برای اثبات نادرستی این مطلب کافی است اختیارات رهبر ایران با پادشاه انگلیس رئیس جمهور فرانسه و رئیس جمهور آمریکا مقایسه شود.
در بحث قانون گذاری
پادشاه انگلیس رئیس جمهور فرانسه و رئیس جمهور آمریکا اختیار و توی مصوبات پارلمان را دارند در حالی که رهبر ایران چنین اختیاری ندارد.
هم پادشاه انگلیس و هم رئیس جمهور فرانسه می توانند پارلمان را منحل کنند و همچنین رئیس جمهور آمریکا میتواند پارلمان را تعطیل کند؛ اما رهبر ایران چنین اختیاری ندارد.
در بحث نظامی
پادشاه انگلیس رئیس جمهور فرانسه و رئیس جمهور آمریکا فرمانده کل قوا هستند که رهبر ایران نیز چنین اختیاری دارد.
در زمینه قضایی
تعیین عالی ترین مقام قضایی نیز مانند رهبر ایران بر عهده پادشاه انگلیس، رئیس جمهور فرانسه و رئیس جمهور آمریکا است.
در حوزه اجرایی
رئیس جمهور فرانسه؛ ریاست قوه مجریه، اجرای قانون، عزل و نصب وزرا، تعیین سفرا و…. و در آمریکا رئیس جمهور؛ ریاست قوه مجریه، عزل و نصب و وزرا و…. اما رهبر ایران نه رئیس قوه مجریه است، نه اختیار عزل و نصب رئیس جمهور و وزرا را دارد و نه اختیار تعیین سفرا را.
تعیین سیاستهای کلی کشور
در آمریکا نه تنها رئیس جمهور سیاستهای کلی کشور را تعیین میکند، بلکه سیاستهای کلی دولت نیز توسط او تعیین میشود ؛اما در قانون اساسی ایران فقط اجازه ابلاغ سیاست های کشور به رهبری داده شده است و نه سیاستهای کلی دولت.
مسئولیت در برابر وظایف و اختیارات خود
رئیس جمهور فرانسه طبق قانون اساسی در قبال اقداماتش هیچ گونه مسئولیتی ندارد، مگر در صورت ارتکاب خیانت به کشور در حالی که رهبر ایران طبق قانون در قبال وظایف و اختیاراتش مسئول است.
در مدل انتخاب
پادشاه انگلیس به صورت موروثی انتخاب می شود؛ در حالی که رهبر ایران طبق قانون اساسی بر اساس صلاحیت تعیین میشود.
نحوه انتخاب
پادشاه انگلیس هیچگاه نه به صورت مستقیم و نه با واسطه توسط مردم انتخاب شده است، در حالی که رهبر ایران مانند رئیس جمهور آمریکا با رأی غیر مستقیم انتخاب میشوند.
حال روشن شد که رهبر ایران اختیاراتی به مراتب پایین تر از پادشاه انگلیس، رئیس جمهور فرانسه و رئیس جمهور آمریکا دارد.