استکبارستیزی

انگیزه سازی
صفوان بن مروان مردی بود که ـ به‌اصطلاح امروزـ یک بنگاه کرایه وسایل حمل و نقل داشت که آن زمان بیشتر شتر بود، و به قدری متشخص و وسایلش زیاد بود که گاهی دستگاه خالفت، او را برای حمل و نقل بارها می خواست.روزی هارون برای یک سفری که می خواست به مکه برود، لوازم حمل و نقل او را خواست. قرار دادی با او بست برای کرایه لوازم. ولی صفوان، شیعه و از اصحاب امام کاظم علیه السلام است. روزی آمد خدمت امام و اظهار داشت – یا قبال به امام عرض کرده بودند – که من چنین کاری کرده ام.حضرت فرمود: چرا شترهایت را به این مرد ظالم ستمگر کرایه دادی؟ گفت: من که به او کرایه دادم، برای سفر معصیت نبود. چون سفر، سفر حج و سفر طاعت بود کرایه دادم و اهل کرایه نمی دادم. امام فرمود: پولهایت را گرفته ای یا نه؟ یا الاقل پس کرایه هایت مانده یا نه؟ بله، مانده. امام فرمود: به دل خودت یک مراجعه ای بکن، الآن که شترهایت را به او کرایه داده ای، آیا ته دلت علاقه‌مند است که لا اقل هارون این قدر در دنیا زنده بماند که برگردد و پس کرایه تو را بدهد؟ گفت: بله. امام فرمود: تو همین مقدار راضی به بقای ظالم هستی و همین گناه است. از این داستانی که از سیره ی امام کاظم علیه السلام نقل شده است این نکته به دست می آید که یکی از ویژگی های مسلمانان، ظلم ستیزی و مبارزه با استکبار است.
به همین دلیل شاید بتوان یکی از مهمترین شاخصه اصلی انقلاب اسلامی ایران را ماهیت ضد استکباری آن دانست. دلیل بر این مدعا این است که نقطه شروع انقلاب اسلامی از قضیه تصویب کاپیتولاسیون بود. تصویب این معاهده که با اعطای معافیت‌ها و مصونیت‌های سیاسی به اعضای مستشار آمریکایی در ایران همراه بود، با مخالفت شدید امام خمینی(ره) مواجه شد. با تصویب لایحه کاپیتولاسیون حدود ۴۰ هزار نفر از آمریکائی‌های مقیم ایران از شمول قوانین ایران معافیت کامل می‌یافتند که این امر به‌ وضوح نقض استقلال قضایی و حاکمیت سیاسی ایران به شمار می‌آمد و مایه تحقیر ملت ایران بود.
امام امت(ره) با طرح این مسأله که ایران را تحت اسارت آمریکا قرار می داد ، به انتقاد از رژیم شاه پرداخت و از ارتش و مردم خواستند که این ننگ و تحقیر را قبول نکرده و علیه آن قیام کنند.
اقناع اندیشه
ازدیدگاه دینی، یکی از وظایف اساسی انسان در برابر دیگران تولی و تبری است. آموزه‌های دینی موضع‌گیری مثبت و منفی مسلمان را در مقابل هر ظالم و مظلومی می‌طلبد. امیر مؤمنان(ع) نیز در وصیت‌نامه خود در واپسین روز حیات خطاب به فرزندانشان بر دو اصل دشمنی با ظالمان (تبری) و دوستی و یاوری مظلومان (تولی) تأکید کردند. و شاید یکی از شاخصه‌های مهم قیام اباعبدالله علیه‌السلام را استکبارستیزی و مبارزه با ظالم بیان داشت. اساس جریان عاشورا، استکبارستیزی است البته امام حسین علیه السلام در انگیزه‌ی خودشان در قیام عاشورا فرمودند:
« أَنِّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لَا بَطِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی ص أُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أَسِیرَ بِسِیرَةِ جَدِّی وَ أَبِی عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام»
من می خواهم امت جدم را اصلاح کنم. هدف امام از اصلاح چه بوده است؟آیا ایشان می‌خواستند نمازشان را اصلاح کنند؟ آن‌ها نماز می‌خواندند. نماز اول وقتشان را؟ لشگر حر نماز اول وقتش را با امام حسین(ع) به جماعت هم خواند.آیا حضرت می‌خواستند آن‌ها را متخلق به اخلاق دینی بکند؟ متخلق به اخلاق دینی بودند، خیلی از آن‌هایی که کربلا آمده بودند حافظان قرآن بودند. حضرت قصد داشتند چه چیزی را اصلاح بکنند؟ خود حضرت فرمود: «أُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْکَرِ» من می‌خواهم امربه ‌معروف و نهی از منکر کنم، واصلی‌ترین معروف، استکبارستیزی است، یعنی دعوت به قیام علیه حاکم طاغوت، این یعنی همان استکبارستیزی. نهی از منکر می‌کنم یعنی نهی از اصلی‌ترین منکرمی کنم.
اینکه رهبر معظم انقلاب فرمودند: اگر مبارزه‌ی با استکبار نباشد ما اصلاً تابع قرآن نیستیم، مشخص می شود که استکبارستیزی صرفاً یک مسئله سیاسی نیست و ریشه قرآنی دارد و این مسئله یک آموزه دینی است. به عنوان مثال درمورد خطر بزرگ دشمن ایمان، یعنی شیطان می‌فرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَآمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیطَانِ» نور ۲۱
ای کسانی که ایمان آورده‌اید از گام‌های شیطان پیروی نکنید.
و در آیه دیگر می‌فرماید: «وَإِمَّا ینزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ» اعراف ۲۰۰
و اگر از شیطان وسوسه‌ای به تو رسد به خدا پناه بر.
و در مقابله با دشمنان بیرونی هم یکی از توصیه قرآن این است: « وَلْیجِدُواْ فِیکُمْغِلْظَةً» توبه ۱۲۳
آنان (کفار) باید در شما خشونت بیابند.
و در آیه دیگر نیز می‌فرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ خُذُواْ حِذْرَکُمْ» نساء ۷۱
ای کسانی که ایمان آورده‌اید آمادگی خود را (در برابر دشمن)حفظ کنید.
مقام معظم رهبری یکی از مهم‌ترین عوامل مبارزه با استکبار را شناخت دشمن می‌دانند. ایشان می‌فرمایند: «ولیکن می‌خواهم به شما و به هرکسی که این حرف را خواهد شنفت بگویم: دشمن را بشناسید، دشمن را بشناسید. یکی از خطراتی که هر ملّتی را تهدید می‌کند این است که دشمنِ خودش را نشناسد، دشمنِ خودش را دشمن نداند؛ یا دوست بداند یا بی‌طرف بداند؛ این خطر خیلی بزرگی است. این خواب ‌رفتگی است. هم دشمن را بشناسید، هم روش‌های دشمنی‌اش را بشناسید؛ ببینید چه جوری دشمنی می‌کند. دچار غفلت نشویم؛ اگر غفلت کردیم، غارت خواهیم شد؛ اگر غفلت کردیم، شبیخون به ما زده خواهد شد؛ غفلت نکنیم.
امیرالمؤمنین (علیّه السّلام) فرمود : وَ اللَّهِ لَا اَکونُ کَالضَّبُعِ تَنامُ عَلَى طولِ اللَّدم؛ من مثل آن حیوانی نخواهم بود که معمولاً برای اینکه به خواب برود، یک آهنگی می‌خوانند و او به خواب می‌رود؛ من خواب نخواهم رفت، بیدارم و می‌فهمم دُوروبَرم چه می‌گذرد. از ما هم همین را خواسته‌اند. نباید به خواب برویم، نباید غفلت کنیم. لذا عدم شناخت دشمن بالای بر سر جامعه‌ی اسلامی می‌آورد که جای دوست و دشمن و جانی و مظلوم عوض شده و همان بالای که در جنگ صفین بر سر اسلام آمده و حکمیت را به امام علی علیه اسلام غالب می‌کند و در عین حال امیرالمؤمنین بااینکه دران میدان پیروز بودند به خاطر نشناختن دشمن نه‌تنها جنگ به نفع مسلمین به پایان نرسید بلکه خدعه‌ای بر نیزه کردن قرآن گرفته و معاویه حاکم مسلمین می‌شود. لذا ابتدا باید دشمن را بشناسیم و در مرحله‌ی بعد در مبارزه با آن راسخ و پایدار باشیم.
ویژگی‌های استکبارستیزی
و برای استکبارستیزی و جهاد سه ویژگی نیاز است که جامعه اسلامی به آن نیازمند است.امام باقر علیه السلام ویژگی های استکبار ستیزی را اینطور بیان می فرمایند:
«کَتَبَ أَبُو جَعْفَرٍ ع فِی رِسَالَةٍ إِلَى بَعْضِ خُلَفَاءِ بَنِی أُمَیَّةَ وَ مِنْ ذَلِکَ مَا ضَیَّعَ الْجِهَادَ الَّذِی فَضَّلَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى
الْأَعْمَالِ وَ فَضَّلَ عَامِلَهُ عَلَى الْعُمَّالِ تَفْضِیلًا فِی الدَّرَجَاتِ وَ الْمَغْفِرَةِ وَ الرَّحْمَةِ لِأَنَّهُ ظَهَرَ بِهِ الدِّینُ وَ بِهِ یُدْفَعُ عَنِ الدِّینِ
وَ بِهِ اشْتَرَى اللَّهُ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِالْجَنَّةِ بَیْعاً مُفْلِحاً مُنْجِحاً»
امام باقر (ع): در نامه‌ای به یکى از خلفاى بنى امیِه: و از جمله چیزهایى که خلیفه ضایع گذارده جهاد است، که خداى متعال آن را بر اعمال فضیلت داده است … و اول آن خواندن مردمان است از طاعت بندگان به طاعت خدا،و از پرستش بتان به پرستش خدا، و از دوستى بندگان به دوستى خدا … نه خواندن از طاعت بندهاى به طاعت بندهاى دیگر همانند خود او. الف- «لِأَنَّهُ ظَهَرَ بِهِ الدِّینُ» یعنی به‌وسیله استکبارستیزی و جهاد می شود دین را ظهور داد و قدرت دین را افزایش داد و بستر هدایت را برای بشر آماده کرد.
ب- « وَ بِهِ یُدْفَعُ عَنِ الدِّینِ » اگر جامعه ای استکبارستیز نباشد، مجاهد نباشد، دشمنی ها دفع نمی شود،دشمن قسم خورده که همراه با شما سر جنگ داشته باشند «وَلا یَزالُونَ یُقاتِلُونَکُمْ» ؛ بقره آیه ۲۱۶ آنها از جنگیدن با شما هیچوقت خسته نمی شوند.
ج- «وَ بِهِ اشْتَرَى اللَّهُ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِالْجَنَّةِ » اگر جامعه‌ای استکبارستیز و به تعبیر امروزی انقلابی نباشد بندگان واقعی و مخلص خدا با چه وسیله‌ای باخدا معامله کنند؟ یعنی هم در معنویت در قله، استکبارستیزی یک نیاز فوری است وهم در گسترش دین و تعمیق دین و باور دینی، استکبارستیزی یک لازمه است. لذا در طول هشت سال دفاع مقدس این روحیهی استکبار ستیزی با الگو گیری از واقعهی کربلا بوده است که عامل پیروزی اسالم و زرمندگان شده است. جالب است بدانید در بررسی ۵۰هزار وصیت نامه از شهدای انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی، در هیچ یک از وصیت نامه ها اسم ایران منهای اسالم نیامده است و در هر وصیت متوسط ۴ بار نام حسین علیه السلام، کربلا، عاشورا، حضرت زینب و حضرت ابوالفضل علیهماالسلام آمده است.
پرورش احساس
دانش آموز شهید “سید عبدالنبی مواسات” در وصیت نامه اش می نویسد:
«رفته ام به ندای هل من ناصر ینصرنی حسین زمان لبیک بگویم» مسلمان انقلابی و استکبار ستیز یعنی کسی که مثل یاران اباعبدالله عمل کند و اسم عملیات ها اسم رمز ها در هشت سال دفاع مقدس حکایت از این است که جریان کربلا انقلاب سازو استکبار ستیز است و این جریان ایران وغیر ایرانی هم نمی شناسد. ما در طول هشت سال دفاع مقدس حدود ۴۶۰۰ شهید امت اسالم داریم شهدای غیر ایرانی که در نبرد حق علیه باطل شرکت کردند و به فیض شهادت نائل آمدند یکی از شهدا یک جوان بحرینی به نام شهید “محمد نورالشواف” است که در سال ۱۳۶۵ در منطقه حاج عمران به شهادت رسید همرزم این شهید بزرگوار می گویند.
در منطقه حاج عمران سه شبانه روز، نخوابیده بود ودائم می دوید به بچه ها کمک می کرد هر جا نیاز بود حاضر
می شد. به او گفتیم آقا محمد بس است! مقداری استراحت کن. از نفس افتادی. دیدم میخندد تعجب کردم علت خنده اش را پرسیدم گفت میدانی دارم به چه چیز فکر می کنم. گفتم نه! گفت دارم به این فکر می کنم که جنگ تمام شود باید پیام امام و انقلاب را به دنیا برسانم.
اینجاست که باید بدانیم شعار و پیام امام «نه شرقی و نه غربی جمهوری اسلامی» بوده است و مبارزه با ظلم و امپریالیسم زمانه بوده است. رهبرکبیر انقلاب اسلامی با فریاد برآوردن آنکه «همه بدبختی ما از آمریکاست» ازخوی تجاوزطلبی و ضرورت مبارزه و عدم رابطه با استکبار چنین سخن گفت: «خیال نکنید که روابط ما با امریکا و روابط ما با نمی دانم شوروی و روابط ما با اینها یک چیزی است که برای ما یک صلاحی دارد. این مثل رابطه بره با گرگ است! رابطه بره با گرگ، رابطه صلاحمندی برای بره نیست، اینها می خواهند از ما بدوشند، اینها نمی خواهند به ما چیزی بدهند.
لذا الگویی که خود امام برای ما بیان می دارند این است که این انقلاب را محرم و صفر است که نگه داشته است یعنی مبانی انقلاب اسلامی همان مبانی امام حسین علیه السلام در روز عاشورا بوده که همان استکبار ستیزی و مبارزه با ظلم است که محافظت از این نهضت حافظ و محافظ انقلاب اسلامی ایران است.
همچنین می توان از جمله برکات وجودی انقلاب کربلا را حزب الله لبنان دانست که شعارشان “هیهات من الذله” است شهید علی منیف اشمر از شهدای استشهادی لبنان است که معروف است به استشهادیون در وصیت نامه این شهید آمده است مولای من یا ابا عبدالله! با خداوند پیمان بستم و با شما عهد که در راه خداوند گام بردارم در حالی که جانم را به کف دست گرفته به خونم را به خاک جبل عامل آمیختهام. همانطور که خون شما بر خاک مقدس کربلا ریخته شد و امروز به عهدی که بسته بودم وفا می کنم.
لذا یک مسلمان انقلابی به فکر مبارزه و استکبار ستیزی است و این استکبار ستیزی قلمروی به اندازه کل دنیا دارد.
رفتار سازی
امروزه در کشورهای زیادی نقش تفکر و مبنایی انقلاب اسلامی ایران در حال گسترش است که یکی از اصولی ترین این تفکر استکبار ستیزی است.
ما امروز تکلیف داریم برای بیداری نسل جوانمان؛ نسل های بعد خودمان در مورد دشمن شناسی و مبارزه با استکبار روشنگری کنیم و می توانیم برای آنها الگویی به نام امام حسین علیه السلام و واقعه ی کربلا را ترسیم کنیم که امام حسین علیه السلام به ما آموخت که کسی مثل حسین با کسی مثل یزید بیعت نمی کند! حتی اگر عاشورا بپا کند ولو زن و بچه اش را به اسارت ببرند چون خود حضرت فرمود: «یَزِیدُ رَجُلٌ فَاسِقٌ شَارِبُ الْخَمْرِ قَاتِلُ النَّفْسِ الْمُحَرَّمَةِ مُعْلِنٌ بِالْفِسْقِ وَ مِثْلِی لَا یُبَایِعُ بِمِثْلِه»؛ یزید مردى فاسق شرابخوار، آدم کش و جنایتکار آشکار و گستاخ است و مثلى لا یبایع به مثله، شخصى مثل من با فردى مثل او بیعت نمی کند.
یک شیعه‌ی انقلابی اهل سازش نیست باید در مقابل دشمن، انقلابی ایستاد.اگر بخواهیم حسینی زندگی کنیم نمی‌توانیم باید بایزیدهای زمان بسازیم.