مقدمه
جنگها همیشه به لایه سخت آنها، یعنی نظامیگری و حمله با سلاح و تجهیزات قتل و تخریب شناخته میشوند؛ اما لایه نرم جنگها که هم هدفهای آن، بخش نرم یک جامعه یعنی دین، معنویت، باورها، اندیشهها، تحلیلها، نظامها و معیارهای حق و باطل، خوب و بد، درست و نادرست، دوست و دشمن و … است و هم روشهای آن، ابزارهای فکری، گفتاری، نوشتاری و انواع رسانهها و اینترنت هستند؛ از نظر اهمیت و تأثیرگذاری اگر مهمتر از جنگ سخت نباشد، کمتر از آن نیست. بیتردید مقابله با جنگ نرم پیچیدهتر، سختتر و زمانبرتر از جنگ نظامی و سخت است. ناپلئون با توجه به هر دو نوع قدرت، میگويد: «تنها دو قدرت شمشير و فكر در جهان وجود دارد و در درازمدت، شمشير همواره در برابر قدرت فكر مغلوب بوده است».
جنگ روانی، پدیده جدیدی نیست و در اعماق تاریخِ تنازع قدرتها به راحتی قابل مشاهده است. در رسالت پیامبر خاتم، حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) و جریان امامت ائمه، جنگ روانی دشمنان اسلام و اهلبیت به وفور نمایان است. در وقوع و تداوم انقلاب اسلامی، حربه اصلی دشمنان انقلاب افزون بر بهکارگیری همه توان فیزیکی و سخت، جنگ روانی به شمار میرود که پس از ناکامیهای مکرر آنان از تأثیر جنگ نظامی بود. این نوشتار درصدد است جنگ روانی دشمنان جمهوری اسلامی ایران را مورد بحث قرار دهد، ضمن بررسی مفهومی آن به شیوههای جنگ روانی اشاره کند و راههای خنثیسازی آنها را بازشناسی نماید.
مفهوم جنگ روانی
در تعریف جنگ روانی آمده است: «جنگ روانی، عبارت است از استفاده برنامهريزی شده از تبليغات و ساير اعمالی با هدف تأثير بر نظرات، احساسات، مواضع و رفتار جوامع دشمن، بیطرف و يا دوست برای دستيابی به اهداف ملی». در نگاه رهبری امت اسلامی نیز به این معناست: «در جنگ روانی و آنچه كه امروز به او جنگ نرم گفته میشود در دنیا، دشمن به سراغ سنگرهای معنوی میآید كه آنها را منهدم كند».
در مجموع میتوان گفت جنگ روانی، سلسله تلاشهایی برای دستکاری تمایلات، دستگاه اعتقادی، نظام فکری و اندیشهورزی افراد یک جامعه برای تغییر باورها، برداشتها و رفتار آنان با ابزارهای مختلف رسانهای و ارتباطی و مصداقی از جنگ نرم است. جنگ روانی از بعضی جهات با مقولاتی چون تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی و ناتوی فرهنگی اشتراک مفهومی و مصداقی دارد.
شیوههای جنگ روانی
جنگ روانی به دو شکل انجام میشود:
جنگ روانی پنهان که نوعی عملیات است که منبع انتشار آن پنهان است. این نوع عملیات به نحوی طراحی و اجرا میشود که دولت مسئول آن، نامشخص است و یا اگر هم به نحوی کشف شود، آن دولت بتواند هر گونه دخالتی را انکار کند. این نوع عملیات معمولاً به وسیله تبلیغات سیاه و خاکستری به اجرا در میآید و مهمترین هدف آن، ایجاد حس بدبینی نسبت به حکومتِ موجود است. در حال حاضر شبکههای اجتماعی مختلفی در فضای مجازی ایجاد شدهاند و در حال تولید خبرهای دروغ و تحلیلهای باطل هستند. همچنین تیمهای محتوایی قوی در تولید و انتشار چنین محتوایی در شبکههای مجازی ایجاد شده است که این محتواها را در شبکههای مختلف خانوادگی و دوستانه دانشگاهی تزریق میکنند و سپس از طریق کسانی که این اخبار و تحلیل ها را میپسندند، بازنشر میشود.
جنگ روانی آشکار که به نوعی از عملیات روانی گفته میشود که با استفاده از تبلیغات سفید یا تبلیغاتی که هویت منبع آن معلوم است، انجام میشود و با عناوین رسمی مانند رادیوهای آزاد یا شبکههای ماهوارهای مستقل به اجرا در میآید. این نوع از عملیاتها افزون بر اینکه ذهنیت مردم نسبت به حکومت را تخریب میکنند، وظیفه دارند که مردم را نسبت به دشمن نیز خوشبین کنند. بنابراین مجموعهای از کارها با منبعی مشخص انجام میشود و شبکههای رادیویی تلویزیونی و سایتهای وابسته به یک دولت مشخص، خبرهایی را در مورد عملکرد حکومتی کشور مقابل تولید و ارائه میکنند و ممکن است خود را دلسوز مردم هم قلمداد کنند و برای اثبات این امر از روشهای مختلفی بهره میگیرند؛ مانند القای فضای خفقان در کشور و نشر برخی خبرهای محرمانه برای آنکه باور مردم را نسبت به خبرهای رسمی کشور از بین ببرند.
برخی موارد جنگ روانی دشمنان انقلاب اسلامی عبارتاند از:
- القای دروغ به جای واقعیت
در جنگهای روانی كه امروز در دنیا معمول است، یكی از كارها القای واقعیتهای غیر واقعی است؛ یعنی چیزهایی را به عنوان واقعیت القا میكنند كه واقعیت ندارد، شایعه درست میكنند و حرف میزنند كه واقعیت نیست و اگر كسی چشم باز و بینا نداشته باشد، دچار اشتباه میشود. اینكه ما میگوییم بصیرت، از همین روست. یكی از كاركردهای بصیرت همین است كه انسان واقعیتها را آنچنان كه هست، ببیند. در تبلیغات گاهی یک واقعیتی را از آنچه كه هست، چندین برابر بزرگتر نشان میدهند؛ در حالی كه بعضی از واقعیتهای دیگر را اصلاً نشان نمیدهند. یکی از مهمترين رويكردهای حملات روانی سردرگم كردن، بمباران اطلاعاتی (فريبنده)، فلج كردن، فرسوده كردن، فريب، تحريف، تلقين، فشار و … است. - شایعهپراکنی
شایعه، یکی از پدیدههای اجتماعی میان انسانها و از رایجترین شیوههایی است که در جنگ روانی با ابعاد گسترده مورد استفاده قرار میگیرد؛ بهویژه در زمانهای بحران مانند زمان جنگ، به مراتب شکل حادتری به خود میگیرد. کارکرد شایعه کاملاً شناخته شده نیست و بیشتر در وضعیتهای ناهنجاری در یک جامعه اتفاق میافتد. شایعه، گزارش تأییدنشدهای از وقایع است که پدیدهها و وضعیتهای مهمی را به صورت دو پهلو تعریف و تبیین میکند.
شایعه، شامل اطلاعاتی است که برای مردم اهمیت دارد و معمولاً در مواقعی رواج پیدا میکند که مردم تشنه خبر در یک موضوع هستند و در عین حال نمیتوانند آن را از منابع موثق دریافت کنند. شایعه میتواند از یک اطلاع نادرست منشأ بگیرد یا اینکه منبع آن اطلاعی درست، ولی اغراقآمیز و در هم باشد. آن خبر از فردی به فرد دیگر از گروهی به گروه دیگر انتقال پیدا میکند، بدون آن که منبع آن مشخص و یا دلایل روشنی درباره صحت آن وجود داشته باشد. از جمله شایعاتی که میتواند سازمان نیروهای رزمی را دستخوش هرج و مرج و آشفتگی کند، انتشار و پخش خبر انهدام مرکز فرماندهی برای دست یافتن به آخرین اطلاعات واقعی از زبان طرف درگیر است.
در جنگ احد، دشمن چنین کاری انجام داد و شایعه شهادت رسولخدا(صلی الله علیه و آله) را پخش كرد. این شایعه سریعاً پخش شد و برخی صحابه فرار میکردند. کعب بن مالک میگوید: چشمم به رسولخدا(صلی الله علیه و آله) افتاد و او را شناختم. خواستم فریاد بزنم این رسول خداست. پیامبر(صلی الله علیه و آله) اشاره کردند که ساکت باشم و میخواستند برای دشمن، زنده ماندن رسولخدا(صلی الله علیه و آله) مجهول بماند تا اینكه سردرگم شوند كه آیه بر پیامبر(صلی الله علیه و آله) نازل شد:
«وَ مَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ؛ محمد(صلی الله علیه و آله) جز یك پیامبر نیست كه پیش از او نیز پیغمبرانى بودند و درگذشتند، آیا اگر او به مرگ یا شهادت درگذشت؛ شما باز به دین جاهليّت خود رجوع خواهید كرد؟ پس هر كه مرتد شود، به خدا ضررى نخواهد رسانید و البته خدا جزاى نیک اعمال به شكرگزاران عطا كند». - القای ناامیدی
امیدواری به آینده روشن در سایه نظام اسلامی، بزرگترین سرمایه و منشأ اعتماد به نظام و حمایت همه جانبه مردم از مبانی، ساختارها و دستاوردهای آن است. ناامیدی در حقیقت پایههای قدرت معنوی نظام را هدف میگیرد و مردم در سایه ناامیدی، در مقابل خطرات دشمن حداقل بیتفاوت خواهند بود؛ گرچه در شمایل پیچیدهتری موجب ایجاد جریان تقابل مردم با نظام خواهد شد. امام خامنهای مدظلهالعالی فرموده است: «دشمن آن وقتی كه در میدان، در صحنه عمل نتواند كاری از پیش ببرد؛ برای مأیوس كردن، ناامید كردن و خالی كردن دل ملتها دست به جنگ روانی میزند».
همیشه دشمنان بیرونی ملت ایران سعی کردهاند این میکروبها را در درون جامعه ایرانی رسوخ دهند: «شما نمیتوانید، شما قادر نیستید، آیندهتان تاریک است، افقتان تیره است، بیچاره شدید، پدرتان درآمد. سعی این بوده است که ملت ما را ناامید، کسل، بیاعتماد به نفس، تنبل و چشم به دست بیگانه بار بیاورند، اینها دشمنان درونی است. در طول سالهای قبل از بروز حرکت اسلامی در کشور ما، بلای عمده ملت ما اینها بود». - ایجاد تفرقه
اتحاد، همگرایی و یگانگی در اراده، رمز مقاومت یک ملت و شکستناپذیری در مقابل هر هجمهای از دشمن است. استکبار جهانی با ایجاد تفرقه و فاصله انداختن میان بخشهای اصلی جامعه اسلامی، تلاش دارد این منبع قدرت را از درون تهی کند. تفرقه میان مذاهب، تفرقه میان اقوام، تفرقه میان واحدهای سیاسی مثلاً استانها با هم، شهرستانهای یک استان با هم، تفرقه و دشمنی میان جریانهای سیاسی، میان نسلها، میان مردم و حاکمیت، میان مردم و روحانیت و …، همگی موضوع هدف دشمن در ایجاد تفرقه در عناصر درونی نظام اسلامی هستند. - ترور شخصیت
در جنگ نرم برخلاف جنگ سخت، ترور فیزیكی جای خود را به ترور شخصیت میدهد. در زمانی كه نمیتوان و یا نباید فردی مورد ترور فیزیكی قرار گیرد، با استفاده از نظام رسانهای و انواع تاكتیکها از جمله بزرگنمایی، انسانیتزدایی، اهریمنسازی و …، وی را ترور شخصیت میكنند و از این طریق باعث افزایش نفرت عمومی و كاهش محبوبیت وی میشوند. دشمنان انقلاب و نظام اسلامی با استفاده از این تاكتیك و بهرهگیری از ابزار طنز، كاریكاتور، شعر، كلیپهای كوتاه و … كه عموماً از طریق اینترنت و تلفن همراه پخش میشود؛ به ترور شخصیت برخی افراد سیاسی و فرهنگی موجه و معتبر در نزد مردم میپردازند. - فریبکاری
«در جنگ صفین لشکر معاویه نزدیک به شکست خوردن شد؛ چیزی نمانده بود که به کلی منهدم و منهزم شود. حیلهای که برای نجات خودشان اندیشیدند، این بود که قرآنها را بر روی نیزهها کنند و بیاورند وسط میدان. ورقههای قرآن را سرنیزه کردند، آوردند وسط میدان؛ با این معنا که قرآن بین ما و شما حَکَم باشد. گفتند بیایید هر چه قرآن میگوید، بر طبق آن عمل کنیم. خوب، کار عوامپسند قشنگی بود. یک عدهای که بعدها خوارج شدند و روی امیرالمؤمنین(علیه السلام) شمشیر کشیدند، از میان لشکر امیرالمؤمنین(علیه السلام) نگاه کردند، گفتند اینکه حرف خوبی است. اینها که حرف بدی نمیزنند. میگویند بیاییم قرآن را حکم کنیم. ببینید، اینجا فریب خوردن است؛ اینجا لغزیدن به خاطر این است که انسان زیر پایش را نگاه نمیکند». «دشمن در میدان واقعی، کاری نمیتواند بکند. خب، حالا که کاری در میدان واقعی نمیتواند انجام بدهد و دستش از تأثیرگذاری خالی است؛ راه علاج دشمن چیست؟ راه علاج، این است که دستگاه محاسبه طرف مقابل را دچار اختلال کند».
این شگرد را میتوان تحت مفهوم «اغواء» در ادبیات قرآنی جانمایی کرد؛ آنجا که قرآن از زبان شیطان میفرماید:«قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ؛ گفت پس به عزتت سوگند که همه و همهشان را گمراه خواهم کرد». - تحریف
یکی از حرکتهای دشمن در جنگ روانی، تحریف واقعیتهاست. تحریف در واقعیت نظام طاغوتی پهلوی، تحریف وقایع انقلاب و مواضع رجال دینی و سیاسی، تحریف و دگرنمایی در حقیقت و واقعیت نظام سلطه آمریکا، تحریف در وقایع جنگ تحمیلی، تحریف امام خمینی و تحریف در موقعیت و جایگاه رفیع انقلاب اسلامی در منطقه و معادلات جهانی، نمونههایی از تحریف و تغییر ذهنیت مخاطب نسبت به پدیدههاست.
قرآن درباره فتنهانگیزی دشمنان میفرماید: «لَقَدِ ابْتَغَوُا الْفِتْنَةَ مِنْ قَبْلُ وَ قَلَّبُوا لَکَ الْأُمُورَ حَتَّى جاءَ الْحَقُّ وَ ظَهَرَ أَمْرُ اللَّهِ وَ هُمْ کارِهُونَ؛ آنها پیش از این (نیز) در پی فتنهانگیزی بودند و کارها را بر تو دگرگون ساختند (و به هم ریختند)؛ تا آنکه حق فرا رسید و فرمان خدا آشکار گشت (و پیروز شدید)، در حالی که آنها کراهت داشتند».
«دشمن دست بر نمیدارد تا انقلاب را یا تحریف کنند یا به دست فراموشى بسپرند و کارى کنند که ملت حرکت خود، سابقه خود و کار بزرگى را که کرده است، فراموش کند، دچار نسیان و غفلت بشود».
انتساب اشکالات به مرکزیت نظام و تعمیم مشکلات موردی به کل نظام را نیز میتوان از دیگر عوامل و شیوههای جنگ روانی دشمن دانست.
مقابله با جنگ روانی دشمن
مهمترین نکته قابل توجه، شناخت جنگ روانی و مشاهده دشمن در پشت عملیات روانی علیه نظام است. بسیاری از مواقع، حملات روانی به نظام از زبان و قلم عناصر داخلی شنیده و دیده میشود که تلاش میکنند آن را با عناوین افشاگری، اصلاحطلبی، ضدیت با فساد، حمایت از منافع مردم و در سطحی پایینتر، رقابت سیاسی جناحهای داخلی قلمداد کنند؛ اما توجه و دقت در نتیجه عملیات روانی و منافع دشمن اصلی از تضعیف نظام، وجود دشمن خارجی را در پس پرده نمایش ظاهری داخلی آشکار میکند. بنابراین اولاً مسئولین و دستاندرکاران بخشهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی نظام بایستی جنگ روانی دشمن را رصد کنند و به موقع و به قدر لازم با آن تقابل نمایند. ثانیاً نخبگان و تأثیرگذاران بر افکار عمومی و تمایلات مردمی با دقت و توجه به جنگ روانی و تبیین آن و آگاه نمودن مخاطبانشان نسبت به موارد و ابعاد جنگ روانی، نقش مهم و تأثیرگذار خود را ایفا نمایند. ثالثاً مردم که متن اصلی جامعه و هدف اصلی از حربه جنگ روانی دشمن هستند، با شناخت و عدم تأثیرپذیری روانی و فکری از القائات و عدم انتشار و انتقال حملات روانی به سایرین، همدلی و همراهی و تبعیت روحی و فکری و عملی با رهبران الهی و دلسوز نظام، خاصه ولیفقیه به عنوان نائب امام زمان(علیه السلام)، سلاحهای نرم و زهرآگین روانی دشمنان را بیاثر و با ایمان راسخ و عزمی قوی، دشمن را با پاسخ شکننده و درخور و با یأس و ناامیدی مواجه نمایند. نکته مهم دیگر و بلکه مهمتر، رسیدن به این سطح ادراک است که حملات روانی دشمن اصلی و فرعی و راهبردی و تاکتیکی دارد. گاه دشمن در ورای حملات فرعی روانی، نقشه پیچیدهتری را دنبال میکند. غفلت از هدف اصلی دشمن و پرداختن به موارد فرعی، زیانهای جبرانناپذیری خواهد داشت.
برخی دیگر از راهکارهای مقابله و خنثیسازی جنگ روانی دشمن عبارتاند از:
- بصیرت
در صدر راهکارهای مقابله با جنگ روانی، بصیرت است. امام خامنهای مدظلهالعالی میفرماید: «عرصه سیاسی، عیناً همین جور است. اگر بصیرت نداشته باشید، دوست را نشناسید، دشمن را نشناسید، یک وقت میبینید آتش توپخانه تبلیغات شما و گفت و شنود شما و عمل شما، به طرف قسمتی است که آنجا دوستان مجتمعاند؛ نه دشمنان. آدم، دشمن را بشناسد. در شناخت دشمن، خطا نکنیم؛ لذا بصیرت لازم است؛ تبیین لازم است» و در بیان مفهوم بصیرت میفرماید:
این بصیرتی که در حوادث لازم است و در روایات و در کلمات امیرالمؤمنین(علیه السلام) هم روی آن تکیه و تأکید شده، به معنای این است که انسان در حوادثی که پیرامون او میگذرد و در حوادثی که پیش روی اوست و به او ارتباط پیدا میکند، تدبر کند؛ سعی کند از حوادث به شکل عامیانه و سطحی عبور نکند؛ به تعبیر امیرالمؤمنین(علیه السلام) اعتبار کند: «رحم اللَّه امرءٌ تفکّر فاعتبر»؛ فکر کند و بر اساس این فکر اعتبار کند؛ یعنی با تدبر مسائل را بسنجد – «و اعتبر فأبصر» – با این سنجش، بصیرت پیدا کند. حوادث را درست نگاه کردن، درست سنجیدن، در آنها تدبر کردن، در انسان بصیرت ایجاد میکند؛ یعنی بینایی ایجاد میکند و انسان چشمش به حقیقت باز میشود. امیرالمؤمنین(علیه السلام) در جای دیگر میفرماید: «فانّما البصیر من سمع فتفکّر و نظر فأبصر؛ بصیر آن کسی است که بشنود، گوش خود را بر صداها نبندد. وقتی شنید، بیندیشد».
مؤمنین خالص در جنگ احزاب از خود در مقابل جنگ روانی مشرکین و همدستان منافق آنها بصیرت نشان دادند. بنابراین «وَ لَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ مَا زَادَهُمْ إِلاَّ إِيمَاناً وَ تَسْلِيماً» (اما) مؤمنان وقتی لشکر احزاب را دیدند، گفتند: «این همان است که خدا و رسولش به ما وعده داده، و خدا و رسولش راست گفتهاند» و این موضوع جز بر ایمان و تسلیم آنان نیفزود و پاداش بصیرت و پایداری آنها در برابر دشمن و انواع تدابیر روانیاش شیرینی پیروزی و هزیمت دشمن بود: «وَ رَدَّ اللَّهُ الَّذِينَ کَفَرُوا بِغَيْظِهِمْ لَمْ يَنَالُوا خَيْراً وَ کَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ الْقِتَالَ وَ کَانَ اللَّهُ قَوِيّاً عَزِيزاً؛ خدا کافران را با دلی پر از خشم بازگرداند، بیآنکه نتیجهای از کار خود گرفته باشند و خداوند (در این میدان)، مؤمنان را از جنگ بینیاز ساخت (و پیروزی را نصیبشان کرد) و خدا قوی و شکستناپذیر است». - بهرهگیری از فنآوریهای مؤثر تبلیغی
«یک سخن قوی، محتوای متقن و بیان نافذ به مخاطب، مستلزم استفاده از شیوههای هنری، تسلط بر مخاطب روحی و روانی و بهره گرفتن از شرایط زمان و مکان است. شیعه باید مدرنترین شیوههای تبلیغ را برای رساندن پیام حق خود به دیگران مورد استفاده قرار دهد». - استقامت و پایداری
«استقامت کردن در مقابل فریبها و تهدیدهای دشمن، هنر بزرگی است که اگر یک ملت این هنر را داشته باشد؛ آن وقت به قله میرسد؛ به جایی که دیگر دشمن فایدهای در تهدید نمیبیند و مجبور است با او بسازد و یا در مقابل او تسلیم شود». - جهاد تبیین
یکی از مهمترین راههای مقابله با جنگ روانی دشمنان، تبیین است. مقام معظم رهبری بر جهاد تبیین تأکید ویژه دارند و امروزه یکی از مؤثرترین راهها برای شکست دشمنان نظام اسلامی، بهرهمندی از فرصت جهاد تبیین است. «اگر دیدند حقایق و محکمات اسلام و انقلاب مورد تحریف قرار میگیرد، وظیفه دارند تبیین کنند؛ نباید سکوت کنند. امام به این نکته بسیار توجه میکرد و این، یکی از چیزهایی است که راز استحکام و ماندگاری و پایداری نظام در آن مندرج است».
البته در اینجا تنها به برخی از راهکارهای خنثیسازی موارد عملیات روانی دشمن اشاره شد. راهکارهای دیگری نیز وجود دارد مانند:
خودباوری و بازگشت به هویت دینی خویش
اگر ملتی سرمایهها، امکانات، تواناییها، امتیازات و برتریهای خود را باور کرد، هیچگاه در مقابل بیگانگان احساس حقارت نخواهد کرد و کمتر تحت تأثیر جنگهای روانی قرار میگیرد.
ایجاد دوستی و همبستگی بین افراد جامعه
با سعه صدر و بالا بردن قدرت تحمل سلیقههای مختلف، باید از تفرقه و انشعاب نیروهای خودی که زمینه بیاعتمادی را فراهم و به مقاصد دشمن کمک میکند، جلوگیری شود.
حجتالاسلام والمسلمین دکتر علی اصغر نصرتی – دکتر رضا صابری