استقلال کشور

احکام : دفاع از اسلام

به مناسبت دهۀ فجر چند نکتۀ کوتاه دربارۀ وجوب شرعی دفاع از استقلال و ارزش‌های اسلامی خدمت شما عرض می‌شود:

یکی از واجبات، دفاع از اسلام است؛ لذا باید هر شخصی با مال و جان خود در حد توانایی از دین خدا و نظام اسلامی دفاع نماید.

دفاع از اسلام منحصر به دفاع در میدان جنگ نظامی نیست. امروز مهم‌ترین جنگ دشمن، جنگ اقتصادی است و بهترین دفاع در جنگ اقتصادی، تحقق بخشیدن به خواستۀ رهبر عزیزمان که همان اقتصاد مقاومتی است و این مهم با پرهیز از اسراف و کم‌کاری و همچنین بهبود و ارتقای کیفیت کالای ایرانی، خرید کالای ایرانی و رعایت دیگر سیاست‌های مهم اقتصاد مقاومتی، محقق می‌شود.

در همین زمینه استفتائی از امام خامنه‌ای مدّظلّه‌العالی راجع به خرید کالای داخلی بیان می‌شود:

خرید، فروش و استفاده از کالای خارجی در صورتی که مشابه داخلی داشته باشد، اشکال دارد؟

اگر این کار موجب تضعیف کالای ایرانی و ضرر به اقتصاد نظام اسلامی شود، جایز نیست.

شبهه : برخی می‌گویند که خیلی از کشورها بودند که مستعمره بودند ولی با حمایت امریکا مستقل شدند. پس آمریکا از تشکیل و استقلال کشورهای جدید حمایت می‌کند و با وابسته نگه داشتن کشورها مخالف است!

در پاسخ به این شبهه باید گفت که کشورهای «لسوتو، بابادوس، کومور، موریس، نائورو، پالائو، پاپوآ گینه نو، سان مارینو، سنت کیتس و نویس، ساموآ، سائوتومه، سیشل، سوازیلند، تونگا، تووالو، وانواتو، مالاوی، کیپ ورد، جیبوتی، بنین، بلیز، آنتیگوا باربادو، جزایر سلیمان، جزایر فارور، جزایر مارشال، موریتانی» و بسیاری دیگر از کشورها وجود دارند که به صورت کاملاً برنامه‌ریزی شده و با سیاست‌های آمریکا تشکیل شده‌اند و اینک عضو سازمان ملل هستند و هر کدام یک حق رأی دارند!

از سال ۱۹۴۵ که سازمان ملل با حضور ۵۱ کشور تشکیل یافته است تا کنون کشورهای زیادی با هدایت آمریکایی‌ها، به اصطلاح حقوقی مستقل شده‌اند و اعضای سازمان ملل را به چیزی در حدود دویست عضو رسانده‌اند.

بعد از جنگ جهانی دوم، آمریکایی‌ها که بر مکتب لیبرالیسم و شعارهایی چون برابری و مساوات تأکید داشتند و خود، یک جمهوری برآمده از استعمار بریتانیا و مستقل شده از آن بودند، نمی‌توانستند بپذیرند، دوران استعمار کهن، به یادگار مانده از دورۀ نظم بریتانیایی همچنان باقی باشد، آن‌ها به این درک رسیده بودند که حس ناسیونالیستی و استقلال‌خواهی ملت‌ها شرایط گذشته را پس می‌زند و راهی جز ورود به دورانی جدید و استعماری با شیوۀ جدید برای حفظ نظم و امپراطوری تازه شکل یافتۀ خود ندارند.

اندیشکده‌های آمریکایی به خوبی می‌دانستند که کشورهای مستعمره و تحت الحمایه آنقدر مورد استثمار قرار گرفته‌اند و تهی از منابع اصلی قدرت از قبیل منابع انسانی یا نیروهای نخبه و کارآمد و منابع سرزمینی از قبیل محصولات کشاورزی و مواد اولیه معدنی شده‌اند که به هیچ وجه توانایی بقای مستقل را ندارند، حتی مستعمرۀ بزرگی چون هند هم توانایی بقای مستقل نداشت تا چه رسد به کشورهای کوچکی چون جیبوتی، کومور، قبرس، نامیبیا، جزایر مارشال و سایر کشورهای با سابقۀ استعماری، از این‌رو آن‌ها می‌دانستند که اگر این کشورها مستقل هم بشوند، ساختارشان به گونه‌ای است که برای ادامۀ حیات و بقای سیاسی، امنیتی (به‌صورت عام) نیازمند به یک قدرت فائقه هستند و این قدرت کسی نیست جز قدرتی که فاتح و پیروز جنگ جهانی بوده است و اینک تمامی ساختارهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی در اختیار اوست!

لذا آمریکا هم خود را طرف‌دار استقلال این کشورها معرفی می‌کرد و هم به عنوان منجی با هزاران مستشار نظامی، صنعتی، مالی، کشاورزی، مهندسی و فرهنگی وارد آن کشورها می‌شد تا آن‌ها را به سمت توسعه اما در واقع زیر سلطه بردن آن‌ها، سوق دهد، ضمناً برای کنترل و جهت‌دهی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی این ملت‌های به اصطلاح مستقل اما در واقع زیر سلطۀ آمریکا، ساختارهایی طراحی کرد که این ملت‌ها مجبور باشند ذیل آن‌ها حرکت کنند و اگر کشوری این مسأله را نپذیرفت با شدیدترین تنبیه‌های ساختاری و نظام‌مند مواجه شود.

در واقع این کشورها از حیث حقوقی مستقل می‌شدند اما از حیث واقعی و ضریب خودکفایی (وایبلیتی) کاملاً وابسته بودند.

وایبلیتی در لغت به معنای توانایی بقای مستقل است و اگر بخواهیم به صورت خلاصه معنای اصطلاحی آنرا بیان کنیم باید گفت: خودکفایی بالقوه امنیتی یک واحد سیاسی؛ البته امنیت به معنای عام آن (که شامل امنیت در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، منابع انسانی، سرزمینی، غذایی و غیره می‌شود.)

بسیاری از کشورهای موجود علی رغم اینکه از حیث حقوقی مستقل به حساب می‌آیند اما در عالم واقع، آن کشور بدون کمک واحدهای بزرگ‌تر مخصوصاً در مواقع بحرانی (چه طبیعی مثل زلزله یا سیل و چه غیرطبیعی مثل جنگ یا تحریم) توانایی ادامۀ حیات را ندارند و باید از آن‌ها مراقبت‌های ویژه‌ای داشت.

در نتیجه استقلال کشورهایی این چنینی درست در راستای منویات و اهداف شوم آمریکاست. منتها بسیار حساب شده و پیچیده این کار را می‌کنند. به گونه‌ای که در ظاهر انسان فکر می‌کند که این کشورها در یک فرایند طبیعی به استقلال رسیده‌اند و آمریکا هم خیرخواهانه طرفدار این استقلال خواهی آن‌هاست. [۱]

دستاورد : تحقق استقلال حقیقی در کشور

خداوند متعال در قرآن کریم در وصف مؤمنان و جامعۀ اسلامی، می‌فرماید:

«… وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجِیلِ کزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَی عَلَی سُوقِهِ یعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیغِیظَ بِهِمُ الْکفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا» اما وصفشان در انجیل: مثل زراعتی‌اند که خدا جوانه‌هایش را از دل خاک بیرون بیاورد و رشدشان بدهد تا محکم بشوند و بر ساقه‌هایشان بایستند؛ جوری‌که کشاورزان را سرِ ذوق بیاورد.

خدا مسلمانان را این‌طور مقتدر می‌کند تا به‌واسطۀ آن‌ها بی‌دین‌ها را به‌خشم بیاورد. بله، خدا به همراهان پیامبر که ایمان آورده و کارهای خوب کرده‌اند، آمرزش و پاداشی بزرگ وعده داده است. (سورۀ فتح، آیۀ ۲۹)

آیۀ شریفۀ یکی از خصوصیات جامعۀ اسلامی را «فَاسْتَوَی عَلَی سُوقِهِ» معرفی می‌کند؛ یعنی جامعۀ اسلامی از همه جهت روی پای خود می‌ایستد، به تعبیر امروزی استقلال همه‌جانبه دارد.

محمدرضاشـاه در کتـاب «پاسـخ بـه تاریـخ» کـه پـس از فـرار از ایـران نوشـته اســت، این طــور اقــرار کــرده اســت: «انگلیســی‌ها ایــن امــر را کاملاً عــادی و طبیعــی می‌دانســتند کــه انتخابــات در ایــران مطابــق نظــر و خواســته‌های خودشــان صــورت بگیــرد. در زمــان جنــگ [جهانــی دوم] انتخابــات ایــران بــه ایــن صــورت انجــام می‌گرفــت کــه مثلاً صبــح، مستشــار ســفارت انگلیــس بــا لیســتی حــاوی هشــتاد نامــزد نمایندگــی مجلــس بــه دیــدار نخســت وزیر می‌رفــت و بعدازظهــرِ همــان روز، کاردارِ سـفارت شـوروی نـام دوازده نفـر از نماینـدگان موردنظـر خـود را بـه نخســت وزیر مــی‌داد». [۲]

هنگامی که در دوم خرداد ۱۳۵۵ خبرنگار آمریکایی با محمدرضا پهلوی مصاحبه می‌کند و دربارۀ پروندۀ روان‌شناختی او در سازمان جاسوسی ایالات متحده صحبت می‌کند، شاه در جواب خبرنگار صراحتاً اعلام و اعتراف می‌کند که مأمور و حافظ منافع آمریکاست. فیلم این مصاحبه موجود است.

یکی دیگر از خوش‌خدمتی‌های شاه به امریکا تصویب لایحۀ کاپیتولاسیون، لایحۀ مصونیت مستشاران و تبعۀ آمریکا، است. حضرت امام رضوان‌الله‌تعالی‌علیه ضد این لایحه سخنرانی و افشاگری کرد و سبب شد که ایشان را به جرم دفاع از استقلال کشور به ترکیه تبعید کنند.

به برکت انقلاب امروز ما استقلال سیاسی داریم؛ ملتی با اراده هستیم که بر پایۀ منافع کشورمان با دنیا در ارتباط هستیم. زیر بار زورگویی هیچ کشوری در شرق و غرب عالم نمی‌رویم. انقلاب این جرئت را به ما داد که در برابر نظام غیرعادلانۀ سلطه بایستیم و در برنامه‌هایی که دارند، مهرۀ تأمین‌کننده اهداف ظالمانۀ آن‌ها نباشیم. جامعۀ ما امروز به این سطح از رشد رسیده که حتی کسانی هم که به مبانی دینی خیلی پایبند نیستند از استقلال‌طلبی کوتاه نمی‌آیند و حاضر نیستند که کشور زیر سلطۀ بیگانگان برود. امروزه جوانان کشورهای همسایه از عراق و سوریه و لبنان و… با الگوگیری از استقلال‌خواهی ملت ما، در مقابل سلطه‌گران بین‌المللی ایستاده‌اند. ان شاءالله با ارادۀ امت اسلام، کم‌کم شاهد استقلال منطقه در مقابل چپاولگران ملت‌ها باشیم. این وعدۀ الهی است: «وَنُریدُ أَن نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ استُضعِفوا فِی الأَرضِ وَنَجعَلَهُم أَئِمَّةً وَنَجعَلَهُمُ الوارِثینَ”

اگر می‌خواهیم استقلال سیاسی ما محفوظ بماند، باید استقلال اقتصادی خودمان را تقویت کنیم. استقلال اقتصادی واقعی تنها با اقتصاد مقاومتی به دست می‌آید. برای اینکه بدانیم چقدر در مسیر پیشرفت واقعی قرار داریم، باید ببینیم سیاست‌های کشور چقدر منطبق با اقتصاد مقاومتی است، به همان میزان در مسیر پیشرفت قرار گرفته‌ایم. البته استقلال اقتصادی به معنای قطع ارتباط با دیگر کشورها هم نیست بلکه به معنای این است که اقتصاد کشور درون‌زا باشد؛ یعنی تولید ثروت به‌وسیلۀ فعالیت درونی کشور انجام بگیرد و تأمین نیازهای کشور با اتکای به تولید داخلی صورت بگیرد. به تعبیر قرآن کریم: «فَاسْتَوَی عَلَی سُوقِهِ» جامعۀ مؤمنین روی پای خودش بایستد به طوری که دشمن برای تحمیل خواسته‌های نامشروعش طمع نکند با تحریم و تهدید، جامعۀ اسلامی را تحت فشار قرار دهد. ایجاد هر رشد و کمالی در فرد و اجتماع نیاز به برنامه‌ریزی، تلاش و استقامت دارد. خداوند وعده داده است که اگر ما به وظایفمان خوب عمل کنیم، او ما را یاری می‌کند: «اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم وَ یُثَبِّت اَقدامَکُم”


[۱]. نک: کتاب جنگ سرد ایران و آمریکا: نظریه‌ای برای فهم ژئوپولیتیک دنیای معاصر، محمد علی رنجبر، سام مهدی ترابی.

[۲].محـــمدرضا پــهلوی، پاســـــخ بـــه تــــاریــخ، ص ۱۱۶ تـا ۱۱۸؛ نقل در: سیــد محمــدحســین راجــی، سید محــمدرضا خـاتمی، صعود چهل ساله؛ مــروری بـر دســــتاوردهـای چهـل‌ســالۀ انقلاب اسلامی براسـاس آمارهای بیـن المللی، چ ۱، مشهد: معاونت تبـلیغات اســـلامی آستان قدس رضوی، ۱۳۹۷ ش، ص ۲۹۶.