آثار پذیرش ولایت غیرخداوند

بسم الله الرحمن الرحیم

هشدار

اگر چنانچه گردنت را بردی طرف شیطان و طاغوت، که ریسمان ولایتش را بر گردن تو بیندازد، دیگر از دست او خلاصی پیدا نخواهی کرد. هرچه در وجود تو، از نیرو و از ابتکار و از فعالیت‌های سازنده و از جلوه‌های درخشنده وجود دارد، تحت قبضه‌ طاغوت و شیطان درخواهد آمد. وقتی که تو تمام وجودت در قبضه‌ او درآمد، آن‌‌وقت او به آسانی می‌تواند تو را در همان راهی که خودش می‌خواهد، به همان جایی که خودش می‌خواهد، با همان وسیله‌­ای که خودش می‌خواهد، بکشاند و ببرد، و پیداست که شیطان و طاغوت انسان را به نور و معرفت و آسایش و رفاه و معنویت رهنمون نمی‌شود. او برایش این چیزها هدف نیست. برای شیطان و طاغوت، مصالح شخصی خودش هدف اوّلی‌ است و می‌خواهد آنها را تأمین کند؛ پس تو را در راه مصالح شخصی خود به کار می‌اندازد.[۱]

این بیانات، هشداری است که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای(حفظه الله)پس از مرور بحث اطاعت از خداوند به عنوان ولیّ در ولایت الله می‌‌دهند؛ ایشان بعد از بیان اطاعت از خداوند، به سراغ ولایت طاغوت رفته و هشدار می‌‌دهند که پذیرش ولایت غیرخداوند، صرف پذیرش زبانی یا ذهنی نیست؛ بلکه این پذیرش، آثار و عواقب خطرناکی را به دنبال دارد که خلاصی از این عواقب، سخت و برخی اوقات غیرممکن خواهد بود.

ولایت طاغوت به چه معناست؟

از آنجا که در آیات قرآن، عبادت خداوند در برابر عبادت طاغوت قرار گرفته است ـ چنان‌‌که خداوند در سوره نحل می‌‌فرمایند: «أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَٱجۡتَنِبُواْ ٱلطَّٰغُوتَۖ»[۲] ـ روشن می‌‌شود که عبادت الله و اجتناب از طاغوت، هر دو یک چیز است و نمی‌شود کسی عبادت الله را بکند، ولی اجتناب از طاغوت نکند! یعنی هرکس که تحت ولایتِ الله نباشد، تحت ولایت شیطان و طاغوت خواهد بود؛ چراکه زندگي بشر اقتضا می‌كند، هركس، تحت ولايتی باشد.

آن‌‌‌هايي هم كه می‌‌‌خواهند آنارشيستي و بی‌نظم زندگي كنند و جامعه را از نظر سياسي به يك هرج‌‌ومرج بدون مديريت سوق دهند، مانند خوارج كه همين غرض را داشتند و كلاً می‌‌‌خواستند ولايت را انكار كنند و می‌‌‌گفتند: نه ولایت علي بن ابي‌طالب؟ع؟، نه ولايت معاويه، آنها هم ناچاراً دچار يك ولايت‌‌پذيري شدند و رئيس انتخاب كردند. اميرالمؤمنين علي(علیه السلام)هم فرموده‌‌‌اند: «جامعه نمی‌تواند تهی از سرپرست باشد».[۳] اين سرپرستي را با هر ساختاري که در نظر بگیرید و هر نوع ساختار دموكراتيك يا غيردموكراتيك براي اين جامعه طراحي كنيد، بالاخره سرپرستي، مديريت، رياست ـ نامش را هرچه می‌خواهید بگذارید ـ اينکه اسمش مسئوليت است، وجود دارد. اين‌‌‌ها انحاء ولايت است. ولايت يعني يك گروهي به هر ترتيبي، به هر تقديري، ديگران را سرپرستي می‌‌‌كند؛ اداره می‌‌‌كند و هدايت می‌‌‌كند.

بنابراین ولايت قبل از اينكه يك مفهوم ديني باشد، يك مفهوم طبيعي است. آدم‌‌‌ها با هم متفاوتند. در اين تفاوت‌‌ها، بعضي‌‌‌ها رهبر و فرمانده می‌‌‌شوند؛ بعضي‌‌‌ها مدير می‌‌‌شوند؛ اداره كننده می‌‌‌شوند؛ بعضي‌‌‌ها ذي‌‌نفوذ می‌‌‌شوند. آن‌‌هايي كه بد استفاده می‌‌‌كنند و خداوند را کنار می‌‌گذارند، ولايت طاغوت می‌‌‌شوند و آن‌‌‌هايي كه خوب استفاده می‌‌‌كنند؛ بإذن الله، بعون الله، تحت عنايت حضرت حق، ولايت الهي می‌‌‌شوند.

 مقام معظم رهبری(حفظه الله)در بیانات خود در مسجد امام حسن مجتبی(علیه السلام)(در سال ۱۳۵۳)به همین نکته اشاره کرده و معتقدند که هر انسانی ناچار تحت ولایتی قرار خواهد داشت، ایشان هر ولایتی غیر از الله را طاغوتی دانسته و این طاغوت را هر چیزی که موجب عصیان در مقابل خدا بشود، معین کرده‌‌اند و آن را شامل بت‌­ها، انسان­‌ها، قوانین، نظام اجتماعی و… دانسته‌‌ و می‌فرمایند:

آن کسی که در تحت فرمان ولیّ حقیقی زندگی نمی‌کند، باید بداند که تحت فرمان طاغوت و شیطان زندگی می‌کند.[۴]

ولایت طاغوت چه آثاری دارد؟

از نظر قرآن، همان‌‌‌گونه كه ولايت الهي كه در ولايت پيامبران و اولوالامر تجلي و ظهور می‌‌‌يابد، آثاري چون استواري، استحكام و اطمينان جامعه و شهروندان آن را به همراه دارد (بقره، آيه۲۵۶) و زمينه بهره‌‌مندي از نعمت‌‌‌هاي خاص تحت ولايت الهي را فراهم می‌‌‌آورد (بقره، آيه۲۵۶ و ۲۵۷) و موجب می‌‌‌شود که جامعه و آدمي به ريسمان استوار بياويزند و از رشد و كمال و هدايت بهره‌‌‌مند شوند، پذيرش ولايت كافران نيز آثار و پيامدهاي زيانباري دارد كه در اينجا به برخي از آن‌‌‌ها می‌‌‌پردازيم.

۱. از بین رفتن جامعه توحیدی

یکی از مهمترین آثار و پیامدهای پذیرش ولایت طاغوت، از بین رفتن جامعه توحیدی که هدف خلقت بوده است، می‌‌باشد؛ جامعه‌‌‌ای که در بخش‌‌های مختلف آن جامعه به واسطه اتصال و پیوستگی مردم با مردم حول ولیّ، فقط خداوند حکم‌‌‌فرمایی می‌‌کند. یعنی زمانی که جامعه ما جامعه طاغوتی شد و پیوستگی و اتصال با الله و ولیّ و به دنبال آن پیوستگی مردم با مؤمنین ازهم‌ گسست و اتصال و پیوستگی با طاغوت جایگزین آن شد، این جامعه به تعبیر قرآن: تبدیل به خانه عنکبوت که سست‌ترین خانه‌‌هاست و استحکامی ندارد و در معرض انواع آفات و آسیب‌‌هاست، می‌‌ شود: «مَثَلُ ٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَوۡلِيَآءَ كَمَثَلِ ٱلۡعَنكَبُوتِ ٱتَّخَذَتۡ بَيۡتٗاۖ وَإِنَّ أَوۡهَنَ ٱلۡبُيُوتِ لَبَيۡتُ ٱلۡعَنكَبُوتِۚ لَوۡ كَانُواْ يَعۡلَمُونَ»[۵] جامعه‌‌‌ای که به واسطه پذیرش ولایت طاغوت به جای ولایت الله، دیگر استحکام ندارد و نه‌‌تنها انحراف و محرومیت ـ که در ادامه به آن‌‌‌ها اشاره خواهد شد ـ مولود این جامعه غیرتوحیدی می‌‌شود، بلکه در این جامعه باید منتظر نزول فتنه و فساد نیز بود؛ چنان‌‌‌که مقام معظم رهبری(حفظه الله)در توصیف این جامعه سست و بی‌‌‌پایه بیان می‌‌دارند: «إِلَّا تَفۡعَلُوهُ تَكُن فِتۡنَةٞ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَفَسَادٞ كَبِير» اگر چنانچه ولایت بین مؤمنین، و قطع ولایت بین مؤمنین و کفار رعایت نشود، در زمین فتنه و فساد کبیر به وجود می‌‌آید.[۶]  

۲. انحراف جامعه

حاكميّت و ولايت طاغوت، موجب انحراف جامعه، از نور به ظلمت‌‌‌ها و تباهي‌‌های فکری و اخلاقی و رفتاری است؛ همچنان که خداوند در سوره بقره، آیه ۲۵۷ به آن اشاره می‌‌کند.

۳. محرومیت از نصرت الهی

خداوند در سوره نساء آیات ۵۱ و ۵۲ به این نکته اشاره می‌‌فرمایند که همان‌گونه که ولایت طاغوت به معنای خروج از ولایت الهی است، هم‌‌چنین کسانی که به ظاهر اهل ایمان و اسلام هستند و ولایت و حکومت طاغوت از انس و جن را پذیرفته‌‌اند، از هرگونه نصرت الهی نیز محروم خواهند شد.

۴. گمراه‌‌ترین راه

در میان راه‌‌‌ها برخی از دیگری بدتر و گمراه‌‌ترند؛ زیرا از صراط مستقیم بسیار دورند. پذیرش ولایت طاغوت، دورترین راه از صراط مستقیم است. (مائده، آیه۶۰) پس کسی که ولایت طاغوت را می‌‌پذیرد، از صراط مستقیم چنان دور می‌‌افتد که به‌سختی می‌‌توان از او امید بازگشت و قرار گرفتن در راه مستقیم را داشت.

۵. گرفتاری جامعه به مصیبت و بلا

برخلاف تصور ساده‌‌اندیشانه برخی از مسلمانان، باید توجه داشت که مراجعه به طاغوت و امید بستن به او همانند امید به سرابی است که نه‌‌تنها تشنگی را برطرف نمی‌‌کند، بلکه فرصت‌‌سوز بوده و نیرو و توان جامعه را بر باد می‌‌دهد و جامعه را گرفتار انواع مصیبت‌‌‌ها و بلایا می‌‌سازد. خداوند هشدار می‌‌دهد و می‌‌فرماید: ارجاع داورى به طاغوت، موجب ابتلاى جامعه به مصائب و مشكلات خواهد شد، نه درمان مشکلات و برون‌رفت از آن. (نساء، آیه۶۰ ـ ۶۴)

لزوم مبارزه دائمی

از آنجا كه طاغوت همواره در مقابل ولايت الهي قرار دارد و دست از توطئه برنمي‌‌‌دارد، از مؤمنان خواسته شده است تا از ولايت طاغوت تبرّي جويند و به ولايت الهي تولي يابند. بر اين اساس، كفر به طاغوت به معناي نفي ولايت آن، بخشي از مؤلفه اظهار ولايت الهي خواهد بود. (نساء، آيه۶۰)

در همه اديان و مذاهب الهي و كتب آسماني اين معنا مورد تأكيد قرار گرفته است كه اطاعت الهي، جز از راه نفي ولايت طاغوت اثبات‌‌پذير نیست. بنابراين لازم است كه مؤمن نسبت به ولايت طاغوت كفر ورزد و اطاعت از آن را نفي كند. (همان)

آيه ۲۵۶ سوره بقره تبيين می‌‌‌كند كه مؤمنان بايد به زبان، كفر خويش را نسبت به طاغوت و ولايت آن اعلان كنند. البته ايمان واقعي زماني است كه اين اعلام مواضع و برائت‌‌جويي از طاغوت، همراه با تصديق قلبي باشد. اين مسئله از آنجا مورد تأكيد است كه انسان موجودي مختار است و خداوند با آنكه ولايت تكويني بر همه هستي دارد، از بشر به عنوان مكلّف مختار می‌‌‌خواهد تا خود راه خويش را برگزيند و كفر خويش به طاغوت را اعلان كرده و ولايت خداوندي را تصديق نمايد. (بقره، آيه۲۵۶ و نساء، آيه۶۰)

بر اين اساس، هرگونه داوري و مراجعه به طاغوت، به عنوان ورود به ولايت طاغوت و ظلم به خويشتن و جامعه دانسته می‌‌‌شود (نساء، آیه۶۰ و ۶۴)؛ زيرا اين‌‌گونه مراجعات موجب می‌‌‌شود که طاغوت تقويت گردد و جامعه دچار مصائب و مشكلاتي شود كه ريشه در خشم و لعن الهي دارد. (همان)

مؤمنان بايد به هر شكلي شده، خود را از ولايت شيطان و طاغوت دور دارند و در ولايت الهي و حق درآيند و در اين راه بايد مبارزه و جهاد کنند؛ زيرا طاغوت هرگز تن به آرامش و صلح نمی‌دهد و به هر طريقي می‌‌‌كوشد تا جامعه ايماني را نابود كرده، همه را به ولايت طاغوت درآورد. اين‌‌گونه است كه فتنه‌‌جويي، خصلت طاغوت می‌‌‌باشد و مؤمنان لازم است تا زمان از ميان بردن فتنه در تمام جهان تلاش كنند.

البته اهل طاغوت و دوستان آن نيز بی‌كار نيستند و آنان نيز نقشه‌‌‌ها و توطئه‌‌‌هایی طراحی می‌‌‌كنند، ولي همه ترفندها و توطئه‌‌‌هاي آنان سست و بی‌بنياد است و در نهايت از ميان می‌‌‌رود. (نساء، آيه۷۶)

مصاديق امروزي طاغوت

اگر در جهان امروز نگاهي به دولت‌‌‌ها و ملت‌‌‌ها بيندازيم، به سادگي می‌‌‌توانيم دو جبهه حق و باطل را شناسايي كنيم. جبهه باطل كساني هستند كه دعوت به ظلم، فتنه، آشوب، بي‌‌حجابي، زنا، فحشا، منكر و مانند آن می‌‌‌كنند و با رسانه‌‌‌ها و ابزارهاي شيطاني می‌‌‌كوشند تا بنياد ارزش‌‌هاي اخلاقي و خانوادگي و اجتماعي را سست كنند.

ازاين‌‌رو، اگر انساني در جبهه ارزش‌‌‌ها نجنگد، می‌‌‌بايست در جبهه ضدارزشي طاغوت قرار گيرد و همراه آنان باشد. هركس كه ولايت حق و اولوالامر را نپذيرد و خواهان عدالت نباشد، خواهان طغيان و طاغوت و ظلم و تجاوز خواهد بود.

انقلاب اسلامي ايران به عنوان يك شاخص مهم، به انسان‌‌‌ها كمك كرد تا بتوانند به سادگي و آساني جبهه حق و باطل را از هم بشناسند و ولايت الهي را از ولايت طاغوت جدا كنند. ازاين‌رو استكبار جهاني به رهبري آمريكا و غرب به عنوان طاغوت و ولايت شيطاني شناخته شده و ولايت فقيه و ولايت ايماني به رهبري ايران در جبهه ولايت الهي قرار گرفته است.

امروز اگر در كنار محكمات اسلام و انقلاب چون ولايت فقيه، معارف ارزشمند اهل‌‌بيت؟عهم؟ و استكبارستيزي و عدالت‌‌خواهي نباشیم، در حقيقت در ولايت طاغوت قرار گرفته‌‌‌ايم كه موجبات خشم و غضب الهي در دنيا و آخرت را سبب خواهد شد.

نام پژوهشگر: محمد گوهری


[۱]. طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، جلسه بیست‌وهفتم، دسترسی در:

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=45664
[۲]. سوره نحل، آیه۳۶.
[۳]. نهج‌‌البلاغه، خطبه۴۰.
[۴].  طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، جلسه بیست‌وهفتم، دسترسی در:
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=45664
[۵]. سوره عنکبوت، آیه۴۱.
[۶]. بیانات در دیدار شرکت‌‌کنندگان مسابقات بین المللی قرآن، ۶/۲/ ۱۳۹۷، دسترسی در:
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=39457

question