استقامت با هجرت

بسم الله الرحمن الرحیم

«إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَٱلَّذِينَ ءَاوَواْ وَّنَصَرُوٓاْ أُوْلَٰٓئِكَ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِيَآءُ بَعۡضٖۚ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَلَمۡ يُهَاجِرُواْ مَا لَكُم مِّن وَلَٰيَتِهِم مِّن شَيۡءٍ حَتَّىٰ يُهَاجِرُواْۚ وَإِنِ ٱسۡتَنصَرُوكُمۡ فِي ٱلدِّينِ فَعَلَيۡكُمُ ٱلنَّصۡرُ إِلَّا عَلَىٰ قَوۡمِۢ بَيۡنَكُمۡ وَبَيۡنَهُم مِّيثَٰقٞۗ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِير»[۱]

اسلام دارای مؤلفه‌ها و مفاهیم کاربردی بسیاری است که توجه به هر یک از آنها می‌تواند افراد و حتی جوامع اسلامی را به سوی هدف متعالی خود رهنمون سازد. سنت تاریخی این‌گونه شکل گرفته است که در هر روزگاری و با توجه به حوادثی که اتفاق می‌افتد، برخی از این مفاهیم اصیل، خود را نشان داده و کارکرد خود را به چشم می‌آورند؛ برای مثال: در زمان دفاع مقدس، مفاهیمی مثل ایثار و شهادت بروز کرد و باعث افزایش قدرت یک ملت شد تا در مقابل اهریمن هفت‌سر ایستادگی کند؛ حرکتی که در طول تاریخ ایران بی‌سابقه بوده است. در دوران بیماری کُرونا، مفهوم مواسات و همدلی، خود را نشان داد و دستگیری و کمک مؤمنانۀ مردم سبب شد تا مقداری از آلام و رنج‌های بسیاری از افراد و مشاغلی که به واسطۀ این بیماری آسیب دیده بودند، کم شود و بتوانند از این مرحله سخت زندگی به‌‌سلامت بگذرند.

اما اینکه چطور می‌شود این مفاهیم اصیل را که در نظام ارزشی و معرفتی اسلام وجود دارد، از مرحلۀ نظر به حیطۀ عمل وارد کرد، جای تأمل و تفکر بسیار دارد.

مقام معظم رهبری؟حفظ؟ این امر را نیاز تمام جوامع اسلامی می‌دانند:

یکی از نیازهایی که مورد ابتلای همۀ جوامع اسلامی و همۀ کشورهای اسلامی است و به آن نیاز دارند و به‌خصوص کشور عزیز ما که بحمدالله با نظام اسلامی اداره می‌شود، عبارت است از اینکه ما مفاهیم اسلامی را به مرحلۀ عمل و به عرصۀ عمل بکشانیم.[۲]

این کار بسیار بزرگی است که نیاز به تلاش فراوان دارد و هرجا که این اتفاق افتاد و این مفاهیم وارد حیطۀ عمل شد، برای ملت و کشور، برای آبروی اسلام و جمهوری اسلامی ارزشمند بود. از سوی دیگر، هرجا که غفلت کردیم، از برکت این مفاهیم محروم شدیم.

حضرت امام خمینی(ره) استاد پیاده‌سازی و عملیاتی کردن این مفاهیم بودند:

این مفاهیم مهمّی که امام (رضوان‌‌‌الله‌ علیه) از آنها استفاده کردند، مثل مفهوم توکّل، مفهوم تکلیف، مفهوم ایثار ـ این‌ها همه مفاهیم شرعی است دیگرـ تا مفهوم شهادت، مفهوم جهاد؛ این‌ها مطرح شدند و با حضور امام و با تحرّک امام و با تبیین امام و با خواست امام که مؤیَّد به ارادۀ الهی بود، وارد عمل زندگی مردم شد.[۳]

یکی از راه‌هایی که می‌تواند به عملیاتی شدن این مفاهیم کمک کند، استفاده از تاریخ و سنت‌های تاریخی است. تاریخ درواقع تفسیر قرآن و زندگی ماست در صحنه‌ای دیگر. به کمک تاریخ می‌توان بسیاری از مفاهیم را در دل اهل معرفت وارد کرد و آن را پروراند. نقل داستان و تجربۀ کسانی که در طول تاریخ از این مفاهیم بهره‌مند شده‌اند، می‌تواند برای امروز ما راه‌گشا باشد. روش قرآن نیز در تاریخ‌گویی همین‌گونه است؛ الگویی را با ابعادی خاص مطرح می‌کند یا سنت‌های جاری را در خلال رخدادها بیان می‌کند. از طرفی وقتی تاریخِ افراد مختلف در مسئله‌ای مطالعه می‌شود، تکرار صورت می‌گیرد و تکرار در عوام، مانند برهان در خواص می‌تواند نقش ایفا کند.

یکی از این مفاهیم که در نظام ارزشی اسلام وجود دارد و بسیار کم به آن پرداخته شده و در واقع از آن غفلت شده است، مفهوم «هجرت» است. هجرت یکی از اساسی‌ترین نقش‌ها را در آغاز اسلام در پیروزی حکومت اسلامی ایفا کرد و در همۀ زمان‌ها از اهمیّت فوق‌العاده‌ای برخوردار است، که از یک سو، مؤمنان را از تسلیم در برابر فشار و خفقان محیط بازمی‌دارد و از سوی دیگر، عامل صدور اسلام به نقاط مختلف جهان می‌شود.

هجرت یعنی چه؟ هجرت کردن صرفا به معنای از شهری به شهر دیگر رفتن نیست؛ بلکه یعنی یکباره از همه چیز دست شستن به خاطر هدف، به خاطر پیوستن به جامعه اسلامی است. هجرت یعنی برای بنای کاخ عظیم جامعه اسلامی، یک خشت بردن.[۴]

از مهم‌ترین آیات قرآن که بحث هجرت در آن آمده، همان آیه ابتدای بحث است:

«إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَٱلَّذِينَ ءَاوَواْ وَّنَصَرُوٓاْ أُوْلَٰٓئِكَ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِيَآءُ بَعۡضٖۚ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَلَمۡ يُهَاجِرُواْ مَا لَكُم مِّن وَلَٰيَتِهِم مِّن شَيۡءٍ حَتَّىٰ يُهَاجِرُواْۚ وَإِنِ ٱسۡتَنصَرُوكُمۡ فِي ٱلدِّينِ فَعَلَيۡكُمُ ٱلنَّصۡرُ إِلَّا عَلَىٰ قَوۡمِۢ بَيۡنَكُمۡ وَبَيۡنَهُم مِّيثَٰقٞۗ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِير»

«هجرت» از مادّۀ «هجر» به معنای ترک و جدایی است. مهاجرت در اصل به معنای بریدن از دیگری و ترک وی است. مقام معظم رهبری مسئله هجرت را ملحق به مسئله ولایت می‌کنند:

ولایت عبارت است از ایجاد رابطه و پیوند مستحکمی در میان عناصر صف مؤمن با یکدیگر و در مرتبه بعدی، ایجاد رابطه‌ای بس قوی و نیرومند میان همۀ افرادِ صف مؤمن با آن نقطۀ مرکزی و قدرت متمرکز که اداره جامعه اسلامی بر عهده اوست؛ یعنی امام.[۵]

پس باید همگی تحت ولایت امام عادل قرار بگیریم و از ولایت امام جائر خارج شویم. این خارج شدن از ولایت طاغوت و پیوستن به ولایت الهی را هجرت می‌گویند. نمونۀ عینی چنین هجرتی را در داستان اصحاب کهف می‌توان دید. اصحاب کهف (یاران غار)، عده‌ای مؤمن مسیحی بودند که در دوران دَقیانوس (۲۰۱-۲۵۱م)، یکی از حکمرانان روم باستان زندگی می‌کردند. آن‌ها جز یکی که چوپانی به همراه سگش بود، از اشراف‌زادگان و درباریانی بودند که دین خود را از دیگران مخفی نگاه می‌داشتند .ایشان پس از دیدن ظلم حکومت، به سمت غار حرکت کرده و چون به غار رسیدند، به خوابی عمیق فرو رفتند و در حدود ۳۰۹ سال خوابیدند. خداوند آنان را به‌‌گونه‌ای قرار داده بود که هرکس به آنان می‌نگریست، آنان را بیدار می‌پنداشت؛ درحالی‌‌که در خواب بودند. داستان این جوانمردان در آیات ابتدایی سوره کهف آمده است. این نمونه‌ای است از هجرت واقعی که از ولایت طاغوت برای حفظ ایمانشان هجرت کردند.

برخی از هجرت‌ها به دلیل اهمیتشان، مبدأ تاریخ قرار گرفتند. هجرت رسول اکرم(ص) از مکه به مدینه و تشکیل یک جامعه و حکومت اسلامی ازجمله آن‌هاست. پیامبر اکرم(ص)در مدت ۱۳ سالی که در مکه به تبلیغ اسلام پرداختند، با اختناق و شرایط خاص مکه و دشمنی‌های اهل آن مواجه شدند و کار به جایی رسیدکه دیگر تاب ماندن در مکه نبود. در آن مدت، افراد اندکی به حضرت ایمان آوردند و این افراد اندک هم در مکه جانشان در خطر بود و لذا تعدادی از آن‌ها برای حفظ جان خود به حبشه هجرت کردند.

با فراهم شدن زمینۀ تشکیل حکومت اسلامی در مدینه و گرایش دو قبیله بزرگ مدینه یعنی «اوس» و «خزرج»  به اسلام، پیامبر اکرم(ص) تصمیم گرفت با یاران ستمدیده خویش به این شهر مهاجرت کند و کارخانه انسان‌‌‌سازی را در مدینه بنا کردند.

هجرت بعدی که در اسلام اتفاق افتاد و باز هم برای دفاع از حکومت اسلامی بود، در سال ۳۵ هجری اتفاق افتاد. پس از اینکه مردم به امیرالمؤمنین(ع) روی آوردند و حضرت به حکومت رسید، از اولین اقدامات ایشان تغییر مرکز خلافت از مدینه به کوفه بود.  در بیان علت انتخاب كوفه به مركز خلافت، مورخان ادلۀ فراواني آورده‌اند كه مهم‌ترین آن‌‌ها از این قرار است :

۱. مدينه، مركز امتيازطلبي‌ها و ممتازاني شده بود كه هريك براي خود داعيه‌هايي داشتند و اگر مانند زبير و طلحه مدعي خلافت نبودند، ولي مانند سعد بن ابي‌‌وقاص و عبدالله بن عمر كناره‌‌گيري كرده و مردم را از امام بيزار مي‌كردند و اين نوع توطئه‌ها در كنار امام(ع) سبب به‌هم‌ريختگي پايگاه اسلامي در دل حكومت اسلامي مي‌شد. اينجا بود كه امام با اين هجرت خود، تمدن ديگري را بنا نهاد.

۲. كوفه يك شهر بين‌المللي شده بود و بسياري از ساكنان آن، يا سربازان مسلماني بودند كه پس از پيروزي بر روميان و ايرانيان دركوفه ساكن شده بودند، يا خاندان و تيره‌هايي از ايرانيان بودند كه پس از فتح ايران به دست مسلمانان، بدان‌‌جا كوچ داده شده يا خود آن محيط ايراني را پذيرفته بودند و امام در اين فرصت به تصحيح روحيۀ انحرافيِ تبعيض نژادي مي‌پرداخت.

۳. كوفه نسبت به متصرفات جديد مسلمانان، از خراسان تا آفريقا و از شام تا يمن، مركزيتي نسبي داشت و زمامدار این شهر، بهتر مي‌توانست سرزمین اسلامی را زير نظر داشته باشد، تا از مدينه.

از هجرت‌های دیگر می‌توان به هجرت امام حسین؟ع؟، هجرت امام رضا؟ع؟ از مدینه به مرو، و هجرت حضرت معصومه؟عها؟ از مدینه به قم اشاره کرد.

در تاریخ معاصر نیز هجرت‌های تاریخ‌‌سازی داریم؛ ازجمله هجرت شیخ فضل‌‌الله نوری(ره) از سامراء و نجف به تهران که با سفارش استادشان میرزای شیرازی(ره) انجام شد و هجرت شیخ عبدالکریم حائری(ره) به قم که باعث بازتأسیس حوزه مقدس قم شد که در سال‌های بعد منشأ خدماتی گسترده به ایران و اسلام بود.

شاید یکی از نقاط عطف انقلاب اسلامی هجرت امام خمینی(ره) از نجف به پاریس بود. امام در مقطعی مجبور به ترک نجف شدند و حکومت کویت نیز اجازه ورود ایشان به این کشور را نداد. امام با مشورت حاج‌‌‌‌احمدآقا به فرانسه رفتند. این هجرت به فرانسه به چند دلیل بود: اولا، رفت‌و‌آمد مریدان امام به فرانسه راحت‌تر بود؛ دوم، استفاده از ظرفیت حضور دانشجویانی که در اروپا بودند؛ سوم، دسترسی آسان به خبرنگاران در فرانسه. حضرت امام در مدت حدود چهار ماهی که در فرانسه بودند، ۶۵ سخنرانی و ۱۱۷ مصاحبه انجام دادند که در این فرصت مانیفِست و اعلامیه حکومت اسلامی را تبیین کردند. این از اثرات هجرت ایشان به پاریس بود.

به‌‌طور کلی باید گفت که ایدۀ مرکزی مفهوم هجرت عبارت است از: ترک، جدایی، گریختن از آنچه طاغوت، ظلم، کفر و شر نامیده می‌شود، به آنچه حق، صلح، ایمان و خیر نامیده می‌شود. این هجرت شرط لازم برای رشد است؛ چراکه وقتی محیط ناایمن باشد، مراحل رشد به‌‌‌خوبی طی نمی‌شود و انسان به مراتب بالای کمال نمی‌رسد. هجرت رسول خدا(ص) در امتداد رشد اسلام بود؛ هجرت امام خمینی(ره) نیز در جهت رشد و کمال دین بود؛ هجرت اصحاب کهف نیز هدفی جز این موضوع نداشت و همین‌طور سایر هجرت‌های طول تاریخ.

لازم نیست که هجرت حتما در جهان خارج واقع شود؛ بلکه ممکن است این هجرت، هجرتی در نفس و مراتب آن باشد. اگر انسان خود را از شرّ نفس امّاره نجات دهد و به نفس لوّامه یا مطمئنه کوچ کند، این نیز یک مصادیق بارز هجرت است. اگر شخصی خود را به جای یک صفت رذیله، به یک صفت شریف بیاراید، این با رشد و کمال شخص سازگاری دارد و این نیز یکی از مصادیق هجرت شناخته می‌شود.

یک معنای پنهان نیز در کلمه «هجرت» پنهان است و آن، استقامت، صبر و مجاهدت است. هجرت امری سخت و دشوار است؛ چه هجرت مکانی و چه هجرت انفسی. در هجرت مکانی، شخص از هزار و یک دلبستگی که دارد، باید دل بکَند و برای خدا مجاهدت کند. هجرت انفسی هم نیاز وافری به صبر و استقامت دارد؛ چراکه تمرین دادن نفس وتثبیت ملکه‌ای نفسانی، محتاج زمان و مراقبه است. آیه ۳۰ سوره مبارکه فصلت و آیه ۷۲ سوره مبارکه انفال به این مهم اشاره دارد.

«إِنَّ ٱلَّذِينَ قَالُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ ثُمَّ ٱسۡتَقَٰمُواْ تَتَنَزَّلُ عَلَيۡهِمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ أَلَّا تَخَافُواْ وَلَا تَحۡزَنُواْ وَأَبۡشِرُواْ بِٱلۡجَنَّةِ ٱلَّتِي كُنتُمۡ تُوعَدُونَ»؛ بی‌‌تردید کسانی که گفتند: پروردگار ما خداست؛ سپس [در میدان عمل بر این حقیقت] استقامت ورزیدند، فرشتگان بر آنان نازل می‌‌شوند [و می‌‌گویند:] مترسید و اندوهگین نباشید و شما را به بهشتی که وعده می‌‌دادند، بشارت باد.  

«إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَٱلَّذِينَ ءَاوَواْ وَّنَصَرُوٓاْ أُوْلَٰٓئِكَ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِيَآءُ بَعۡضٖۚ»؛ مسلّماً کسانی که ایمان آوردند و هجرت کردند، و با اموال و جان‌‌های‌شان در راه خدا جهاد نمودند، و کسانی که مهاجران را پناه و جا دادند و یاری کردند، اینانند که یار و دوست یکدیگرند.

ا‌ن‌شاءالله خداوند تبارک و تعالی به ما توفیق هجرت و استقامت و صبر در این مسیر را عطا فرماید.


[۱]. سوره انفال، آیه۷۲.
[۲]. بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری، ۴/۱۲/۱۳۹۹، دسترسی در:
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=47396
[۳]. همان.
[۴]. طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، جلسه چهارم، دسترسی در:
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=30190
[۵]. طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، جلسه بیست‌وهشتم، دسترسی در:
https://manviat.ir/about-the-velayat3