یکی از آن سؤالات و شبهاتی که معمولاً در کوچهبازار، خیابان، تاکسی و شبنشینهای فامیلی، مطرح میکنند اقتصاد است که آیا با تغییر دولت، سفرههای مردم تغییر میکند یا خیر؟ چه تغییری با رفتن این رئیسجمهور و آمدن رئیسجمهور دیگر اتفاق افتاد؟ این همه وزیر عوض شدند؛ ولی در سفرۀ مردم گشایشی حاصل نشد و دهها شبهۀ دیگر با همین محور. این شبهه عمدتاً میخواهد این را بگوید که هیچ تغییری صورت نگرفته است و یا وضع بدتر شده است و اگر کسی از من بپرسد که نظر شما در اینباره چه چیزی است؟ آیا شرایط اقتصادی تغییری کرده است؟ آیا وضع بهتر شده یا بدتر؟
من در پاسخ، مثبت یا منفی جواب نمیدهم؛ سه سطر پاسخ دارم و سه بحث را مطرح میکنم و مخاطب می تواند بعد از هر قسمتی که من توضیح دادم، خودش قضاوت کند که آیا شرایط بهتر شده است یا شرایط بدتر شده است؟ قضاوت با مخاطب است.
اولین سطر پاسخ به این سوال یا شبهات شبیه به این، همان چیزی است که طلبهها در منطق میخوانند و برای قضاوت دو مقطع زمانی باید مقطع قدیمی، با همان شرایط استمرار دهید تا به مقطع فعلی برسید و سپس قضاوت کنید که این اصل منطقی است. اولین پاسخ این است که برای اینکه شرایط اقتصادی را قضاوت کنیم، حتماً باید ببینیم چه اتفاقاتی میتوانست رخ دهد و چه اتفاقاتی نیفتاده است؟ و خیلی نکتۀ مهمی است و بعداً قضاوت کنیم که شرایط بهتر شده است یا خیر؟
شهید رئیسی در اقتصاد چیزی را تدارک دیده بود که وضع را تغییر بدهد و آیا نسبت به دولت قبل، وضع بهتر شد یا خیر؟ اول باید ببینیم که چه اتفاقاتی میتوانست رخ دهد؟
جلوگیری از افزایش قیمت دلار به ۱۰۰ هزار تومان!
پنج وزیر در دولت دوازدهم، در خرداد۱۴۰۰، به شورای نگهبان رفتند تا شرایط را شرح دهند و توضیح دهند و هر پنج وزیر اذعان کردند که دلار در ۵ ماه دیگر ۱۰۰ تومان میشود. امّا این اتفاق نیفتاد، پس بنابراین یک اتفاقاتی میتوانست رخ دهد ولی نیافته است.
رئیس اقتصاد دولت دوازدهم در اسفند ۱۳۹۹ گفت: دولت بعدی، هنوز چند ماه از عمر او نگذشته است، باید دلار ۷۰ و ۱۰۰ تومانی را تجربه کند و همین آقا در شهریور ۱۴۰۰ برای آنکه بیرون دولت بود گفت: دو الی سه ماه دیگر دلار ۱۰۰ تومان میشود؛ یعنی در آبان ماه ۱۴۰۰ این اتفاق رخ میدهد؛ پس بنابراین اتفاقاتی میتوانست رخ دهد که این اتفاقات نیفتاده است.
کاهش وابستگی در تامین اقلام غذایی
۲۰ میلیارد دلار از بودجۀ سال ۱۴۰۰ مربوط به خرید غذا از خارج از کشور است. جمهوری اسلامی ایران در سال، ۱۵۰ میلیون تن، غذا مصرف میکند. از این مقدار ۲۰ درصد آن را از خارج از کشور وارد میکند و مانند عربستان سعودی نیست که ۹۶ درصد غذایش را از خارج وارد کند. میدانیم در جنگ غذا که پیش رو است، وضعیت کشور مشخص میشود و مانند ژاپن نیست که ۶۰ درصد غذای خود را از خارج کشور وارد میکند. جمهوری اسلامی ایران ۲۰درصد غذای خود را در سال ۱۴۰۰ از خارج کشور وارد میکرد و درحالحاضر که سال ۱۴۰۲ است، فقط ۳ درصد شده است. در سال ۱۴۰۰، این ۲۰ درصد ۲۰ میلیارد دلار از بودجه را به خود اختصاص میداد.
دولت دوازدهم تا خردادماه، همۀ ۲۰ میلیارد دلار را هزینه کرده بود که نه برای غذا که شاید ۵ الی ۶ درصد آن برای غذا بود؛ طوری که در مردادماه که دولت را تحویل داد، فقط سه استان بالای ۱۵ روز، آذوقه غذایی داشتند. یعنی یک بحران مخفی خیلی خطرناکی بود که خدا را شکر رسانهای نشد و انتظار داشتند که در اسفند ۱۴۰۰ یک جنگ داخلی با همین موضوع رخ دهد؛ چون که دولت برای خرید غذا پولی نداشت.
تامین حقوق کارکنان بدون خلق نقدینگی
حتی دولت در شهریور که دولت را تحویل گرفت، چهار ماه قبل با چاپ اسکناس حقوق کارکنان دولت را میداد و در شهریور نیز باید این اتفاق میافتاد. دولتی که هشت سال بوده، نتوانسته است بدهد و دولتی که تازه سرکار آمده میتواند بدهد؟ دولت جدید این کار (چاپ پول) را نکرد بلکه منابع را تأمین کرد. پس خیلی از بحرانها باید رخ میداد و رخ نداده است.
تامین واکسن کرونا کردند و کنترل آن
شما در هزاران شبکۀ اقتصادی، حتماً باید ایران را در نظر بگیرید. درحالحاضر باید وزیر و معاون بهداشت مصاحبه کند و بگوید که ما شرایطمان چه چیزی بوده است و بهعمد و دو روز پیش همین آقا مصاحبه کرد. معاون دکتر نمکی؛ چون وزیر قبلی بهداشت درحالحاضر در ایران زندگی نمیکند و به خارج کشور رفته است و آن کسی که روزی ۶۰۰ نفر بهعمد کشتۀ کرونا میگرفت، درحالحاضر در ایران زندگی نمیکند؛ ولی معاون، قبلاً گفته بود که ما این کار را بهعمد انجام دادیم تا اینکه فشار بیاید و بهعمد واکسن وارد نکردیم تا فشار بیاید و برجام ۲ موشکی را بپذیرند و درواقع فشار به رهبری بیاید، درحالحاضر دو روز پیش مصاحبه کرده است که ما خیانت کردیم راجع به تحریمکردن زنان و…
البته چند نکته دیگر نیز گفته است. دولت در حالتی روی کار میآید که ششصد و خوردهای کشته در کرونا بوده است.۱۰۰ هزار تا ۲۰۰ هزار بشکه نفت میفروشیم و هیچ پولی گیرمان نمیآید. صندوق ذخیرۀ ارزی نیز خالی است در بانک جهانی. در مرداد ۱۴۰۰ میگوید که صندوق ذخیره ارزی یا همان صندوق توسعۀ ملی صفر است، ۱۶ و نیم میلیارد دلار داخل آن پول است؛ ولی صندوق بانک جهانی، صندوقی که زیر ۲۰ میلیارد دلار داخل آن باشد، صفر در نظر میگیرد و در این شرایط، بحرانها میتوانست اتفاقی بیفتد و سپس قرار بود در آبانماه یک اتفاق بدی بیفتد که دلار گران شود.
معلّق نکردن امور کشور به مذاکرات هستهای
اتفاق بد چه بود؟ این بود که طرف غربی و طرف داخلی هر دو طرف منتظر بودند که مذاکرات شروع شود که رئیسجمهور در اردیبهشت، دولت دوازدهم را تعطیل کرد و گفت انشاءالله که برجام هستهای را دولت بعدی که مستقر شد انجام میدهد. دولت بعدی که در مردادماه مستقر شد، قرار شد در آبانماه مذاکرات را شروع کند و در آبانماه طرف غربی و طرف داخلی یقین داشت و اگر یقین نداشتند، نمیگفتند که دلار ۱۰۰ تومانی میشود و میگفتند همان روز اول مذاکره تمام میشود. آن کسانی که زبان دنیا را بلد بودهاند، طول کشید، حال اینها که یاد ندارند. همان روز اول زیر میز میزنیم و اتحادیۀ اروپا بهتبع آن قهر میکند و کنار میرود و مبادلات تجارتی تعطیل میشود و همۀ اقتصاد ایران دچار بحران میشود و دلار ۱۰۰ تومان میشود و دلار ۱۰۰ تومانی ناظر بر این بود و علّت اینکه آبان را انتخاب میکردند، بر این اساس بود و خیلی اتفاقها میتوانست رخ دهد.
اگر تیمی که دولت جدید میخواست آن را بفرستد؛ مانند تیم قبلی بود، مذاکرات هم باید در یک روز انجام میشد؛ ولی در تیم جدید، مذاکره سه ماه بدون وقفه ادامه پیدا کرد. چرا طرف غربی انتظار داشت که فقط یک روز مذاکره انجام شود؟ چون شناختی از تیم ایران داشت، همان تیم قبلی بود. مگر تیم قبلی چه ویژگیای داشت؟ میگفت متنی که ما نوشتیم را تغییر دادند.
آیا اینجا مهدکودک است؟ آیا معاون مهدکودک میتواند متن را تغییر بدهد و بدون مجوز مدیر مهدکودک، امضاء را بگذارد و برود؟ چهار مرتبه کلمه تعلیق آمده است و سه بار نیز کلمهای آمده است که معنای تعلیق را میدهد؛ یعنی لغو نیست بلکه تعلیق است و قابلبازگشت. همۀ اینها کنار میرود و طرف غربی باید انتظار داشته باشد که مذاکره یک روزه انجام شود.
دانشمند هستهای، این آقا این کاره است و وزیر خارجه دولت نهم است و درحالحاضر در دولت یازدهم، در تیم مذاکره کننده است و میآید و در مجلس عصبانی میشود که من دانشمند هستم و من این کاره بودم، چرا به من توهین میکنید و همۀ آنها قابلبازگشت است و قسم خوردیم، پس چرا کارشناسان آمدند و گفتند بتُن داخل آن ریختید؟ اگر یک گونی برنج را بریزید داخل آن و در بیاورید، ممکن است قابلبازگشت نباشد و شما بتن داخل آن ریختید و اینها قسم خوردند که قابلبازگشت است ولو در آوردند و این را از ریشه، همه را درآوردند؛ اما در این بار با سرعت ۵ برابر اتفاق افتاد.
بعضی از مسائل درحالحاضر در کشور ما با سرعت پیش میرود و حضرتآقا که میگوید این دولت، آینده را فدای امروز نکرد، برای مردم باید باز بشود که این یعنی چه؟ اگر مردم این را متوجه شوند، مشارکتِ ۸۵ درصدی رخ میدهد. اگر همین جملۀ حضرتآقا را کسی متوجه شود ولایتمدار است. ولایتمداری به ریش که نیست و «مَن مَاتَ وَلَیسَ لَه إمِامٌ یَسمَعُ لَه ویطِیع! مَاتَ مِیتَةً جَاهلیة»، اینکه کلام را بشنود، درک کند و اطاعت کند.
بنابراین نگاه کنید، انتظار طرف غربی این بود که چنین تیمی میآید و انتظارشان درست بود چون این را دیده بودند. سطر اول پاسخ این است که شما نمیتوانید قضاوت درستی دررابطه با شبکه اقتصادی داشته باشید مگراینکه با هم بسنجیم که چه اتفاقاتی برای این کشور میتوانست رخ دهد که نیفتاده است.
ایستادگی در برابر توطئههای معاندین اقتصادی داخلی
هر چیزی در پاییز سال قبل اتفاق افتاده است، ریشۀ آن در اقتصاد بود و هفتم مهر، اوج اغتشاشات خیابانی بود. در آبان، اغتشاشات صنفی و در مهر اغتشاشات خیابانی، درگیری و آزار و اوباش بود. اوج اغتشاشات، همان ۱۰ روز اول بود و حضرت آقا در ۷ مهر، در دانشگاه افسری تهران گفتند: اتفاقاتی در عرصۀ اقتصاد کشور افتاده است که دشمن را عصبانی کرده و ریشۀ آن فقط اقتصاد است. دشمن چه کسی بود؟ آقا فرمودند: دشمن، شرکتهای بزرگ داخلی است. اعم از پتروشیمی، نفت، گاز و لوازمخانگی و حملونقل و یک شرکت حملونقل ماشینهای خود را نفرستاده بود. همۀ کرکرهها را پایین کشیدند. چرا؟ چون شهید رئیسی زمین بخورند.
این دشمنی که حضرت آقا گفت، داخلی بود و دشمنِ انحصاری نفت و گاز این کشور.آن شخص به تلویزیون میآید و میگوید: من که در اینجا نشستهام، بهاندازۀ سه وزیر قدرت دارم و نصف نفت و گاز کشور دستم بود.
دولتی که روزانه در عسلویه یک مدیر بازداشت میکند، خیلیها دشمنان آن میشوند و پول هزینه میکنند. ۵۳ نشریه و روزنامه علیه دولت میشود و درحالحاضر تنها ۱۳ نشریه در کشور به نفع دولت و طرفدار است چون صاحبان سرمایه هزینه میکنند، شما نمیتوانید دربارۀ شرایط اقتصادی قضاوت کنید بعد بگویید چه چیزهایی در کشور میتوانست اتفاق بیفتد که اتفاق نیفتاده است و خدای نکرده اگر این تفکر امروز حاکم نبود، مردم برای بار سوم در لجبازی رأی میدادند، این را من نمیگویم و بزرگان انقلابهای غربی در دنیا میگویند. مردم دو بار در جمهوری اسلامی در رایگیری لجبازی کردند.
نجات کشور از رکود شش سالهی تولید
شما رشد تولید را شش سال صفر نگه داشتهاید و وقتی تولید رشد نداشته باشد، جمعیت و نیازهایشان که متوقف نمیشود و رشد میکند. اگر دشمن را ثابت نگهدارید و رشد تولید را صفر نگه دارید، بعد از ۶ سال هرچه پول از خارج میآید باید بروید و کالای موردنیاز مردم را بخرید و همین اتفاق نیز رخ داد. هرچه از خارج از کشور میآمد، ترجیح داده شد به خرید کالای اساسی موردنیاز مردم و مفهوم ارز ترجیحی این است.
تکمیل پروژههای نیمهکارۀ دولت قبل
ترجیح داده شد به چه معناست؟ چه چیزی را کنار گذاشتیم؟ همه پروژهها را کنار گذاشتیم، نتیجه آن ۸۰ هزار پروژۀ نیمهتمام میشود که خیلی از آنان مربوط به دولتهای قبل است؛ یعنی ۱۹ هزار پروژۀ مهم مربوط به قبل بوده است و ۱۹ هزار پروژۀ مهم بوده است که ۱۰۰ پروژۀ آن نفسگیر است که در اولویت اول برای دولت جدید برای افتتاح قرار گرفت. تقریباً تمام پنجشنبه و جمعۀ رئیسجمهور برای سرکشی از این پروژهها تا پایان ریاستجمهوری آن پُر است و در سال آتی این را خواهید دید.
شما در نفت و گاز، یازده سال سرمایهگذاری نکردید، چه اتفاقی میتوانست در این کشور رخ بدهد؟ کشاورزی دچار مشکل شده است، چون انرژی هستهای را تعطیل کردید؛ امروز در مازندران، گیلان، گلستان و خوزستان ۵۰۰۰ کیلومتر ساحل وجود دارد که ما یک وجب کشت شورزی نداریم. درحالحاضر به همشهریهای من اگر بگویید که آب دریا را به من بدهید برای کشت شورزار، با چوب به دنبال شما میافتند؛ ولی ایالات متحده خودش بزرگترین مزارع برنج جهان را دارد و همه را با آب دریا دارد و کشت شورزی است که کشاورزی هستهای است.
شما کشاورزیِ هستهای را متوقف کردید و سازمان فضایی را تعطیل کردید و رئیسجمهور بعد از ۱۱ سال، جلسه سازمان فضایی را برگزار میکند که زیر نظر دفتر رئیسجمهور است. شما تعهد دادهاید که از هرگونه گسترش فناوری هستهای جلوگیری شود و برای تعهد خویش، دهها امضا داده و دهها کنش کردهاید که برای آن اقدام، بتن ریختید و تعطیل کردید و صادرات را فقط در یک جا ارسال کردید و …
شما چهطور انتظار دارید که اتفاقات بدی نبود؟ شرایط کشور را این طور کردید و کل شمال کشور را با خودت دشمن کردید. تاجیکستان فریاد زد که کمکم کنید؛ ولی شما رویتان را برگرداندید و گفتید من کر هستم و نمیشنوم. چرا؟ بعد به معاونت گفتی اگر من بشنوم، انگلیسیها ناراحت میشوند. من خودم بدون واسطه از معاونش شنیدم.
چطور انتظار دارید که شما در امروز برق صادر کنید، درحالیکه در سال ۱۳۹۲ یعنی ۱۰ سال پیش به ارمنستان برق صادر میکردید و چه مقدار پول میگرفتید؟ ۲ درصد از برق تولیدی کشور به ارمنستان میرفت، ۳۲درصد از درآمد ما از آن ۲درصد تأمین میشد و ما در سال ۱۳۹۷ از ارمنستان برق وارد کردیم. از ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۷ یعنی به مدت ۵ سال بوده است و چطور انتظار داریم که حداقل ۱۰ جوان در عراق به ما فحش میدهد، ۸ نفر بهخاطر برق به ما فحش میدهند .شما شرایط کشور را به این شکل پیش بردید. قضاوت در بحث اقتصاد بدون اینکه بیایید بسنجیم که چه اتفاقاتی میتوانست بیفتد و اتفاقات نیفتاده است.
چهار کار بزرگ دولت در روزهای اولیه
دولت بهمحض اینکه روی کارآمد، چهار کار بزرگ انجام داد تا وارد مذاکرات هستهای شود. اول اینکه استانهای کشور که بحران غذایی داشتند و بحران خاموشی است، تا مرداد سال ۱۴۰۱، ۷۰۰ روز تمام آذوقه غذایی داشتند و این اتفاق افتاد.
اتفاق دوم این بود که بلافاصله ۶۰ میلیون دوز واکسن در ۴ ماه از خارج از کشور وارد شد و ۶۰ میلیون تولید داخلی بود و مرگومیر از ۶۰۰ نفر رسید به ۶ نفر. ۲۰۰ هزار بشکه نفت بلکه زیر ۲۰۰ هزار بشکه میفروختیم اما تا آستانۀ مذاکرات به ۷۰۰ تا رساندیم و یک سال، یک میلیون و دویست هزار بشکه بود که در مرداد ۱۴۰۱، آقای اوجی بیان کرد که ۷۰ درصد پول را برمیگردانیم.
آمار کرونا را که نگویم؛ خزانه خیلی مهم است. چرا خزانه اینقدر مهم است؟ زیرا حضرت آقا به تنها دولتی که مجوز نداد از خزانه برداشت کند، دولت شهید رئیسی بود که در شهریور سال قبل، شهید رئیسی نامه زد و گفت ۲۰ درصد از پولی که خودمان برای پتروشیمی و نفت به صندوق واریز کردیم -در یک سال و یک ماه واریز کردهایم- که مبلغی در حدود ۱۰۰ میلیارد دلار است را برای سه طرح بزرگ میخواهیم.
حضرت آقا گفتند خیر، بروید و خودتان انجام دهید؛ اولینبار بود و همه دولتها بدون استثنا مجوز میدادند و تا بهانهای دست کسی نباشد. یک ماه بعد حضرت آقا مجوز دادند که فقط ۵۰ درصد باشد؛ شاید بحران امنیتی پاییز سال قبل مؤثر بود. ولی ۵۰ درصد یعنی ۱۰ میلیارد دلار آن را حضرت آقا مجوز صادر کردند و این مهم بود و یکی درمورد اتباع بود. باید این موضوع محقق میشد زیرا که در اقتصاد کشور خیلی مهم است و امروز قانون اتباع تصویب شده است و تقریباً میخواهد عملیاتی بشود. چهار کار بزرگ انجام داد و وارد مذاکرات شد، از جمله خود صندوق ذخیره ارزی که در شهریور سال ۱۴۰۱، ۱۲۲ میلیارد دلار داخل آن پول بود؛ یعنی بهخاطر یک سال.
اما در آستانه مذاکرات یعنی حدود ۷۰ میلیارد دلار در این صندوق پول بود و بانک جهانی اگر میخواستند آمار بدهند ۷۰ میلیارد دلار است و زیر ۲۰ را صفر اعلام میکرد. چرا صندوق ذخیره ارزی مهم است؟ مثل این برگۀ صلاحیت است که شما میخواهید به بانک بروید و وام بگیرید و یک پرینت از کل حسابها و گردشها میگیرد که رنگ آن قرمز، سبز یا زرد است و در واقع یک برگۀ اعتبارسنجی است.
اگر یک کشوری بخواهد در کشور دیگری سرمایهگذاری کند، به چند چیز نگاه میکند؛ اول صندوق ذخیره ارزی است و دیگری امنیت ملی (National Security) آن است و اینها را نگاه میکند و سپس تیم به خارج کشور میرود. اگر در داخل کشور اغتشاش باشد، این تیم قوی نیست و باید برگردد و زمانی که ذخیرۀ صندوق ذخیره ارزی شما خالی باشد، فایدهای ندارد و کسی سرمایهگذاری نمیکند.
طرف غربی خوشحال آمده که پشت میز بنشیند و زیر میز بزند و تمام شود؛ اما تیمی که رفته است، با تیم قبلی فرق میکند. تیمی که رفته است، ۷۰ کارشناس دارد و کارشناسهای مختلف در حوزۀ حقوق بینالملل و مسائل هستهای.
سطر دوم پاسخ این است که یک اتفاقات مثبت در کشور افتاده است اما برای مردم ملموس نیست و برای اهلفن مشهود است و باید برای مردم ملموس شود. از نظر این حقیر اگر حضرتآقا برای جهاد تبیین فرمان صادر کند که هرکسی که مخاطب دارد و هرکه تریبون دارد تکلیف دارد، بیشتر ناظر به همین موضوع دوم است که عرض شد.
میدانیم که رسانه در دست دولت نیست و دلیل آن هم برای شما یک اشارهای کردم که چرا؟ چون روزنامه که ۵۲ تومان است و ۵ تومان فروش میشود؛ یعنی پشت آن چیزهایی است.
تدبیر مصرف بنزین بهجای افزایش قیمت آن
من به آقای دکتر احمدوند استراتژیست بزرگ کشور که ۱۰ سال استراتژیست حزبالله لبنان بوده گفتم که این اتفاقاتی که در عرصۀ بنزین در عرض ۴ سال افتاده است، آیا مربوط به ۴ سال است؟ گفتند خیر، مربوط به ۴۰ است و امکان ندارد در ۴ سال باشد و بهترین کشورها اینها را در ۴۰ سال رقم میزنند؛ ولی این کشور آن را در ۴ سال رقم زد. چرا مردم نباید اینها را بدانند که چه اتفاق افتاده است؟
در خرداد سال ۱۳۹۸، یعنی ۴ سال پیش که به تعبیر دکتر ۴۰ سال پیش بوده، دولت تشکیل جلسه میدهد مبنی بر اینکه حقوق کارکنان را نداریم بدهیم و چه کاری انجام دهیم؟ سند در این موضوع خیلی زیاد است آخرین سند مربوط به دهم ژانویه، یعنی ۲۰ دی که ۲۰ الی ۲۴ روز پیش بوده است. دانشگاه جورج واشنگتن، اندیشکده راهبرد در ۱۰ ژانویه همایشی برگزار کرد با موضوع رابطه با ایران. سخنرانهای زیادی آمدند با همین موضوع صحبت کردند؛ چون موضوع دررابطهبا ایران است. صحبت همۀ آنان جذاب است. یک مهمان ویژهای داشتند که صحبت خیلی جالبی داشت. جان کری، مهمان ویژه جورج واشنگتن بود. بخشی از صحبتهای او را خودم ترجمه کردم. همه صحبت در داخل کانالها هست و میشود جستوجو کنید و ببینید؛ جان کری صحبتهای زیادی کرده است که ۵۰ درصد صحبتهایش لایق خودش و پدرش و مادر و جد و آبادش و رئیس دولت امریکا است نه ما و هر چه لیاقت خودشان است به ما نسبت دادند. من همه نمیتوانم بگویم اما بعضی از صحبتهای آنها که معتدل هست را میگویم.
در خرداد سال ۱۳۹۸، دولت تشکیل جلسه میدهد با موضوع اینکه حقوق کارگران را نداریم بدهیم. چهار سال است که رشد تولید تعطیل شده است. رشد اقتصاد را برای ۵ سال صفر نگه داشتید. نگاه به شرق و غرب و همه معطلمانده است برای یک مورد است. دلیل اینکه جان کری صحبت میکند و حمله به ترامپ میکند که چرا از برجام خارج شدید؟ ما همان کشور هستیم، ما همان دولتی هستیم که با با مذاکره ۱۴ ژوئیه (برجام) کاری کرده بودیم که ایران در سال ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ حتی حقوق کارکنان خود را نمیتوانست بدهد.
و خودش دارد اعتراف میکند که ایران درحالحاضر منطقه را مدیریت میکنند و دارد به ترامپ انتقاد میکند که تو اگر خارج نمیشدی، امروز ایران منطقه راه نمیتوانست مدیریت کند. ایرانی که در سال ۱۳۹۸ نمیتوانست حقوق کارکنان خود را بدهد. ببخشید این جملات را میخوانم، یک مقدار سبکترها را میخوانم. ما با آن توافق، مادر بچهها را افسار داده بودیم. افسار لیاقت مادر خودش است و بچههای تروریست در یک کوچه خزیده بودند و ساکت بودند؛ ولی امروز برای ما شاخوشانه میکشند. حالا چه کسی باور میکند که جان کری این حرفها را میزند و دروغ میگوید.
چه کسی باور میکند که در اوج مذاکرات برجام، حزبالله لبنان به ما پیام میدهد که بیایید با ما هم مذاکره کنید و این دروغ میگوید و یکدستی میزند؛ زیرا در آن مقطع، حزبالله یک کنشگر فعال در عرصۀ مبارزه با داعش در منطقه بود. نمیشود دم خروس و یا قسم حضرت عباس را باور کنیم و در اینجا را یکدستی میزند و دروغ میگوید. برای توجیه دولت خودش و حمله به ترامپ، ۴ دروغ را ضمیمۀ حرفهایش میکند که همایش به نفعشان پیش برود.
اما سند این است که دولت در خرداد سال ۱۳۹۸ تشکیل جلسه میدهد و یک مقدار جلسه طولانی میشود و تیر ۱۳۹۸ تصویب میشود که در آبان بنزین گران بشود. ۶۴ مؤلفه در پیش روی دولت است. یکی از این ۶۴ مؤلفه که نقدتر است و راحتتر دست در جیب مردم میرود -ما شعار دادیم که دست از جیب مردم بیرون میآوریم- ولی راحت دست داخل جیب مردم میکنیم. آن آقایی که گفت که دو الی سه ماه قبل، رئیسجمهور تعطیل کرده و ناظر بر این است که در تیر ماه چه اتفاقی میافتد و اتفاقی که میافتد خیلی ساده است. ۱۰۰ میلیون لیتر مصرف بنزین روزانه بود و ضرب در هزار تومان کنیم، یک هزار میلیارد تومان را یکهمت میگویند. یعنی هر ماه ۳۰ همت درآمد و یکضرب و تقسیم خیلی ساده است. دولتی که ۳۰ همت بنزین را لیتری ۲۰ هزار تومان فروخته و حتماً کمتر از آن هزینه میکرده است. بله تقریباً نصف بوده است. ۱۵ همت در ماه هزینه میکرد و ۳۰ همت درآمد داشت، درآمد دولت از هر ماه ۳۰ همت به ماهی ۹۰ همت رسید و با همان هزینه اولیه است؛ یعنی بیش از دوبرابر حقوق کارکنان دولت است. دولتی که نداشت بدهد، حالا دوبرابر شد.
چه اتفاقی در این چهار سال افتاده است که میگوید مربوط به ۴۰ سال است. اتفاق این است دوستان، امروز درآمد از بنزین چقدر است؟ همین مقدار است و فرقی نکرده؛ چون در آن زمان ما ۱۰۰ میلیون لیتر مصرف میکردیم و ۱۸ میلیون نیز قاچاق میشد و ۱۱۸ میلیون میشود؛ اما امروز ۱۱۶ میلیون لیتر مصرف میشود که این مقدار لیتر مصرف بنزین کشور که رتبه یک جهان را داریم و هیچ کشوری مانند ما بنزین مصرف نمیکند و ۲ تن نیز قاچاق است که میشود ۱۱۸ لیتر و این فرقی نکرده است، همان ۱۰۰ میلیون لیتر ضربدر سه هزار تومان و ضربدر ۱۵۰۰ تومان و ۲۰ درصد است، پس تغییر نکرده است و دولت درحالحاضر ماهی چقدر از بنزین درآمد دارد؟۹۰ همت است.
اما چقدر خرج میکند؛ چون شما در سال گذشته در سفرهایی که به عسلویه رفته بودید در یک از مجتمع پتروشیمی پرسید مدیرعامل گفت من خوراک اولیه را به قیمت ۳۹ برابر سال قبل میخرم. من میخواهم بگویم دولتی که شرایط کشور اینطور بوده است چه اتفاقاتی افتاده است که ملموس نیست؟ دولت ما برای اینکه حقوق کارکنان را بدهد بنزین را گران میکند و دست در جیب مردم میکند و چون ناچار است و فقط همین کار را میتواند انجام دهد و حال بعد از ۴ سال، دولتی بهجای ۱۵ هزینه کند و ۹۰ در بیاورد.۱۲۰ همت در ماه هزینه میکند که ۹۰ همت دست مردم برسد، یک چیزی را در روی آن قرار میدهد و هیچ چشم داشتی به بنزین ندارد. چنین اتفاقی در این کشور افتاده است.
دولت هیچ چشم داشتی به بنزین ندارد و نیازی به بنزین ندارد و میآید کمیسیون تلفیق را راضی میکند که این افزایش قیمت که ۱۷ الی ۱۸ همت در ماه برای شما دارد را صرفنظر کنید. چرا صرفنظر کنم؟ زیرا من به تو تضمین میدهم که تا اسفند ۱۴۰۳، ۵ برابر این درآمد را برای تو تأمین کنم. با چه چیزی این کار انجام میدهید؟ با کمکردن مصرف بنزین. آیا میخواهید به مردم فشار وارد کنید؟ خیر اینکه کاری ندارد و هر کسی میتواند این کار را انجام بدهد و نیاز به تدبیر نیست. تدبیر چیزی است که شما بهجای اینکه به مردم فشار وارد کنید و مصرف را محدود کنید، بیایید و مصرف بنزین و سوخت را تغییر دهید. انشاءالله تا اسفند ۱۴۰۳، حداکثر ۳۰ درصد از مصرف بنزین تغییر کند و به سمت سوخت جایگزین میرود. دولت موفق شد نیمی از ۱۹ هزار پروژه نیمهتمام را تمام کند.
دوستان بزرگوار، امروز اصلاحات اقتصادی که دولت سیزدهم رقم میزند، منافع برخیها را به خطر انداخته است. این افراد شاهکلیدی به نام مجلس شورای اسلامی را کشف کردند تا در مجلس آینده، روند اصلاحات اقتصادی را کند یا متوقف کنند؛ بنابراین انتخابات از اینحیث خیلی مهم است که چه کسانی بر روی کار میآیند. آقا میفرمایند جریانات را بشناسید که کدام جریانها امروز از این اصلاحات اقتصادی ضرر میکنند.
برداشت بنده این است که ۴۰ درصد از رانت و انحصار در اقتصاد با اصلاحات اقتصادی که در دولت سیزدهم دارد، تا پایان این دولت حذف میشود منتهی اگر روند اصطلاحات با همین ویژگی خوب پیش برود که البته در بعضی از چیزها خیلی عالی پیش رفته است.
مدیریت و افزایش تولید گندم
آیا در مسئله گندم اتفاقی افتاده است؟ مردم خبر ندارند و اتفاقات عجیب و غریبی است. آقای دکتر احمدوند میگویند این مربوط به ۲۰ سال هست نه ۲ سال. امکان ندارد که در دو سال رخ داده باشد. آقای پوتین دو سال پیش چیزی گفتند من خندیدم. میگویند معذرت میخواهم و من را حلال کنید که به حرف شما خندیدم. چون باور نمیکردم در سالی که ۱۴ میلیون تن گندم را آرد و توزیع کردیم و ۱۰ میلیون تن از آن را وارد کردیم، آقای پوتین میگوید بهزودی ایران جای اوکراین را میگیرد!
من خندیدم و گفتم که ما الآن دو و نیم برابر تولید را از خارج وارد میکنیم! او چه چیزی میگوید؟ حالش خوش است؟ امروز اگر او را ببینم، از وی معذرتخواهی میکنم؛ البتّه منظور ایشان از اوکراین، اوکراین بزرگ است که یک اصطلاح سیاسی است که شامل سه کشور رومانی، لهستان و اوکراین است که به آن اوکراین بزرگ میگویند؛ در علوم بینالملل و سیاسی، اوکراین دومین صادرکننده غلات است و این خیلی مهم است.
اتفاقی که برای گندم افتاده این است که دولت، دو الی سه ماه مطالعه کرد و بحرانهای مخفی را شناسایی نمود. ما در کشور بحرانهای مخفی داریم و وضعیت کشور در موضوع غذایی اسفناک است و وضعیت مصرف نان نیز همینطور است. آمار ما وحشتناک است. متوسط جهانی ۳۷ کیلوگرم است و کشور ما و استانهای پر مصرف مانند تهران، ۱۹۶ کیلوگرم هستند و استانهای خوب مانند خراسان ۱۴۳ کیلوگرم!
در این شرایط اولین کاری که دولت کرد این بود که یارانه تولید گندم را حذف کرد و میگویند آقای رئیسجمهور را حذف میکنید که چه کاری انجام دهید؟ گفتند همان کاری که قبلاً میشد انجام میدادند این مربوط به مردم است این از این تولیدکننده بگیرید و به مصرفکننده بدهید و اضافه به یارانه مردم کنید.یارانه چقدر است ۴۵ بود که میشود ۳۶۰ هزار تومان شد.
حذف یارانه تولید در عرصه گندم باعث شد که اسفند ۱۴۰۱، برآیند یکساله بگوید که مصرف گندم در کشور به ۱۰ میلیون تن رسید و ۴ میلیون تن مصرف کاهش داشت! دورریز ما اینطور است!
یک مثالی بزنم که جای گریه دارد! اینها روضه است و باید گریه کرد! رئیس کارخانۀ شیرینعسل میگوید: من روزی ۱۰۰ کیلو ضایعات کیک و بیسکویت دارم. برای کارخانهای به وسعت من، این چیزی نیست اما فاجعه در اینجا است که ضایعات کیک و بیسکویت من را گرانتر از کیک و بیسکویت میخرند و اینطور نمیشود کشور را ساخت!
آیا میدانید در کشور ما ۱۰ سال است که هیچ نانوایی، دوست ندارد که نانش را بخرند؟ و خوشحال میشود که نانش را نخرند؟ همۀ شما میدانید که منظور این حرف چه چیزی است.
۲۴۰۰ پلاکِ نانوایی بدون اینکه نانوایی فیزیکی باشد، آرد میگرفتند و در این شرایط میخواهیم آینده کشور را بسازیم! اینها بحرانهای بزرگی است, اما خاموش هست و مردم خبر ندارند. در سال ۱۴۰۱ و در سال ۱۴۰۲، سال زراعی پایان آذرماه بود و اوایل آذرماه بود که ۱۳ و نیممیلیون تن گندم در این کشور کشت و برداشت شده است؛ ۸/۱۱ میلیون تن دولت را خریداری کرده مصرف ماهبهماه ما دقیقاً همان ۱۰ میلیون تن برای اولینبار ما صادرکننده گندم به کشور عربستان سعودی شدیم.
آقا فرمودند من به همۀ دولتها کمک میکنم؛ اما از این دولت تمجید میکنم، چرا؟ چون آینده را فدای امروز نکرد؛ یعنی ۶۰ میلیارد دلار در عسلویه برد، بدون اینکه یکذره را سر سفره مردم بیاورد تا اینکه گوشت ارزان شود؛ ولی به جایش چه میشود؟ علم اقتصاد میگوید یک دوره گذار داریم و بهجای آن به برزیل نامه زدیم که در آبان ۱۴۰۳ پایان خرید ما از شما است و دیگر خوراک دام وارد نمیکنیم.
همۀ کارشناسان میگویند رئیس تیم امنیت غذایی، دکتر قاسمی است. میگوید در آبان ۱۴۰۳ میتوانیم دامداری خانگی و روستایی را به وجود بیاوریم. آیا انتظارداشته باشیم که گوشت ارزان شود؟ بله چون ما مانند آنها مثل احمقها نمیرویم و خوراک آدم را از برزیل کنیم.
مدیریت و هوشمند سازی اخذ مالیات
در مالیات نیز خیلی اتفاق افتاده است و اتفاقی که افتاده مربوط به ۲۰ سال است نه ۲ سال! در سال ۱۴۰۰، در لایحۀ بودجۀ ۱۴۰۰ که دولت قبل آن را نوشته است، ۲۴۰ همت مالیات دیده شده است یعنی نصف فروش نفت!
در سال ۱۴۰۰ ما ۱۳۶ همت مالیات داریم پس در سال ۱۴۰۰ باید کسر بودجۀ بالایی داشته باشیم و کسر بودجه ۱۴۰۰ بینظیر بود در تاریخ بعد انقلاب!
حالا لایحه بودجه ۱۴۰۱ را دولت جدید نوشته است و در آذر و دیماه ۱۴۰۰ تقدیم مجلس کرده است و قبل از سال تمام شده و تصویب و ابلاغ شده است. در این لایحه دولت ۴۰۰ همت، یعنی ۱۵ درصد از کل بودجه جاری کشور و کمترین تأمین بودجه در تاریخ انقلاب نسبت به نفت! فقط ۱۶ درصد در سال ۱۴۰۱ و دولت سه کار در مالیات انجام داد؛
اول اینکه از نظر دولت فاسدترین مکان در کشور، در داخل دولت و در بدنۀ دولت است که سازمان امور مالیاتی باشد. دربارۀ سازمان امور مالیاتی باید سه کار انجام میشد. دولت در سال ۱۴۰۱ این سه کار را تمام کرده است.
۱. حذف ممیزی از تعیین مالیات و اگر جایی ممیزی مشخص میکند، باید نرمافزار تعیین کند. ۲. نصب و بارگذاری نرمافزار، ۳. شناسایی فرار مالیاتی است.
یک عدهای در این کشور مالیات نمیدهند و فرار میکنند اما ۲۰ کانال فرار مالی شناسایی شد! این ۲۰ کانال فرار مالیاتی تا پایان سال ۱۴۰۱، ۳ میلیون نفر را شامل می شود.
در کانال اول، ۸۰۰ مورد کد ملی کودک زیر ۵ سال به دست میآید که گردش مالی آن در هر ماه، ۲۰ میلیارد تومان است که کودک ۴ساله ماهی ۲۰۰ میلیارد گردش مالیاتی دارد و پدر این ۸۰۰ نفر که جراحان فوقتخصص هستند.
کانال دوم انبوهسازان مسکن و کانال سوم صاحبان لوازمخانگی. پرونده جدید یکهمت بدهی دارد و صاحب یک کارخانۀ لوازمخانگی بخش خصوصی است. کانال آخری جذاب است که فقط ۱۲۳ نفر بودند و درحالحاضر ۵۵۰ نفر هستند اینفلوئنسر (Influencer) هستند که ۲ و نیم همت یعنی ۲۳۰۰ میلیارد تومان گردش مالی یکساله آنها بوده است بدون اینکه یکذره مالیات بدهند.
ضرورت استقامت و همراهی مردم در دوره گذار اقتصادی
در علم اقتصاد میگویند شما هر کنش اقتصادی انجام بدهید، یک دوره گذار وجود دارد؛ یعنی رئیسجمهور که بیاید؛ یعنی لامپ نیست که یکدفعه روشن کنید و همه چیز ارزان شود! صنعتکاران میگویند یک واحد کوچک صنعتی که زیر ۵۰ نفر کارگر دارد، دو سال ونیم سال طول میکشد تا به بهرهوری برسد. شما چطور انتظار دارید دولت شهید رئیسی که ۲ سال و خوردهای ازآنگذشته در حالی در دو سال اخیر دوفاز ۱۱ و فاز ۱۴ و کنوانسیون مشترک در عسلویه روزی ۱۵ میلیون دلار یعنی سال ۵ میلیارد دلار برای ما درآمد دارد که ۹ سال معطل بود و در یک سال و نیم تمام.
من اعتقاد ندارم که ما مانند روسها ۱۷ سال طرح گذارمان طول بکشد و بعد از دوره گذار در سال ۲۰۰۷ اعلام کردند که ما ۸۰ درصد قدرت شوروی سابق را به دست آوردیم. در گذار اولین و مهمترین موضوعی که مؤثر بود برای کسب این ۸۰ درصد، همراهی مردم بود که مردم خیلی لطف کردم و در صف بودند. ما به اینجاها نمیرسیم و دوره گذار ما اصلاً اینطور نیست.کشوری که ۷ درصد منابع جهان در داخل آن است، دورۀ گذار آن این شکلی نیست.کشوری که پُر از اولویت است، اینطور نیست یک دورۀ گذار محدود داشته باشد. درهرصورت همراهی مردم در این دوره، میتواند در کوتاهمدت یعنی یک دورۀ ۳ الی ۴ساله، یکدفعه گشایشهای اقتصادی خوبی را ایجاد کند. انشاءالله خدای متعال این توفیق را به ما بدهد که روند اصلاحات اقتصادی که در پیش گرفته شد، طوری پیش برود که هم خودمان و هم فرزندانمان، امنیت و رفاه و معنویتشان ده برابر امروز شود. انشاءالله در قیامت شرمنده خون شهدا نباشیم و جهاد زمان خود را شناخته باشیم.