار کرد پس باید شعر بخوانی. امام استنکاف کرد ولی او اصرار کرد تا اینکه امام چند بیت شعر خواند و بعد از خواندن این چند بیت شعر متوکل عباسی چنان گریه کرد که در تاریخ نوشته شده است که ریش او از اشک خیس شد و تمام اهل مجلس با او گریستند و مجلس بزم شراب به همریخت. او ۴۰۰۰ درهم به امام صله داد و از امام عذرخواهی کرد.
اشعاری که امام هادی علیهالسلام در این جلسه خواندند متضمن یاد مرگ بود:
بَاتُوا عَلَى قُلَلِ الْأَجْبَالِ تَحْرُسُهُمْ *** غُلْبُ الرِّجَالِ فَلَمْ تَنْفَعْهُمُ الْقُلَلُ
وَ اسْتَنْزَلُوا بَعْدَ عِزٍّ مِنْ مَعَاقِلِهِمْ *** و أودعوا حُفَراً يَا بِئْسَمَا نَزَلُوا
نَادَاهُمْ صَارِخٌ مِنْ بَعْدِ مـا قبـروا *** أين الاسرّةُ و التيجـانُ و الحلـلُ
أَيْنَ الْوُجُوهُ الَّتِي كَانَتْ مُنْعِمَةً *** مِنْ دُونِهَا تُضْرَبُ الْأَسْتَارُ وَ الْكِلَلُ
فَأَفْصَحَ الْقَبْرُ عَنْهُمْ حِينَ سَاءَلَهُمْ *** تِلْكَ الْوُجُوهُ عَلَيْهَا الدُّودُ يقتتـلُ
قَدْ طَالَ مَا أَكَلُوا دَهْراً وَ قَدْ شَرِبُوا *** فأصبحوا بعد طول الأكلِ قد أكلوا
پادشاهان زراندوز و زوراندوز شب را در حالی بهروز رساندند که انسانهای گردنکلفت و تنومند از آنها نگهبانی میکردند.
وقت مرگ آنها که فرارسید خواستند آنها را در قبر قرار دهند منادی ندا کرد که چه بد جایگاهی نازل شدید.
وقتی آنها را داخل قبر قرار دادند منادی گفت: تختها و تاجها و لباسهای گرانقیمتی که بر تن میکردید کجاست؟
آن چهرههایی که در ناز و نعمت بودند و پردهدار داشتند کجاست؟
قبر از طرف آنها جواب میدهد که امروز کرمهای خاکی بر سر خوردن آن چهرهها باهم میجنگند.
مدت طولانی هرچه خواستند خوردند و نوشیدند اما امروز آنها خوراک کرمها هستند.
اشعاری که حضرت درباره یاد مرگ سرود با متوکل اینچنین کرد با ما باید چه کند؟ اگر ما مرگ را یاد میکنیم ولی همچنان هیجان حرص در وجود ما از بین نرفته است جای نگرانی است.
یاد مرگ باید در انسان پتانسیل بیشتری ایجاد کند تا انسان برای خدایی که یک روز به ملاقات او خواهد رفت با اخلاص بیشتری کار کند. یاد مرگ این هیجان حرص را کنترل میکند و باعث میشود انسان خط قرمزها را مراعات کند و از محرمات الهی پرهیز نماید.
انشالله خداوند عاقبت همه ما را ختم به خیر نماید.